مادر، پدر، چرا فرزندتان را می‌کشید؟

نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2023.74957

چکیده تصویری

مادر، پدر، چرا فرزندتان را می‌کشید؟

موضوعات


اجتماعی

 

روایتی از گروه جهادی حامی هدیه‌های خدا

مادر، پدر، چرا فرزندتان را می‌کشید؟

 

از دست دادن فرزند، برای هر مادری، سخت و غیرقابل‌تحمل است، حتی اگر بچه به‌دنیا نیامده باشد. شکل گرفتن یک موجود زنده در وجود زن، بزرگ شدن و رشد او، نه‌تنها برای آن موجود، بلکه برای مادر هم سرشار از تحول است؛ از تغییرات هورمونی تا تحولی که در روح و روان زن رخ می‌دهد.

خبرها و گزارش‌های زیادی شنیده‌اید درباره گروه‌های جهادی که مسجد و مدرسه می‌سازند، اما می‌خواهیم گروه جهادی را به شما معرفی کنیم که حامی بچه‌هایی است که هیچ‌کس صدای آنها را نمی‌شنود، حامی هدیه‌های خداوند که هنوز به‌دنیا نیامدند. گروه جهادی حسنا دو مسئولیت مهم را به‌عهده گرفته؛ کمک به افزایش جمعیت و تسهیل در امر فرزندآوری.

 

«گروه جهادی حسنا» در راستای حمایت از فرزندآوری و باهدف جلوگیری از سقط جنین، از شهریور 1399 فعالیتش را آغاز کرد. این مجموعه تا امروز توانسته جان حدود صد جنین را از مرگ نجات بدهد و از ۵۰ مادر حمایت می‌کند تا نوزادشان را به‌دنیا بیاورند. جالب است بدانید این گروه بسیار فعال است و هر روز به این آمار اضافه می‌شود.

«مریم قاضی سعیدی» مسئول این گروه جهادی است که درباره شیوه آشنایی گروه حسنا با مادرانی که تصمیم به سقط فرزند دارند، زمینه و گستره فعالیت‌های این گروه حرف‌های جالبی دارد که در ادامه می‌خوانید.

به‌دنیا آمدن فرزند همان‌طور که به زندگی مادر و پدر، خون تازه تزریق می‌کند، برای آنها مشغله و نگرانی هم دارد؛ از تامین پوشک و شیرخشک در روزهای اول پس از تولد، تا بیماری‌ و مراقبت‌های تغذیه‌ای و هزینه‌های نگهداری کودک و روند تقویت جسمی و روحی مادر، مدیریت و کنترل شرایط محیطی برای فضای تربیتی سالم، مواردی است که برای پدر و مادر اهمیت‌ دارد. اما این روزها، در شرایطی زندگی می‌کنیم که اخبار تلخی از سقط جنین می‌شنویم.

 

چرا یک مادر، فرزندش را نمی‌خواهد؟

از نظر علمی دلایل مختلفی وجود دارد. هریک از علوم اقتصاد، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، پزشکی و... از منظر شناخت انسان برای این مساله توضیح و تفسیر دارد. آمار جهانی نشان می‌دهد افراد زیادی برای از بین بردن قانونی، یا غیرقانونی جنین در ماه‌های مختلف بارداری تلاش می‌کنند. البته ما مسلمانیم و نمی‌توانیم به احکام دینی بی‌تفاوت باشیم. از نظر اسلام، سقط عمدی جنین، حرام است.

با مراکز بهداشت در نقاط مختلف ایران، ارتباط داریم. ماماها، پزشک‌ها و مراکز سونوگرافی‌هایی که به‌صورت خصوصی مطب دارند، مواردی از درخواست سقط جنین را به ما معرفی می‌کنند. کار ما از تماس تلفنی با افراد شروع می‌شود. بنای مشاور ما بر انصراف از تصمیم است، اما مهم‌تر از انصراف، این است که دلایل زمینه‌ساز این تصمیم را بدانیم. ریشه‌یابی این‌که «چه چیزی موجب شده یک مادر، بچه‌ای را که جزیی از وجودش هست، از بین ببرد؟» پاسخ به این سوال، برای ما مهم‌ترین بخش کار است. چون بعد از تشکیل پرونده و تکمیل اطلاعات اولیه درباره مسایل مالی، معیشتی، فرهنگی و اجتماعی، کار ما آغاز می‌شود.

