نوع مقاله : مهارت
چطور مقابل کودکان خشم خودمان را کنترل کنیم که کار به تنبیه و خشونت نکشد
در مقابل پرخاشگریهای کودک باید چه کار کرد؟
بهخاطر کودکانهها
رها شیرازی
شما عاشق فرزندتان هستید و هر کاری که انجام میدهید، برای سعادت و خوشبختی اوست. هر رفتار سختگیرانه و سهلگیرانهی شما، قطعاً با نیتی خیر بر فرزندتان اعمال میشود. با این حال ممکن است ندانید که برخی از این رفتارها، بر روحیهی فرزند تأثیری منفی دارد و زمینهساز بروز رفتارهای خشونتآمیز در اوست. این اتفاق، هم بر رفتارهای فعلی کودک و هم بر شخصیت آیندهاش اثر میگذارد. شاید ندانید که بعضی رفتارهایتان که به نیت تربیت او و از سر خیرخواهی صورت گرفته، درواقع خشونت علیه فرزند دلبندتان است.
خشم یک احساس یا حالت هیجانی طبیعیست که میتواند به رفتار پرخاشگری ختم شود؛ به همین دلیل برانگیختهشدن این هیجان در برابر برخی رفتارهای فرزندمان، کاملاً طبیعی و عادیست. نکتهی مهم آن است که هنگام بروز این هیجان، بتوانیم درست رفتار کنیم و خشم خودمان را کنترل و مدیریت نماییم.
بهتر است قبل از هر چیز، انواع تنبیه را بشناسیم. خیلیوقتها پدر و مادرها، اصلاً تصور نمیکنند که اقدامشان یک تنبیه است و بسیار خطرناک!
تنبیه عمدتاً از نظر شکل ظاهری به سه دسته تقسیم میشود:
تنبیه فیزیکی
قربانیان تنبیه فیزیکی، غالباً افرادی هستند که زور بازو و قدرت عضلانی کمتری دارند. این نوع خشونت، واضحترین نوع و البته خطرناکترین نوع تنبیه کودکان است. برخلاف تصور خیلی از والدین که آن را با ادبکردن مترادف میدادند، در هیچ موردی تنبیه فیزیکی توصیه نمیشود. این نوع تنبیه هرگز اثرگذار نیست! در ظاهر، کودک بهخاطر تنبیه فیزیکی رفتار ناپسندش را دیگر تکرار نمیکند؛ اما وقتی خود را دیگر در موقعیت ترس از تنبیه نبیند، دوباره آن رفتار ناهنجار را تکرار خواهد کرد.
تنبیه روانی
این از همان نوع تنبیههاییست که دیده نمیشود. گاهی بهصورت آشکار، آزاری در خانواده مشاهده نمیشود؛ اما مصادیق متعددی از تحقیر، توهین، ندیدهگرفتهشدن یا دستکمگرفتهشدن، طردشدگی، خیانت جنسی، استفادهی جنسی، مالی و عاطفی، مسخرهکردن و...، وجود دارد که عوارضی بیش از خشونت و تنبیههای فیزیکی به دنبال دارد.
هستند کودکانی که هرگز تنبیه فیزیکی را تجربه نکردهاند، اما به قدری خشمگین و عصبی هستند که در نگاه اول، تصور میشود تمام شبانهروز شکنجه شدهاند. این در حالیست که والدین و اطرافیان او، حتی یکبار کودکشان را تنبیه فیزیکی نکردهاند. این موارد بسیار است. وقتی پای تحقیقات علمی از کودک پرخاشگر به میان میآید، مشخص میشود که بهدلیل رفتارهای ناپسند، از لطف عاطفی پدر و مادر بینصیب مانده و این، کمتر از شکنجهای شبانهروزی و همیشگی برای کودک نیست. تنبیه عاطفی، سختترین نوع تنبیه است که کمتر شناخته شده. در بحث تربیتی کودک، باید توجه داشته باشیم که هیچگاه برای مدت طولانی، از تنبیههای عاطفی استفاده نکنیم؛ چراکه بیمهری شما، باعث میشود کودک پرخاشگر از همیشه شود.
