یادداشت سردبیر
مروری بر نگاه عزتمند اسلام و نقش کانونی زن در عالم
زن در حاشیه تاریخ نیست
صبح قیامت دمید، پرده امکان درید
آینه ما هنوز، شبنم باغ حیاست
اول
خداوند عزّوجل فرمود: «ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهایم! به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان و زمین گسترده و ماه تابان و آفتاب درخشان و فلک چرخان و دریای روان و کشتی در جریان را مگر به محبت این پنج تن.» چه کسانی؟ «فاطمه و پدرش و شوهر و دو پسرش.» حضرت مادر، کانون است برای خلقت؛ مادر دو معصوم، مادرِ پدر و همسر امیر مومنان.
در طبیعت، اتفاقی بزرگتر از آفرینش ماه و خورشید و زمین و آسمان داریم؟ نه. دلیل این خلقت، خانمی است که خداوند در گفتوگو با جبرئیلِ امین، اصرار دارد نبی خدا را به نام «پدرِ فاطمه» صدا کنیم. ولیّ خدا را به «شوهر فاطمه» بشناسیم. و سروران بهشت را به نام «پسران فاطمه» به ذهن بسپاریم.
دوم
در تاریخ جهان، انقلابی بزرگتر، پرشورتر و ماناتر از واقعه عاشورا داریم؟ خیلی از مردم دنیا از انقلابهای بزرگ جهان مثل انقلاب فرانسه یا انقلاب روسیه بیخبرند. حتی آخرین انقلاب جهان که، انقلاب اسلامی ایران است، در تاثیر از انقلاب امام حسین علیهالسلام شکل گرفت. و افتخار جانباختگان انقلاب اسلامی، این است که بیشک به شهدای کربلا پیوستهاند. نقطه اوج این انقلاب، کجاست؟ به نظر شما جایی نیست که آخرین نفر به میدان میرود؟ همانجا که امام حسین قرار است برود و برنگردد؟ در آخرین لحظههای قبل از شهادت امام حسین علیهالسلام، زنان در تب و تاب شکسته شدن آخرین عمود و حمله وحوش هستند. امام حسین زنان و دختران حرم را به چه کسی سپرد؟ امام بیش از جان خود، نگران جان مبارک ولیّ چهارم و وارث حسین بودند.
شمر به خیمهها حمله کرد و خنجر از کمر کشید تا امام سجاد علیهالسلام را به شهادت برساند، حضرت زینب خاتون، خود را روی امام انداخت و او را در بغل گرفت و گریست. با تمام توان به وصیت برادر عمل کرد، که گفته بود: «خواهرم! بعد از من چند بار قصد قتل فرزند بیمارم را میکنند، تو تا میتوانی گریه و زاری کن و با اشک چشمانت جان حجت خدا را حفظ کن.»
امام حسین جانشین و نوامیس خود را دست یک زن قدرتمند سپرد و با قلبی راضی و مرضی به میدان رفت. بله، زن چنین ظرفیتی دارد. یکی از حاضران در معرکه کوفه، بعد از شهادت آلالله و بهمحض ورود کاروان اسرا به بازار کوفه میگوید: «آنجا که هیچ جنبندهای جرات نطق کشیدن نداشت، ناگهان سکوت شد. زینب را در نظر داشتم؛ به خدا سوگند تا آن روز هرگز زنی پوشیده و نجیب و بزرگمنش، چون زینب ندیده بودم؛ اینگونه بلیغ و رسا و شورانگیز سخن بگوید. گویی سخنانش از کام امیرالمومنین علی علیهالسلام بیرون میآمد.»
سوم
در مجلس عبیدالله، اسرای خانواده آلالله حضور داشتند و سرهای شهدای کربلا را هم به مجلس آوردند. ناگهان خانم رباب چشمش به سر مطهر همسر افتاد. بیاختیار سر را به دامان گرفت و گفت: «آه حسین! یادم نمیرود دشمنانت چگونه قصد جان تو را کردند. پیکر پاکت را به خاک کربلا انداختند. آنکس که نور بود و از او روشنی میگرفتند، در کربلا کشته شد و بیغسل و کفن، بر زمین ماند. خداوند هیچگاه سرزمین کربلا را سیراب نکند.» قرار بود مجلس عبیدالله، جشن پیروزی باشد. با سخنان خانم رباب و نوحهسرایی او، ضربه سنگینِ عاطفی به مجلس وارد شد و غم و ماتم همهجا را فراگرفت.
