پرونده ویژه
گفتوگو با دکتر ابراهیم فیاض
زن در زندگی نباشد، هیچی نیست
دکتر ابراهیم فیاض، استاد گروه مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. لهجه کازرونی و گرم و تقیدات دینی که دارد، باعث میشود نظرات و صحبتهای شاذ و نادرش را قابلتأمل بدانیم و به آن فکر کنیم. استاد فیاض سالهاست خود را آماج شدیدترین انتقادها در فضای رسانهای و حتی دانشگاهی قرار داده، اما از افکار و عقایدش کوتاه نیامده است. ابراهیم فیاض، زن را مظهر غریزه زندگی و نشاط و امید میداند و معتقد است اگر درتمام سالهای پس از انقلاب، دولتها ساخت مسکن را جدی میگرفتند، مساله ازدواج و بحرانهای جنسی در ایران بهوجود نمیآمد.
- جامعه امروز ایران چه ویژگیهایی دارد که وقتی یک جنبش اجتماعی و اعتراضی ایجاد میشود، به سمت شعار «زن، زندگی، آزادی» میرود؟
این ماجرا، نکته بسیار مهمی است. زن، مظهر غریزه جنسی است و غریزه جنسی یعنی غریزه زندگی! زن، مظهر غریزه جنسی است و مرد، مظهر غریزه گرسنگی. یعنی هرجا زن فعالتر باشد، غریزه جنسی فعالتر است، هرجا زن قویتر باشد، زندگی قویتر است و اینها با خود نشاط میآورد. غریزه جنسی است که آزادی را طلب میکند. بعد از غریزه جنسی، نیاز به آزادی حس میشود. البته این، شعار چپهاست.
- استدلال شما، زمینهای برای پذیرفتن و اثبات نظریه فروید نیست؟
دقیقا همین است. این نظریه چپهاست؛ مارکس و انگلس هم همین نظر را دارند. محافظهکارها و لیبرالها اینطور فکر نمیکنند. در تمام دنیا این، شعار چپهاست.
- برعکس فکر میکردیم. گمان ما این بود که لیبرالها چنین اعتقادی دارند.
نه. اتفاقا بد جا افتاده؛ لیبرالیسم، آزادی نیست. اشتباه میکردیم که میگفتیم لیبرالها دنبال آزادیاند. لیبرالیسم، دنبال رهایی است. رهایی با آزادی خیلی فرق میکند. رهایی، ول کردن است. بُعد مثبت مطرح نیست. فقط به بُعد منفی توجه کنید، اینکه میگویند رها باشیم! اما آزادی قید دارد. میگوید: آزاد در چه چیزی؟ آزادی بیان، آزادی در رابطه جنسی، در اقتصاد، در روابط اجتماعی یا... اما رهایی از چه؟ قیدی ندارد. لیبرالیسم فقط رها میکند و هیچ نکته مثبتی ندارد، آزادی که چپها به آن معتقدند، ول نیست، موضوع دارد. تعریف دقیقتری از رهایی و بُعد مثبتش است. در اندیشه لیبرالیسم، آزادی با رهایی مترادف است. خیلیها در تحلیل اشتباه میکنند، چون این بحث هیچوقت تفکیک نشده است. وقتی این نکته را به بچههای مقطع دکترا گفتم، شوکه شدند. ما در این مفاهیم گیر کردیم. لیبرالیست داریم، ولی فریدامیست که نداریم. تا حالا دیدید کسی بگوید من آزادیگرا هستم؟ نیست، چون آزادی در اندیشه چپ مطرح شده است. مفهوم آزادی برای لیبرالها نیست، حتی اگر راست سنتگرا در جامعهای مثل ایران باشد. وقتی راستها بر مسند قدرت نشستند، لیبرالها بیشتر رشد میکنند. این نکته مهمی است. لیبرالیسمِ ایران هم در قالب روشنفکریِ دینی از راست سنتی درآمد، ولی کسی که کاندیدای موتلفه اسلامی بود در دوره اول انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی نیاورد. جالب نیست؟ بنیان راست سنتی، آزادی اقتصاد است بدون کوچکترین ضمیمهای حتی عدالت، بدون ملاحظه سرنوشت حتی دو کارگر! امام در سالهای آخر عمر، با اینها درگیر شد، یکی از مظاهر اختلاف نظر جدی امام با این جماعت، بر سر مساله بیمه کارگران بود. یعنی خودش را بیاور، ولی اسمش را نیاور. این، لیبرالیسم راست سنتی بازار بود. بازار، بدتر از لیبرالیسم است. بازار یعنی لیبرالیسمی که فاشیسم شود.
- مفهوم بازار را هم درست و علمی به ایران نیاوردند، چون بازار یعنی عرضه و تقاضا، ولی اقتصاد حاکم بر کشور ما، بر پایه انحصار است.
