نوع مقاله : ادب و هنر

10.22081/mow.2023.74976

چکیده تصویری

فرزندی که به این دنیا دعوت شده، نباید سقط شود

موضوعات

 اجتماعی

سینمای ایران و مساله سقط جنین

فرزندی که به این دنیا دعوت شده، نباید سقط شود

 

موضوع سقط جنین، از مساله‌های جنجال‌برانگیزی است که فیلم‌سازان بزرگ ایرانی را به تفکر و واکنش درباره این موضوع وادار کرده است. در ادامه به بعضی از این فیلم‌ها و خلاصه داستان‌‌ها اشاره می‌کنیم. در این فیلم‌ها گاهی مادران به بهانه‌های سطحی، فرزندشان را از بین می‌برند و گاهی با چنگ و دندان، فرزند را نگه می‌دارند و به دنیا می‌آورند و در این مسیر، حتی با پدر بچه هم درمی‌افتند. البته در سینمای ایران و در واقعیت جامعه ایرانی، مادران دسته دوم تعداد بیشتری هستند، حیف که گمنام هستند و نام آنها در هیچ مرکز آماری ثبت نمی‌شود.

 

یک‌بار برای همیشه - 1370

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سیروس الوند است.

این فیلم، داستان زندگی محمود و همسرش را روایت می‌کند. محمود، نقاش ساختمان است و تصمیم دارد برای کار به ژاپن برود. محمود همسرش را به محضر می‌برد تا او را طلاق بدهد، ولی محضردار گواهی عدم حاملگی زن می‌خواهد و آنها به آزمایشگاه می‌روند. جواب آزمایش زهرا، مثبت است و زن و شوهر جوان، چاره را در سقط جنین می‌بینند، اما هزینه سنگین سقط جنین باعث می‌شود آنها به پیرزن قابله‌ای مراجعه کنند که در انبار مخروبه‌ای خارج از شهر سکونت دارد. وقتی زهرا با اکراه و دلهره به اتاق پیرزن قابله پا می‌گذارد، محمود با مردی روبه‌رو می‌شود که همسرش پس از سقط جنین، فوت کرده و برای دعوا به آنجا آمده. محمود و زهرا پس از درگیری با پیرزن و دستیارانش به خانه برمی‌گردند و از تصمیم خود منصرف می‌شوند. دو سال از این ماجرا می‌گذرد. محمود خانه را رنگ می‌زند و زهرا برایش چای می‌آورد. پسر کوچک‌شان در یکی از اتاق‌ها بازی می‌کند.

 

شوکران - ۱۳۷۷

فیلمی به کارگردانی بهروز افخمی، نویسندگی افخمی و مینو فرشچی و تهیه‌کنندگی سید ضیاء هاشمی است.

مهندس محمود بصیرت از زنجان به تهران می‌آید برای ملاقات دوستش و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی آشنا می‌شود. مرد که زندگی خانوادگی آرامی را کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد، به سیما علاقه‌مند می‌شود و با او ازدواج موقت می‌کند. کم‌کم محمود دچار عذاب وجدان می‌شود و درصدد اتمام رابطه با سیما برمی‌آید؛ در‌حالی‌که سیما به محمود علاقه‌مند شده. اما محمود در ترک سیما مصمم است. وقتی سیما به خانه می‌آید تا با او شام بخورد، با دسته‌گلی از محمود کنار سکه‌های مهریه مواجه می‌شود. سیما در پارکینگ بیمارستان خبر بارداری‌اش را به محمود می‌دهد. محمود می‌گوید این بچه باید سقط شود، ولی سیما می‌خواهد بچه را به دنیا بیاورد و از محمود فقط شناسنامه می‌خواهد. محمود با خشم محل را ترک می‌کند. محمود در راه بازگشت، متوجه تصادف خودرویی در جاده می‌شود که سیما در آن کشته شده.