 

مهم‌ترین دلیل زمینه‌ساز سقط چیست؟

دلایل عمده، مشکلات عاطفی است، روابط بین همسران، دیدگاه‌ جامعه و اطرافیان درباره فرزندآوری. بیشتر دلایل در این دایره جمع می‌شود که شخص از نظر روانی نمی‌تواند خود را در مواجهه با فرزند جدید ببیند، حتی اگر از نظر مادی، تامین باشد. مثلا اطرافیان، او را برای فرزند زیاد مذمت می‌کنن. جالب اینجاست که بیشتر، بهانه‌های اقتصادی مطرح می‌کنند. ابتدای مکالمه به مشاور می‌گوید: «نان شب ندارم بخورم، بچه می‌خواهم چه کار؟» بعد از واکاوی صحبت‌ها، متوجه می‌شویم چون مادر پشتیبان عاطفی و روانی ندارد، تا امروز با حجم زیادی از مشکلات مواجه بوده و از این به بعد هم با ورود فرزند جدید، قرار است این موضوعات چند برابر شود. این مادر، ورود یک فرزند جدید را به زندگی، اتفاق مثبتی نمی‌داند، چون خودش تا حالا پشتیبان نداشته. این، اولین حسی است که در مادر به وجود می‌آید و با خود به این نتیجه می‌رسد که اگر بچه جدید نباشد، وضعیت من بهتر است.

80 درصد مواردی که تا امروز با آنها مواجه بودیم، همین دلایل را مطرح کردند. تاکید می‌کنم که بهانه‌ همه در ابتدا اقتصادی است. «به نان شبم محتاجم، نان‌خور اضافه نمی‌خواهم.»، «همسرم شغل ندارد و بی‌کار است و پول ندارم.»، «همسرم معتاد است، هرچه درآمد داریم دود می‌شود و چیزی برای بچه نمی‌ماند.»، «بیماری خودم، همسر، یا فرزند اذیتم می‌کند.» از معروف‌ترین جمله‌هایی است که ما در مشاوره اول به‌عنوان دلیل سقط جنین، می‌شنویم.

بعد از جست‌وجو و اطمینان از صحت اوضاع، بار مالی را تقبل می‌کنیم. اگر مشکل ارزاق خانه را دارد، اگر همسرش دنبال کار می‌گردد، اگر بیماری، یا هر مانعی برای برطرف شدن دغدغه اقتصادی دارند، برای کمک و کم کردن این فشار به آنها اعلام آمادگی می‌کنیم. اینجا مرحله‌ای است که مددجو فکرش آزاد می‌شود و تازه حرف ما را می‌شنود. وقتی حس می‌کند که «پشتیبان معتمدی» پیدا شد، مانع اول برداشته می‌شود. خیّرین، دست قدرت خداوند هستند. حالا این خیّر می‌تواند مادر انسان باشد، یا شخص غریبه‌ای. اما اول خود انسان باید این اجازه را بدهد که کسی به او کمک کند.

 

آغاز مراحل اصلی کار

 

تلاش می‌کنیم طی ۹ ماه بارداریِ مادر، زندگی‌اش را سر و سامان ‌بدهیم. البته از ابتدا با خانواده اتمام‌حجت می‌کنیم که به‌خاطر این نوزاد و همتی که شما داشتید برای احترام به حلال خداوند، نقش یک شارژ شگفت‌انگیز  را به‌طور موقت در زندگی‌ات بازی می‌کنیم.

مثلا در یک خانواده که فرزند دومش از ناحیه پا مشکل داشت، آقا دستش قطع شده بود؛ خانم گفت من گل‌سازی بلدم. برایش مقدمات دریافت یک وام را فراهم کردیم. با گل‌سازی و فروش محصولات، متوجه شد از پس اجاره خانه و ادامه زندگی برمی‌آید. به ما گفت: «من این بچه را نگه می‌دارم.» اما هنوز همسرش با ما همراه نبود و برای نگه‌داشتن فرزند مقاومت می‌کرد. این خانواده، مدام درگیر تنش و دعوا بود. مشاور ما تشخیص داد دلیل این تشنج‌ها در خانه، بی‌کاری آقاست. برایش شرایط تحصیل را فراهم کردیم. برای آغاز فعالیت، دست مصنوعی می‌خواست. می‌دانستیم خودش یک دست مصنوعی قدیمی دارد که با تعمیر، کار می‌کند. این خانواده آرام شد. او را برای کار به چند جا معرفی کردیم. مرد خانه مشغول شد و اعتماد به نفسش برگشت. بعد از این دوندگی‌ها، پدر در ماه هفتم رضایت داد بچه را نگه‌دارند. خدا را شاکرم که امروز می‌بینم این خانواده دیگر نیازی به حمایت ما ندارند.

