نوع مقاله : خبر در خبر
سردار مریم
فاطمه دولتی
صدایش میزنند«سردار مریم» زنی که میتوان گفت اولین و تنهاترین سردار زن ایرانی است. او کودکی و نوجوانیاش را به خاطر غضب حاکم وقت در آوارگی و سختی میگذراند، در 15 سالگی با مردی ازدواج میکند که 20 سال از او بزرگتر است و با اینکه همسرش دارای زن دیگری بوده، به دلیل لیاقت و مدیریت زندگی که داشته بسیار مورد توجه همسرش و ایل قرار میگیرد. اما بعد از 4سال همسرش در یک توطئه خانوادگی جان خود را از دست میدهد. حاصل این ازدواج سه فرزند است. بیبیمریم بعد از فوت همسرش به سمت خانه و ایل پدری بر میگردد و به تربیت فرزندان با کمک برادرانش میپردازد. بعد از چند سال بیبی مریم به اجبار برای بار دوم ازدواج میکند. اما زندگی خوب پیش نمیرود و بعد از اختلافات زیاد او یک روز از همسرش میخواهد که زندگی مستقلی را در یکی از عمارتهای خان در قلعه سورشجان بختیاری آغاز کند. همسرش نیز موافقت میکند.
مریم بانو حالا صاحب ملک است، سرباز دارد و به اقتضای زمان و مکانِ زندگی سوارکاری و تیراندازی بلد است. او در کنارِ جنگاوری و شجاعت از مطالعه و تفکر هم بهره میبرد. شانه به شانه سربازان بختیاریها سلاح بردوش، با انگلیسیها نبرد میکند و در سختترین شرایط به آزادیخواهان و مشروطهخواهان مشهور ایران زمین در سرزمین خود پناه میدهد. روسها به تلافی ضرباتی که از او خورده بودند، زندگی او را غارت میکنند. اما هیچکدام اینها او را متوقف نمیکند. رشادتهای بانوی سردار به حدی رسیده بود که آوازهاش به کل کشور و حتی خارج از آن رسیدهبود. به گونهای که مشروطهخواهان و آزادیخواهان برای دیدن سردار به منزل او میآیند تا او را ملاقات کنند و هم او به آنها پناه میدهد. بسیاری از رجال سیاسی و نویسندگان آزادیخواه ایرانی نیز چون علامه علیاکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار و وحیددستگردی و مبارزین علیه استعمار که مورد تعقیب انگلیسیها بودند در خانه سردار مریم پناه گرفتهاند. حتی در روایتی دیگر آمدهاست دکتر مصدق نیز مدتی در خانه بیبی حضور داشته است. زمانی که قحطی در جنگ جهانی اول در ایران گسترش پیدا میکند بیبی مریم تمام ثروت و طلاهایش را خرج میکند تا قطحی زدگان نجات پیدا کنند. در کنارِ همهی این رشادتها سردار مریم پسری تربیت میکند که ثمره زندگی اوست. علیمردان پسر سردار مریم در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی علیه حکومت قیام میکند و موفق میشود مناطق زیادی را با خود همراه کند و حکومت موقتی را در بخشهایی از ایران تشکیل میدهد. بعد از اعدام جانسوز علیمردان خان در سن ۴۲سالگی سردار مریم روزگار خانه نشینی و افسردگی را طی میکند و در سن 63 سالگی از دنیا میرود. مقام معظم رهبری در جلسهای درباره سردار مریم میفرمایند: «بیبیمریم ضد انگلیسی و ضد بیگانه بوده و این نشان میدهد که چگونه تربیت مادر شخصیت فرزند را شکل میدهد. شخصیتی به نام علیمردان خان بختیاری، قهرمان مبارزه با استبداد. یعنی یک مادر توانست این فرزند را طوری بار بیاورد که شخصیت برجستهای شود و با استبداد و رضاخان مبارزه کند که کار شایستهای بود»
ازدواج دیر یا زود مسئله این است...
