فرزند کمتر = زندگی بهتر، شعار غلطی است

نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2023.74687

چکیده تصویری

فرزند کمتر = زندگی بهتر، شعار غلطی است

موضوعات


پرونده ویژه

چند نکته درباره آسیب‌های بی‌رغبتی والدین به فرزندآوری

فرزند کمتر = زندگی بهتر، شعار غلطی است

محمدرضا غریبی

سمانه انیسی

رشد و بالندگی جوامع بشری در گرو تولد و تربیت فرزندانی است که با عملکردهای صحیح و مناسب در هر شرایطی بتوانند سبب آرامش والدین و تعالی جوامع باشند. موضوع حساس و بسیار مهمی که پرداختن به آن، پژوهش‌های گسترده و مطالعه صاحب‌نظران را می‌طلبد. فرزندآوری و نوع تربیت فرزندان از سوی مکاتب گوناگون تعاریف مختلفی دارد و این عطیه الهی در معرض تندبادهای مادی‌گرایی و مصرف‌گرایی دنیای امروز، جایگاه و ارزش معنوی و واقعی خود را تا حد زیادی از دست داده است.

فرزند‌آوری ارتباط مستقیمی با میزان جمعیت یک جامعه دارد و پرداختن به مساله جمعیت، کیفیت یا کمیت، مزایا و معایب و تحولات آن، مطالعه میان‌رشته‌ای است و لازم است علوم مختلفی ازجمله فقه، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی، روان‌شناسی، جمعیت‌شناسی، اقتصاد و بهداشت، از منظر تخصصی، به آن بپردازد.

 

براساس مبنای امامیه، احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعیه‌اند، یعنی اگر مساله‌ای واجب دانسته شده، به‌سبب مصلحتی است که انجام آن عمل در واقع دارد و اگر حکم حرمت با مساله‌ای همراه باشد، به‌سبب مفسده و ضرری است که در پی‌ دارد. البته مطلب مهم این است که در بسیاری از موارد ممکن است مصلحت و مفسده برای ما روشن نباشد که با توجه به پذیرش وحی و مبانی الهی، باید مسیر تعبد را در پیش گیریم و به خواسته شارع عمل کنیم.

در برخی موارد، پیشرفت علم سبب شده به گوشه‌ای از حکمت‌های بعضی احکام شناخت پیدا شود؛ مواردی در مورد فواید وضو، غسل، نماز و... توسط علم کشف شده که بیانگر این اصل کلی است. احکام فرزندآوری و جمعیت نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگر از زبان آیات و روایات مطلوبیت ذاتی فرزندآوری درک شود، مخالفت با آن منجر به بروز آسیب‌هایی خواهد شد که هم گریبان زوجین را می‌گیرد و هم اثرات سوئی بر جامعه مسلمانان می‌گذارد. در آیات و روایات به‌طور مستقیم به این آسیب‌ها اشاره نشده، اما هر نوع مفسده‌ای با مبنای کلی که بیان شد، قابل درک و پیش‌بینی است.

با این مقدمه می‌توان به ذکر برخی آسیب‌هایی که توسط کارشناسان مساله جمعیت بیان شده است پرداخت:

  • وقتی 3/1 جمعیت افراد یک جامعه بالای 65 سال باشند شکاف بین نسل‌ها زیاد می‌شود و برای نزدیک کردن دو نسل و شکاف نسلی، هزینه و تلاش فراوانی بر جوامع تحمیل می‌شود. از آن جمله: افزایش هزینه صندوق بازنشستگی و بیمه‌های اجتماعی و هزینه درمان سالمندان است. هزینه درمان یک سالمند، 3برابر هزینه درمان یک کودک است.
  • جان رایان، دین‌شناس مسیحی-آمریکایی درباره معضل کم‌شدن می‌گوید: «حاصل تامین خانواده‌های بزرگ، زندگی موفق است، چون تامین هزینه زندگی در این خانواده‌ها نیاز به ایثار و گذشت دارد. در مقابل، خانواده‌های کم‌جمعیت شاید ثروتمند باشند، اما ثروتی دارند که از فقر خطرناک‌تر است. در خانواده‌های پرجمعیت مفاهیمی مثل ایثار، گذشت و هم‌اندیشی خودنمایی می‌کند، اما خانواده‌های کم‌جمعیت اگرچه ثروت فراوانی داشته باشند، اما هرگز با این مفاهیم ارتباط برقرار نمی‌کنند».

- تک فرزندی یا دو فرزندی در درازمدت انسان‌هایی نامهربان، تنها، گسسته از خانواده و خودخواه می‌سازد که جهان را متعلق به خود می‌دانند و چون عادت ندارند کنار خود کسی را ببینند، همه‌چیز را فقط برای خود می‌خواهند.

