زن با حجاب، صاحب‌اختیار سرمایه جنسی‌اش است

نوع مقاله : اجتماعی

10.22081/mow.2023.74327

چکیده تصویری

زن با حجاب، صاحب‌اختیار سرمایه جنسی‌اش است

کلیدواژه‌ها


 اجتماعی

 چرا در جامعه اسلامی، حجاب قانونی باید رعایت شود؟

زن با حجاب، صاحب‌اختیار سرمایه جنسی‌اش است

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین سوزنچی

این روزها بحث درباره حجاب و کنش‌گری زن در جامعه اسلامی و تمدن اسلامی داغ است. مسایل مختلفی در احکام اسلامی هست که 2نگاه به آنها وجود دارد. یک نگاه این‌که یک مساله به‌خودی‌خود می‌تواند جایگاه مهم، یا کم‌اهمیتی دارد و گاهی همین مساله در بستر زمان و مکان، جایگاهش عوض می‌شود و در اولویت قرار می‌گیرد. حجاب، نماد تصویر یک جامعه اسلامی است. حجاب، بُعد هویتی پیدا کرده. چرا؟ چون ما در عصر رسانه‌های تصویری به‌سر می‌بریم. رسانه تصویری باعث شده جایگاه نمادهای تصویری تغییر کند و تبدیل به پرچم شود.

«نیل پستمن» کتابی دارد به اسم «زندگی در عیش، مردن در خوشی» و در آن، به‌خوبی توضیح می‌دهد بعد از عصر رسانه‌های تصویری، تصویرها، نمادها و آنچه به چشم می‌آید، با فرهنگ چه کار می‌کند. چون ما در این عصر به سر می‌بریم، حجاب یک شاخص مسلمانی به‌حساب می‌آید. ما حجاب را شاخص مسلمانی قرار ندادیم، انقلاب این کار را نکرد. قبل از انقلاب هم همین‌طور بود. اینها از زمان رضاخان با حجاب درگیرند. ما آن را نماد نکردیم، دست ما نیست. برخی می‌گویند بیایید حجاب را از نمادها جدا کنیم. مگر دست من و توست؟ این مساله در عرصه جهانی، در عصر تصویر جهان، در عصر رسانه‌های تصویری و نمادها، به‌طور طبیعی جا افتاده است. چیزی که وجه تصویری دارد و به چشم می‌آید، نماد می‌شود.

 

حجاب، هویت یک زن است

 نکته‌‌ای که بُعد هویتی حجاب را پررنگ می‌کند، پیدایش پدیده‌ای است به نام «فمینیسم»، یا «نهضت احیای حقوق زنان».  موج اول این نهضت، اوایل قرن نوزده بود و موج دومش اواسط قرن بیستم. عمدتا افراد، موج دوم و قدری هم موج سوم را می‌شناسند. به‌خصوص در ایران، ما هنوز در موج دوم به سرمی‌بریم؛ اگر موج سوم را درست معرفی کنیم، موج دوم می‌خوابد.

 

فمینیسم، جریانی مرد‌سالار!

فمینیسم، جریانی است که الگوی انسان کامل را مرد می‌بیند، نه زن! و اصرار دارد زنان مثل مردان شوند. فمینیسم در باطن، یک جریان مردسالار است. الگوی زندگی اجتماعی را مردانه می‌بیند. به‌همین دلیل مهم‌ترین فمینیست‌های موج دوم، خیلی جاها مردانه رفتار می‌کردند، ظاهرشان هم مثل مردها بود. دنیای غرب، با زنان به‌مثابه کالا رفتار می‌کند. می‌دانید که فمینیسم این نیست. فمینیسم می‌گوید زن‌ها مثل مردها به میدان بیایند، یعنی هویت جنسیتی خود را کنار بگذارند.

