زنان بدحجاب را به اردوگاه کار اجباری بفرستید!


سرویس پرونده ویژه

 

زنان بدحجاب را به اردوگاه کار اجباری بفرستید!

سیر تطور افکار و عقاید هاشمی رفسنجانی در مساله حجاب

فهیمه فریدونی

 

اکبر هاشمی رفسنجانی از افراد موثر و پر نفوذ در ایران معاصر بوده است؛ چه قبل از پیروزی انقلاب و چه در سال‌های برقراری حکومت اسلامی. به‌محض استقرار نیروهای انقلابی در ایران، چشم و گوش مردم به دیدن چهره و شنیدن صدایش عادت کرده بود؛ از همان روزی که حکم دولت موقت و اعطای مسئولیت را از جانب امام خمینی به مهندس بازرگان قرائت کرد. تکرار تصویر هاشمی رفسنجانی در هرم قدرت ایران، باعث شد این چهره، وجاهت خاصی برای مردم ایران داشته باشد. اما اگر اظهارنظرهای این شخصیت پرنفوذ را در سال‌های مسئولیت مستقیم و دورانی که با واسطه در سیاست اعمال‌نظر می‌کرد، مقایسه کنیم، متوجه چرخش‌های 180درجه او می‌شویم. مهم‌ترین تعارض‌ و تناقض‌ هاشمی، در مساله حجاب است. تا جایی‌که در خطبه‌های نماز جمعه‌ دوازدهم اردیبهشت۱۳۶۵ با تاکید بر نهاد خانواده و ارزش‌های اسلامی و انتقاد از رواج ارزش‌های غربی در جامعه و بدحجابی، به تهدید و تبعید زنان بی‌حجاب و همسران‌شان به اردوگاه کار اجباری می‌پردازد. همین شخص یک دهه بعد می‌گوید به شکل و رنگ حجاب و پوشش مردم کاری نداشته باشید.

آنچه این روزها بیش از همه مردم را عصبی و کم‌حوصله کرده، همین تناقض‌ها و بازی با حکم‌الله است. قرار نبود دین، ملعبه دست سیاست شود. وقتی بخش اول نظریه‌های چکشی مرحوم هاشمی را می‌خوانید، حتما خدا را شکر می‌کنید که در آن روزگار امام مجوز چنین افراط‌هایی را نداد و در سال‌های بعد آیت‌الله خامنه‌ای از تعادل در حکمرانی حراست کرد.

 

تیر ۵۹: ما به سختگیری و شدت عمل قائل نبودیم

مرکز اسناد و خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی روایتی از واکنش او به تظاهرات ۱۴تیر 1359 زنان نقل می‌کند: «به دنبال بحث پاکسازی ادارات از طاغوتی‌ها، موضوع ضرورت رعایت پوشش توسط خانم‌ها در جامعه و به‌ویژه در ادارات مطرح شد و به‌سرعت تمام وزراتخانه‌ها را فراگرفت. بحث بر سر رعایت حدود اسلامی بود و این‌که وقتی دولت، اسلامی است مردم هم باید در اداره‌ها و جامعه ضوابط اسلامی را رعایت کنند. درباره ضرورت حجاب خانم‌ها هم حکم اولی روشن بود که این واجب شرعی است و باید رعایت شود. ما معتقد به سختگیری و شدت عمل نبودیم و بسیار سفارش می‌کردیم که اعتدال را رعایت کنند. ضمن آن‌که ابهام‌هایی در باره اجبار به حجاب، یا حجاب زنان غیرمسلمان وجود داشت که باید برطرف می‌شد، تندروی‌هایی هم از سوی افراد ناآگاه و ضدانقلاب صورت گرفت، تا جایی‌که امام درباره تعرض به بانوان بی‌حجاب در خیابان‌ها و بازارها هشدار دادند و پلیس و کمیته‌ها را موظف کردند که از این‌گونه جریانات جلوگیری کنند. هرچند رفتار بعضی خانم‌های بی‌حجاب که به جای رسیدگی به امور مردم، مشغول آرایش خود می‌شدند و عملا می‌خواستند مخالفت خودشان را با انقلاب و اسلام نشان دهند و بعدا با تحریک عوامل خارجی و ضدانقلاب، راهپیمایی ضدحجاب برگزار و این را عزای عمومی اعلام کردند، جای زیادی برای مدارا توسط مردم مومن و انقلابی باقی نمی‌گذاشت. به هر حال این مساله با همت خوب خانم‌های مومن حل شد و رضایت امام و مردم حاصل به دست آمد.

