نوع مقاله : خانه های آسمانی

10.22081/mow.2017.64720

برادرها بابای دوم‌اند

  □ محبوبه ابراهیمی

 

فرقی ندارد کوچک باشد یا بزرگ؛ حتی با دست‌های کوچکش در سه‌سالگی هم می‌تواند مادری کند؛ حتی اگر مادر شده باشد و مادربزرگ، باز هم علاوه بر فرزند و نوه، برای یک نفر دیگر هم مادر است؛ خواهر را می‌گویم. دست‌های نوازشگرش، مهربانی‌ها و دلسوزی‌هایش، دلتنگی‌هایش برای برادر، نگرانی‌ها و بی‌قراری‌هایش برای برادر تا پیری ادامه دارد. خواهرها مادر دوم‌اند.

 

***

فرقی ندارد کوچک‌تر باشد یا بزرگ‌تر؛ شانه‌اش بالاتر از شانه‌ات باشد یا پایین‌تر، باز هم فرقی ندارد. همین که پا به پایت قدم بگذارد، حس غروری تمام وجودت را پر می‌کند. برادر را می‌گویم! سایۀ حمایت‌های پدرانه‌اش، آن‌جا که پدر نیست یا هست و وقت ندارد، دل‌گرمی خاصی برای خواهر است. راهنمایی‌ها و مشاوره‌هایش، راه را جلوی پایت به زانو درمی‌آورد. کاری لازم نیست انجام دهد؛ همین که باشد، کافی‌ست تا شانه‌ها و قدم‌هایت، غرور را بفهمند. برادرها، بابای دوم‌اند.

 

***

خواهری و برادری، نعمت بی‌نظیری که نسل‌های قبل را لبریز کرده بود؛ نسل امروز اما غریبه‌اند با دورهمی‌های دونفرۀ خواهر و برادر؛ با تفریح‌های دونفره و خوش‌گذرانی‌های دو جنس مخالف اما هم‌خون، محرم و مرهم. نسل امروز خالی‌ست از پشت‌گرمی خواهر از برادرش؛ از هدیه‌های ناگهانی و به هر بهانه؛ از دوستی‌هایی که پیوند قلب خواهر و برادر بود؛ بی‌غل‌وغش، بی‌توقع و بی‌ریا.

فاصله‌ها کم‌کم بیشتر و بیشتر شدند و خواهرها با برادرها غریبه. غیرت برادرها کم‌رنگ شده و خواهرها غیرت را به پای دخالت می‌گذارند. محبتی بین خواهرها و برادرها نمانده. همه‌اش تقسیم شده بین دخترها و پسرهایی که با هم غریبه‌اند!

 

****

واقعیتی‌ست، این‌که والدین عمری به بلندای عمر نوح ندارند. ناخواسته زودتر از فرزندان، از دنیا می‌روند و خواهر و برادرها می‌مانند و روابط دوستانه‌ای که می‌تواند دل‌تنگی‌هایشان را کم‌رنگ کند. حتی در حیات پدر و مادر هم، خوب است فرزندان محبت را فقط معطوف به آن‌ها نکنند. به اوقاتی برای باهم‌بودن و یارویاورهم‌بودن اهتمام داشته باشند. دختری که با برادر بزرگ شود، دلش نمی‌لرزد به هر نگاه محبت‌آمیزی؛ زندگی آینده‌اش، بیمۀ وجود برادرش می‌شود.

خواهری که با برادرش از خانه بیرون می‌رود، غرور را بیرون خانه با تمام وجود نفس می‌کشد و حمایت‌های برادر را که در خانه داشته باشد، دلش به تکیه‌گاهی گرم می‌ماند.

دختران و پسران امروز، تهی شده‌اند از تمام این نعمت‌ها و خانواده‌ها شکننده‌تر!

 

****

 

امام رضا(علیه‌السلام) فرمود: «أَلاْخُ الاْکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاْبِ؛ برادر بزرگ‌تر مانند پدر است.»

پس احترامش واجب است.

اسلام برای این‌که بفهماند برادر بزرگ‌تر نه‌تنها محترم، بلکه مسئول هم هست، وظیفۀ فقهی مهمی را نیز برعهدۀ او گذاشته است. نماز و روزۀ قضای پدر، بر گردن برادر بزرگ است و این، هزاران معنا دارد؛ یکی از آن هزاران، نشان‌دادن صلاحیت ویژۀ برادر بزرگ‌تر برای انجام این وظیفۀ مهم است. برادر بزرگ‌تر، مسئولیتش ویژه است و احترامش هم.