دقیقا همین اتفاق افتاد. اقتصاد ما، مصداق لیبرالیسمی است که فاشیسم را اقتضا میکند. انحصار تند و حتی نوعی دیکتاتوری تند؛ این، کار بازار ماست. میخواهد مردم را بچلاند. بازار حاضر نیست بگذارد در مملکت ما صنعت بهوجود بیاید. چون با وجود صنعت و پیشرفت آن، بازار واردات و رانتخواری واردات، ازبین میرود. ماجرایی که هر روز در گمرکهای کشور اتفاق میافتد، فاجعه است. چون بازار ما، بر مبنای واردات است. وقتی اقتصاد مبنای صنعتی داشته باشد، قیمتتمامشده هرچیزی معلوم است و دلالها نمیتوانند مابهالتفاوتهای عجیب و غریب بخورند. هر دولتی سر کار آمد، رانت در واردات و گمرک ایجاد کرد. بورژوازیسم تجاری هیچوقت نمیگذارد بورژوازیسم صنعتی بهوجود بیاید. جنگ آینده بین بورژوازیسیم صنعتی و بورژوازیسیم تجاری است. امروز رباخواری برای خودش بازار دارد. بانکها هم مثل بازارند، هیچ فعالیت تولیدی و صنعتی انجام ندادند. بههمین دلیل تمام رانتخوارها در بانکها و کسانی که پول گرفتند و پس ندادند، همان بازاریها و تجاریها هستند، نه صنعتیها.
- یعنی در اقتصاد ایران سر و شکل منطقی و معقولی به رباخوارها دادند؟
بله، حتی در بازار قم، بعضی آقایان فتوا دادند که ربا در مسکوکات نیست، پس ما هم میدهیم. الان در بازار مغازهها شدند مغازه ربا. گفتیم بیعِ ربا نیست در قرآن. اینها گفتند نه، ربا هم نوعی بیع است. فقط خرید و فروشش در مسکوکات و سکههاست. با همین قصهها رباخواری را آوردند و بحران عظیمی ایجاد کردند.
خب غریزه گرسنگی، دیکتاتوری ایجاد میکند. غریزه جنسی هم آزادی میآورد. غریزه گرسنگی مردانه است و مردها دنبال دیکتاتوریاند. غریزه جنسی زنانه است، پس زنها فطرتا دنبال آزادیاند. اخیرا زنان ایران در مسائل جنسیشان، آگاه و فعال شدند بهخصوص قشر نوجوان که نسل آینده است.
- چه شد که زنان به این آگاهی رسیدند؟ چرا این مساله اخیرا در ایران بحرانساز شد؟
این بحث، در جامعه بسیار جدی است. شک نکنید بعد از فروکش کردن بحرانهای این جنبش، ما با انقلاب جنسی عملی روبهرو میشویم که زنها آن را رهبری میکنند. انقلاب جنسی میان نوجوانان دبیرستانی و دختران دانشگاهی حتمی است.
- انقلاب جنسی یعنی چه؟
متاسفانه تا میگوییم انقلاب جنسی، در ذهن بسیاری فحشا مجسم میشود که این، بدبختی است. دیگر زنها حاضر نیستند قبول کنند رابطه جنسیشان نداشته باشند یا تابع مردان باشند. مجرد بمانند، ولی رابطهای نداشته باشند تا ازدواج کنند، در قالب ازدواج موقت یا دوستپسر! میدانید که در اسلام، ازدواج مُعاطاتی اصل است. همانطور که در بیع معاطات داریم، مسائل ازدواج هم معاطاتی است. یعنی رضایت دو طرف؛ من راضی و تو راضی. هر که در مسائل بیع، قائل به معاطات باشد، در نکاح هم قائل به معاطات است، چون معیار و ملاک یکی است.
- هر دو در بحث ایقاعات جای میگیرد و از عقود اسلامی است.
دقیقا. اگر آقایان قبول کردند که برای خرید یک کیلو میوه، خواندن صیغه خرید و فروش، نیازی نیست، باید بپذیرند نکاح همینطور است. البته توجه کنید که معنای نکاح، ازدواج نیست. نکاح، نقطه مقابل زناست. به عمل جنسیِ مشروع، نکاح میگویند و عمل نامشروع هم زناست. برای همین امامعلی علیهالسلام میگوید «اگر آن آقا ازدواج موقت را حرام نکرده بود، هرگز زنا نمیشد، مگر آدم بدبخت!» همین است دیگر. خب اگر جامعه اینطور باشد، دیگر چه کسی گناه میکند؟ در دوره پیغمبر بعضی زنها تا پایان عمر چند بار ازدواج میکردند. چه اشکالی داشت؟ در اصفهان با بعضی از دوستان جمعی را تشکیل دادیم و تلاش میکنیم خانمهایی که مطلقه هستند، یا مجرد و بیوه، در میانسالی با افراد معقولی ازدواج کنند. بلافاصله هم جواب گرفتیم. خانمها روحیه بهتری دارند و از تنهایی درآمدند. یکی از آنها میگفت: تنهایی بهشدت به من فشار آورده بود و حالا برای زندگی انگیزه دارم. معنای انقلاب جنسی این است. همان عقود اسلامی، ولی ممکن است معاطاتی باشد. نباید به مردم بگوییم زنا میکنید! باید بگوییم اگر شما قصد زوجیت دارید، نکاح است.
