نوع مقاله : روایت

10.22081/mow.2021.71677

همه‌چیز به‌خاطر خانواده

حمیده وحیدی

مدتی پیش یکی از نمایندگان مجلس به استناد پیش‌بینی سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که جمعیت ایران در سال 2100 به سی‌میلیون نفر خواهد رسید! این جمله بی‌آن‌که بخواهم، روزهای متمادی در گوشم زنگ می‌زند و به زیروروی این پیش‌بینی فکر می‌کنم؛ به این‌که کجای کارمان ایراد داشته است و هر بار، فارغ از بحث‌های سیاسی و اشتباهات انکارناپذیر برخی دولت‌ها به یک چیز رسیدم که نسل امروز در هیاهوی رسانه‌های شنیداری و تصویری، در حالی که گمان می‌کند بیش از پیش خود را می‌شناسد، به یک دوری رسیده است و پناه‌بردن شبانه‌روزی به گوشی همراه خود، می‌تواند دلیل موثقی باشد. این‌که چرا این روزها اصلی‌ترین و مهم‌ترین نهاد کشور بی‌اهمیت شده است جای بحث‌های مکرری دارد؛ اما به‌راستی نسل جدید می‌داند «خانواده» تا چه اندازه اهمیت دارد؟ آیا پدر و مادر‌ها، آموزش ‌و پرورش و سازمان‌های حمایتی _ فارغ از شعارها - توانسته‌اند مسئولیت خود را به‌درستی انجام دهند، یا این‌که دلسوزان و دغدغه‌مندان توانسته‌اند از این فرصت برای تغییر نگرش جوان امروزی استفاده کنند و به او بیاموزند فارغ از مشکلات اقتصادی، نهاد خانواده خود می‌تواند آرامش و انگیزه‌ای باشد برای شروعی دوباره و تلاش مکرر. این روزها که بسیاری از رسانه‌ها دنبال حرف‌های ناامیدکننده برای جذب فالوئر هستند و تحریک احساسات مردم راهی برای کاسبی شده است، پدر و مادرها آیا از ضربه‌ای که این رسانه‌ها به خورد فرزندان‌شان می‌دهند مطلع هستند؟

در این سال‌ها با تمام مشغله‌های کاری، یکی از دلایلی که به فاصله‌ی حرم حضرت رضا(ع) و بانوی صدیقه، حضرت معصومه(س) راهی برای نوشتن در مجله‌ی «پیام زن» وجود داشته است، تنها دلیل و انگیزه‌ام را فضای درستی می‌دانم که این نشریه با تمام فراز و نشیب‌هایش داشته است. اگرچه بارها خود جزو اولین منتقدانش نیز بوده‌ام، مجله‌ی پیام زن باید در ابعاد وسیع‌تری حمایت شود و در گام نخست، هنوز به‌اندازه‌ی مسیر درست و محتوای خوب نتوانسته است در سبد خانواده جایی باز کند. این روزها که هم‌گام با پیشرفت تکنولوژی، بسیاری از نشریات در صفحات مجازی توانسته‌اند گامی روبه‌جلو بردارند، قطعاً مجله‌ی پیام زن نیز می‌تواند نقش مؤثری در پیش‌برد اهداف و سیاست‌هایش داشته باشد که اصلی‌ترین آن حفظ و صیانت از خانواده و بازتاب جایگاه حقیقی زن در اسلام است. یکی دیگر از اولویت‌هایی که به گمانم نباید در آغاز قرن چهاردهم شمسی در نظر گرفته شود، استفاده از بانوان باانگیزه، خوش‌قلم و فرهیخته‌ای‌ست که تلاش کرده‌اند صرفاً با پژوهش‌های مکرر، فارغ از تئوری‌پردازی راهکارهایی برای نزدیک‌شدن به سلایق نسل جوان ارائه دهند. این روزها نسل جدید، دنبال گوش‌کردن به نصایح به‌ویژه در رسانه‌ها نیست. او که تنها با لمس چند کلید می‌تواند به هر منبعی در اینترنت دست پیدا کند، دنبال ایده‌های نو است تا هم از سردرگمی نجات یابد و هم بیاموزد که می‌تواند زندگی‌اش را تحول بخشد. پرداختن به افراد موفق و کسانی که خود را از زیرپله‌های زندگی به اوج رسانده‌اند، قطعاً هم برای زنان و هم نسل امروزی جذاب است.