نظر شهید مطهری در این‌باره فوق‌العاده است. زمانی‌که موج دوم در اروپا شکل می‌گیرد، ایشان فمینیسم را تحلیل می‌کند. امروز 50سال از آن تحلیل گذشته، ولی همچنان درست و منطقی است. شهید مطهری نابغه است. می‌گوید: «ما طرفدار حضور زن در جامعه هستیم، برخلاف تلقی سنتی که می‌گوید زن‌ها بروند خانه‌نشین و پرده‌نشین شوند.» شهید مطهری در کتاب «مساله حجاب» 2قشر را به مبارزه طلبیده؛ یک حریفش، فضای غربی است و حریف دیگر، فضای سنتی پرده‌نشین! شهید مطهری می‌گوید ما طرفدار حضور زن در جامعه هستیم، اما زن در مدار خودش و مرد هم در مدار خودش.

 

مردآفرینی، نقش غیرمستقیم زن

عمان سامانی شعر زیبایی دارد؛ مصرع اولش در ذهن من پررنگ است. وقتی حجاب را فقط با این مصرع اولش جلو ببریم، می‌بازیم. مصرع دوم درباره حضرت زینب سلام‌الله علیها است.

زن مگو مردآفرین روزگار

زن مگو اخت‌الجلال، بنت‌الوقار

اشتباه ما این است وقتی با زنان صحبت می‌کنیم، از آنها «مردآفرین روزگار» را طلب می‌کنیم! زنی که مردآفرین روزگار است، فقط دارد نقش غیرمستقیمش را انجام می‌دهد. اتفاقا رکن اصلی شخصیت حضرت زینب، مردآفرین روزگار نبود. درست است بچه‌های ایشان شهید شدند، ولی چیزی‌که حضرت زینب را، در تاریخ زنان برتر جهان، ماندگار کرد؛ اخت‌الجلال و بنت‌الوقار بود. آقای مطهری در کتاب «حماسه حسینی» درباره حضرت زینب سلام‌الله علیها می‌گوید: «زن، یک نقش غیرمستقیم در تاریخ دارد یعنی مردآفرین روزگار است؛ با مردآفرینی‌اش در نقش همسر یا مادر، تاریخ را مدیریت می‌کند، اما یک نقش مستقیم هم دارد. در نقش مستقیم زن، 3مواجهه رخ داده. یک مواجهه سنتی که ایشان آن را نقد می‌کند؛ این است که اساس نقش مستقیم را قبول ندارد، می‌گوید زن به‌مثابه شیئ گران‌بها. یعنی زن، گران‌بهاست، ولی درنهایت شیئ است. نقش‌آفرینی اجتماعی ندارد، پرده‌نشین است، اما بالاست، یعنی ارج و مقام دارد. در دید مرد محترم است، اما فقط در پرده، نه در میدان. شهید مطهری بعد می‌رسد به غربی‌ها، می‌گوید: «غربی‌ها، زن را به‌مثابه انسانِ بی‌بها وارد جامعه کردند. الگوی مردانه‌ای برای جامعه زن قرار دادند.»

 

نقش مستقیم زن در جامعه

هردو نگاه، غلط است. اسلام، زن را به‌مثابه انسان گران‌بها می‌خواهد، یعنی در عین حال که زن است، انسانِ اجتماعی است. در جامعه حضور فعال دارد، اما زنانگی خودش را حفظ کرده، نه زنانگی به‌عنوان امر جنسی. این کاری است که حضرت زینب سلام‌الله علیها انجام داد. شاهکار کرد. الگوی کنش‌گری اجتماعی زن مسلمان براساس الگوی رفتاری حضرت زینب سلام‌الله علیها بسیار پیچیده است.

