نوع مقاله : پرونده نوروز
چکیده تصویری
کلیدواژهها
پرونده نوروز
رهبر انقلاب سنتهای دیرین را تبیین میکند
نگویید نوروز باستانی، بگویید نوروز ایرانی
ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیده خود و بهشکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت و محتوای آن را عوض کرد. نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملتها بکشند و بنشینند و از آنها هدیه بپذیرند. حتی در زمان بنیامیه و بنیعباس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عباسی وارد شد، همان رفتار و سیره پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. اما ایرانیِ مسلمان، این نظم و این قالب را بهنفع خود تغییر داد. اگرچه این تغییر بهصورت دفعی انجام نگرفته، اما امروز بعد از گذشتن قرنها، میبینید نوروز، بهانه و وسیلهای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزت، یعنی ذات مقدّس باریتعالی. در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است. مردم بهمناسبت نوروز با یکدگر با صفا و محبت رفتار میکنند. به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند. رسم و سنت باستانی و پادشاهی، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد. در ایام نوروز و تحویل سالنو، شلوغترین و پرازدحامترین مرکزها در کشور پهناور ما، بارگاههای مقدس ائمه و امامزادگان سلامالله علیهم است. در این آستانهای مقدس، صدها هزار مومن با دلهای پاکیزه، متوجه مرکز عظمت و قدرت میشوند، با خدای خود سخن میگویند، از گرداننده حالها گردش نیکوی حال خود را طلب میکنند و مراسم دینی بهجا میآورند.
بنابراین نوروزی که امروز ما داریم، نوروز باستانی نیست، نوروز ایرانی است؛ نوروز ملت مسلمانی است که از قالب این مراسم کهن، توانسته برای خود سرمایهای فراهم کند و به سمت هدفهای خود پیش برود. امیدواریم خداوند متعال به ملت عزیز ایران کمک کند تا این ابتکارهای زیرکانه اسلامی را در همه مسایل بهکار ببندد.
در تعالیم اسلام، نکتهای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجه کنند. اسلام با سنتهایی که از دوران قبل اسلام باقی مانده، 2شیوه رفتار میکند؛ اولا بعضی سنتهای غلط را بهکلی از بین میبرد و نابود میکند؛ چون سنتهای درستی نیست. مثل اینکه عربها قبل از اسلام، دختران را نگه نمیداشتند، یا بیشتر ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت میکردند! اسلام این سنت را از بین برد؛ چون غلط بود.
رفتار دوم، این است که اسلام بعضی سنتها را از بین نبرده است. کالبد سنت را نگه داشته، محتوا و روح آن را عوض کرده؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه میکنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرکآلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد.
اسلام در بسیاری مواقع، با سنتها این کار را میکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومتهای استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانی» میگویند! «نوروز»ش خوب است، ولی «باستانی»اش بد است! «باستانی» یعنی همه جشنهای دورهای در سال؛ مثل جشن «نوروز»، جشن «مهرگان»، یا «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهای گوناگونی که قبل از اسلام برگزار میشده، در خدمت حکومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران، نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
(بیانات در حرم مطهر رضوی / اولین روز سال ۱۳۹۴)
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اولا: توجه مردم به خدا. هنگام تحویلِ سال، مردم دعا میخوانند، «یا محول الحول و الاحوال» میگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع میکنند، توجه خود را به خدا زیاد میکنند. این، ارزشمند است.
ثانیا مردم نوروز را بهانهای برای دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و ابراز محبت به یکدیگر قرار میدهند. این، همان برادری و عطوفت اسلامی و صلهرحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمنا مردم نوروز را بهانهای برای زیارت اعتاب مقدسه قرار میدهند؛ به مشهد مسافرت میکنند که همیشه یکی از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدس، روزهای عید نوروز است. این، بسیار خوب است.
پس میبینید که نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را که غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل کردند. این، هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه ایرانی مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تایید میکنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیلهای است که با آن دلها شاد میشود، انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، صلهرحم و صله احباب میکنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام، صله کند. باید با دوستان و رفقا هم صله کند، یعنی ارتباط برقرار کند.
یک نکته اساسی در نوروز هست که در روایات ما به آن توجه شده و من مایلم شما عزیزان به آن توجه کنید. نوروز، یعنی روزِ نو. در روایات ما بهخصوص همان روایت معروفِ «معلّیبنخنیس» به این نکته توجه شده است. معلّیبنخنیس که یکی از رُوات برجسته اصحاب و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او کنار امام صادق علیهالسلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّیبنخنیس خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است. در تعبیرهای عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند: «أتدری ماالنیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده! که در این روز، هبوط آدم اتفاق افتاد، قضیه نوح اتفاق افتاد، ولایت امیرالمومنین علیهالسلام اتفاق افتاد و... برداشت من از این روایت، این نیست. من اینطور میفهمم که حضرت، «روزِ نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟ شرط دارد. روزی که در آن اتفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتفاق بزرگی را محقق کنید، نوروز است.
خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنیآدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح بعد از آن توفان عالمگیر، کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است. روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است. حقیقت قضیه همین است. روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است. روزی هم که امیرالمومنین علیهالسلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اولِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل»، یا روز اولِ فروردین اتفاق افتاده؛ نخیر. بحث این است هر روزی که این خصوصیات در آن اتفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اول فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
روزی که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نویی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مومن و ایثارگران ما در جبهه نبرد، علیه نظامیانی که از «ناتو» و «ورشو» و آمریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه میشدند، روز پیروزی جوانان ما با ایمانشان بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.
حال اگر شما میخواهید روز اولِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید، حرکتی انجام دهید، یا حادثهای بیافرینید. آن حادثه کجاست؟ درون خود شما! «یا مقلب القلوب والابصار. یا مدبراللیل و النهار. یا محول الحول و الاحوال. حول حالنا الی احسن الحال». اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتا برای شما «نوروز» است! اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهرِ بهترین جوانان این ملت را که در این راه ریخته شده؛ به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.
عزیزان من! سعی کنید روز اول فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. عدهای روز اولِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اول فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد! اول فروردین، «نوروز» برای کسانیکه درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، کسانی که خود را از خدا دور میکنند، کسانیکه خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، حقیقت مساله در باب نوروز است.
پس «نوروز» بهطور خلاصه خوب است. اولِ سال هجری شمسی است، روز نو، اولِ بهار، اولِ رویش و جوشش طبیعت و اولِ شروع زیباییها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اولِ بالندگی و جوشش و اولِ بروز زیباییها قرار دهید و برای خودتان «روز نو» کنید.