- بحث عقد موقت یا معاطاتی، هنگام شروع رابطه مطرح میشود، ولی اینها در ادامه و پایان رابطه، به قواعد شرعی پایبند نیستند.
کی گفته پایبند نیستند؟ اتفاقا برعکس است. من دیدم اولش انفجاری عمل میکنند، ولی بعد آرام میشوند. تمام بچههایی که روابط جنسی آزاد دارند، بعد از مدتی میگویند ما ازدواج میخواهیم.
- یعنی پایبندی و استقرار در ذهنشان هست؟
بله، میخواهند به ازدواج برسند. الان بحث خانمها مطرح است. آقایان ممکن است کوچرو باشند، ولی زنها یکجانشینند. زنها خانه، بچه و ازدواج میخواهند. من با خیلی از اینها صحبت کردم. موضوع پایاننامه خانم مصباحیمقدم، فرزند آقای مصباحیمقدم شورای اقتصاد و جامعه روحانیت مبارز این بود که «دختران فمنیست دانشگاه تهران چه مطالباتی دارند؟» تئوری اول این بود که «هرچه فمنیستتر باشند، ضدخانواده و ضدازدواج بودن بیشتر است». این خانم پایاننامه را پیش برد و پرسشنامهها که پر شد، رسید به اینکه برعکس است. هرچه فمنسیتتر، تابع ازدواج و خانواده بیشتر. گفت: آقای دکتر بیچاره شدم، فرضیهام رفت رو هوا! گفتم: عالی شد، این یک پایاننامه جدی است. فمنسیت بودن هم بهانهای است برای ازدواج، برای جذابیت بیشتر، برای اینکه مرد بیشتر بپسندد و ازدواج کند!
- این همه داد و بیداد برای جلب توجه مردان است؟
بله. من هرچه دیدم، همین است. حتی کسانی که این بیحجابیها را شروع کردند، میگویند ازدواج میخواهند، نه روابط جنسی آزاد! پسرها هم تن میدهند، حتی به روابط جنسی جدید! جالب است پسرها میگویند طوری رابطه برقرار نمیکنیم که دخترها گرفتار شوند. نمیخواهند مسئولیت بپذیرند؛ مسئولیت اخلاقی، روحی و روانی. جالب نیست؟
- صحبتهای شما صددرصد خلاف چیزی است که در بازنمایی این بحران برای مردم به تصویر کشیده میشود، حتی در رسانههای خودی.
اینها حقیقت دارد. من در میدان میبینم. در خانه ننشستم و از پشت میز تحلیل نکردم. هر روز با اینها صحبت میکنم. متاسفانه ما هنوز آدمها را نشناختیم، چون فطریات را قبول نداریم.
- قبول نداریم؟
نداریم. اگر داشتیم، میفهمیدیم چرا خانواده جزو فطرت آدمهاست؟ چرا مسائل جنسی، جزو مسائل اخلاقی آدمهاست. اگر داشتیم که اینطوری نبودیم. بزرگترین مشکل ما این است که فطریات را قبول نداریم.
- شعار «زن، زندگی، آزادی» زمینه اقتصادی دارد؟
بله. الان مشکل اصلی، مسکن است. خانه ساختن، اصل است. پرنده نر اگر خوب لانه بسازد، پرنده ماده طرفش میآید، خیلی واضح است. اگر مردی خانه داشته باشد، سریع ازدواج میکند. حتی مطلقهها دنبال ازدواج مجددند. با عدهای از دوستان تلاش میکنیم مکانیزم ازدواج مجدد را در اصفهان جا بیندازیم، یقین دارم بعد از مدتی تمام ایران را میگیرد. برآورده شدن نیاز عاطفی و جنسی خیلی زود جواب میدهد. فقط باید خانه بسازند. اگر جمهوری اسلامی هیچ کاری نمیکرد، فقط خانه میساخت، ازدواج و خانواده بیش از اینها مستحکم میشد. محال است خانه بسازند و خانواده تشکیل نشود. پشت همین پنجره، چهار تا کارتن و قفسه روی هم بگذارید، چند روز بعد کبوترها و قمریها لانه میکنند. خانه که باشد، حتما خانواده تشکیل میشود. بدون خانه، خانواده تشکیل نمیشود. طلاقها برای این است. باید زنانگی جنسی را به زنها برگردانیم و مردانگی را به مردها. متاسفانه در جمهوری اسلامی انحرافی ایجاد شده که زنها مرد شدند و مردها، زن.
- چه انحرافی ایجاد شد؟
منظورم همان بُعد لیبرالیسم اقتصادی است که به ایران آوردند و روی آن مانور دادند و همگی تابعیتش را پذیرفتیم، حتی شدیدتر از اروپا و آمریکا. بدتر از همه، روابط جنسی آزاد و بدون خانواده است. الان همه افسرده و معتاد ورشکسته روحی و روانی شدید! دختری از دانشجویان رفت اروپا و گفت: «ما نفهمیدیم سنت چه میگفت؛ نه در مهریه و نه نفقه. حالا رسیدم به جایی که میگوید از قیافهات خسته شدم، برو دنبال کارت! تازه فهمیدم خطا کردم.» حتی در بُعد بیولوژیک هم بحث نکردیم. در باب فلسفه جنسی، چند بحث جدی و علمی داریم؟ چند کتاب داریم؟ به جز چند کتابی که اروپاییها نوشتهاند و ما هم ترجمه کردیم یا رونویسی!