آیا سپاه عمرسعد با وحشی‌های داعشی امروزی فرقی دارد؟ اگر کسی بخواهد نمونه زنده‌ای از سپاه عمر سعد را ببیند، باید به داعش نگاه کند. این نکته موثق است، سردار رمضانی به من گفت. می‌گفت: «در سوریه که می‌جنگیدیم، گردان حرمله داشتند. گردان حرمله یعنی چه؟ یعنی بدانید با چه کسانی طرف هستید. داعشی، نمونه سپاه عمر سعد است. داعشی‌ها وقتی می‌ریختند به خانه مردم، اولین کارشان تجاوز بود. اما آیا در کربلا چنین واقعه‌ای سراغ دارید؟ نه. نمی‌دانیم حضرت زینب چه کار کرده. ما حضرت زینب را نفهمیدیم، چون خجالت می‌کشیم این حرف‌ها را بزنیم، حیا می‌کنیم. کنش‌گری اجتماعی حضرت زینب معروف است، او پیام‌آور کربلاست. «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود» اما فقط این نیست. حضرت زینب سلام‌الله علیها کنش‌گر زن است و این کنش‌گری زنانه را با الگوی اخت‌الجلال و بنت‌الوقار چنان انجام می‌دهد که داعشی‌های واقعه کربلا جرأت تعرض نمی‌کنند. این شاهکار حضرت زینب است. باید بدانیم کنش‌گری اجتماعی زن با حفظ هویت جنسیتی‌اش چه نتایجی دارد.

دفاع از جان امام بر همه واجب است. زن و مرد دارد؟ نه. چرا امام حسین علیه‌السلام روز عاشورا به زنان می‌گوید نروید؟ وقتی ریختند سر امام سجاد علیه‌السلام حضرت زینب خودش را انداخت روی حضرت و گفت اول من را بکشید بعد او. حضرت زینب چرا برای امام حسین علیه‌السلام این کار را نکرد؟ امّ‌وهب رفت، چرا امام او را برگرداند؟ سوال سنگینی است.

دکتر شریعتی یک سخنرانی دارد که تیترش فوق‌العاده است. سوال قشنگی مطرح کرده، می‌گوید چه چیزی از جان امام بالاتر است؟ از جان امام بالاتر داریم؟ از جان امام بالاتر، چیزی است که امام جانش را برای آن فدا می‌کند. جانش، نه حقیقت قدسی امام، هیچ‌چیزی از حقیقت قدسی امام، بالاتر نیست. جان، منظور جان دنیوی است. امام حسین علیه‌السلام برای چه جانش را فدا کرد؟ برای حفظ اسلام. حفظ اسلام به‌قدری مهم است که حضرت زینب سلام‌الله علیها نباید خودش را فدای جان امام حسین کند. «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود»، برای همین نباید فدا بشود. چه مجاهدتی کرد حضرت زینب سلام‌الله علیها؟ ایشان شخصیت پیچیده‌ای دارد، نمی‌توانیم درک کنیم.

افق کنش‌گری اجتماعی زن، کار حضرت زینب است. البته نیازی نیست همه زن‌ها در این افق باشند، اما یک الگو مقابل ما گذاشته‌اند که بفهمیم در عالم چه کارها می‌شود انجام داد. حضرت زینب در کربلا ورق را برگرداند. چه کسی در پایان جنگ، گریه می‌کند؟ طرف پیروز یا شکست خورده؟ حضرت زینب سلام‌الله علیها یک روز بعد از عاشورا ورق را برگرداند، نگذاشت کار به کاخ یزید و ابن‌زیاد برسد. به سبک زنانه مجاهدت کرد. می‌گویم سبک زنانه، نه سبک جنسیتی. اصلا امر جنسی از زینب نمی‌بینید. اصلا نمی‌گذارد ذهن برود به سمت امر جنسی. فضای زنانه را نگه می‌دارد. برادرش شب عاشورا به او وصیت کرد: یا اختی! گریبان پاره نکنی! ایشان گریبان پاره نکرد و گریه ذلیلانه و ضعیفانه نکرد. اما وقتی بالای پیکر برادرش رسید، چه گفت؟ «وا محمداه وا علیاه هذا حسین بالعراء مرمل بالدماء.» راویان لشکر عمرسعد 2نقل دارند. جمله هر2 راوی این است: «وَاللهِ أبکَت کُلَّ عَدُوٍّ و صَدیقٍ» گریه دوست و دشمن را درآورد. اَبکت نه بَکَت. ابکت یعنی گریاند. گریه دشمن را در کربلا درآورد. «دیروز می‌خندیدی، حالا گریه کن. تو باختی! ما بردیم.» کنش‌گری زنانه در عرصه اجتماعی این‌طور شکل می‌گیرد.