 

تکیه بر باد - ۱۳۷۸

فیلمی به کارگردانی داریوش فرهنگ، نویسندگی فریدون فرهودی و تهیه‌کنندگی عبدالله علی‌خانی، حسین فرح‌بخش و رضا بانکی است.

سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن شغل مناسب به تهران می‌آید و به لیلا نامزدش قول می‌دهد وقتی کارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر برگردد. سینا در کارخانه مرد پول‌داری به نام فرجامی کار می‌کند و به‌خاطر صداقت و پشتکارش مورد توجه قرار می‌گیرد. مرجان، دختر فرجامی که از وجود نامزد سینا بی‌خبر است، به‌تدریج شیفته سینا می‌شود. سینا در نامه‌هایی که برای لیلا می‌فرستد، از کار خود اظهار رضایت می‌کند، ولی تاریخ بازگشت را اعلام نمی‌کند. لیلا ناگهانی به تهران می‌آید و سینا که موضوع نامزدش را به کسی نگفته، او را به یک مسافرخانه می‌برد. لیلا به سینا می‌گوید که سه ماهه باردار است و باید هرچه زودتر با او ازدواج کند. سینا، لیلا را به یک مرکز غیرقانونی سقط جنین می‌برد، ولی ماموران از راه می‌رسند و سینا و لیلا فرار می‌کنند. سینا که دلباخته مرجان است، با او و خانواده‌اش به شمال می‌رود ولی به لیلا می‌گوید برای انجام کاری به شمال رفته، لیلا او را تعقیب می‌کند و دروغ سینا فاش می‌شود. لیلا و سینا در یک قایق مشاجره لفظی می‌کنند و لیلا در آب می‌افتد. سینا خودش را به آب می‌اندازد، ولی او را پیدا نمی‌کند.

 

من، ترانه ۱۵ سال دارم - ۱۳۸۰

فیلمی از رسول صدرعاملی که برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه (کامبوزیا پرتوی) از بیستمین جشنواره فیلم فجر شد. صدرعاملی برای این فیلم، برنده جایزه ویژه هیات داوران و نامزد جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو شد.

ترانه دختر نوجوانی است که مادرش را در کودکی از دست داده، پدرش در زندان است و با مادربزرگش زندگی می‌کند. پسر پول‌داری به نام امیرحسین به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد و بعد از اصرار زیاد، قبول می‌کند و ازدواج سر می‌گیرد. بعد از مدت کوتاهی پسر ترانه را رها می‌کند و به خارج از کشور می‌رود. ترانه متوجه می‌شود که باردار‌ است و چون فقط بین آنها صیغه‌ای قرائت شده و اسم ترانه در شناسنامه پسر نیست، نمی‌تواند ثابت کند بچه‌، فرزند امیرحسین است. مادر امیرحسین اصرار دارد که ترانه فرزندش را سقط کند. همه به او تهمت می‌زنند، ولی ترانه فرزندش را نگه می‌دارد و به‌دنیا می‌آورد و برای اعاده‌ حیثیت از خود و فرزندش تلاش می‌کند.

 

تقاطع - ۱۳۸۴

فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داوودی، نویسندگی فرید مصطفوی و ابوالحسن داوودی و تهیه‌کنندگی ناصر شفق و سعید حاجی‌میری است.

دکتر مینو رحمانی متخصص زنان و زایمان، شوهرش مرده‌ و قصد دارد با داریوش ازدواج کند و فقط، نگران امیر است. امیر بیشتر وقتش را با پدرام، دوست دانشگاهی‌اش می‌گذراند. پدرام مرفه است، شبی همراه امیر برای خوشگذرانی و شب‌نشینی از خانه خارج می‌شوند، اما در مسیر به‌دلیل سرعت غیرمجاز پدرام، اتومبیل دیگری دچار حادثه شده و منجر به مرگ دو نفر به نام بهناز و مهسا می‌شود. پدرام و امیر فرار می‌کنند. همسر حمید، او را ترک کرده و نمی‌تواند به‌تنهایی دختر نوجوانش را کنترل کند. شادی پس از مصرف مواد مخدر، خود را ازپنجره به بیرون پرتاب می‌کند. حمید در بیمارستان متوجه می‌شود که دخترش باردار است و تنها راهی که به ذهنش می‌رسد، سقط جنین است.