سه برش از تاریخ اسلام را برای یادآوری مخاطبان محترم مجله آوردیم که مناسب احوال این روزها و شبهای داغداران عزای حسین بن علی علیهالسلام است. دختر پیامبر بهدلیل طهارت وجود، مادرِ پدر میشود و سرسلسله عصمت و طهارت. حضرت زینب بهجهت صولت و شوکت، حامی وارث امام حسین میشود و به ثمر رساندن خون شهدای کربلا را به او میسپارند. و زنی به جهت صفای باطن و ذوب شدن در وجود نورانی همسر، میشود مظهر عشق و وفاداری و سمبل حس و عاطفه.
چهارم
خداوند توان عظیمی در وجود ظریف زن قرار داده که میتواند بار هستی را به دوش بکشد. اما درک ما از این وجود چه بوده؟ چقدر این جنسیت را دور نگه داشتیم از متن حوادث، آنهم با توجیهات ناقص و غلط. امام خمینی، بنیانگذار حکومت اسلامی، از هر فرصتی استفاده میکردند برای تاکید بر حضور زن در جامعه و نقش زن در خانواده که فرمود: «از دامن زن، مرد به معراج میرود.» معراج و تکامل، مسیر پر مخاطرهای است و خداوند میپسندد که مردان برای این سفر، همسفری شایسته و نعمالعون علی طاعتالله داشته باشند. در سالهای بعد از رحلت خمینی بزرگ، هر زمانی، مجالی دست داد رهبر معظم انقلاب، زنان را مورد تخاطب قرار دادند و نقش و جایگاه مهمشان را تبیین کردند. نگاه عزتمندانه ایشان را در مجموعه سخنرانیهای سالهای مختلف، خطاب به جوانانی که تازه ازدواج کردند، بخوانید. ببینید چه حق سنگینی را در حفظ کرامت زن، بر گردن مرد مینهند. یا در جایی میگویند: «زن در حاشیه تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.» میان سیاستمردان ایران، رهبر انقلاب در گفتار و عمل، به این نگرش معتقد است. چنین اعزاز و اکرامی را کمتر در بقیه ارکان نظام میبینیم.
مشکلات امروز در حوزه زنان، ناشی از همین جدینگرفتنها و ندیدنهاست. متاسفانه در نظام تربیتی و تفکر سنتی ایرانی، هر نوع مسئولیتی در چهارچوب خانه و امورات فرزندان، متوجه مادر است. خب حالا که این وظایف را بهعهده زن گذاشتید، حداقل نیازهای او را رصد کنید و درباره زن و خانواده، بهروز باشید. اتفاقهای تلخ سال گذشته، نیشتری بود بر دُمل بیاعتنایی به خواستههای زنان و فراموشی عمیق این موجود فداکار. به بهانه اغتشاش، بزرگان دولتی و حکومتی لب به سخن گشودند در تحلیل بحران، دیدیم چقدر زنها را نمیشناسند و چه انتظار نابهجایی داشتیم از درک مساله پوشش. فکر میکردند همین که همهجا را پرکنند از شعار «حجاب، مصونیت است، نه محدودیت» کافی است. این شعارِ 20سال قبل است که تا امروز باید حداقل 3-4بار صورت جدید به خود میگرفت. دختر محجبه، باید در خانواده و جمع فامیلی و مدرسه و دانشگاه، علیامخدره محسوب میشد و احترام خاص دریافت میکرد، اما این کار را نکردند. درمقابل دختران بیحجاب و بدون پوشش، پرنسس و شازدهخانوم خطاب شدند. خب معلوم است زن که خداوند او را جلوهگر و فریبا خلق کرده، بهسمت زیبایی گرایش پیدا میکند، مگر... مگر اینکه صد رمان و داستان مینوشتیم، صد فیلم سینمایی و انیمیشن میساختیم، امتیاز ویژه برای دختر محجبه در نظر میگرفتیم. از آنطرف، برای خانمی که گرایش به تبرّج در جامعه دارد، برنامهریزی دقیق میکردیم و او را با قول لیّن، از همان مسیری که رفته، بازمیگرداندیم.
رفتارهای دوگانه دولتی و حکومتی در مقاطع مختلف در ساحت جامعه، دیالوگهای عجیب در نگارش و تشریح لایحه حمایت از فرهنگ حجاب و عفاف در ساحت تقنین و احکام قضایی با ظاهری عصبی در ساحت جرمانگاری، نوید حل مساله پوشش را نمیدهد.
دین ما توصیه به محبت دارد و پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم برای مکارم اخلاق مبعوث شد. مامور محترمی که در خیابان به خانمها تذکر میدهد، نماینده محترمی که باید در مجلس لایحه حجاب را تصویب کند و قاضی که قرار است متخلف را تنبیه کند، یادش باشد این زن، موجود حاشیهای و قابلحذف نیست. این زن، کانون است که میتواند مرد و فرزندان را تا معراج همراهی کند.