 

به جای دفاع از حجاب، حمله کنید

ما در معرفی دین، کم گذاشتیم. مهم‌ترین دفاع ما از حجاب این است که می‌گوییم: «حجاب، مصونیت است نه محدودیت!» درحالی‌که حجاب، حمله است. نباید از حجاب دفاع کنیم، باید با حجاب حمله کنیم. باید با حجاب، کنش‌گری زن را در غرب به چالش بکشیم. بگوییم شما نتوانستید زن را زنانه وارد میدان کنید. همین زنان فمینیست، زن را به‌شکل مرد درآوردند. زن، جنس دستِ‌دوم مرد شد. محور ورود زنان به اجتماع، پست‌های سیاسی شد، اما می‌بینید که هنوز پست‌های سیاسی اصلی در جهان، برای مردهاست. خانم مرکل، صدراعظم آلمان و در آمریکا هم یک خانم می‌شود وزیرخارجه. ولی فضای کلی سیاست در کشورهای غربی، دست مردهاست.

اگر کسی می‌خواهد از حقوق اجتماعی زن دفاع کند، چرا الگوی مردانه ارایه می‌کند؟ حجاب، یعنی ای زن! تو زن هستی و وارد جامعه می‌شوی، کنش‌گری و چیزی کم نداری. ما پوشش شرعی را این‌طور معرفی کردیم؛ «حجاب برای این است که مردان تحریک نشوند!» خب این هم هست، اما دلیل اصلی این است؟ چرا در روضه حضرت زینب سلام‌الله علیها تا می‌گویند معجر را کشیدند، به هم می‌ریزید؟ حجاب حضرت زینب در واقعه عاشور چه کار می‌کند. اخت‌الجلال و بنت‌الوقار یعنی زن کنش‌گر اجتماعی که اجازه نمی‌دهد کسی به امر جنسی فکر کند. اسلام چنین الگویی را طراحی کرده است.

 

الگوی اسلام برای کنش‌گری زن

 حجاب، یعنی کنش‌گری اجتماعی زن با حفظ ویژگی‌های زنانه. یعنی زن به کسی اجازه نمی‌دهد وارد حریم جنسی‌ شود، یا نگاه جنسی داشته باشد. حجاب، یعنی زن می‌خواهد وسط جامعه باشد، در تصمیم‌های اجتماعی دخالت کند، اما در حریم خودش.

به فرموده حضرت زهرا سلام‌الله علیها؛ بهترین چیز برای زن این است که مرد او را نبیند و او هم مرد را نبیند. حضرت زینب سلام‌الله علیها با همین منطق در روز عاشورا میدان‌داری می‌کند. برای همین وقتی روضه می‌خوانند که سربازان دشمن ریختند داخل خیمه‌ها و چادر کشیدند، غصه می‌خورید و گریه می‌کنید. دشمن می‌خواست وارد حریم آل‌الله شود، حضرت زینب نگذاشتند!

 

پس حجاب چه شد؟

اگر۵۰0 سال قبل این حرف را می‌زدید، کسی نمی فهمید. باید «نهضت احیای حقوق زنان» در غرب رخ دهد، فمینیست‌ها به میدان بیایند و الگوی زنانه تابع مرد را طرح کنند، تا ما بفهمیم قانون حجابی که ۱۴۰۰سال قبل خدا وضع کرده، برای این است اگر موقعیتی پیش آمد که زنان توانستند وارد فعالیت‌های اجتماعی شوند، ای زنان یادتان باشد که شما زنید، شما کالای جنسی نیستید و قرار نیست مرد باشید.

آدم غصه می‌خورد. «زن، زندگی، آزادی» شعار ماست یا آنها؟ وقتی آزادی را آزادی جنسی تعریف کردید، خروجیِ «زن زندگی آزادی» می‌شود بی‌حجابی. اگر آزادی را آزادیِ انتخاب‌گری معنا کنید، «زن زندگی آزادی» می‌شود شعار ما. برای همین است که در خارج ایران، حجاب، خیلی معنادار است.