اینروزها در شبکههای مجازی، نشستهای خبری و رسانههای دیگر بحث ازدواج در سن پایین بسیار داغ است. افراد زیادی معتقدند که ازدواج ظلم به دختران نوجوان است و برایشان ثمرهای جز افسردگی، آسیبهای جسمی، عقبماندگیهای اجتماعی و ... ندارد. پس تلاش میکنند تا سن ازدواج را بالا ببرند و میخواهند قانونی برای سن ازدواج در نظر بگیرند. برای مثال دختر زیر بیست سال طبق قانون اجازه ازدواج نداشته باشد. معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری، طی پیامی اظهار داشت که رشد طلاق در گروه سنی زیر ۲۰ سال از همه گروههای سنی بیشتر بوده است. او اینگونه نوشت:«میزان #طلاق براساس سرشماری سال ۹۵ نسبت به دو سرشماری قبل، در همه گروههای سنی افزایش داشته و به ویژه این افزایش در گروههای سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله و ۱۵ تا ۱۹ ساله بیشتر است... این فقط یکی از مخاطرات #ازدواج ـ کودکان است.» این ادعا در حالی صورت میگیرد که شاخصهای اصلی طلاق نشان از پایین بودن طلاق در گروههای سنی مذکور داردطبق گزارش سال ۱۳۹۶ دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبتاحوال کشور، بیش از ۳۳ درصد ازدواجهای کشور در سنین زیر ۲۰ سال رخ میدهد. در مقابل ۵۰ درصد طلاقها مربوط به زنانی است که در سنین بالای ۳۰ سالگی ازدواج کردهاند و نسبت طلاق به ازدواج در زنان بالای ۳۰ سال ۹ برابر زنان زیر ۲۰ سال است.قوانین الگو برداری شده از طرحهای غربی با هدف تأخیر ازدواج قانونی دختران، زمینه ارضای نامشروع غریزه جنسی و همزمان با فاصله گرفتن از بدو جوانی زمینه ی ابتلا به بیماریهای احتمالی و همچنین تأخیر در فرآیند مادر شدن زنان جوان را به دنبال خواهد داشت. عدم توجه به تبعات چنین مصوباتی منجر به افزایش ازدواج های ثبت نشده برای افراد آماده برای ازدواج نیز خواهد شد. یکی دیگر از دلایل افراد متقاضی افزایش سن ازدواج عدم بلوغ عقلی و اجتماعی فرد تا سن 18 سالگی مطرح شده است، این در حالی است که بسیاری از روانشناسان، متخصصان خانواده و پزشکان بر این باورند که ادله کافی برای چنین ادعایی وجود ندارد. علاوه بر این منتقدان اعتقاد دارند که بارداری برای دختران زیر هجده سال بسیار خطرناک و حتی کشنده است. اما باید گفت منابع مطالعاتی که به آن استناد میکنند منابع غربیست. دختران ۱۸ سالهای که در کشورهای اروپایی و آمریکایی زیر ۱۸ سال باردار شدهاند و بارداریهای بدی داشتهاند که منجر به مرگ آنها شده درگیر مسائل جانبی دیگری غیر از بارداری هم بودهاند. مثلا خود مادر به مصرف ماری جوآنا، الکل، کم خونی، بیماریهای قلبی، آسم و ... دچار بوده است، اما چرا با این مسائل جانبی دست به بارداری زده؟ چون بارداری در یک رابطه همسری و در خانواده اتفاق نیفتاده است. طبق آمار رسمی مرکز پژوهشهای مجلس سال گذشته حتی یک مورد هم مرگ مادر زیر ۱۸ سال به علت بارداری نداشتهایم. اصلا آیا مقایسه زن ایرانی که پایبند به خانواده و یک همسر است با زنان غربی که ازدواجشان شکلی دیگر دارد درست است؟
مسلما ازدواج اجباری چه در سن 15 سالگی و چه در سن 35 سالگی کار درستی نیست و جز عذاب برای زوجین چیزی به همراه ندارد. اما تصویب یک قانون و پیچیدن یک نسخه با دلایلی که قوی نیست و اثرات منفی فراوانی دارد جای تامل دارد. حتما تا به امروز نام طاهره دباغ یا مرضیه حدیدچی را شنیدهاید. بانویی که یک انقلابی به تمام معنا بود، در نوفل لوشاتو همنشین و همراه امام خمینی بود و پس از انقلاب فرماندهی سپاه همدان و مسئولیت بسیج خواهران ، 3 دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و قائم مقامی جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران را در دست گرفت. خانم دباغ در چهارده سالگی ازدواج کرد و هشت فرزند داشت. توانست در کنار نقش همسری و مادری، یک انقلابی موفق باشد و صدای زنان و اسلام را به گوش همه برساند.این نمونه و صدها نمونه دیگر نشان میدهد که سن ازدواج با توجه به شرایط فیزیکی، زیستی، فرهنگی، اجتماعی و ... متفاوت است. اگر به کسی به دنبال ممنوعیت ازدواج اجباریست باید به راهکار دیگری پیدا کند.
این عزیزان گفته اند:
ابراهیم فیاض: باید انقلابی در حوزه ازدواج ایجاد کنیم.
_بهمن ماهِ خوبی برای انقلابه، لطفا تمامِ نهادهای مربوطه آستین بالا بزنن.
معصومه ابتکار: گفتوگو در خانوادهها کم شده است.
_بانو شما وقتتون رو صرف پیدا کردن راهکار کنید. تا کی طرح مسئله؟!
شهیندخت مولاوردی: با عینک سیاسی به مسائل زنان نگاه میشود.
_شما دوست داری با چه عینکی نگاه بشه؟!
زهرا جواهریان: چهارده هزار پست مدیریتی برای زنان کم داریم.
_یعنی زنِ مستعد هست اما کار نیست. قبلا مردِ مستعد بود، کار نبود. پیشرفت داشتیم.
مینو اصلانی: مدعیان نامزدی با شهدا روانپریش هستند.
_بله. اما روانپریش و معاند اصلی کسیه که برای اولین بار این مسئله رو مطرح کرد.
ناهید پرویزپور: اشتغالزایی برای زنان مهمترین اولویت دولت است.
_چقدر هم که به این اولویت اهمیت داده و موفق بوده...