زندگی به ‌شرط اخلاق

نوع مقاله : کیمیا

10.22081/mow.2018.65836

محمد احمدی فیروزجایی

نکته

محبت اگر در راه صحیح نباشد...

به لحاظ آن‌که یکی از قوا و نیروهای اصلی نفس انسان نیروی شهوت است، اگر در کنترل عقل قرار نگیرد، انسان را از راه سعادت دور کرده و به وادی گمراهی می‌کشاند. محبت که از آثار این نیروست، به‌مثابه شهوت اگر در راه صحیح خود نباشد، موجب بدبختی و گمراهی انسان می‌شود؛ بنابراین یکی از وظایف مهم سالک در سلوک، عنایت به مسئله‌ی مراقبه و محاسبه‌ی نفس باید باشد. مراقبت همان‌طور که از اسمش معلوم است، مواظبت از خود است در گناه نکردن هرطور که مقدور و میسور است. محاسبه‌ی نفس همان‌طور که در روایات ائمه و کلمات بزرگان وارد شده، زمانی از روز یا شب است که در آن‌وقت، سالک به ‌حساب اعمال روز خود رسیدگی می‌کند.

(حضرت امام خمینی)

کودکانه

احساسات و احساسات

یکی از مهم‌ترین وظایف دینی، علمی و ملی پدران و مادران، توجه کامل به پرورش احساسات کودکان و مراقبت در تربیت عواطف آن‌هاست. احساس عاطفی در کودکان خیلی زود بیدار می‌شود. در موقعی که دستگاه عقل کودک به‌کلی خاموش است و کمترین درک استدلالی ندارد، شعور عاطفی در وی بیدار است و آماده‌ی پذیرش تربیت. غفلت پدر و مادر در این اوقات حساس، می‌تواند آثار نامطلوبی در روان کودک بگذارد و او را بد بار بیاورد.

برای شناخت خوی فطری کودک و تشخیص احساسات خوب و بد او، لازم است پدر و مادر از دوران اول زندگی طفل را تحت مراقبت قرار دهند و در حرکات او دقت کنند. اگر کودک دارای احساسات غیرعادی باشد، بدون تردید از خلال اعمال و وضع رفتار او آشکار می‌گردد و اگر آن را بد و ناپسند تشخیص دادند، با روش­های صحیح تربیتی از بروز آن جلوگیری کنند و کودک را به راه صفت پسندیده سوق دهند.

(استاد آیت­الله فلسفی)

 

همسرانه

ایفای وظیفه‌ی الهی

همان‌طور که خدمت­گزار بودن برای مرد اهانت نیست، کسب موافقت و اجازه‌ی شوهر هم برای خروج از منزل اهانت به شخصیت زن شمرده نمی­شود؛ بلکه ایفای وظیفه‌ای الهی‌ست و یک افتخار. کانون خانواده مسافرخانه نیست که هرکسی بدون اطلاع دیگران بیاید و برود و مورد سؤال قرار نگیرد.

اگر زن بدون موافقت و رضایت شوهر از خانه بیرون رود، خانه و خانواده سامان نمی‌گیرد و اطمینان شوهر به عفت و سلامت او قرار نمی­یابد و کودکان که خود زنان و مردان فردایند، به شایستگی و امانت رشد و پرورش نمی­یابند.

(استاد علی‌اکبر حسینی)

توصیه

اظهار علاقه و بس!

آقای محترم! همسر شما پیش­تر کاملاً از محبت­های بی‌شائبه‌ی پدر و مادر برخوردار بود و از وقتی‌ پیمان زناشویی را امضا نمود، از دیگران برید و با تو پیوند دوستی بر‌قرار کرد. بدان امید به خانه‌ات قدم نهاد که تو به‌تنهایی به‌اندازه‌ی همه‌ی آنان، بلکه بیشتر او را دوست بداری. انتظار دارد عشق و محبت تو به او، حتی از عشق و علاقه‌ی پدر و مادرش نیز عمیق­تر و پایدارتر باشد؛ چون به تو عشق، محبت و اعتماد داشته، تمام هستی و موجودیت خویش را در اختیار تو نهاده است.