برای بسیاری از زنان ایرانی حجاب معنا ندارد. خارج ایران، زن حجاب را انتخاب می‌کند. می‌خواهد آزاد باشد، ولی نمی‌خواهد ابزار جنسی شود. می‌خواهد زن باشد، اما نظام غرب می‌گوید باید با مدل مردانه وارد اجتماع شوی، یا کالای جنسی باشی!

در این زمینه، اسلام شاهکار کرده؛ متاسفانه آن را در حد فهم خودمان آن را پایین می‌آوریم و خرابش می‌کنیم. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد هزار سال قبل مدرنیته رخ دهد؟ زنان اروپایی ناخودآگاه این نکته را فهمیده‌اند، ولی تحلیل نکردند که در شرایط اختیاری، زن حجاب را انتخاب می‌کند. فشار اجتماعی را تحمل می‌کند، ولی حجاب را انتخاب می‌کند. متاسفانه گاهی با مدل‌های غلطی که اجرا کردیم، این انتخاب را از زن می‌گیریم. البته این را بگویم که من طرفدار بی‌قانونی نیستم و همچنان از قانون حجاب دفاع می‌کنم.

 

قانون، بدون اجبار

باید به این فکر کنیم چه قانونی را وضع کنیم که مردم رعایت کنند، ولی اجباری حس نکنند. مثالی می‌زنم. قوانین اقتصادی و فرهنگی زیادی داریم، چند تا از اینها را با زور اجرا می‌کنیم؟ چند تا در حال اجراست؟ تمام فقه، قانون است. معامله‌ها، همه قانون است. آیا اجباری در فقه حس می‌کنید؟

 

جمع‌بندی دلیل‌های هویتی

2نکته را در بحث هویتی شرح دادیم. تغییر و تحول‌های فرهنگی که در جهان رخ داده، موجب شده حجاب بالا بیاید.

  • حجاب، نماد مسلمانی شده.

۲- حجاب، مدل کنش‌گری خاص برای زن ایجاد می‌کند.

حجاب، یعنی زنان می‌توانند در جامعه حاضر شوند. غربی‌ها با فمینیسم آمدند. برای همین حجاب، نقطه مقابل جهان فمینیسم است. در مقابل فمینیسم، 2جریان در حوزه زنان سراغ داریم؛ یک جریان سنتی پرده‌نشین که متاسفانه وقتی می‌خواهیم مقابل فمینیسم بایستیم، این الگو را ترویج می‌کنیم. زنان هم ناراحت می‌شوند و حق دارند. به آنها می‌گوییم برو در پستو، خب زن هم موجودی اجتماعی است و حق کنش‌گری دارد. جریان دوم که مقابل فمینیسم الگو دارد، اسلام است. اسلام کنش اجتماعی زن را قبول دارد، به شرطی که زن با حفظ هویت خود در جامعه حضور پیدا کند.

عامل سوم و چهارم به پدیده عفاف و معنای کلی آن مربوط می‌شود.

 

عامل سوم هویتی: انقلاب جنسی

 عامل سوم، انقلاب جنسی است. انقلاب جنسی در دهه۱۹۶۰ در اروپا شروع شد. اتفاقا انقلاب جنسی یکی از عواملی است که بُعد هویتی را پررنگ کرده. زنان در طول تاریخ پوشش مناسبی داشتند، نه فقط مسلمانان، راهبه‌های مسیحی هم همین‌طور بودند. لباس راهبه‌ها، پوشش اصلی و مورد تایید مسیحیت است. فیلم کارخانه‌های روسیه را قبل از ۱۹۶۰ ببینید. کارگرهای خانم که بیرون می‌روند، شال سر می‌کنند. ممکن است سر را کامل نپوشانند، ولی پوشاندن سر در تمام فرهنگ‌های سنتی در دوران قبل از مدرنیته به‌خصوص قبل از انقلاب جنسی، پدیده رایجی بوده. با انقلاب جنسی در غرب، فرهنگ برهنگی شگل گرفت. مسیحیت مدرن، شریعت ندارد، به‌همین دلیل این مسایل را رها کردند و به‌سرعت رفتند در فاز برهنگی. حتی یهودیان این‌قدر رها نکردند! فیلم‌های اسراییلی را که نگاه کنید، می‌بینید هنوز در اسراییل زن‌ها با حجاب‌اند. ولی چون تعداد یهودی‌ها در جهان خیلی کم است، حجاب، نماد یهودیان نیست. مسلمانان، مقابل فرهنگ برهنگی ایستادند. وقتی به کتیبه‌های تخت‌جمشید نگاه می‌کنید، زنان حجاب دارند. البته منظورم فقط ایران نیست، بحث من جهانی است. فرهنگ پوشش تا قبل از انقلاب جنسی، یک فرهنگ جهانی بود.

