الهه‌ی شرقی، در آینه‌ی نگاه دیگران

نوع مقاله : نگاه

10.22081/mow.2019.67320

زنان خارجی، در توصیف زن ایرانی چه می­گویند؟

فاطمه دولتی

تا به امروز به ویژگی­های خود فکر کرده­اید؟ بدون شک زندگی در هر کشور، فرهنگ و سبک زندگی خاصی را برای افراد آن به ارمغان می­آورد. ما زنان ایرانی مسلمان، خود را خوب می­شناسیم؛ اما شنیدن نظریات زنان خارجی درباره‌ی ما، به نظر جالب است. در این گزارش، زن ایرانی را از آینه‌ی نگاهِ زن خارجی می­بینیم.

زن ایرانی و سرخاب

چند نفر هستند؛ شاید بتوان گفت یک تور گردش­گری. آنان به چند کشور سفر کرده­ و حالا رسیده­اند به ایران. اهل انگلیس­اند و از دیدن زیبایی­های کشور ما به وجد آمده­اند. وقتی از زنان گروه می­خواهیم بانوان ایرانی را توصیف کنند، یکی می­گوید: «زن­های ایرانی بیکارند و مدام به مهمانی­ و عروسی می­روند.»

شنیدن این حرف، کمی عجیب است؛ چون تقریباً مطمئنم که زنان ایرانی، هر روز به مهمانی دعوت نمی­شوند. وقتی از آن‌ها می­خواهم توضیح دهند، می­گویند: «خانم‌های ایرانی، به‌ویژه تهرانی‌ها، بسیار آرایش می‌کنند. آن‌ها صبح، ظهر و شب، همیشه آرایش‌های غلیظ دارند و این نشان می‌دهد که آنان زیاد به مهمانی می‌روند.»

یکی از زنان مسن گروه ادامه می­دهد: «ما فکر می­کنیم که آرایش همراه حجاب، جزو دستورهای دینی و سنتی مردم ایران است؛ مانند پوشیه در کشورهای عربی یا سیاه‌کردن دندان‌ها در خیلی از کشورهای آفریقایی.»

 

زن ایرانی و دست‌پخت بی­نظیر

«سوزانا» اهل لهستان است. او ابتدا با ترس و نگرانی سفر به ایران را شروع کرد؛ اما حالا که در پایان مسافرت خویش است، می‌گوید: «خانم­های ایرانی، یک شف فوق­العاده هستند. آنان غذاهایی می­پزند که در رستوران­ها هم پیدا نمی­شود. نمی­توانم مزه، عطر و طعم دست‌پخت آن‌ها را هیچ­جا پیدا کنم. من از شال‌های رنگی و بلند و همچنین لباس‌های زنان ایرانی خیلی خوشم آمد. زنان ایرانی، بسیار خوش‌پوش و خوش‌سلیقه هستند. از نظر من در ایران، اکثر زنان تمایل به دریافت بالاترین مدارج علمی را دارند. این نکته به نظرم بسیار عالی‌ست که زنان و دختران ایرانی، بدون مشکل می‌توانند به تحصیلات خود در همه‌ی رشته­ها ادامه دهند.»

زن ایرانی و این­همه آسایش

وقتی از او می­خواهم زنان ایرانی را توصیف کند، می­گوید: «زن­های ایرانی خوش‌بخت هستند. ما  زن­های عراقی بعد از ازدواج، تازه سختی‌مان شروع می­شود؛ به‌دنیاآوردن بچه­های پشت هم. کارهای سخت، انتخاب زن برای شوهرمان، زندگی با کمترین امکانات و... . زن ایرانی در رفاه زندگی می­کند، بعد از ازدواج به خانه‌ی خوب می­رود، شوهر و فامیل کمکش می­کنند. موقع بچه‌دارشدن هوایش را دارند و اجازه نمی­دهند کار سخت کند. شوهرهای ما دوست ندارند از بچه مراقبت کنند و کار خانه انجام دهند. همچنین، ما مجبوریم در سن پایین ازدواج کنیم؛ اما زن‌های ایرانی نه.»

زن ایرانی، ملکه است

«سوفی»، یک توریست کانادایی‌ست که از تجربه‌ی سفرش به ایران می‌گوید: «زن ایرانی مهربان است، مدام تعارف می‌کند، با تو عکس می­گیرد و می­پرسد: «کشور تو چطور جایی‌ست؟» من مهمان خانواده‌ای ایرانی شدم. زن خانواده برای کار، از خانه بیرون نمی­رفت. او هر چند ساعت یک‌بار، زنگ می­زد و به همسرش می­گفت که چه چیزی بخرد. برایم جالب بود که در این‌جا با زن، مثل ملکه­ها رفتار می­شود. من همراه آن خانواده، به مهمانی رفتم. در غرب هرکس برای خودش زندگی می‌کند و اگر بتواند، در مرحله‌ی بعد با پدر و مادرش هم ارتباط دارد. مردم ایران با این‌که با فامیل‌شان یک‌جا زندگی نمی‌کنند، خیلی با آن‌ها رابطه دارند. من دیدم که به زن­ها، به‌ویژه پیرزن­ها، احترام خیلی زیادی می­گذارند.»

زن ایرانی و عمل زیبایی

«آلیس»، سی سال دارد و اهل سوئد است. او مدتی در ایران زندگی کرده است و به‌دلیل علاقه­اش به زبان فارسی، دست‌وپاشکسته صحبت می­کند. از نظر او زنان ایرانی، در حال رشدند. او می­گوید با زنان ایرانی صحبت کرده و فهمیده است که محدودیت­های زنانه در ایران در حال ازبین‌رفتن است.

