نوع مقاله : گزارش
این زنان، از اثرگذارترین فعالان اجتماعی هستند
عطیه اکبری
مهرورزیشان، پایانناپذیر است و همت و ارادهیشان، مثالزدنی؛ زنانی که برای تحقق خواستههای انساندوستانهیشان، از همهی داشته و نداشتهها گذشتند. آنان جوانی، وقت و سرمایه را فدا کردند، تا لبخندی بر لبها بنشانند، زندگی را به کام کودکی محروم از امکانات شیرین کنند یا بیمار درمانده و نیازمندی را از مهلکهی مرگ نجات دهند. این زنان، نیکاندیش نمونهی شناختهشدهای از جامعهی بانواناند؛ تنها نمادی از مهر مادری که همهی زنان سرزمینم بهترین آن را دارند.
لعبت گرانپایه، برندهی جایزهی جهانی گوهرشاد
منتخب نخستین دورهی جشنوارهی جایزهی جهانی گوهرشاد، بانویی بهنام «لعبت گرانپایه» بود؛ پزشک نیکوکاری که در مدت پنج سال، 54هزار ویزیت و 1500 جراحی رایگان انجام داده است. گرانپایه در حرفهی پزشکی تخصص دارد، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران است و در سابقهی کاریاش بیش از بیست سال جراحیهای عمومی و تلاش برای درمان سرطان سینه به ثبت رسیده است. او روحیهی فداکاری و ازخودگذشتگی را در همان کودکی از مادرش فراگرفت. برادرش نیز، با حضور در جبههها در دوران دفاع مقدس و در نهایت شهادت در راه حق - آنهم در هفدهسالگی - روحیهی ایثار و مسئولیتپذیری را به خواهر کوچکش منتقل کرد. از زمانی که گرانپایه قدم در راه پربرکت نیکاندیشی گذاشته است تا امروز، حدود ۲۸ سفر به مناطق محروم کشور داشته است. آرزوی دکترگرانپایه، آموزش و آگاهیرسانی بانوان دربارهی مرگآورترین و شایعترین بیماری زنان، یعنی سرطان سینه است. او برای تحقق این آرزو، سال 86 کانون «سبا (سلامت بانوان ایران)» را ثبت کرده است و در قالب «NGO سلامت ایران» بیش از هفتاد کارگاه آموزشی با موضوع پیشگیری از سرطان سینه برگزار کرده است.
نرگس کلباسی، جوانترین بانوی نیکوکار ایرانی
«نرگس کلباسی»، این دختر ایرانی، بیشک یکی از چهرههای ماندگار، نهتنها در تاریخ ایران که در جهان خواهد بود. این دختر نیکوکار ایرانی، سالها در هند زندگی و داراییاش را برای رهایی کودکان از چنگال فقر وقف کرده است. او بسیاری از کودکان فقیر روستاهای دورافتادهی هندوستان را از فقر مطلق نجات داده و با جذب کمکهای مردمی برای کودکان یتیم و معلول هند، چند پرورشگاه ساخته است. کلباسی در حمایت از کودکان یکی از روستاهای هند، سنگتمام گذاشته و با همهی داراییاش، شش سال در تنهایی، بیخبری و سکوت، میان کوهستانهای روستایی در هندوستان، برای کودکان نابینا مادری کرده است. البته برایش در کشور هند، حاشیههایی به وجود آمد؛ اما درنهایت اعلام برائت کردند و با تلاش وزارت خارجهی ایران، به کشور برگشت. بعد از زلزلهی کرمانشاه، وی زندگیاش را وقف سروساماندادن به زندگی روستاییانی کرد که همهی دارایی خود را از دست داده بودند. با نیت خیر او، کمکهای مردمی و تلاشهای شبانهروزیاش، تا به حال صدها روستایی در استان کرمانشاه صاحب خانه شدهاند. کلباسی با راهاندازی جشن پنجهزارتومانی در شبکههای اجتماعی و جذب کمکهای مردمی، دهها کارگاه تولیدی در روستاهای مختلف راهاندازی کرده و نشان داده است که اهل شعاردادن نیست و مرد میدان است.
سعیده قدس، نامی ماندگار در تاریخ ایران
«محک» یکی از معروفترین مراکزیست که در ایران فعالیت خود را بهصورت جدی در زمینهی کمک به کودکان سرطانی آغاز کرده است و تاکنون به دستآوردهای بزرگی دست پیدا کرده است. امروز، کمتر کسیست که نام محک را نشنیده باشد؛ اما شاید خیلیها ندانند که مؤسس آن، یکی از بانوان نیکاندیش ایرانیست. «سعیده قدس»، زنی ایرانی که سالها قبل، به شکرانهی رهایی دختر دوسالهاش از بیماری سرطان، تصمیم گرفت همهی زندگیاش را وقف کودکانی کند که مبتلا به بیماری سرطان هستند و خانوادههایشان به دلیل فقر مالی، قادر به تأمین هزینههای سنگین درمانی نیستند. مؤسسهی محک، از دل نیت خیر بانو سعیده قدس شکل گرفت و امروز، حامی کودکان مبتلا به سرطان و خانوادههای آنهاست. نیکوکاران ایرانی با کمکهای مالی و جوانان با تخصصهای مختلف، با صرف وقت برای کودکان بیمار، اجازه نمیدهند که آب در دل آنها تکان بخورد. «سعیده قدس» به دلیل فعالیتهای انساندوستانهاش، سال ۲۰۰۸ میلادی، از سوی نشریهی «والاستریت ژورنال آمریکا»، در فهرست پنجاه زن برتر جهان قرار گرفت. این روزها که سرطان سینه در میان خانمها شایع شده و سن ابتلا به آن پایین آمده است، جرقهی راهاندازی مرکزی برای حمایت از خانمهای سرطانی هم در ذهن سعیده قدس ایجاد شده است و او حالا در تلاش برای تأسیس مرکزیست که قرار است با کمک خانمهایی که خودشان این تجربه را داشتهاند، راهاندازی شود؛ خانمهای بیماری که حالا بهبودی یافتهاند و میخواهند تجربیاتشان را در اختیار دیگران بگذارند. خانم قدس از همهی خانمهایی که چنین تجربهای داشتهاند، دعوت میکند تا برای همکاری با طرح جدید او اقدام کنند تا این مرکز نیز، مانند محک به یاری خداوند و مردم نیکاندیش، بتواند قدم مثبتی برای این دسته از بیماران بردارد.