در شریعت مسلمانان، حجاب وجود داشت، به‌همین دلیل ناخودآگاه مقابل فرهنگ برهنگی مقاومت کردند، حجاب شد پوشش زن مسلمان. ۵۰۰سال قبل وقتی اسلام می‌گفت «حجاب زنان غیرمسلمان، آزاد است.» معنایش این نبود که زنان غیرمسلمان می‌توانند بی‌روسری به خیابان بروند. چون حجاب، نماد کرامت و اعتبار اجتماعی بود. برای همین زنان غیرمسلمان هم باحجاب بودند. اسلام، حجاب را برای مسلمانان ارایه کرد که قرن‌ها بعد، وقتی انقلاب جنسی و جنگ تمدنی رخ داد، ما کم نیاوریم. خداوند قانون‌های شریعت را برای تمام ادوار وضع می‌کند.

 

مقابله مسلمانان با انقلاب جنسی

انقلاب جنسی فرهنگ حجاب و پوشش را گرفت. در جوامع مسیحی، خیلی راحت این مساله بر فرهنگ‌شان مسلط شد، چون قانون با دین‌شان گره نخورده بود. اما در جوامع مسلمان، قانون نزد مسلمانان بود، نه نزد حکومت! شریعت، نزد مسلمانان بود. مسلمانان، حجاب را نگه داشتند، به‌همین دلیل تبدیل به نماد هویتی شد. اما نگه‌داشتن حجاب، تدبیری بود برای این‌که فرهنگ برهنگی رواج پیدا نکند و حیا باقی بماند.

 

حجاب، پشتوانه حیا

فرهنگ مدرن، ضدحیاست و بر مخالفت با حیا اصرار دارد. حیا در معارف دینی، جایگاه والایی دارد. در اصول کافی جلد یک صفحه۱۰ آمده خداوند به جبرئیل گفت: «حیا، عقل و دین؛ این ٣تا را ببر و به آدم بگو از بین آنها یکی را انتخاب کند. جبرئیل به آدم گفت بین این 3تا یکی را انتخاب کن. آدم، عقل را انتخاب کرد. جبرئیل به حیا و دین گفت برگردید. آن دوتا گفتند به ما دستور داده شده جایی که عقل هست، همان‌جا بمانیم، حق نداریم برویم. پس عقل و دین و حیا در یک رده هستند.»

 

دین ندارد، کسی که حیا ندارد

«الحیاءُ و الإیمانُ مَقْرونانِ فی قَرَنٍ، فإذا ذَهبَ أحَدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُهُ. شرم و ایمان به هم پیوسته‌اند؛ هرگاه یکى از آنها برود، دیگرى هم در پى آن روانه می‌شود.» (کافی، جلد٢، صفحه۶)

حجاب، در اولویت‌های قوانین اسلام شاید رتبه هشتادم باشد، اما حجاب پشتوانه‌ای است برای حیا. این پشتوانه تا ۲۰۰سال قبل در تمام جوامع عادی عمل می‌کرد. انقلاب جنسی چه کار کرد؟ به این پشتوانه حمله کرد و بی‌حیایی عادی شد. راسل سال‌ها قبل حرف جالبی درباره عشق شرقی، عشق غربی زده. می‌گوید: «عشق غربی، بی‌خاصیت است، چون زنان دمِ‌دست هستند و آدم راحت می‌تواند هر کاری کند. عشق شرقی، خیلی خوب است چون زن، پوشش دارد و آدم نمی‌تواند هر زنی را ببیند.» منظور از شرق، همان جهان اسلام است.