آبان ۶۳: اگر زن‌ها یک ذره شعور داشتند

هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۲۵ آبان ۶۳ انتقاد‌های صریح‌تری نسبت به زنان بی‌حجاب مطرح می‌کند: «آقایانی که به کشورهای غربی رفته‌اند، می‌بینند نسل آنجا به چه بلایی دچارند. خانم‌هایی که فکر می‌کنند به نام آزادی و این حرف‌ها چه می‌کنند؟ وقتی‌ غرب، جنس زن را به‌صورت مانکن در ویترین فروشگاه‌ها می‌گذارد تا زیرپوش، سینه‌بند و شورت را نمایش دهد، آیا این ارزش و آزادی زن است؟ اگر زن‌ها یک‌ذره شعور داشتند، همین نقطه کافی بود که علیه این آزادی شورش کنند! آیا آزادی زن این است؟ کسانی‌که به کشورهای اروپایی رفته‌اند، خانم‌های لخت ‌و عور را در ویترین دیده‌اند که آنها را به‌عنوان فاحشه، برای مردم مطرح می‌کنند. در کشورهای اسکاندیناوی مثل سوئد، دانمارک و نروژ، روی فروش دخترهای جوان و عرضه خانم‌ها به‌عنوان مرکز تامین ارز کشور تکیه کرده‌اند. وقتی در مجلس آنها، برای جلوگیری از این کار بحث می‌شود، مخالفان می‌گویند نه! این منبع تامین ارز ماست و جوان‌ها به‌خاطر همین‌چیزها به اینجا می‌آیند!»

 

۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵: عده‌ای احتیاج به خشونت دارند

«امروز افرادی را می‌بینیم، هرقدر نصیحت می‌کنیم و از طریق تقوا می‌خواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز مقاومت‌های منفی هست و خانم‌هایی متاسفانه 7سال پس از انقلاب هنوز به این راضی‌اند که موی‌شان بیرون باشد. تاحالا با این افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کرده‌ایم. هنوز هم بعضی شهرهای بزرگ این بلیّه را دارند و در بعضی مغازه‌ها این‌گونه مسائل ترویج می‌شود. در بعضی اداره‌ها هنوز خوب مراعات نمی‌شود. این‌ها خطرناک است و فکر می‌کنم پس از 7سال تحمل ما هم تمام بشود. مردم حزب‌الله چند بار طغیان کردند و دیدید در خیابان‌ها ریختند و از همین تریبون نماز جمعه، وزیر کشور و دیگران خواهش کردند و به آنها وعده دادیم که این‌ها خودشان آدم می‌شوند، ولی باز می‌بینیم مثل ‌این‌که عده‌ای احتیاج به خشونت دارند.»

هاشمی رفسنجانی از تهیه‌ پیش‌نویس لایحه‌ای خبر می‌دهد که به‌موجب آن، زنان و مردانی را که دچار مراتبی از فسادند برای بازسازی به اردوگاه کار اجباری بفرستند: «البته شورای‌عالی قضایی پیش‌نویس لایحه‌ای را تهیه کرده و ما قبلا به امت حزب‌الله وعده داده بودیم که عمل می‌کنیم. حالا مقدماتش را فراهم کرده‌اند و همین روزها به مجلس می‌آید. این لایحه در نظر گرفته که اردوگاه‌هایی را در مناطقی در نظر بگیرند برای بازسازی خانم‌ها و آقایانی که دچار مراتبی از فساد اخلاقی‌اند.»

