نوع مقاله : آشپزی
میرزاقلیخان راپورتچی
محسن علینقیان
یکم) از مسائل مستحدثهی مخدرات در عالم وارونهی کنونی، لزوم ورود به امور پلتیکی و سیاست است، تا فیالمثل بدانند این «برجام برجام» که میگویند، آیا همان کلاه گشاد معروف است یا آفتاب عالمتاب؟ یا هیلاریخاتون کلینتون که همه به اتفاق او را نخستین مخدرهی ریاستجمهور ایالات نسبتاً متحدهی آمریکا میدانستند، چه شد که از باریابی به بیت ابیض یا همان کاخ سیاه بازماند؟
آیا سیاست لزوماً پدرسوختگی میخواهد؟ آیا پوتین صدر اعظم روسیه، دستی از دور بر آتش داشته که ترامپ مجنون را برکِشد؟ این سؤالات و نظایر آن، قرار است در این راپورت سیاسی منعکس شود؛ بعون الله و توفیقه. امید است به سواد رسانهای بانوان قاریات جریدهی «پیام زن» چیزی بیفزاید!
دویم) از جایزهی نوبل دادن به این موجودی که رهبر میانمار خوانده میشود و قلم شرم دارد که وی را انسان بنامد، معلوم میشود جایزهی مذکوره، جایزهای مندرآوردی، شکمی و پامنقلیست و ممکن است به اشرار عالم وجود، نظیر این زن و شیمون پرز، نخستوزیر اسبق و قاتل اسرائیل هم اهدا شود. جنایتی که هماکنون در میانمار علیه اقلیت آنجا در جریان است، در آیندهی تاریخ، در سیاههی جنایات علیه بشریت قرار خواهد گرفت و روی هولوکاست را سفید خواهد کرد؛ تازه هولوکاستی که معلوم نیست از بیخ، واقع شده یا خیر! میخواهم بگویم که تمدن متوحش غرب اگر بخواهد، حادثهای را آگراندیسمان میکند و اگر نخواهد برای جنایت دیگری بهجای واکنش، سوت بلبلی از خود صادر میکند. فیالمثل ممکن است ملتی برای نهنگهای به گِل نشستهی سواحل استرالیا بسیج شوند تا آنان را به دریا رهنمون سازند؛ اما کشتن و زندهسوزاندن زن و بچهی مسلمان میانماری را به چشم نیاورند. این است معنای پدرسوختگیای که سابقاً عرض شد خدمت منورتان!
سیم) دربارهی برخی وقایع سیاسی، تنها گذشت زمان معلوم میکند که آن رویداد خدمت بوده است یا خیانت؛ اما عجالتاً این چیزی که موسوم شده به برجام و مخفف برنامهی جامع اقدام مشترک است، فیالواقع چندان هم مشترک نیست و باید کلمهی «برجا» بر آن اطلاق میشد؛ یعنی برنامهی جامع اقدامات ایران؛ زیرا این فقط ما بودیم که به تعهدات خود عمل نموده، سانتریفیوجها را اسقاط کردیم، در قلب ریاکتور اراک سیمان مرغوب ریختیم، فردوی قم را بهجای عملیاتی، تحقیقاتی کردیم، اورانیومهای تپل و غنیشدهمان را فروختیم و بیستدرصدها را رقیق کردیم به سهدرصد و کردیم آنچه کردیم تا طرف، پول دزدیدهی خودمان را به خودمان پس و اجازه بدهد، پول متراکم نفطی که به هند و ژاپن و چین فروخته بودیم را دریافت کنیم و چند وعدهی سر خرمن دیگر که معالاسف و شوربختانه، هیچکدام بهطور کامل علنی نشد و هنوز دینارها وسط راه گیر کرده است! فقط هی نفط میفروشیم به امید آنکه روزی پول آن را با هواپیما و قطرهچکان بدهند.
این است حاصل برجامی که اول آفتاب تابان و معجزهی قرن خوانده شد؛ ولی خود آقایان اکنون میگویند که اول قرار نبود عاشقان را بکشند؛ یعنی کی گفت، کی گفت؟ من نبودم اساساً!
تحریمهایی که قرار بود به قول صدر اعظم مملکت «بالمره» یعنی یک جا لغو شود به لطف ترامپِ شیرینعقل، دوباره و با شدت بیشتر وضع شد و به جان رعیت مظلوم ایران افتاد تا تخممرغ هم شاهی کند! آش آنقدر شور شده که خبر رسید مشاور رئیسجمهور قبلی آمریکا، نطق کردهاند که برجام توافق خوبیست؛ چون بهجای لغو تحریمها، باعث تشدید آن شده است. لذا کیهان نوشت: «گفتم: معلوم نیست که دیگر باید چه اتفاقی بیفتد و برجام چه فاجعهی دیگری به ایران تحمیل کند تا دولتمردان محترم، قبول کنند که چهار سال امکانات و ظرفیتهای کشور را بر باد دادهاند و از راه غلطی که رفتهاند، بازگردند؟ گفت: چه عرض کنم؟ گفتم: شخصی به کلانتری زنگ زد و گفت چندتا دزد وارد خانهام شده و مشغول جمعکردن اثاثیه هستند. افسر نگهبان بعد از پرسیدن آدرس و مشخصات صاحبخانه گفت که مطمئن هستید دزد آمده؟ و طرف گفت که اگر باور ندارید، گوشی را بدهم به خود دزدها!»
چهارم) نظر به صعود قیمت تخممرغ و سَروری یکدفعهای آن و محرومیت اقشار آسیبپذیر که قبلاً از جمع پروتئینها، دلشان به همین تخممرغ شریف خوش بود و به منظور به زیرکشیدن قیمت آن راهکارهای ذیل پیشنهاد میشود:
1- استفاده از ادبیات مرحوم دکتر شریعتی در پیامکهایی که بهمنظور فرهنگسازی برای تعدیل مصرف تخممرغ، توسط برخی شهروندان خوشذوق و میهنپرست ارسال میشوند؛ بهویژه پس از خرید تخممرغ از سوی آن مرحوم.
2- تربیت خروسان خوشغیرت، تاجدار، پدرسالار و بزنبهادر، بهمنظور صیانت از حریم خانواده و کاهش فرار از منزل و در نتیجه، خودکفایی در تولید مرغ و تخممرغ.
3- بسیج کلیهی صنایع کشور، منجمله بخش مس، نفت و پتروشیمی برای تولید نهادههای مصرفی مرغداری و در نتیجه، آسفالتنمودن ظاهر صورت کسانی که این مواد را ناجوانمردانه روی دریا احتکار نمودهاند. در این راستا، ارسال قایقهای تندروی ایرانی به سمت جایی که لنگر انداختهاند، بیفایده نیست؛ بلکه باعث ورود آنها به آبهای سرزمینی ایران و سپس ضبط اموال محتکره و افطار جمعی مرغان گرسنه و ابنالسبیل خواهد شد.
4- ثبت مرغ و مرغداریها بهعنوان میراث ملی و جهانی، بهمنظور صیانت از انقراض نسل طیور گرانبها ـ در اینجا مرغ و خروس ـ و ایجاد مراکز بازتوانی خروسهای سالخورده بهمنظور ازدیاد نسل طیور گوشتی و تخم آنها در سازمان بهزیستی کل کشور.
5- توزیع وسیع و رایگان مکملهای تقویتی در میان خروسان جوان و ایجاد مسکن مهر چندخوابه، برای تقویت ازدواج آسان و مکرر در میان طیور گوشتی و ممنوعیت کلیهی روشهای جلوگیری.