نوع مقاله : اجتماعی

10.22081/mow.2023.74593

چکیده تصویری

زنان، اعتقادات دینی قوی‌تری دارند، یا مردان؟

موضوعات

سرویس اجتماعی

 

رابطه معنویت و جنسیت زنانه

زنان، اعتقادات دینی قوی‌تری دارند، یا مردان؟

دکتر فاطمه مدیری - استاد دانشگاه

نقش دین و اثرهای مهم آن در حوزه‌های مختلف زندگی، مورد توجه بسیاری از صاحب‌نظران قرار گرفته و این موضوع در پژوهش‌های مختلف ایرانی و خارجی مشاهده می‌شود.

 

جامعه‌شناسانی مانند همیلتون، سراج‌زاده و ابراهیمی ثابت کرده‌اند که ارزش‌ها و باورهای دینی همراه با افزایش نظم و کاهش بزهکاری همراه است.

همچنین هومر و راگرس معتقدند در افراد با دین‌داری بیشتر، افسردگی و میزان مرگ‌و‌میر زودرس کمتری مشاهده می‌شود. هانلر و گنچوز (۲۰۰۵)، ماهونی (۲۰۰۵) و سولیوان (۲۰۰۱) اثبات کرده‌اند که کیفیت روابط زناشویی در افراد دین‌دار بالاتر از دیگران است. هانی (۱۹۷۸)، جلن (۱۹۸۴)، کلی و گراف (۱۹۹۷) و آزاد ارمکی (۱۳۹۰) به این نتیجه رسیده‌اند که پایبندی به ارزش‌های اخلاقی در افراد دین‌دار بیشتر است.

 

تفاوت‌های جنسیتی در دین‌داری

پژوهشگران زیادی تلاش کرده‌اند آثار گرایش به معنویت را بر جوانب مختلف زندگی انسان‌ها در فهرستی جمع‌آوری کنند. اما در همین پژوهش‌ها مشخص شد که رابطه میان تفاوت‌های جنسیتی در دین‌داری و تبیین علل و عوامل موثر بر آن معمولا مغفول می‌ماند و گاهی یافته‌های متناقض هم به چشم می‌خورد. هرچند در بیان تفاوت‌های جنسیتی همگونی بیشتری دیده می‌شود، اما در بیان علل این تفاوت‌ها؛ عقاید متفاوت و بعضا متناقضی وجود دارد. به‌طورکلی در تحقیقات علل تفاوت‌های جنسیتی در امور معنوی در سه رویکرد فیزیولوژی متفاوت زنان و مردان، ساختار اجتماعی و جامعه‌پذیری متفاوت افراد نشان داده شده است. در این زمینه پرسش‌های اساسی مطرح می‌شود. ازجمله این‌که آیا در جامعه ما گرایش‌های معنوی میان زنان و مردان یکسان است، یا در این زمینه تفاوت‌هایی وجود دارد؟ آیا بررسی میان مذاهب و ادیان، تفاوت‌های جنسیتی در امور معنوی را نشان می‌دهد؟ آیا ساختار قدرت در خانواده می‌تواند گرایش‌های معنوی بیشتر زنان نسبت به مردان را تبیین کند؟

 

تاثیر روحیه زن بر میزان گرایش به معنویت

باوجود تحقیق‌های بسیاری که نشان‌دهنده اثربخشی روحیه زن نسبت به مرد در انجام عبادات و و فعالیت‌های مذهبی و اعتقادات دینی است. (آرگیل و بیت هالامی ۱۹۷۵؛ مک کارتنی ۲۰۰۲) لوونتال اعتقاد دارد این تفاوت‌ها بسته به فرهنگ و سنت هر دین است. او معتقد است سنت‌های مذهبی در هر دین یا مذهب، بین زنان و مردان در تعهدات و وظایف دینی مانند نماز خواندن تفاوت‌هایی ایجاد می‌کند. دین اسلام و یهود در بعضی جنبه‌ها تعهدات دینی کمتری برای زنان نسبت به مردان قائل است. مثلا یهود بر نماز خواندن زنان به جماعت تاکید ندارد و زنان مسلمان گاهی نمی‌توانند وارد مسجد شوند. بنابراین انتظار می‌رود زنان در این ادیان به مکان عبادت خود توجه کمتری داشته باشند و در بعضی فعالیت‌های مذهبی، زنان مسلمان و یهود ممکن است کمتر از مردان ظاهر شوند.