مرحوم هاشمی در ادامه‌ خطبه با مرفه خطاب کردن زنان بی‌حجاب و همسران‌شان گفت: «اینها نوعا آدم‌های مرفهی هستند که درد مشقت کار و این حرف‌ها را نچشیده‌اند و با پول‌های بادآورده‌ای که شوهرشان دزدیده یا خودشان می‌دزدند، یا به ارث رسیده. دیگر این‌جوری بار آمده‌اند، فکر شده که در هر منطقه‌ای یک اردوگاه برای این‌ها درست کنند و در آن اردوگاه وسایل کار بگذارند، معلم اخلاق هم در آنجا بگذارند. با احکام دادگاه! یعنی همین‌جوری نیست که از خیابان بگیرند و ببرند آنجا. کسانی که این‌ کارها را می‌کنند، تحویل دادگاه‌های فوری می‌دهند و دادگاه این‌ها را محاکمه می‌کند. اگر دیدند مداومت دارند، این‌ها را تحویل به اردوگاه می‌دهند. تعیین می‌کنند ۳ ماه، ۲ ماه، ۵ ماه، یک سال، یا دو هفته آنجا بمانند، درس بخوانند، یا کار کنند. در آنجا خرج‌شان را هم باید خودشان بدهند، چون اینها از قشر مرفه‌اند. آنجا کار کنند و خرج خودشان را بدهند، یا این‌که در همان‌جا نخواستند کار کنند، بروند آنجا بنشینند و خرج‌شان را شوهران‌شان بدهند، دولت خرجی به این‌ها نخواهد داد. شورای نگهبان که اجباری نمی‌گوید این‌ها باید کار کنند، آزادند!»

هاشمی رفسنجانی بر همه‌جانبه بودن مجازات‌های مربوط به مفاسد اخلاقی تاکید می‌کند و ادامه می‌دهد: «کسانی که در مغازه‌ها و دست‌فروشی‌ها اینها را تشویق می‌کنند که اینجور باشند و کسانی که به‌نحوی ویدیو و نوار را وارد می‌کنند و می‌آورند همه توی این مجموعه خوابیده. ان‌شاءالله وقتی این قانون به مجلس آمد، بحث‌هایش را از تریبون مجلس خواهید شنید. آن موقع مقصر خودشان‌ هستند.»

هاشمی رفسنجانی در انتها با بررسی دلایل سیاسی بدحجابی می‌گوید: «بارها در این بحث گفتم: به این‌ها اهانتِ مرگ بر بی‌حجاب و این‌ها نکنید، بگذارید کم‌کم بفهمند، اما نمی‌فهمند. عده‌ای عناد دارند، بعضی اصولا ضدانقلاب‌اند؛ یعنی چون با انقلاب مخالف هستند این‌جوری می‌کنند که بگویند ما با انقلاب نیستیم. به‌هرحال مطمئن باشید که از این به بعد ان‌شاء‌الله با آمدن قانون و حرکات قانونی، دیگر در جمهوری اسلامی ما تحمل نمی‌کنیم برای تضعیف خانواده و تضعیف رابطه‌ زن و شوهر و تضعیف رابطه‌ بچه و مادر، تضعیف خواهر و برادر و بر‌هم زدن این نهاد مقدس، افراد لاابالی و هوس‌باز بتوانند مصلحت جامعه را به بازی بگیرند.»

هاشمی سال ۱۳۷۰: کسانی که زیادتر از این می‌خواهند، افراطی‌اند

هاشمی رفسنجانی در دهه هفتاد به تفسیر معتدل‌تری از حجاب می‌رسد و در جلسه‌ پرسش و پاسخ دانشجویان می‌گوید: «شما می‌خواهید بگویید که باید چه‌طور باشد و چه‌طور نباشد، یا در خیابان از نظر شما کدام خانم باحجابی، یا کدام حجابش مناسب نیست. در اسلام چیزی نیست که ما بتوانیم اینها را بگیریم و حبس کنیم، این‌که نمی‌شود. به‌تدریج! اولا این‌همه نصحیت می‌شود، این‌همه توجیه می‌شود، این همه قانون گذراندیم. بالاخره نیروهای انتظامی جایی‌که طغیانی می‌شود، مواظب‌اند. اگر فکر می‌کنید اقدام دولت این باید باشد که آن‌چنان بگیر و ببند کند که دیگر هیچ‌کس جرأت نکند تخلفی کند، این وضع در اسلام هم نیست. یعنی اسلام چنین چیزی را از شما خواسته؟ به این اجباری که فکر می‌کنید؟ به نظر من کسانی‌که زیادتر از این می‌خواهند، به نظر می‌رسد افراط پیش می‌آید.»

در جلسه‌ هیات دولت پنجم گزارشی مطرح می‌شود که در آن، یکی از مسئولان از بی‌حجابی خانم‌ها در ایران گلایه می‌کند. در پاسخ، رییس‌جمهور با خنده‌ای می‌گوید بگذارید اینها راحت باشند تا در کشور سرمایه‌گذاری کنند.