- شعار «فرزند کمتر = زندگی بهتر» در درازمدت آثار مخرب روانی برای کودکان و والدین به‌همراه دارد. وقتی در خانواده، فرزندی وجود داشته باشد، همه توجه والدین معطوف به او می‌شود و فرصتی برای افکار منفی و چشم و هم‌چشمی باقی نمی‌ماند.

- خطر رواج سقط‌جنین: وقتی همه توجه جوامع به بحث کاهش جمعیت محدود شود، تبلیغات فراوانی درباره

 

فرزندی که برخلاف سیاست کنترل جمعیت و خارج از ضابطه تنظیم خانواده به دنیا بیاید، ناخواسته می‌نامند و از ابتدا او را فردی اضافه خطاب می‌کنند. معمولا برای دور شدن از این مسایل و آسیب‌ها، سقط‌جنین رایج می‌شود. درحالی‌که سقط‌جنین همان قتل‌نفس و ازجمله گناهان کبیره است. اما در کشورهایی که سیاست‌انقباضی کنترل جمعیت وجود دارد، دولت‌مردان فرزند خارج از تعداد قانونی را از مزایای اجتماعی و اقتصادی محروم می‌کنند و درنتیجه مردم آن‌را امری تخطی‌ناپذیر و تخلف از آن را گناه می‌دانند.

اگر سقط‌جنین صورت نگیرد، مادر 9ماه کودک را در بطن خود با اضطراب و اکراه نگه می‌دارد و بعد از تولد هم به او محبت نمی‌کند که این عقده و کمبود محبت، مضرات فردی و اجتماعی زیادی را به همراه دارد.

- پیری جمعیت کشور: با کاهش و کنترل تعداد فرزندان، جمعیت جوان کشور کاهش می‌یابد و جمعیت پیر و سالخورده جامعه، روز به روز افزایش پیدا می‌کند. کشور پیر فاقد تحرک، پویایی، خلاقیت و ابتکار و شادابی است؛ درحالی‌که کشور‌های جوان پویا و شکوفا هستند.

ایران، منابع متعدد مالی دارد که مدیریت صحیح، امکان استفاده از معادن را به ما می‌دهد. بانک جهانی در گزارش اخیر نسبت به سرعت بالای پیر شدن جعیت در ایران هشدار داده است. براساس پیش‌بینی بانک جهانی، نمره ایران در شاخص وابستگی سالخوردگی تا سال 2050، 50برابر خواهد شد. یعنی جعیت جوان و محدود کشور برای تامین نیاز افراد سالخورده باید تلاش کند.

رهبر معظم انقلاب این خطرها را درک کردند و در دیدار کارگزاران نظام در سوم مرداد 1391 فرمودند:

«جمعیت جوان، با نشاط، تحصیل‌کرده و باسواد، امروز یکی از عامل‌های مهم پیشرفت کشور است. در آمارهایی که داده می‌شود نقش جوان‌های تحصیل‌کرده و آگاه و پر‌نشاط را می‌بینید. ما باید در سیاست تحدید نسل، تجدیدنظر کنیم. سیاست تحدید‌نسل در برهه‌ای از زمان درست بود و اهدافی برایش معین کرده بودند. متخصصان و کارشناسان علمی تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند که در سال1371 به مقاصدی رسیدیم که در پروژه تحدید‌نسل آنها را پیگیری می‌کردیم. از سال1371 به این طرف باید سیاست را تغییر می‌دادیم، خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم».

ایشان در دیدار مسئولان نظام در تاریخ 16 مرداد 1390 نیز فرمودند:

«کشور ما با امکاناتی که دارد، می‌تواند 150میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیت‌ام. هر اقدام و تدبیری که می‌خواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از 150میلیون انجام گیرد».

هم‌چنین در اجتماع بزرگ مردم بجنورد در تاریخ 19مهر 1391 فرمودند:

«نسل جوان را باید حفظ کرد. اگر با روند کنونی پیش برویم، کشور پیر خواهد شد. خانواده‌ها، جوان‌ها باید تولید مثل را زیاد کنند، نسل را افزایش دهند. محدود کردن فرزندان در خانه‌ها به شکلی که امروز هست، خطاست. نسل جوانی که امروز داریم، اگر در ده سال آینده، 20سال آینده و در دوره‌ها و مرحله‌های آینده این کشور بتوانیم آن‌ را حفظ کنیم، همه مشکلات کشور حل می‌شود. با آن آمادگی، نشاط و شوقی که در نفس جوان هست و با استعدادی که در ایرانی وجود دارد، مشکل اساسی برای پیشرفت نداریم».

«حد زاد و ولد در جامعه چیست؟ من اشاره کردم به یک تصمیم زمان‌دار، با توجه به نیاز و مقطعی را انتخاب کردیم، تصمیم گرفتیم بعد زمانش یادمان رفت. ده سال، 15سال بعد به ما گزارش می‌دهند که جامعه در آینده نه‌چندان دور، پیر خواهد شد! چهره جوانی که امروز جامعه ایرانی دارد، گرفته خواهد شد».

