اجتماعی
در ستایش چادر سیاه تو
رضا صیادی
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران
اول. دو خانم در محل عمومی با یکدیگر درباره حجاب بحث کردند و سر و صداهایی در سایتهای اینترنتی راه افتاد. بعد هم مشخص شد ماجرا ابتدا فقط یک تذکر ساده درباره رعایت حجاب بوده که با واکنش تند در مقابل تذکر به حجاب، به حاشیه رفت و رسانهای شد. اینکه چنین روشهایی برای کنترل بدحجابی مناسب است یا نه، سوژه این یادداشت کوتاه نیست. همه دلسوزان قبول دارند که باید فکری برای این معضل فراگیر کرد. اما احتمالا هرکس روش خاصی را پیشنهاد میکند که باید هریک را در ترازوی قضاوت گذاشت و ارزیابی کرد.
دوم. هوا گرم است؛ آنقدر گرم که مجبورم به جای یکی، دو سه تا از دکمههای بالای پیراهنم را باز کنم تا چند درجه از حرارت بدنم کم شود. کمی آنطرفتر دختر جوانی را میبینم که چادر سیاهش را محکم گرفته و زیر آفتاب بیرحم تابستان، منتظر تاکسی است. دوستم به شوخی میگوید: «خدا حتما زنانی را که در این گرما چادر سیاه از سرشان نمیافتد، بدون سوال و جواب میفرستد بهشت!» یک لحظه حسرت میخورم به اجر جهادی که آن دختر جوان با چادر سیاهش در این روزهای گرم میبرد. با خودم میگویم ای کاش در تقویم، روزی برای تقدیر از زنان چادری بود که مردانه پایه حجابشان ایستادهاند.
سوم. چند سال پیش در یکی از شهرهای کوچک برای آنکه با بدحجابی مقابله کنند، به زنان محجبه، شاخه گلی میدادند همراه با حدیثی درباره اهمیت حجاب در اسلام. نمیدانم نتیجه این طرح چه بود و آیا زن بدحجابی، با دیدن آن صحنهها، سبک زندگی خود را تغییر داد یا نه. اما مطمئنم آن خانم چادری که به اندازه یک شاخه گل تکریم شده، به سبک زندگی دینیاش افتخار کرده است.
چهارم. باید کاری کنیم تا قدر داشتههای دینی خود را بیشتر بدانیم و روشهای ایجابی را جایگزین نگاه سلبی کنیم. اگر از سرمایههای خودمان تبلیغ و تکریم کنیم، حتما به اصلاح دیگران منجر خواهد شد. تا حالا حرکت فرهنگی مناسبی برای تقدیر از زنان محجبه صورت گرفته یا خیر؟ خدا کند پاسخ منفی نباشد.