- که آن هم به درد ما نمیخورد.
نمیخورد. گفتند: مهریه که فحشاست! ازدواج موقت هم که فحشاست. کجای این بحث فحشاست؟ چرا رابطهای را که دو طرفش معین و مشخص است، فحشا میدانید؟ مهریه حق زن است. زن، اقتصاد میگیرد، برای اینکه رابطه جنسی تحویل دهد. مرد، اقتصادش را میدهد که رابطه جنسی را بهدست بیاورد. اینکه خیلی واضح است. مرد چون مظهر غریزه گرسنگی و اقتصادمحور است. پولهایش را میدهد که غریزه جنسی را با عشق تامین کند، نه فقط برای رابطه جنسی. زن هم رابطه جنسی را تحویل میدهد که هم عشق را بهدست بیاورد، هم پول. در اروپا که روابط جنسی آزاد است، زن همان اول میپرسد: شب من را رستوران میبری؟ پول داری؟ خیلی جالب است. بعد به ایران که میرسند، میگویند خانواده یعنی فحشای مشروع! ببینید انحراف تا کجاست!
- یعنی سیاستگذاران ما 40سال ما این مسائل ساده را درک نکردند؟
نه. چون اوایل انقلاب در دوره میرحسین موسوی مارکسیسمزده بودیم. اینها همه چپهای اسلامی مارکسیستی بودند. آقای مطهری هم 2 ـ 3سال قبل از انقلاب مارکسیسمزده میشود، چون در بحث «حجاب» و «زن و مقتضیات زمان» تئوری ندارد. مشکل همه این بود که چنین مفاهیمی را نمیدانستند. در باب مسائل جنسی، نه مارکسیسم را بهدرستی میفهمیدند و نه فرویدیسم! هیچیک را نفهمیدند. اینها همه مقولههای دینی است. مشکل، انحرافی بود که یهود بهوجود آورد. مسیحیت که جلوی انحراف ایستاد، خودش هم دچار یهودیسم شد، مثل پروتستانیسم. ما بعد از 40سال، نظریه جنسی در اسلام نداریم. من هم که نوشتم و به شورای فرهنگ عمومی کشور تحویل دادم، گم کردند. 120صفحه فرهنگ جنسی در اسلام نوشتم، گم شد. باورتان میشود که گمش کردند؟ ترسیدند بخوانند و مجبور شوند در روندها، اصلاح و تغییر ایجاد کنند. فرهنگ جنسی اسلام را بر مبنای فقه، آیههای قرآن و احادیث نوشتم. البته باید مارکس، فروید و نیچه را هم خوب خواند و درک کرد، چون دنیای امروز بر نظریههای این متفکران بنا شده است.
اسلام، دستورات دقیق و جزیی درباره مسائل جنسی دارد؛ تکنیکها و غذای جنسی تا فلسفه جنسی. ولی متاسفانه علم کلام جنسی در اسلام نداریم. با اینکه ائمه بهشدت توصیه دارند؛ از کلام جنسی شروع میشود تا به نوع روابط زن و مرد، حتی خود رابطه جنسی. مبنای اسلام این است که اگر مسایل جنسی در جامعهای مشروع باشد، حتما آن جامعه معنوی میشود. مقدمه و مسبوقش به عدالت اجتماعی است، یعنی اگر بخواهیم در جامعهای رابطه جنسی، سبب معنویت و رشد انسانها شود، بهخصوص در زنها، باید روابط جنسی مشروع باشد. این اتفاق چه زمانی محقق میشود؟ وقتی عدالت اجتماعی قبلش به تحقق رسیده باشد. مهمترین چیزی که عدالت اجتماعی را ایجاد میکند، مسکن، خانه و شغل است.
