نوع مقاله : ماجرای واقعی

10.22081/mow.2019.65618

حجت‌الاسلام والمسلمین ابراهیم اخوی،

روان‌شناس

نگاهی واقع‌بینانه به داستان

شرایطی در زندگی ما پیش می‌آید که گاهی مجبور می‌شویم انتخاب‌های سخت و تلخی داشته باشیم. در داستان شاهرخ و حوریه، زمانی که مرد از زندگی، چیزی غیر از رسیدن به خواسته‌های شخصی‌اش نمی‌داند، چند راه بیشتر باقی نمی‌ماند:

یک) حذف از زندگی

برخی ترجیح می‌دهند که مردانی مانند شاهرخ را همیشه به فراموشی بسپارند و به‌جای تکیه بر دیوار شکسته، مستقل به ساختن سرنوشت خود و فرزندان‌شان مشغول شوند. این انتخاب مزایایی دارد، مانند مصونیت از تکرار آسیب‌ها؛ ولی معایبی هم دارد، مانند محرومیت فرزندان از داشتن یک خانواده.

دو) پذیرش وضعیت موجود

در این انتخاب، فرد مرد را برای سایه در زندگی می‌پذیرد و چون تلاش‌های قبلی‌اش نسبت به تغییر بی‌فایده بوده، تلاش می‌کند به خود بقبولاند که شاهرخ‌ها در زندگی نقش چندانی ندارند و فقط اسمی از آنان در شناسنامه و جسمی از آنان در میان خانواده است. فرسایش این انتخاب بالاست؛ ولی از حذف بهتر است.

سه) تلاش هدفمند برای تغییر

در انتخاب سوم، با بررسی ریشه‌های بروز مشکل و عوامل تداوم آن از سوی کارشناس خانواده، تلاش دانش‌محور و همه‌جانبه‌ای برای تحول شاهرخ و هم‌پای آن، تغییر روش‌های حوریه انجام می‌گیرد. دو نفر با بازگشت به تجربه‌های تلخ و شیرینی که از قبل داشته‌اند و به کمک هدایت‌گری مشاور خانواده، مسائل اساسی زندگی خود را شناسایی و به‌تدریج به حل آن‌ها اقدام می‌کنند. در این میان انگیزه‌های مشترک زیادی برای نگه‌داری زندگی وجود دارد که داشتن سه فرزند، یکی از آن انگیزه‌هاست.

برنامه‌ای برای تغییر

در گام اول لازم است مسائل شخصیتی شاهرخ واکاوی شود. شاهرخ فردی است با گره‌های پیچیده از گذشته‌ی خود که شخصیتی لذت‌طلب و هنجارشکن به او داده است. او نتوانسته جنبه‌ی مثبتی از خود نشان دهد و چون حوریه سعی کرده کمبودهای او را به‌ویژه در بُعد اقتصادی جبران کند، انگیزه‌ای برای شاهرخ باقی نمانده است. همچنین شاهرخ رفتارهای تکانشی دارد که برخاسته از اضطراب و ناملایمات درونی‌ست. این شناسایی‌ها و هشیارسازی‌ها، مقدمه‌ای برای درمان اعتیاد است. چنانچه مشاور با همکاری حوریه بتواند سرمایه‌ی درونی شاهرخ، یعنی عزت نفس را افزایش دهد، گام مهمی در تحول او برداشته است.

در گام دوم، انگیزه‌ی کافی و زمینه‌ی مساعد برای درمان اعتیاد، به اراده‌ی خود شاهرخ ایجاد و با تشویق اطرافیان ـ به‌ویژه توجه مثبت حوریه ـ انجام می‌پذیرد. این درمان ترکیبی از قرنطینه‌سازی در کمپ، مصرف دارو زیر نظر روان‌پزشک و جلسات روان‌شناختی خواهد بود که به تغییر شناخت، احساسات و رفتارهای شاهرخ می‌انجامد.

گام سوم وابسته به عوامل نگه‌دارنده‌ی سلامت است. لازم است هدف‌های تازه‌ای به‌صورت مشترک، بین حوریه و شاهرخ تعریف شود؛ برای مثال تصمیم بر ادای دین و پرداخت همه‌ی بدهی‌ها، می‌تواند یکی از این اهداف  باشد. تغییر محیط زندگی، روی‌آوردن شاهرخ به شغل جدید و مانند آن، از عواملی هستند که می‌توانند زندگی پایداری را رقم زنند.

 

فقط آنچه بیش از هر چیزی در این داستان مهم است، برگشت شاهرخ بدون پذیرش مراحل تغییر، کاری بی‌فایده و حتی پرزیان خواهد بود و فقط به زمان مشکل می‌افزاید.