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز با توجه به اهمیت مساله فرمود:

«رشد جمعیت کشور باید افزایش یابد، ترویج فرهنگ غرب در جامعه یکی دیگر از دلایل کمی جمعیت است. غربی‌ها می‌گویند «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و برای رهایی از مسئولیت خود و مخارج بچه‌ها اقدام به نگهداری حیوانات در منزل می‌کنند!»

این نکات، بخشی از خطرهایی است که در صورت ممانعت از فرزندآوری، برای خانواده و جامعه به‌وجود می‌آید.

 

 

کدام مسیر درست است؟

مضامین آیات و روایات، یک نکته اساسی را درباره فرزندآوری روشن می‌کند؛ نگاه توحیدی و الهی به عالم. یعنی اگر انسان به‌معنای حقیقی به مخلوق بودن خود و مربی بودن خداوند اعتقاد داشته باشد، به‌راحتی می‌تواند در مسائل گوناگون ازجمله فرزندآوری، با طیب خاطر اقدام صحیح را انجام دهد و هیچ عاملی را اعم از مباحث اقتصادی و فرهنگی، مانع نداند.

لازم است به‌عنوان اولین قدم، دست‌اندرکاران دینی و فرهنگی جامعه، تلاش کنند این بینش صحیح را در خود و جامعه به‌وجود بیاورند.

تقوای فردی و اجتماعی، از مهم‌ترین و راه‌گشاترین راهکارهای حل معضل جمعیت در کشور است. اعتقاد به مسائل ماورایی و غیب که- به حکم آیه سوم سوره بقره- وصف اصلی متقین به‌شمار می‌آید، حاکی از آن است که وقتی کشتن فرزند به‌دلیل ترس از فقر مورد مذمت قرآن است، در واقع ندیدن دست قدرت خداست که منجر به این اقدام می‌شود.

اقدام فرهنگی و دینی برای رشد جامعه اسلامی در مسایل اعتقادی، مهم‌تر از سیاست‌های تشویقی است؛ که اگر با شناخت صحیح جامعه و برنامه‌ریزی دقیق صورت گیرد، می‌تواند موثر باشد. آیات و روایات این نکته را گوشزد می‌کند که در چنین مواردی، اقدامات شتابزده و احساسی نه‌تنها مفید نیست، بلکه آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به‌وجود می‌آورد. مسئولان باید با نگاه صحیح به جامعه و فرهنگ‌سازی، اهتمام کنند.

قدم اول، شناخت ابعاد مساله است و سپس با بیان فواید فرزند، جامعه را به فهم صحیح در این باب رساند. در مرحله بعد با استفاده از سیاست‌های تشویقی مناسب، در جهت تحقق این امر به والدین کمک کرد.

اهمیت مساله به اندازه‌ای است که حاکمیت باید برای سامان‌‌دهی آن، وارد شود و با فرهنگ‌سازی مناسب، راه را برای تدوین یک برنامه جامع هموار کند؛ برنامه‌ای که از جنس خط‌مشی‌گذاری عمومی باشد و مراحل لازم برای رسیدن به وضعیت مطلوب مورد کاوش قرار گیرد و اقدامات اساسی شناسایی و به‌کار گرفته شوند. با این نگاه، حتی مسایل مربوط به اشتغال و سن ازدواج جوانان نیز قابل برنامه‌ریزی است.

 

پیشنهادهای کاربردی

بعد از بحث و بررسی درباره اصل مساله فرزندآوری، چند پیشنهاد برای رسیدن به وضعیت مطلوب بیان می‌شود:

- در مقابل هجوم دشمنان، اقدامات حمایتی از زوج‌های جوان توسط همه نهادها و مراکز دولتی صورت بگیرد.

- به همه اقشار جامعه در هر طبقه فرهنگی به‌صورت تخصصی، اطلاعات مفید تربیتی، بهداشتی، اقتصادی و روانی ارایه شود. مثلا با برگزاری همایش‌های تخصصی می‌توان به این هدف نزدیک شد.

- میزان سعادت و خوشبختی و شادمانی خانواده‌های کم‌اولاد و خانواده‌های پرجمعیت مورد بررسی قرار گیرد و نقاط مثبت خانواده‌های پرجمعیت، رسانه‌ای شود.

- انگیزه‌های تشویقی در جهت ازدیاد جمعیت و فرزندآوری مورد بررسی قرار گیرد.

- مراکز مشاوره و سایت‌های مفید معرفی شوند.

- مسایل مربوط به فرزندآوری با معرفی کتاب‌های مفید، سایت‌ها، مراکز مشاوره مورد اطمینان و... اوایل ازدواج به زوجین ارایه شود.