نوع مقاله : مادرانه
تربیت فرزند
مریم خیری
چی بخورم که بچهام باهوش بشه؟
میگن سیب بچه رو خوشگل میکنه.
دخترم، کندر بخور تا مغزت کار کنه و بتونی بهتر درس بخونی.
پسرم، گردو بخور برای هوشت خوبه.
چقدر نگران خوشگلی و خوشلباسی بچهها هستیم؟ چقدر نگران باهوششدن بچهها هستیم؟ آیا به همان اندازه که دغدغهی رشد مغزی و هوش منطقی فرزندانمان را داریم، درصدد پرورش اخلاق، عواطف و احساسات آنها نیز هستیم؟ آیا به همان میزان که نمرههای درسی کودک برایمان مهم است، به کارنامهی اخلاقی او نیز توجه میکنیم؟
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «الحلم تمام العقل؛ تمامیت خردورزی، در بردباریست.» این جمله را شاید بتوان موجزترین و البته کاملترین تعریف خردورزی در نظر گرفت. درواقع این جمله میگوید غایت خردورزی، پرورش روحیهی بردباری و نیکخوییست. اینجاست که اهمیت مفهوم هوش اخلاقی نمایان میشود.
شاید بتوان گفت در جوامع امروز که با بحران بیاخلاقی، خشونت و ناهنجاری مواجه هستیم، ارزش پرداختن به این مسئله بیش از پیش باشد. تقویت هوش اخلاقی کودکان، بهترین فرصت برای قراردادن آنان در مسیر درست زندگیست؛ فرصتی که به آنها میآموزد در مواجهه با چالشها درست فکر کنند، درست تصمیم بگیرند و درست عمل کنند.
هوش اخلاقی، بهمثابه فرشتهی نجات بشر امروز
هوش اخلاقی، درواقع همان قدرت تشخیص خوب از بد است؛ هنجار از ناهنجاری، و ارزش از ضدارزش. این هوش اخلاقیست که به کودک کمک میکند تا باورها و اعتقادات اخلاقی عمیقی داشته باشد و براساس این اعتقادات، در برابر بیرحمیها و ناهنجاریها محکم بایستد، توانایی تشخیص درد و رنج دیگران را داشته باشد و رفتارش با دیگران محترمانه و مبتنی بر درک متقابل باشد.
خوشبختانه هوش اخلاقی، اکتسابی است و لازم نیست برای تجهیز کودکان به آن، چیزی بخوریم یا نگران ریشههای ژنتیکی باشیم. هوش اخلاقی را باید آگاهانه تقویت کرد و خود سرمشق آن بود. از آنجا که والدین، مهمترین آموزگاران اخلاق برای فرزندان هستند، هیچکس بهتر از آنها نمیتواند الهامبخش این نیکخویی باشد.
برای اینکه شخصی را دارای هوش اخلاقی تلقی کنیم، وی باید هفت نیکخویی اصلی را در وجود خویش پرورانده باشد. این هفت اصل، درواقع به فرزند شما کمک میکند که در مواجهه با دوراهیهای بزرگ زندگی، توانایی حل مسئله و انتخاب درست را داشته باشد.
همهی این نیکخوییها را میتوانیم یاد بگیریم، در وجودمان پرورش دهیم و سرمشق کودکانی باشیم که قرار است آیندهی این سرزمین را بسازند. اینها هفت نیکخویی اساسی هستند که یک عمر انضباط اخلاقی و امنیت روانی کودکان ما را تضمین میکنند:
همدلی: همدلی در حقیقت، همان مهارتیست که به فرزندان ما کمک میکند تا درک بیشتری از احساسات اطرافیان داشته باشند و به تبع آن، هرگز عملی را انجام ندهند که موجب رنجش و آزار دیگران میشود. مهارت درست عملکردن در مواقع حساس، نتیجهی داشتن روحیهی همدلیست؛
وجدان: نیروی درونی قدرتمندی که به کودک کمک میکند هرگاه از مسیر درست خارج شد، مجدد هوشیار و به راه راست هدایت شود، وجدان است؛ سنگ بنای مهمی برای طیف وسیعی از ویژگیهای مثبت، از جمله صداقت، مسئولیت و اصالت که فرد را در برابر قدرتهای ضداخلاقی ایمن و مقاوم میسازد؛
خویشتنداری: میتوان این نیکخویی را جزو اصلیترین اصول پرورش هوش اخلاقی دانست؛ به این صورت که این خصیصه، به کودک کمک میکند از لذتهای آنی چشم بپوشد و تصمیمهایی نگیرد که مبتنی بر هیجانات و احساسات کنترلنشده باشد. این ویژگی، فرد را قادر میسازد که قبل از هر عملی، آن را از فیلتر درست یا غلطبودن عبور دهد؛ ضمن اینکه در تصمیمات خود، به منافع جمعی بیندیشد و تصمیمی توأم با مهربانی و نوعدوستی بگیرد؛
احترام: وقتی شما رفتار محترمانه با فرزندتان دارید، طبیعتاً او نیز رفتهرفته به این نوع از برخورد رویمیآورد. رفتار محترمانه، یعنی رفتاری توأم با ادب و توجه که باعث میشود با دیگران بهگونهای رفتار کند که دوست دارد با وی رفتار شود. چنین افرادی، متقابلاً انسانهای باارزش و مورد احترام دیگران در جامعه خواهند شد؛
مهربانی: مهربانیکردن موجب میشود فرزندتان از ویژگیهایی همچون خودخواهی و خودمحوری دور شود و مهارت رفتار درست با دیگران را کسب کند. مهربانی، افراد را دربارهی نیازهای یکدیگر حساس میکند و سبب میشود همواره درصدد کمک به دیگران باشند؛
بردباری: آراستهشدن کودکتان به این ویژگی، سبب میشود وی توانایی درک تفاوتهای افراد را داشته باشد و با وجود تفاوتهای فرهنگی، نژادی، زبانی و...، همواره رفتاری به دور از تعصب و آمیخته با مهربانی داشته باشد. همچنین کمک میکند در مقابل نامهربانی، خشونت و تعصب بایستد و برای افراد ـ بنا بر شخصیتشان ـ احترام قائل شود؛
انصاف: این همان ویژگیست که به فرزندتان کمک میکند درست و عادلانه رفتار کند، حق دیگران را پایمال ننماید و در دوراهیهای حق و ناحق، همواره دنبال راستی باشد. قانونمداربودن، رعایت نوبت و راستگویی، از دیگر بازخوردهای تقویت این خصیصه در کودکان است.
حقیقت امر این است که برای پرورش هوش اخلاقی، صدها خصیصهی کوچک و بزرگ را باید در فرزندان پرورش دهیم؛ اما بیان این هفت نیکخویی، بهمثابه سنگ بنا یا ریشهی پرورش محسنات در ذات کودک است و هر یک از این نیکخوییها، قابلیت پرداخت و توصیف جزئیتری دارد که در شمارههای بعدی، به آنها میپردازیم. فراموش نکنیم در هر برههای از زندگی، کودک با افراد مختلفی در ارتباط است و از این کنشها، تأثیرات مختلفی میگیرد؛ اما خانواده و والدین که اصلیترین افراد این ارتباطات اجتماعی هستند، همواره میتوانند سرمشق و الگوی پرورش هر یک از این عادتها باشند. پس راه دوری نرویم و برای پرورش هوش اخلاقی فرزندانمان و بهتبع داشتن جهانی امن و آرامتر، همین امروز شروع کنیم به پرورش این ویژگیها در وجود خودمان.
با برداشتی از کتاب «کلیدهای پرورش هوش اخلاقی»