کشوری که اینقدر پول دارد، مردمش دچار فقر عمومیاند. چرا؟ چون فاصله طبقاتی وحشتناک است. تهیه مسکن در تهران طنز تلخ شده است. خب وقتی ضروریات خانواده که خانه است و مرد نتواند آن را تامین کند، چهطور میخواهند خانواده تشکیل دهند؟ دولت قبلی 8سال پروژه مسکن مهر را تعطیل کرد. یعنی حدود 10سال در کشور مسکن نساختند. خب معلوم است وضعیت مسکن، وحشتناک میشود و شد! در جایی که نکاح نباشد، حتما زنا هست و تبعاتش. زنا، جامعه را دچار فقر اقتصادی میکند. رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم میفرماید: «اَلزِّنَا یُورِثُ اَلْفَقْرَ» اینها شعار نیست، شعر نیست، حکمت است. میگوید اگر در جامعهای زنا صورت بگیرد، در رکود اقتصادی پدید میآید و جامعه نابود میشود. در جامعهای که خانواده هست، حتما برکات اقتصادی و رشد اقتصادی هم بهوجود میآید. به آقای بذرپاش، وقتی رییس سازمان ملی جوانان بود، مبنای اسلام، خانواده است. اگر میخواهی برای جوانان کاری کنی و اقتصاد هم سر و سامان پیدا کند، باید بنا را بر خانواده بگذاری. آیههایی از قرآن که درباره فقر است، جدی است. خدا گفته ما شما را با فضل مستغنی میکنیم. میگوید ازدواج، اصل است. اتفاقا مبنای اسلام بر سکس است، تا اقتصاد. در مسائل جنسی نباید هیچگونه حرجی برای کسی پیش بیاید، حتی پیغمبر. حتی زینب بنتجیش باشد که زن مورد علاقه پیمغبر باشد، الان نمیخواهیم در قرآن بحث کنیم شوکه میشویم. در آیه 52 احزاب «وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ» سوالم این است که پیغمبر چهطور به حجاب میافتاده از زیبایی زنان؟ در جایی میگوید دیگر حق نداری ازدواج کنی چقدر در اینباره بحث و تحلیل کردیم؟ هیچ. خداوند میگوید درباره مسائل جنسی فقط از من بترسید، از مردم نترسید. یعنی چه؟ چون هنجارشکن بزرگی است. امروز مسایل جنسی، واقعا جدی شده و هیچکس نمیخواهد بفهمد. دو نوع حیا داریم؛ حیای احمقی و حیای عقلی. درباره مسائل جنسی حیای عقلی که نداریم، ولی متاسفانه در این زمینه حیای احمقی داریم که در ایران خیلی رواج دادیم. حیای عقلی فقط یک چیز است، گناه. انسان فقط باید حیای عقلی داشته باشند از گناه، غیر از این، همه حیای احمقی است. اگر حیای احمقی بیاید، حیای عقلی ما از بین میرود و در ارتکاب گناه راحت میشویم. اگر در جامعه حیای عقلی داشته باشیم و احمقی را رها کنیم، همه چیز درست میشود.
- گفتید باید فروید را بشناسیم چون دنیای مدرن بر اساس نظریههای اوست. چرا از سالها قبل فروید را بد و غیراخلاقی معرفی کردند؟ ما در واکنش به نظریه فروید که همهچیز را تحت تاثیر امر جنسی میداند، این غریزه را بهطور کلی نفی کردیم.
اصلا کسی فروید را نفهمیده ک بخواهد در واکنش به او باشد. کل ساختار فروید، انسان ما قبل از هبوط است. فروید میگوید باید برگردیم به جهان قبل از هبوط که همه برهنه بودند و روابط جنسی آزاد داشتند و هیچ مشکلی هم نبود. این نظریه، کاملا توراتی است. سِفِر پیدایش در تورات، 15صفحه بیشتر نیست. این جزوه، مبنای کل علوم انسانی غربی است. مبنای نظریههای مارکس، فروید و فویرباخ، سِفر پیدایش است. برهنگی، عدم برهنگی و... چون نخواستیم تورات را بفهمیم، عمق قرآن را هم درک نمیکنیم. قرآن گفت باید به آنها رجوع کنید: «مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ» قرآن تصدیقکننده کتابهای آسمانی قبلی است. چقدر این جمله در قرآن تکرار شده؟ اگر میخواهید سریال حضرتموسی را ببینید، یا بسازید، بدون دانستن ادبیات یهود نمیتوانید و بدون زیست یهودی نمیشود.
به هرحال زنها در ایران بلند شدند و ایستادند علیه فرهنگِ اقتصادیِ رکودیِ مردانه.
- خواسته این خانمهای معترض چیست؟
رابطه جنسی و هویت زنانه! رابطه جنسی یعنی هویت زنانه. زن یعنی غریزه جنسی، حتی اگر پوشیده هم هستند برای این است که بیشتر تحریک کنند. زن برهنه که کسی را تحریک نمیکند، فروید همین را میگوید که اگر کسی کاملا برهنه باشد، تحریک نخواهد کرد. همه زیباییها با لباس است، برهنگی زشت است. دخترها در دانشگاه با من بحث میکنند، حرفهای دیگری میزنند و استدلالهای بیمنطقی میآورند، زور میگویند، ولی من فکر میکنم اینها رابطه جنسی میخواهند. سال1960 نظیر این اعتراضها در آمریکا بهوجود آمد، به بهانه جنگ ویتنام بود، ولی رابطه جنسی میخواستند. در فرانسه ظاهرا جنگ کمونیسم و سرمایهداری بود؛ ژان پل سارتر و سیمون دوبوار مقابل هم قرار گرفتند، ولی دعوای اصلی بر سر مساله جنسی بود. زیست جنسی ژان پل سارتر و زیست جنسی سیمون دوبوار را که نگاه کنید میفهمید همه دعواها کشک بوده! قوه محرکه فقط مساله جنسی بوده، حتی وقتی از هم جدا میشوند و به همجنسگرایی میافتند. ژان پل سارتر که آخر عمربیناییاش را از دست میدهد، بهشدت کاتولیک میشود. از تمام حرفهای دوره جوانی و میانسالی دست برمیدارد و بهشدت متدین از دنیا میرود. غرب به اینجا که میرسد، ساکت میشود. مثل کارهای اینشتین که بحثهای معنوی جدی دارد. غربیها تمام این اسناد را جمع کردند و نگه داشتند. ماکس شلر هم همینطور. تمام اسناد او را هم نگه داشتند و مخفی کردند، غرب نمیگذارد این مفاهیم وارد جامعه شود، چون اگر بیاید، کل تمدن غرب باطل است.