نظارهگربودن (مشاهدهی تنبیه)
این نوع از خشونت و تنبیه خانگی، غالباً مورد توجه قرار نمیگیرد؛ در حالی که خشونت همسران، غالباً خود یکی از مصادیق کودکآزاریست. آن هنگام که کودک، نزاع، درگیری و اختلاف والدین را مشاهده میکند، خود در معرض آزار قرار گرفته است. در نظارهگربودن، احساس قربانیشدن، لهشدن و عدم ارزش به کودک منتقل شده و کودک عمیقاً آزار والدین را تجربه میکند.
هر سه نوع تنبیه، تأثیرات خاص خود را دارند و باید سعی کنیم تا جایی که میتوانیم، از هیچکدام استفاده نکنیم.
در برخورد با کودکان چطور خشم خود را قورت بدهیم ؟
متخصصان روانشناسی، معتقدند که والدین باید در برخورد با فرزندان، از سه اصل مهم همسویی، یکنواختی ـ قاطعیت و بهکارگیری صحیح از تقویت و تنبیه استفاده کنند تا بتوانند خشم خود را کنترل کنند.
همسویی
منظور از همسویی، اتفاق نظر والدین در نحوهی تربیت فرزند است. در صورت وجود چنین اصلی در نظام تربیتی خانواده، احتمال بروز ناسازگاریهای رفتاری در فرزندمان کاهش مییابد و در نتیجه، زمینهی بروز هیجان خشم در والدین بهعلت بدرفتاری فرزند کاسته میشود. لازم به ذکر است که در خط اول همسویی، اتفاق نظر والدین قرار دارد. در خط بعدی، بستگان درجهی یک از جمله پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، دایی، عمو... و درنهایت مدرسه و در آخر کلانسیستمی قرار دارد که کودک در آن زندگی میکند. باید در برخورد با کودک، همچون والدین عمل کنند؛ بهنحوی که فرد با دو یا چند نظام تربیتی روبهرو نشود.
یکنواختی ـ قاطعیت
یکنواختی، به این معناست که والدین در همهی احوال و شرایط، سعی در اجرای نظام تربیتی مورد توافق خود داشته باشند. قرارگرفتن در شرایطی همچون محیطهای عمومی (مثل پارک، سینما، فروشگاه و...)، منزل اقوام و بستگان یا خستگی زیاد ناشی از محیط کاری، مانع اجرای اصول تربیتی والدین نشود. با ندیدهگرفتن اصل یکنواختی در تربیت، فرزند فرصت را مغتنم شمرده و هر رفتاری را انجام میدهد که دوست دارد. همچنین عدم قاطعیت والدین، این پیام را برای فرزند دارد که صحبتهای والدین ضمانت اجرایی بالایی ندارد و میتوان اصول تربیتی آنان را گاهی زیر پا گذاشت. عدم رعایت این اصل، دوباره زمینهی بروز هیجان خشم در والدین را فراهم میآورد.
تقویت و تنبیه
اصل بعدی، چگونگی استفاده از نظام تقویت و تنبیه است. طبق این اصل، در ازای هر رفتار صحیح، فرزند تقویت را دریافت می کند.
تقویت
هر چیزی که مورد علاقهی فرد باشد، میتواند نقش تقویتکننده داشته باشد؛ از خوراکی، وسیلهی بازی و گردش روزانه گرفته تا پول توجیبی و... که البته مهمترین تقویت، توجه و محبت پدر و مادر است.
تنبیه
در نظام تربیتی مدرن، تنبیه فیزیکی جایگاهی ندارد. منظور از تنبیه در نظام تنبیه و تقویت، بهکارگیری راهبردی برای روبهروشدن فرزند با پیآمد بد رفتاریست که مرتکب شده. کودک باید متوجه شود که در آینده، چنین رفتاری انجام ندهد و مهمتر از همه، اینکه رفتار صحیح جایگزین را بیاموزد؛ از این رو در مرحلهی اول، تنبیه در نظام تقویت و تنبیه، خنثیکردن و نادیدهگرفتن رفتار کودک است. در بسیاری از موارد بهکارگیری همین مرحله، در یک بازهی زمانی مناسب کفایت میکند و مانع از تکرار رفتار ناسازگارانهی فرزند میشود. در مرحلهی بعدی تنبیه، از محرومسازی استفاده کنید. کودک را از انجام کارهای دلخواهش محروم کنید. نکتهی شایان ذکر، آن است که هرگز نباید فرزند را در تنبیه غافلگیر کرد؛ بلکه همیشه باید از قبل، رفتار مورد انتظار را بهطور شفاف توضیح داد و پیآمد مثبت و منفی آن را نیز متذکر شد.