شریعت تدبیری کرد که حجاب پشتوانه مهم حیا باشد و باقی بماند.

 

عامل چهارم هویتی: سرمایه جنسی

 چهارمین محوری که به‌لحاظ هویتی مهم است، بحث سرمایه جنسی است و در دوره پسامدرن، پیش آمد و خیلی جدید است. بعد از انقلاب جنسی، با فاصله رخ داد. انقلاب جنسی ۱۹۶0 اتفاق اقتاد و این حرف‌ها حوالی سال‌های ۱۹۹۰و۲۰۰۰ است. بوردیو بحث انواع سرمایه‌ها را خیلی قبل از سال۲۰۰۰ مطرح می‌کند، اما بعد از ۲۰۰۰ با عبارت «سرمایه جنسی» در ادبیات علوم اجتماعی مواجه می‌شویم.

 

سرمایه جنسی یعنی چه؟

«کارل مارکس» با سرمایه‌داری درگیر بود و سرمایه اقتصادی برایش اهمیت داشت. بوردیو معتقد است علاوه‌بر سرمایه اقتصادی، دارایی‌های دیگری هم داریم که مهم است. اوایل دوره مدرن، سرمایه‌دارها فقط سرمایه اقتصادی داشتند، امروز سرمایه اجتماعی هم همان‌قدر اهمیت دارد. عده‌ای سرمایه اجتماعی دارند و با همین سرمایه کار می‌کنند. مثلا سلبریتی‌ها ممکن است سرمایه اقتصادی زیادی نداشته باشند، اما سرمایه اجتماعی آنها بالاست. اتفاقا بوردیو سرمایه اجتماعی را در معنای منفی به‌کار می‌برد. هنوز بوردیو بحث سرمایه جنسی را مطرح نمی‌کند. ٢٠٠٠ به بعد در ادبیات غربی خودشان می‌گویند سرمایه جنسی.

 

معنای سرمایه جنسی

می‌دانید سرمایه جنسی یعنی چه؟ نظام سرمایه‌داری هر چه را ببیند که کمی ارزش دارد، تبدیل به سرمایه می‌کند و با آن، معامله کالا می‌کند. غربی‌ها در فرهنگ برهنگی، سرمایه جدید پیدا کردند؛ سرمایه جنسی! چه کسی صاحب این سرمایه است؟ خانم‌ها! پس باید نگاه جنسی به زن را تقویت کنند و زن باید از سرمایه جنسی‌اش خرج کند.

مثالی ساده بزنم. خیلی از مغازه‌دارها روی شیشه می‌نویسند: «فروشنده خانم با روابط عمومی بالا نیازمندیم.» همه می‌فهمند چه معنایی دارد. یعنی ما می‌خواهیم آن خانم سرمایه جنسی‌اش را خرج کند، برای سود بیشتر ما! خانمی که خوش‌بر‌و‌رو نیست، سرمایه جنسی کمتری دارد. زنی ‌که سرمایه جنسی بالا دارد، در ازای دریافت حقوق ناچیزی، سرمایه‌اش را به من بدهد که خرج کنم.

برای دفاع از حقوق زن، برای این‌که سرمایه جنسی زن برای خودش بماند و اختیارش را داشته باشد، برای این‌که سرمایه جنسی را در خانواده خرج کند و... باید حجاب داشته باشد.

خدا با حجاب چه کار کرده؟ با یک حکم فرعی فقهی، دوره مدرن را مدیریت اجتماعی کلان کرده است. مطمئنم اگر قانون حجاب در کشور ما برداشته شود، اولین کسانی‌که ضرر می‌کنند، زنان هستند. خواهید دید موسسه‌های خصوصی و بعد از آن، نهادهای دولتی خانم‌ها را به بی‌حجابی ملزم می‌کنند. همین حالا هم بعضی موسسه‌های خصوصی، از سرمایه جنسی زن سوءاستفاده می‌کنند. می‌گویند حیف است، سرمایه مفتی است، چرا ما سودش را نبریم؟