 

***

در هر اجتماعی، افراد در برابر هم وظایفی دارند. روایات توصیه‌های فراوانی دربارۀ وظایف و حقوق متقابل والدین و فرزندان یا همسران به یک‌دیگر در اجتماع کوچک خانواده دارند. در روایات محدودی نیز، اهل بیت(علیهم‌السلام) به وظایف و حقوق خواهر و برادرها در مقابل یک‌دیگر اشاره‌هایی دارند.

امام سجاد(علیه‌السلام) فرمود: «اما حق خواهر و برادر بر تو، آن است که بدانی آن‌ها به‌منزلۀ دست تو هستند که با کمک و همکاریشان، می‌توانی به خیلی از خواسته‌هایت برسی. برای تو تکیه‌گاه مطمئنی هستند که در مشکلات، به آنان پناه ببری. عزت و آبروی تو و محل اعتمادت هستند و قوت و قدرتت می‌باشند که می‌توانی به کمک آن‌ها بر خصمت غلبه کنی.

 

**

«سیدحسین علم‌الهدی»، دانشجوی رشتۀ تاریخ دانشگاه مشهد بود؛ دلش اما همواره دنبال خواهرش. عادت داشت برایش خوراک فرهنگی جور کند. از همان‌جا برای خواهرش نامه می‌نوشت؛ از فکرها و ایده‌هایش، از کتاب‌هایی که می‌خواند، نظریاتی که داشت، شخصیت‌هایی که با آنان آشنا شده بود، نقد جامعه، نقد فرهنگ و هر آنچه می‌دانست می‌گفت. او همواره به فکر رشد  فرهنگی و اجتماعی خواهرش بود.

شهید علم‌الهدی، از راه دور هم برای خواهرش برادر بود.

 

****

زندگی‌های مشترک با سلیقه‌های مختلف را کنار هم قرار می‌دهد. از زندگی مشترک دو هم‌اتاقی تا والدین و فرزندان، زن و شوهر و حتی خواهر و برادرها، جمع سلیقه‌های مختلف در زیر یک سقف‌اند. در این تفاوت‌ها، اختلافاتی هم نهفته که تا حدودی قابل کنترل‌اند؛ اما طبیعی.

دل‌خوری‌ها، جر و بحث‌ها یا قهرهای خواهرها و برادرها، می‌تواند نهال روابط سالم را از ریشه بسوزاند؛ اما نظیر دیگر روابط، گذشت، کلید تغییر این وضعیت‌های بد به وضعیت مطلوب است.

چشم‌پوشی را باید به خواهرها و برادرها سنجاق کرد تا همیشه خواهر و برادر بمانند.

 

***

بالاترین جلوۀ خواهر و برادری تاریخ، در روابط امام حسین و خواهرش زینب(علیهماالسلام) نمایان شده و پس از آن‌ها، در امام رضا و خواهرش معصومه(علیهماالسلام).

تمام آنچه بیان شد و حتی بسیار بیشتر از آن‌ها، در روابط این دو خواهر و دو برادر متبلور شده است؛ احترام، محبت، هم‌دردی و یاری در روابط ایشان موج می‌زند.

حضرت رضا(علیه‌السلام)، به‌قدری به خواهر بزرگوار خود احترام و محبت دارد که زیارت و دیدار خواهر را همانند زیارت، دیدار و احترام خود دانسته و می‌فرماید: «هرکس معصومه(سلام‌الله‌علیها) را در قم زیارت کند، گویی مرا زیارت کرده است (عیون اخبار الرضا، ج‏ 2، ص 660).»

حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) نیز، ارتباط بسیار عمیق عاطفی با برادر داشته است؛ طوری که با هجرت برادر از مدینه به مرو، دوری‌اش را تاب نمی‌آوَرَد و دنبال یگانه برادر و پناهگاهش به سمت خراسان می‌رود. او هرچه در توان دارد، در راه برادر نثار می‌کند تا زینب‌وار پیام مظلومیت و ولایت برادرش را به گوش جهان برساند.

 خواهر و برادری که داستان عشق حسین و زینب(علیهماالسلام) را بازخوانی کردند و مهر و محبت قلبی‌شان را به رخ جهان کشیدند.

داستانی در نهایت عاشقی؛ خواهری از دل‌تنگی دوری برادر، دل به سفری طولانی بسپارد و عاشقانه در وصال محبوب بی‌قراری کند تا بالأخره در راه دیدار او جان به جان آفرین تسلیم نماید؛ بی‌آن‌که به وصال برسد!

داستان عشق این خواهر و برادر را، می‌توان تابلویی در برابر روابط خواهرها و برادرها نمود. شاید این عشق، چاره‌ای باشد بر نابسامانی‌ها و سستی‌های خانواده‌های امروزی!