- چرا؟ چون همه به معنویت گرایش پیدا میکنند؟
بله، بهشدت. نمیگذارند اسناد اثبات معنویت اینشتین و ماکس شلر منتشر و دیده شود. فقط در موزه نگه میدارند.
- در دانشگاهها فقط بحثهای نظری و آکادمیک را تدریس و بررسی میکنند.
بله دقیقا. تمام اینها نشان میدهد که رابطه جنسی و معنویات، ارتباط عمیق و وسیعی با هم دارد. هرچه در یک جامعه، ارضای جنسی مشروع زیادتر باشد، معنویت بیشتر است. از نظر فرمولی هم این ادعا درست است. بعد از عمل جنسی، انسانی که به رضایت میرسد، یکدفعه خلأیی ایجاد میشود و بهشدت عمق معنویت در شخص حس میشود. با مثال سادهای توضیح میدهم؛ وقتی تاب میخوریم، لحظهای که میرسیم بالا، قبل از برگشت، یک لحظه بیوزنی ایجاد میشود. هرکسی ده بار تاب بخورد، بهشدت اعصابش آرام میشود. مثل فضانوردها که دچار بیوزنی میشوند و اعصابشان آرام میگیرد. لحظهای که عمل جنسی تمام میشود، اگر مشروع باشد که بعد احساس گناه بهوجود نیاید، خلأ است که با غسل همراه میشود و بهشدت معنویت اوج میگیرد. تنزل خدا و تمام رحمت خدا همانوقت است؛ نفسها تسبیح است، با عرق، گناهها ریخته میشود. اینها همه در احادیث ما هست، اینها شعار نیست، عمل است.
- چرا شما که استاد دانشگاهید این نکتهها را مطرح میکنید، مگر این وظیفه علما نیست؟
دین را سانسور میکنند. اصلا این حرفها را خواندهاند؟ نخواندند. جلد13 و 14 «وسائل الشیعه» را از اول تا آخر بخوانید و بفهمید، تمامش درباره مسایل جنسی است. «مستدرک الوسائل» و «جوامع احادیث شیعه» هم همینطور است، من روی این کتابها کار کردم. پیامبر میگوید: «النِّکاحُ فِطرَتی و مَن رغِبَ عَن فطرتی فلَیسَ مِنی. و لا رَهْبانِیَّةَ فِى الإِسلامِ.» در اسلام، رهبانیتی وجود ندارد. سوره احزاب آیه 32 تا 52 همین مسائل را میگوید. کوچکترین حرجی در مسائل جنسی نباید وجود داشته باشد، حتی برای پیغمبرِ میانسال! آیا زهد جنسی که مدرنیسم با خود آورده، به قول نیچه باعث نشده اینقدر روانی در جامعه داشته باشیم؟ اساسا تنها راه نجات از افسردگی، روابط جنسی مشروع است. این هم از زنان جامعه برمیآید، مثل همین جریانی که در ایران اتفاق افتاد. کار نظام جمهوری اسلامی به جایی رسید که همجنسبازی داشت رواج پیدا میکرد. جنبش اجتماعی اخیر ایران، ضد همجنسگرایی است. زنان این جنبش را ایجاد کردند که همجنسگرایی به وجود نیاد. این زنان، مذهبی نیستند، اما دقیقا میدانستند مردها دچار چه مسالهای شدهاند. مردها دچار حالت انفعالی شده بودند بهشدت حالت مفعولیت در مردها زیاد شده بود و داشت همجنسگرایی در ایران اوج میگرفت. خدا رحم کرد این جنبش راه افتاد که این قصه رخ ندهد و زنها بگویند شریک جنسی ما هستیم نه مردها!
- واقعا شما جنبش اخیر ایران را اتفاق مثبتی میدانید؟
بله. بهشدت نگران بودیم که همجنسبازی اوج نگیرد. قرآن هم در قصه قوم لوط میگوید، اگر این رفتار انحرافی در جامعه جا بیفتد بهشدت خطرناک میشود. مردها حالت مردانگی را از دست میدهند. زن از رابطه جنسی 3-4 برابر مرد لذت میبرد، این لذت وجود دارد برای اینکه زن بچهدار شود. اگر رابطه جنسی به بارداری ختم شد، زن چهطور باید بپذیرد؟ چهطور سختی بارداری را تحمل کند؟ باید لذت ببرد تا فرزندش را دوست داشته باشد و بچه را ببوسد. چرا در اروپا بعضی زنها خود و فرزندشان را میکشند؟ چون زن در مدرنیته قدرت جنسیاش را از دست داده، هم خودش را میکشد و هم بچهاش. خودکشی چه زمانی به وجود میآید؟ وقتی انگیزه زندگی ازبین برود. غریزه زندگی یعنی همین غریزه جنسی. این غریزه را فعال کنیم، خودکشی و اعتیاد به مواد مخدر و الکل ازبین میرود. باید عاطفه در جامعه افزایش پیدا کند و همه باهم مهربان باشند. چون فقط در صورت مهربانی است که اخلاقیات در جامعه رواج پیدا میکند. اگر خشونت زیاد شود، جامعه بهشدت غیراخلاقی میشود.