چطور میتوان از بروز رفتار نامناسب در بیرون از خانه جلوگیری کرد؟
در خانه قانون بگذارید و آن را بهطور کامل برای بچهها شرح دهید. نگذارید هیچ ابهامی در ذهنش بماند. کل قضیه را برای کودک روشن کنید و بگویید که دقیقاً چه انتظاری از او دارید. برای مثال به او یاد بدهید و بگویید که درست صحبت کند، بزرگترها را با لفظ «شما» خطاب کند، داد نزند، موقع حرفزدن با حرص صحبت نکند، صدایش را بالا نبرد، تند صحبت نکند و...
این نکته بسیار اهمیت دارد که از همان ابتدا، برای کودک توضیح دهید تا پیآمد زیرپاگذاشتن این قوانین چیست. وقتی این قوانین در محیط خانه ملکهی ذهن کودک شود، خواهناخواه در محیط بیرون هم اجرایی میشود.
چطور به کودکان نشان دهیم، کاری که انجام دادهاند درست نبوده است؟
ـ با اظهارات مثبت آغاز کنید؛
ـ صریح باشید؛
ـ شدت خشم خود را مشخص کنید؛
ـ فرزندتان را به این دلیل که شما را عصبانی کرده، سرزنش نکنید؛
ـ گله و شکایتهای گذشته را زنده نکنید؛
ـ از تعمیم یا برچسبزدن اجتناب کنید؛
ـ از موعظه یا درس اخلاق دادن پرهیز کنید؛
ـ بهجای انتقاد از تمام شخصیت فرد، از رفتار خاص او انتقاد کنید؛
ـ در بیان خواستههای خود، واقعبین و شفاف باشید؛
ـ از شوخطبعی بپرهیزید؛
ـ تلاش کنید پاداشی را پیشنهاد دهید.
با انجام این مراحل، خشونتهای خانگی را کنترل کنید
مرحلهی اول: خودآگاهی هیجانی
خودآگاهی هیجانی، یعنی فرد به احساسات و هیجانهای خود در موقعیتهای مختلف آگاهی داشته باشد تا بتواند در مواقع لزوم، از بروز رفتار خشونتآمیز جلوگیری کند.
تحریفات شایع شناختی نیز، در بروز خشونت مؤثر هستند که عبارتاند از تفکر همه یا هیچ، تعمیم، بیتوجهی به امر مثبت، نتیجهگیری شتابزده، فکرخوانی، قضاوت، بزرگنمایی و کوچکنمایی و... . آشنایی با این تحریفات و پیداکردن رد آنها در هیجانات ناخوشایند، سهم بسزایی در کاهش خشونت خانگی دارد.
مرحلهی دوم: خنثیکردن خشم
این مرحله شامل شیوههای بلندمدت و کوتاهمدت است. چنانچه بپذیریم که زادگاه خشونت خانواده است، باید باور کنیم که با یادگیری روشهای صحیح فرزندپروری، در پیشگیری از انتقال نسل به نسل خشونت گام برداشتهایم. چنانچه باور کنیم مهارتهای ارتباطی نیز در تولید خشونت ـ بهویژه میان همسران ـ سهم دارد، با یادگیری مهارتهای حل تعارض، کنترل خشم و آگاهی از تحریفات شناختی، در کاهش فضاهای خشونتآمیز گام برداشتهایم. پس باور کنیم که تغییر از خود ما آغاز میشود. خشونت خانگی، پدیدهای مبتنی بر جنسیت نیست؛ بلکه آسیبیست مبتنی بر تربیت، طرز نگاه و برداشت ما از واقعیت؛ پس برای پیشگیری از آن، آموزش مهارتهای فرزندپروری، مهارت کنترل خشم، مهارت حل تعارض و حل مسئله را جدی بگیریم.