یکی از کارهایی که در گروه جهادی حسنا انجام می‌دهیم، پشتیبانی ارزاق خانواده برای تقویت جسم آنهاست. خانواده در مدتی که تحت‌حمایت مجموعه ما هستند، از مواد اولیه مورد نیاز برای رشد و بالا رفتن ایمنی بدن استفاده می‌کنند. عسل خوب، شیره انگور باکیفیت، برنج ایرانی و روغن حیوانی برای خانواده‌های تحت‌حمایت حسنا تهیه می‌کنیم. وقتی تغذیه سالم باشد، بیماری کم می‌شود. اعصاب همه آرام است و برای ادامه زندگی، فکر آزاد می‌شود. در این شرایط، مغز تصمیم‌های بهتری می‌گیرد. به تجربه ثابت شده با همین کارهای ساده، نیمی از مسایل تشنج‌زا در خانواده‌ها حل شده است.

 

طرح‌ها و برنامه‌های فرهنگی هم داریم

 

وقتی خانواده‌ها به ما اعتماد کردند و توانستیم آرامش نسبی فراهم کنیم، نیاز اساسی معلوم می‌شود؛ نیاز عاطفی! با توجه به سطح خانواده، کارهای مختلفی انجام می‌دهیم. مثلا طرح «ختم قرآن» داریم. به هر میزانی که ختم قرآن کنند، هدیه نقدی می‌گیرند. «حفظ یک صفحه خطبه غدیر» یا «حفظ خطبه فدک» مسابقه‌هایی است که جایزه نقدی دارد. در حسنا به‌هیچ عنوان دیگری کمک نقدی نمی‌کنیم. وام می‌دهیم، اما کمک بلاعوض نداریم.

مسابقه کتاب‌خوانی هم داریم. مثلا درباره نماز خواندن و کیفیت آن کار می‌کنیم؛ برای یکی روی اصل نماز خواندن، برای دیگری نوع تلفظ صحیح سوره‌ها و ارکان نماز و برای بعدی، روی اول وقت خواندن نماز متمرکز می‌شویم. هدیه خاصی می‌دهیم به خانواده‌ای که اسم اهل‌بیت را روی بچه بگذارند. این طرح بانی دارد؛ هدایایی می‌دهد که کم نیست. در مناسبت‌های ملی و مذهبی مختلف هم مسابقه مناسبتی داریم. وسایل تزیین به خانواده‌ها می‌دهیم و می‌گوییم در مسابقه تزیین خانه شرکت کنند و با ارسال عکس، شانس برنده شدن خود را امتحان کنند.

 

محدوده جغرافیایی فعالیت‌های گروه حسنا

ابتدا تمرکز گروه حسنا روی تهران بود. اما ارایه خدمات را به کرمانشاه، خراسان جنوبی و قم گسترش دادیم. در بعضی از شهرها افراد مرتبط با ما که بیشتر پیگیر این فعالیت هستند، خودشان متولی شدند و کار کردند. البته مسئولیت ما فقط کار کردن با مادران بارداری نیست که فرزندشان را نمی‌خواهند. مادران بارداری که نیاز مالی یا مشکل سوءتغذیه‌ دارند، یا منتظر فرزند چندم هستند و... اینها هم تحت‌حمایت ما قرار می‌گیرند. 

مثلا موردی داشتیم که همسرش در دوران بارداری کرونا گرفت و فوت کرد. خانواده و اطرافیان، او را در شرایطی قرار دادند که بچه را سقط کند، ولی ما ورود کردیم و شرایط را در دست گرفتیم. خانم می‌گفت من قصد این کار را ندارم، اما اطرافیان اصرار دارند. مشاور را وارد صحنه شد و گفت: «ما حامیان مادران باردار هستیم.» در تمام دوران بارداری از او حمایت روحی و جسمی می‌کنیم.

 

پر چالش‌ترین گروه تحت‌حمایت!