لوونتال نتیجه می‌گیرد هرچند به‌طورکلی زنان از مردان گرایش معنوی بیشتری دارند، اما فعالیت‌های دینی کمتری نسبت به مردان دارند. درنهایت میان مسیحیان، زنان از مردان دین‌دارترند اما در جمع مسلمانان و یهودیان، امور معنوی در مردان قوی‌تر از زنان است. (لوونتال ۲۰۰۱)

 

گرایش‌های معنوی در زنان ایرانی

در پژوهش‌های داخلی، بررسی جنسیتی گرایش‌های معنوی در حوزه جامعه‌شناسی دین مغفول مانده و عمدتا در پژوهش‌ها مطرح نشده است. غلام‌عباس توسلی در مقاله‌ای به بررسی گرایش‌های دینی پرداخته و نوشته: «جنسیت بر متغیر دین‌داری اثر می‌گذارد، طوری‌که باور دینی و پایبندی به اعمال فردی میان دانشجویان دختر، بیشتر از پسر است. در مقوله تکثرگرایی در دین، تفاوتی بین جوانان دختر و پسر وجود ندارد، اما گرایش دختران به امور معنوی خصوصی و برخورد گزینشی با دین، کمتر از پسران است.

همچنین محمود نجفی در مقاله‌ای با عنوان «بررسی رابطه کارایی خانواده و دین‌داری با بحران هویت»، تفاوت جنسیتی را در امور معنوی این‌طور گزارش کرده: «دختران نسبت به پسران، اعتقادات مذهبی قوی‌تری دارند.» در عین حال سراج‌زاده در تحقیق خود با عنوان «دین و نظم اجتماعی»، به توصیف دین‌داری بیشتر زنان نسبت به مردان پرداخته است.

براساس دسته‌بندی آموزه‌های گرایش‌های معنوی میان مسلمانان ایرانی، می‌توان به این نتیجه رسید که در دین‌داری ایرانی‌ها تفاوت جنسیتی وجود دارد و این تفاوت، به نفع زنان است. گرایش‌های دینی در زنان بیشتر از مردان است. تنها استثنا درباره شرکت در آیین‌های دینی است که با مختصر تفاوتی به نفع مردان است و آن هم در سطح معناداری قابل‌قبول نیست؛ چون بسیاری از زنان در خانه‌ها و مجالس زنانه خصوصی شرکت می‌کنند، در‌حالی‌که هیات‌ها و مجالس دینی مردانه، بُعد اجتماعی قوی‌تری دارد.

 

خانواده‌های پدرسالار و گرایش معنوی دختران

کالت معتقد است تفاوت‌های جنسیتی باتوجه به ساختار قدرت در خانواده باید تبیین شود و ابراز عقیده می‌کند: «دخترانی که در خانواده‌های پدرسالار بزرگ شده‌اند، بیشتر به دین روی می‌آورند.» این در حالی است که تحقیقات داخل کشور نشان می‌دهد چنین فرضیه‌ای درباره دین‌داری دختران ایرانی قابل‌قبول نیست. توجیه دین‌داری زنان براساس تیپ خانواده پدرسالارانه رد می‌شود.

از سوی دیگر کالت مدعی است: «زنانی که در خانواده‌های با نفوذ پدر هستند، دین‌داری بیشتری دارند.» اما این اساس در کشور ما قابل‌قبول نیست. این یافته در جامعه‌شناسی می‌تواند یافته مهمی تلقی شود، چون در دوران معاصر در قالب جوامع عمدتا ساختار قدرت به سمت برابرطلبی جلو می‌رود و چنین وضعیتی در ایران هم گزارش شده است. (آزاد ارمکی؛ ۱۳۸۹) انواع تیپ‌های خانوادگی می‌تواند پذیرش ساختارهای جدید در خانواده و امکان حفظ تمایلات اعتقادی را نشان دهد، اما الزاما پذیرش موقعیت‌های برابرطلبانه در خانواده با کاهش سطح گرایش‌های معنوی همراه نخواهد بود.