نوع مقاله : مهارت
نسخهای برای بستن زبان مادرشوهر
کاوه برومندی
اصل رابطهی متعادل
اول از همه، شما باید قبول کنید که حل تمام مشکلات در زندگی مشترک، در کوتاهمدت ممکن نیست. شما در هر موقعیت اجتماعی و تحصیلی هم که باشید، باید در نظر بگیرید در برخی مواقع، برای جاافتادن در زندگی و پذیرفتهشدن، باید صبر کرد. هر پسری که ازدواج میکند، باید بیشتر تمرکز و فکرش را برای زندگی مشترکش بگذارد و او بیشتر از خانوادهاش، در قبال همسر و آیندهی فرزندان مسئول است؛ اما بانوان جوان، این را هم به خاطر داشته باشند که مسئولیت دیگری هم بر گردن همسرشان است و مرد باید بین رابطهی زن و اعضای خانواده ـ بهویژه مادرش ـ تعادل برقرار کند.
چه کسی پیشقدم شود؟
اگر شوهرتان نتواند بین همسر و اعضای خانواده تعادل برقرار کند، شما زندگیتان را در خطر میبینید و مجبور میشوید برای گرفتن حقتان که یک زندگی آرام و بهدور از جنگ و دعواست، مداخله کنید. توجه داشته باشید اگر نتوانید کاری کنید، به احتمال زیاد بر زندگیتان تأثیر بسیار منفی بر جای میگذارد. بنابراین اجازه دهید همسرتان خودش وارد برقرارکردن این تعادل شود. او باید بداند که دیگر پسر مجرد نیست و مردی متأهل است.
یک گام معقول
اگر شوهر شما تحت تأثیر گفتهها و رفتار مادرش باشد، ابتدا باید وابستگی بین این دو فرد کمتر شود و به حدی معقول برسد. شاید این اتفاق بهراحتی رخ ندهد. پس با کمکگرفتن از روشهایی که مشاوران خانواده ارائه میدهند، بهآرامی این کار را انجام دهید. اگر عجله کنید، ممکن است همسرتان موفق نشود نقش جدیدش را درک کرده و تغییر کند. همانطور که بعد از گذشت ماهها و شاید سالها، هنوز نپذیرفته که این مشکل را او ایجاد کرده است؛ آنهم بهدلیل وابستگی بیش از حد در زمان مجردی.
مشکل کجاست؟ شوهر یا مادرشوهر؟
تلاش کنید برای اثرگذاری بر همسرتان، از روش حمله به مادر ایشان استفاده نکنید. فراموش نکنید که همسرتان باید تغییر کند نه مادر او. همسرتان باید باور کند که مرد شده و بعد از آمدن از محل کار، باید اول جویای احوال شما باشد و دیگران، در مرحلههای بعدی هستند. به خاطر داشته باشید که اگر چندبار همسرتان بهمحض تماس مادرش، از او عذرخواهی کند و بگوید که با شما سر میز غذاست یا میخواهد استراحت کند و یا حتی بگوید که میخواهد با شما حرف بزند و بعد با او تماس میگیرد، مادرش میفهمد کاری که انجام میدهد مورد پسند پسرش نیست؛ اما زمانی که همسرتان کار خودش را ادامه میدهد، مادرش هم تماسهایش را ادامه میدهد. باز هم تأکید میشود که همهی این روشها، باید با درنظرگرفتن احترام و بدون دعوا جلو برود. البته باید بگویم که پس از انجام این روشها از سوی همسرتان، منتظر رفتاری پرخاشگرانه از طرف مادرشوهرتان هم باشید؛ اما سعی کنید با درایت برخورد کنید تا نتیجهای را که میخواهید بگیرید. عجله نکنید و آرامتر برانید.
بیشتر بدانیم
سه سال اول زندگی زناشویی، مهمترین دوره است؛ چراکه در این دوران، زن و مرد تغییرات زیادی را تجربه میکنند و ممکن است در ارتباطشان با هم، تنشهایی هم داشته باشند. بنابراین روشی که زوجها در این دوره برای حل مسئله انتخاب میکنند، بسیار تعیینکننده است؛ چون در ادامهی زندگی هم، کماکان از همین روشها استفاده خواهند کرد. واقعیت این است که مشاجره، نوعی روش حل مسئله است که نهتنها به حل مشکل کمکی نمیکند، بلکه مشکلی را به مشکلات قبلی اضافه میکند. پس در مرحلهی اول، مشاجره باید تا حد امکان کم شود. شوهر شما سی سال با مادرش زندگی کرده و برای تغییر نوع ارتباط، باید اجازه بدهید که زمان بگذرد تا او و حتی خود شما، با هم هماهنگتر شوید و نقش مادر او هم، بهمراتب کمرنگتر میشود.
«من و همسرم کوچکترین مشکلی با هم نداریم»، جملهی اشتباهیست. هیچ زوج سالمی وجود ندارند که هیچ مشکلی با هم نداشته باشند؛ بلکه تفاوت زوجها در توانایی حل مسئله است. مواظب حس قدرتطلبی باشید که نتیجهی آن، در تملکگیری همسر است.
«شوهرم فقط برای من است، نه خانوادهاش». این حس ممکن است در وجود هر زنی رخنه کند. بهتر است حواستان باشد پا در این نوع رابطه نگذارید که رابطهی سالمی نیست؛ چون شما هم دیر یا زود مادر میشوید و شاید این رفتارها، بر ارتباط شما و فرزندتان هم اثرگذار باشد.