زهرا گیتینژاد، بانوی مدرسههای ایران
یکی از شاخصترین خیّران مدرسهساز کشور، بانویی ایرانیست. «زهرا گیتینژاد»، معلم نمونهایست که همهی هم و غمش، کمبود مدرسه در مناطق محروم و روستاهای دورافتادهی ایران است و سالهاست کنار تدریس در مدرسه، به مناطق محروم سفر میکند، منطقههای بدون مدرسه را شناسایی و عزمش را برای جمعآوری کمکهای مردمی جزم مینماید. نتیجه سالها تلاش این بانوی ایرانی، ساخت 250 مدرسه در مناطق محروم کشور است. گیتینژاد چند سال قبل، با کمک سازمان نوسازی مدارس و خیّران مدرسهساز، مؤسسهی «مهر گیتی» را راهاندازی کرد. هدف از راهاندازی خیریهی مهر گیتی، برطرفکردن مشکل نبود مدرسه در مناطق صفر مرزی کشور بود. گیتینژاد، هر هفته برای شناسایی مناطق صفر مرزی که مدرسه نداشتند، به مناطق مختلف سفر میکرد و حالا با نیت خیر او و تلاشهای شبانهروزیاش، در هجده منطقهی صفر مرزی ایران، برای کودکان مدرسه ساخته شده است. این بانوی ایرانی با تلاش بیوقفهاش، شعار «ایران را مدرسه کنیم» را به یک واقعیت بدل کرده است. گیتینژاد، تصور غالبی را رد میکند که دربارهی او در ذهن خیلیها وجود دارد و میگوید: «تصور غالب همهی ما این است که برای کمک به ساخت یک مدرسه و مدرسهسازشدن، حتماً باید یک انسان متمول بود و این تصور دربارهی من هم وجود دارد؛ در حالی که اینطور نیست! من آدم ثروتمندی هستم؛ اما پولدار نیستم. ثروت، فقط دارایی نیست. من ثروتمندم، به این دلیل که دوستان خیلی خوبی دارم. من یک معلم هستم و کارم را از همان معلمی شروع کردم. کمک دوستان را گرفتم و سعی کردم اعتماد آنها را جلب کنم. حالا اعتماد آنها جلب شده است و خودشان میآیند و کمک میکنند.» چندی قبل، گیتینژاد بهدلیل فعالیتهایش در حوزهی مدیریت و امور عمرانی، منتخب دریافت «جایزهی جهانی گوهرشاد» شد. البته فعالیتهای خانم گیتینژاد در مؤسسهی مهر گیتی، تنها به مدرسهسازی ختم نمیشود؛ او به فکر تجهیز مدارس مناطق محروم و تأمین وسایل آموزشی آنها نیز هست. اجرای طرح «کتاب برای همه»، یکی از این طرحهای تکمیلیست و هر ماه برای استانها، بهطور میانگین پانزدههزار جلد کتاب فرستاده میشود. این کتابها، از سوی مردم و مؤسسههای انتشاراتی، به مؤسسهی خیریهی مهر گیتی هدیه میگردد.
بانو اشرف بهادرزاده، بانی راهاندازی بزرگترین گروه نیکوکاران ایران
دعای خیر 1700 معلول و سالمند تنها و زمینگیر، بدرقهی راه بانو «اشرف بهادرزاده» است؛ بانوی خیرخواهی که از مؤسسان آسایشگاه کهریزک بود. او دست صدها نیکوکار را در دستان درماندهی معلولان گذاشت تا حالا آسایشگاه کهریزک، بزرگترین آسایشگاه سالمندان ایران که نه، بزرگترین آسایشگاه سالمندان خاورمیانه باشد. بانو اشرف بهادرزاده، یک سالیست که دیگر در میان ما نیست؛ اما بیانصافی بود اگر نام او در میان چهرههای ماندگار ثبت نمیشد. اشرف، دختر نازپرورده و متمول خاندان بهادرزاده، در اوج جوانی از همهی دلخوشیهای زندگی لاکچریاش در شمالیترین نقطهی تهران گذشت و همهی زندگی، ثروت، جوانی و داراییاش را، وقف سروساماندادن به زندگی سالمندان و معلولانی کرد که هیچ فریادرسی نداشتند. بهادرزاده، رسم الخط نیکوکاری را در ذهن مردم تغییر داد و به خیلیها فهماند که نیکوکاری، فقط دادن صدقه و کمک مالی نیست؛ بلکه هر فردی با اهدای وقت و تخصص خود، میتواند نیکوکار باشد و اینطور بود که او، بزرگترین گروه نیکوکاران داوطلب را، با حضور صدها زن جوان، میانسال و سالخورده، برای خدمت به سالمندان و معلولان تشکیل داد.