-        شرایط خانم‌های ایرانی، از گذشته تاکنون، تغییرات بسیاری داشته است و حرکت رو به جلویی دارد. جمعیت زیادی از زنان ایرانی، در حال حاضر مشغول فعالیت‌های اجتماعی، حتی در پست‌های مهم دولتی هستند و اکثریت ظرفیت دانشگاه‌ها را دختران پر کرده‌اند. البته کنار پیشرفت­های تحصیلی و اجتماعی، در عمل جراحی هم پیشرفت کرده­اند. من در ایران زنان خیلی زیادی را دیده­ام که بینی خود را عمل کرده­اند. به نظرم جمع این دو، نشان‌دهنده‌ی اعتمادبه‌نفسِ پایین زنان ایرانی‌ست. حتی دیده­ام که زنان چاق، از بدن خود خجالت می­کشند، یا پیرزن­ها، موهای خود را رنگ می­کنند. به نظرم این­ها طبیعی نیست.»

 

زن ایرانی و اطاعت از همسر

اهل نروژ است و در سفر خود به ایران، با زن و شوهری ایرانی به اصفهان و شیراز رفته است. می­گوید زنان ایرانی را دوست دارد؛ چون مدام می­خندند. «برت» می­گوید: «زن­های ایرانی مدام می­خندند و خیلی‌خیلی به شوهر خود احترام می­گذارند. در کشور ما، این فرهنگ وجود ندارد. ما هرجا بخواهیم می­رویم و هر کاری بخواهیم انجام می­دهیم. در ایران خانم­ها قبل از هر کاری، از شوهر یا پدرشان اجازه می­گیرند. این امر، هم خوب است و هم بد. بد است؛ چون اگر همسر یا پدر اجازه ندهد، به آرزوهایش نمی­رسد و خوب است؛ چون برای زن ایرانی امنیت به بار می‌آورد.»

 

زن ایرانی، زن لوس

چند سالی‌ست که در ایران ساکن است. او اهل ترکیه و شیعه شده است. وی می­گوید که زن­های ایرانی جدای از حجاب و ظاهرشان، از نظر دغدغه هم با زن­های ترکیه متفاوت‌اند. در دانشگاهی که من درس می­خوانم و در محیط اطرافم می­بینم، زنان ایرانی مدام خود را فدای درس، کار و پیشرفت می­کنند. آن‌ها یا ازدواج نمی­کنند، یا بچه­دار نمی­شوند و یا خوب نمی‌خوابند تا درس بخوانند و پیشرفت کنند. ما در ترکیه، همه‌چیز را راحت می­گیریم و اولویت خودمان هستیم؛ یعنی درس یا هر چیزی را کنار می­گذاریم، تا به زندگی، سفر یا تفریح با دوستان برویم. زن ایرانی از نظر من لوس است، جدی نیست، مدام حرفش را عوض می­کند، با احساسش زندگی می­کند و منتظر عشق از سمت مرد است. ما فوری تصمیم می­گیریم و جدی هستیم.

زن ایرانی، زن باحجاب

«کریستوفر»، از آمریکا به قم آمده است. او چادر به سر می‌کند؛ اما چتر­ موهایش بیرون زده است. چند نفری با او حرف می­زنند که سراغش می­روم. او می­گوید: «مطمئناً قبل از سفر به ایران، می‌دانستم که باید در مکان‌های عمومی حجاب داشته باشم؛ اما اگر واقعیت را بخواهید، در این حال همیشه باید حواست باشد که روسری از سرت لیز نخورد. وقتی هم که هوا خیلی گرم است، داشتن حجاب خیلی سخت‌تر می‌شود. من این­جا چادر سر کرده­ام. خوشحالم از این‌که حالا شبیه زنان ایرانی هستم. زنان ایرانی، خیره‌خیره نگاهم می­کنند. بعضی­ها از من می­خواهند که مهمان‌شان باشم. دیروز مهمان خانواده‌ای ایرانی بودم. آن­ها پنج بچه داشتند. خانم خانه از همه‌چیز اطلاع داشت. من فکر می­کنم او زیاد مطالعه می­کرد؛ چون می­گفت که این را بخور خوب است و آن را نخور بد است. البته من عکس­های عروسی دختر بزرگ‌شان را دیدم. برایم جالب بود که جشن مفصلی گرفته و پانصد نفر را دعوت کرده‌اند!»

زن ایرانی، منطقی و مقتدر

«بتول»، دختری لبنانی­ست. او مدت­هاست در ایران زندگی می­کند و در توصیف زن ایرانی می­گوید: «زن ایرانی هر چقدر هم محدود باشد و امکانات نداشته باشد، نوع تعقل و تحلیلش مورد تحسن است. زن ایرانی، مقتدر است و از اهداف خود کوتاه نمی­آید. افق نگاه زن ایرانی، بلند است. به نظرم این، نتیجه‌ی انقلابِ امام خمینی(ره) ا­ست. گاهی خانم­های ایرانی را می­بینم که تحصیلات ندارند و در محیط اجتماع نیستند؛ اما طوری از ارزش­ها و دین‌شان دفاع می­کنند که شاید زنان تحصیل‌کرده‌ی دیگر کشورها، از آن عاجز باشند. با این حال، گاهی زن ایرانی در فرهنگ و سنت کشور خود، اعتمادبه‌نفس کافی ندارد. او گاهی فکر می­کند که عمل به سنت­ها، معنای عقب‌ماندگی می­دهد؛ پس به‌سرعت از دیگر فرهنگ­ها تأثیر می­گیرد و این، اصلاً خوب نیست!»