- وقتی شما در جمعهای مختلف مثل شورای فرهنگ عمومی، میان علما، یا جمعهای حکومتی این نکتهها را مطرح میکنید، واکنش افراد نسبت به شما چیست؟ واکنش سیاستگذاران و کارگزاران؟
دیگر در شورای فرهنگ عمومی عضو نیستم. از اواسط دورن ریاستجمهوری آقای روحانی، ما را کنار گذاشتند. اولا پوزخند میزدنند، همان لبخند تلخی که از سر حیای بیخود است. اواخر وارد بحث میشدند، حتی قشر راستای سنتی بازار و گاهی با من درگیر میشدند. بهشدت مخالفت میکردند به نفعشان بود که قصه جنسی در محاق بماند تا بتوانند به روابط فاجعهآمیز اقتصادیشان ادامه دهند.
- یعنی خودشان میدانند اقتصاد و رابطه جنسی به هم ربط دارد؟
هر وقت میرسند جکهای جنسی رکیک، برای هم تعریف میکنند. ازدواج موقت هم زیاد دارند. این چیزها برای خودشان مباح است و برای مردم قبیح! نظیر همان دوگانگی که اواخر دوره رنسانس در کلیسا وجود داشت. اگر زیست جنسی اینها در بازار و فحشای بازار بررسی شود، خیلی چیزها مشخص میشود. گاهی یک فاحشه در یک شب تا صبح، 13مکان در خانههای اطراف بازار میرود. باورتان میشود؟ ببینید این چیزها برای نسل جوانی که اطراف بازار خانه دارند، چه قصههایی ایجاد میکند. مدتی خیلی فیلم ساختند که متاسفانه بازاریها را بکوبند که معمولا نقش مردهای بد را شریفینیا بازی میکرد. اتفاقا همین اواخر فیلمی فرستادم برای یکی از آقایان، تصویر شعارهایی بود که فمنیستها و رادیکالها سر داده بودند برای اینکه خانواده را در ایران از بین ببرند. پر از فحاشی بود. آن آقا گفت: «این خانم کجاست؟ آدرس بده ما برویم دنبالش.» او دارد فحش خانواده میدهد، این دنبال صیغه با این خانم است. خیلی حالم بد شد. مشکل این است که اصلا نمیخواهند این بحثها روشن شود. 13سال در دانشگاه تهران «مردمشناسی جنسی در ایران» نگذاشتند درس بدهم.
- چه کسانی؟
روشنفکران چپ و حتی غیرمسلمان. باورتاتن میشود 13سال نگذاشتند درس بدهم. از روزی که طرح درس دادم تا امروز، یک بار بیشتر درس ندادم. قرار بود تحتعنوان درس «مردمشناسی جنسی در ایران»، بگویم در فرهنگ جنسی ایران چه خبر است. فقط مبانی تئوریک است، میخواهیم درباره سکس و فرهنگ بحث کنیم. همان یکبار که درس دادم، چقدر تحول ایجاد کرد. عده زیادی میگویند صوتهای این درس را 2 ـ 3بار گوش کردیم. اگر بخواهم میتوانم یک ترم مفاهیم جنسی مطرحشده را در قرآن درس بدهم؛ از آدم و حوا تا مسایل روز.
- ما فلسفه جنسی نداریم، چون وقتی دانشکده پزشکی داریم و آناتومی درس میدهند، پس حیای احمقانه وجود ندارد، فقط نمیخواهیم درباره فلسفه، فکر و اندیشه اجتماعی و جنسی حرف بزنیم.