هاشمی سال ۸۲: کاری به شکل لباس مردم نداشته باشید!

هاشمی در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ کیهان در سال۸۲ با انتقاد از «خشک‌مقدسی‌ها» به تاثیر نحوه‌ برخورد در مساله حجاب اشاره می‌کند و می‌گوید: «از من می‌پرسیدند: زن می‌تواند کت و دامن بپوشد؟ گفتم: چه اشکالی دارد؟ سر همین جواب، خیلی حرف زدند. بحث رنگ مطرح شد، گفتم رنگ را خدا تعیین نکرده است. رنگ سیاهی که ما انتخاب کردیم، درست ضد چیزی است که اهل بیت علیهم‌السلام انتخاب کردند. آنها سفید یا سبز می‌پوشیدند. بنی‌عباس سیاه را آوردند. گفتم کاری به رنگ لباس مردم نداشته باشید. کاری به شکل لباس مردم نداشته باشید. زن باید پوشیده باشد، حالا لباس هرچه می‌خواهد، باشد. نباید تبرّج باشد، چون یک اصل اسلامی است. بنابراین ما مسائل فرهنگی را در حد اعتدال قبول داریم. یعنی همان مقداری که اسلام خواسته و نه مقداری که بخواهیم تحمیل کنیم. شاید یادتان نباشد که اگر استادی در دانشگاه ریش خود را می‌تراشید، یا لباس شیک می‌پوشید، به او سخت می‌گرفتند. می‌خواستند زنان و مردان را از هم جدا کنند و حتی سراغ نظام درمان رفتند و گفتند که طبیب زن برای زن و طبیب مرد برای مرد باشد. اینها همه سخت‌گیری‌هایی است که نتیجه‌ عکس می‌دهد. اگر سخت‌گیری‌ها را برای جامعه رسمی کنیم، به‌خصوص در زن‌ها و جوان‌ها، حالت فرار درست می‌شود .هنوز فکر می‌کنم اگر ابتکار را دست بگیریم، شرعا می‌توانیم توقع خانم‌ها و جوان‌ها را تامین کنیم و پیش خداوند هم حجت داریم. انقلاب اسلامی را هم می‌توانیم حفظ کنیم. لابد می‌دانید که رهبری در مقابل فشار همین سختگیری‌ها یک بار فرمودند: «وجهی برای تحمیل چادر نمی‌بینم.»

در حدیث این جمله است: «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ اَنْ یُؤخَذَ بِرُخَصِهِ کَما یُحِبُّ اَنْ یُؤخَذَ بِعَزائِمِهِ» خداوند همان‌قدر که می‌خواهد به تکلیف‌های واجب عمل شود، همان‌قدر هم می‌خواهد به رخصت‌ها عمل شود. امام رحمت‌الله علیه همواره نصیحت می‌کردند که در زندگی و در برخورد با مردم و در آموزش‌ها و منبرها، خواسته‌های خشک‌مقدس‌ها و احتیاط‌های سخت را مطرح نکنید که مردم بتوانند به سمت اسلام بروند. آیت‌الله بروجردی می‌گفت: «احتیاط‌هایی که ما رعایت می‌کنیم، خلاف احتیاط است. ازبس سخت می‌‌گیریم، افراد پشیمان می‌شوند. نباید بیشتر از آن مقدار که خدا خواسته، از مردم بخواهیم.» ما نمی‌خواهیم بیشتر از خدا و پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم مسلمان باشیم.»

فاطمه رفسنجانی: پدرم به حجاب اجباری اعتقادی نداشت.

فاطمه هاشمی رفسنجانی، دختر بزرگ مرحوم هاشمی، سال97 در مصاحبه‌ای با خبرگزاری آناتولی گفت: «پدرم به اجباری بودن حجاب اعتقادی نداشت، اما معتقد بود قانون است و باید رعایت شود. حجاب در دین هم اجباری نیست. می‌گفت همان‌طور که بانوان به سینما می‌روند باید بتوانند به ورزشگاه بروند. این مسائل را به تصمیم شخص واگذار می‌کرد. معتقد بود باید به قانون احترام گذاشت و آن را رعایت کرد. اگر قانونی اشتباه است باید اصلاح شود، اما تا آن زمان باید اجرا شود، وگرنه هرج و مرج به وجود می‌آید.»