بزرگ‌ترین رمز همسرداری و بهترین کلید حل مشکلات زناشویی، اظهار عشق و علاقه به همسر است. اگر می‌خواهی دل همسرت را مسخر گردانی که مطیعت باشد، بهتر آن است که تا می­توانی، به او اظهار عشق و علاقه کنی.

(آیت­الله امینی)

عملی

یادگاری

ترک ماسوی­الله

و تو مهربان من! ناچار باید برای این زندگی تمام، کریم و مسرور و برای حیات طیبه و پاک از ذلت، حقارت و ابتذال آماده شوی.

دیگر نمی‌توانی با تکیه بر مادر و پدر و حتی همسر، فرزند یا برادر و خواهر زندگی کنی. چرا تو از کسانی نباشی که دیگران را بارور کرده‌ای و دیگران را ساخته‌ای و پناهگاه و تکیه‌گاه خوبی برای آن‌ها بوده‌ای؟ این‌که می‌گویم خوب، به‌دلیل این است که تنبل‌پرور و ذات‌ساز نباشی؛ بلکه سازنده و مفید باشی و با پناهی که می‌دهی، بسازی تا هنگامی‌ که بر تو تکیه کرده‌اند، پاشکسته و ذلیل نمانند.

 اگر توجه داشته باشی، می‌فهمی که من می‌خواهم از تکیه بر نعمت‌ها و از تکیه بر خودت فارغ شوی و از آن‌جا که در بن‌بست دنیا و ناتوانی و عجز کامل خودت قرار می‌گیری، ناامید و متزلزل یا ملتهب و برآشفته نباشی که در دعای امین‌الله می‌خوانی: «أللّهم فاجعل نفسی مطمئنه بقدرک»؛ آرامش دل مرا، کنار نعمت­های بیرون و قدرت­های درونم نگذار که این هر دو، دنیاپرستی و خودپرستی‌ست!...

(علی صفایی حائری»

سیره‌ی اجتماعی

مانند یک رفیق صمیمی

مدت شصت سال با «آیت‌الله مرعشی» زندگی کردم و در این مدت هیچ‌گاه با من به تحکم سخن نگفت، رفتاری خشونت‌آمیز نداشت و با تندی با من صحبت نکرد. تا آن زمان که قادر به حرکت و انجام کاری بود، نمی‌گذاشت دیگران کاری برایش انجام دهند؛ حتی وقتی تشنه می‌شد، برمی‌خاست، به آشپزخانه می‌رفت، آب می‌آشامید و به من نمی‌گفت. وی غیر از این‌که همسر خوب، مهربان و دوست‌داشتنی بود، برای من مانند یک رفیق صمیمی و همکاری غم‌خوار نیز بود و در کارهای منزل کمک می‌کرد. بسیاری اوقات در کارهای آشپزخانه از قبیل: درست‌کردن غذا، پاک‌کردن سبزی و شستن میوه و وسایل آشپزخانه به من کمک می‌کرد و رفتارشان برای تمامی افراد خانه الگو بود.

 (آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی به روایت همسرشان)

کرامت

بازاری که نبود!

«سیدمحمدمهدی بحرالعلوم» در مکه زندگی اشرافی داشت؛ بیرونی با تشریفات و مخارج، ریاست، رفت‌وآمد و... زمانی از سوی نویسنده‌ی کتاب «مفتاح‌الکرامه»، مقداری غذا و چند اشرفی برای کسی می‌فرستد. او می‌گوید: «در عمرم چنین غذایی نخورده بودم.»

روزی خادم سید به او گفت: «خرجی تمام ‌شده است. سید نامه‌ای به‌صورت برات و حواله به او داد و محلی را در پشت کوه «صفا» آدرس داد که در بازارچه‌ی آن‌جا دکان تاجری‌ست. برو از او بگیر. خادم رفت و حواله را به او داد. تاجر نیز با احترام، مقدار زیادی پول به خادم تقدیم کرد. او نیز مانند گذشته مشغول هزینه‌کردن آن شد و بعد از مدتی، خادم به همان‌جا رفت تا تاجر و دکان او را پیدا کند. او هرچه گشت، اثری از آن محله، بازارچه و دکان‌ها در پشت کوه «صفا» ندید؛ ولی پولی که از آن تاجر گرفته بود، همچنان باقی بود و آن را خرج می‌کردند.

(به نقل از آیت‌الله بهجت)