گروهی از افراد تحت‌حمایت حسنا هستند که در دوران عقد، باردار شده‌اند. مقاومت طرفین درگیر این موضوع برای از بین نبردن جنین، بسیار بالاست؛ عروس و داماد و بعد هم خانواده‌ها! هر سه برای انصراف از این تصمیم، خیلی مقاومت می‌کنند. از راضی کردن عروس و داماد و در مرحله بعدی مادر و پدر عروس، کار را شروع می‌کنیم. موردی به ما معرفی شد که در ابتدای دوران بارداری بود. گروه حسنا شرایط زندگی عروس و داماد را فراهم کرد و حتی جهیزیه هم تهیه شد و زوج به خانه‌شان رفتند. مادر و پدرشان اصلا متوجه نشدند ماجرا چیست.

در این گروه، پشتیبانی مالی، متفاوت است. چون این خانواده‌ها نیاز مالی ندارند، اما آن‌قدر هم متمول نیستند که آمادگی تهیه وسایل خانه و به‌خصوص مسکن را در مدت کوتاهی داشته باشند و برنامه داشتند که بعد از دوران عقد، آرام‌آرام این وسایل تهیه شود. به‌دلیل بارداری، تمام برنامه‌ها به‌هم خورده و باید سریع‌تر این خانم و آقا به خانه خودشان بروند. یا مثلا آقا در دوران عقد، هنوز کار ثابت ندارد و برای درآمد ماهانه، مشکل جدی دارند. البته یکی از مشکلاتی که ما در مسیر کمک به این افراد داریم، گرفتن وام ازدواج است، خیلی از این افراد ضامن ندارند!

 

موارد موفق دیگر

موردی داشتیم که بسیار ثروتمند بود و می‌گفت مشکل مالی نداریم. به‌دلیل اختلاف بین خانم و آقا شرایط تا جایی پیش رفته بود که حتی دادگاه طلاق هم تشکیل شده بود. به‌صورت جهادی وارد زندگی این دو نفر شدیم، توانستیم نظرشان را درباره تصمیم به سقط جنین عوض کنیم و به مسیر زندگی برگردانیم. همین کار مقدمه‌ای شد برای بهبود تعامل این دو نسبت به هم و بعد از جلسه‌های مشاوره و روان‌شناسی، مدتی قبل بچه به دنیا آمد و خانواده حال خوبی دارند.

مورد دیگری داشتیم که خانم به این دلیل زیر بار تصمیم سقط رفته بود که همسرش شغلی داشت که زمان کمی را کنار خانواده صرف می‌کرد و سنگینی بار امور خانه و مدیریت بچه‌ها روی دوش خانم بود. ما با سوپرمارکت محله صحبت کردیم که چند روز یک‌بار مایحتاج را به منزل‌شان ببرد و نکته‌ای که از نظر روانی او را اذیت می‌کرد و عدم حمایت فیزیکی مرد خانه بود، تامین کردیم.

 

در همه موارد موفق نشدیم

متاسفانه از وقتی فعالیت‌مان را شروع کردیم، سه مورد داشتیم که در تلاش برای حفظ بچه ناکام ماندیم. اتفاق ناخوشایندی برای فرزند قبلی افتاده بود و مادر از نظر روانی خیلی به‌هم ریخته بود. دست بچه داخل چرخ گوشت رفته بود و قطع شده بود. خانم باردار می‌گفت دست بچه من را برگردانید تا من این دوقلو را نگه دارم. آخر هم راضی نشد و فرزندان خود را از بین برد.

یکی از دردهای ما، مواجهه با مشکلات اجتماعی افراد و درمان آن است. بعد از بررسی مواردی که تاکنون مواجه شدیم، متاسفانه متوجه راه‌های ساده‌ای شدیم که در دسترس اقشار مختلف جامعه است. اگر با فرهنگ‌سازی نتوانستیم از مشکلات پزشکی و روان‌شناسی کاری کنیم، باید هرچه زودتر برای جلوگیری از بالا رفتن آمار سقط جنین قدم برداریم.

عدم دانش کافی درباره روش استفاده از داروها و عوارض آنها، عوارض جراحی‌های سرپایی و... بحث مفصلی است. درد دل‌هایی که فقط با مسئولان امر و افراد مطلع باید مطرح کرد. خیلی از خانم‌ها برای سقط جنین، به‌شکل نادرست از داروها استفاده کردند که درنتیجه جنین و خودشان تلف شدند. افرادی در این مسیر، با روش ناصحیح و به‌دلیل عدم آگاهی، اقدام کردند و فرزند ناقصی را به دنیا آوردند و هزار درد دیگر که گفتن آنها آدم را خراب می‌کند.