قبل از انقلاب دانشگاه تهران دو واحد درس داشت که کتابش را هم انتشارات دانشگاه تهران چاپ کرده بود؛ به نام «رفتار جنسی». در این 2واحد، پزشکها مامایی هم یاد میگرفتند. امروز اگر در هواپیما زنی وقت زایمانش فرا برسد، حتی اگر پزشک حضور داشته باشد، نمیتواند کمکی کند. باید ماما باشد. هیچی یاد ندادند به پزشکها و این درس را ممنوع کردند. آقای دکتر سیاری بهشدت متدین و نورانی است. معاون وزیر بود و استاد دانشگاه مرکز پزشکی کودکان بیمارستان مفید، دفتر کارش آنجاست. وقتی در شورای فرهنگ عمومی درباره مسایل جنسی صحبت کردم، گفت: بله، در اینباره درس داشتیم، ولی شورای عالی انقلاب فرهنگی ممنوع اعلام کرد. اصلا رفتار جنسی نخواندند. مثلا اگر ک خانم بیاید برای ویزیت و بگوید مشکل جنسی دارد، پزشک نمیتواند جواب او را بدهد. یعنی در تمام این سالها شورای انقلاب فرهنگی، شورای تولید جهل جنسی در کشور بوده! جالب است یکی از دبیران همین شورا میگوید آقای فیاض شما حرفهای غیرمتعارف میزنید! من را در دانشگاه تهران محاکمه کردند که چرا حرفهای رکیک جنسی زدم؟ هنوز پروندهام در دانشگاه تهران باز است. متاسفانه همینها بارها به من توهین کردند. خانم سهیلا صادقی جلو رهبری حرف زد و بعد من را در سالن دانشکده دید و جلوی بچهها گفت: فیاض این چرتوپرتها چیه که در روزنامهها میگویی؟ حرمت خانمبودنش را نگه داشتم و چیزی نگفتم. کچوییان آمده جلو در اتاقم در دانشگاه میگوید: برای چه تو رادیو درباره مسائل جنسی حرف زدی؟ و خودش در تلویزیون به مردم گفت: شما هرزهاید! جالب است که حرفهای من را رادیوی جمهوری اسلامی پخش میکند، استاد علوم اجتماعی اینقدر دگم است! کیا نگذاشتند این بحثها مطرح شود؟ از اول انقلاب، همین ایدئولوژیکهای چپ، همین باند میرحسین موسوی بودند. حالا هم مساله جنسی را میکوبند. وحشتناک است. چرا در احکام ما گفتند امر به معروف و نهی از منکر نکنید، اگر فایده ندارد. اگر اثر ندارد، این کار را نکنید، چون تجری بهوجود میآورد. اینها شروط ابتدایی است که شورای امر به معروف و نهی از منکر نفهمید و سوادش را نداشت. اگر فقه لازم را داشت، میدانست این کارها فایده ندارد. چرا مردم را تحریک کردند؟ این همه بیحجاب که در جامعه زیاد شد، نتیجه سیاستها و رفتار غلط بود. الان بیحجابی در جامعه هست یا نه؟
- چرا در کشور ما وقتی بروز و ظهور ناکارآمدی را میبینیم، همچنان به آن مکانسیم غلط ادامه میدهیم؟
کودکی است. بچه را دیدهاید وقتی لج میکند؟ بدتر به کارش ادامه میدهد، حتی حاضر است خودش را بکشد. مدتی قبل، پسری با پدر و مادرش دعوا کرد و بعد خود را از طبقه هفتم انداخت پایین. باید با هم دوست باشیم. باید یاد بگیریم آرام و خونسرد بحث کنیم. بحثهای جنسی که حساستر و مناقشهبرانگیزتر است. ماجراهای جنسی مثل غذا خوردن نیست که فقط دهان درگیر آن باشد. اما در قصه جنسی، از فرق سر تا کف پا درگیریم. تا وقتی مسائل جنسی حل نشود، زیباشناسی هم در جامعه حل نمیشود. زنهای ایران مثل فاحشهها خودشان را رنگ میکنند و میروند بیرون! برای اروپاییها خندهآور نیست؟ یک مامور امنیتی آمریکا بهعنوان توریست آمده ایران برای بررسی وضعیت اجتماعی در ایران. وقتی برگشته در کاخ سفید گزارش داده و گفته: «در ایران چقدر کیک دیدم؟ همه زنها روی صورتشان با مقدار زیادی خامه نقاشی کردند. ببینید چهطور ایرانیها را مسخره میکنند؟ چقدر تحقیر میشویم! پایاننامهای دارم که یک خانم روانشناس روی آن کار کرده، از 22زن، فقط یک نفر از رابطه جنسی راضی بوده، تمام کسانی که از رابطه جنسی راضی نبودند، در خیابان به آرایش، خودنمایی بدنی پرداختند. اگر زنها در خانه راضی باشند، هرگز در خیابان خودآرایی و خودنمایی نمیکنند که بخواهی گشت ارشاد بگذاری. این، بزرگترین مشکل ماست. مدام سرشاخه میزنند و ریشهها را بررسی نمیکنند.
- از این جهت که مساله را شناسایی کردیم، خوشحالم، ولی با این افکار و عقاید چقدر حل مساله سخت است؟
آسان است. سختی برای این است که مشکل ذهنی و شناختی داریم. دشمن اینها را فهمیده و با ما بازی میکند. دشمن به نام امر به معروف و نهی از منکر با تبلیغات، فاشیسم جنسی را در ایران ایجاد میکند. همان کاری در پاکستان، طالبان افغانستان و داعش انجام میدهد و میگوید: اسلام این است! ما را تحریک کردند، چه شد؟ همین شد که الان میبینید. زن نباشد در زندگی، هیچی نیست. اگر زنانگی را به جامعه برگردانیم و زنان را از مردانگی نجات دهیم؛ محبت، مهربانی، اخلاقیات، زندگی، عدمافسردگی، عدمطلاق، عدممواد مخدر و... همه اینها محقق میشود.