 

میم مثل مادر - ۱۳۸۵

اثر درخشانی از مرحوم رسول ملاقلی‌پور که بنا به تشخیص کمیته‌ای در بنیاد سینمایی فارابی به‌عنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره جوایز اسکار در سال ۲۰۰۷ انتخاب شد.

سپیده در زمان جنگ ایران و عراق، از پرستاران شهر سردشت بوده و در بمب‌باران شیمیایی سردشت، دچار عوارض گازهای شیمیایی شد. سال‌ها بعد سهیل و سپیده در انتظار تولد فرزند خود هستند. پس از سونوگرافی، پزشکان می‌گویند فرزند سپیده دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت، ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. سهیل اصرار دارد فرزندشان را سقط کنند، اما سپیده مخالفت می‌کند و سهیل، سپیده را طلاق می‌دهد. سال‌ها بعد، پزشک به سپیده می‌گوید وضعیت سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تاثیری نگذاشته است.

 

دعوت - ۱۳۸۷

فیلمی به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و نویسندگی مشترک او و چیستا یثربی است. دعوت، فیلمی چند داستانی و پرستاره است.

چند خانواده متفاوت با بحرانی مشابه روبه‌رو می‌شوند و هریک بنا به نگاه خاص خود واکنش‌هایی بروز می‌دهند. فیلم درباره مساله سقط جنین است. پیام فیلم این است: «جنینی که به این دنیا دعوت شده، نباید سقط شود» حتی اگر مادر آینده یک زن شصت ساله، یک زن بی‌شوهر (با ازدواج موقت)، یک زن بازیگر که کارش را بیش از فرزند دوست دارد، زنی آواره در شهر با یک شوهر چاه بازکن، یا زنی بریده از شوهر باشد.

حاتمی‌کیا در لایه‌های پنهانی این فیلم، مخاطب را مرز اخلاق و بی‌اخلاقی و در معرض یک انتخاب قرار می‌دهد.

 

سوپر استار - ۱۳۸۷

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی تهمینه میلانی است.

کوروش زند یک سوپراستار جوان سینماست که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش‌گذران و غرق در فساد تبدیل کرده‌. سر صحنه فیلم‌برداری یکی از فیلم‌ها، دختر نوجوانی سعی می‌کند خودش را به او نزدیک کند. کوروش، دخترک را به خانه‌اش می‌برد. رها عظیمی ادعا می‌کند که دختر کوروش از اولین زن زندگی اوست، اما کوروش انکار می‌کند و می‌گوید همان سال‌ها بچه را سقط کرده‌اند. رها می‌گوید مادرش برای رضایت کوروش، ادعای سقط‌جنین کرده، اما بچه‌ را نگه داشته‌. کوروش مدام با زنان دوروبرش درگیری دارد و مادرش هم او را بابت این نوع زندگی ملامت می‌کند.

 

سعادت‌آباد - ۱۳۸۹

فیلمی به کارگردانی مازیار میری، نویسندگی امیر عربی و تهیه‌کنندگی همایون اسعدیان است.

یاسی در زندگی مشترک با محسن، دچار تردید شده، اما تصمیم می‌گیرد برایش جشن تولد بگیرد و خاطره‌هایی را یادآوری کند. او برای بهتر برگزار کردن مهمانی، همه‌چیز را از قبل پیش‌بینی می‌کند، اما شرایط به خواسته او پیش نمی‌رود، چون یکی از مهمان‌ها باردار بوده و این موضوع را از شوهرش پنهان کرده تا مساله مهاجرت و تحصیلش در آلمان، تحت تاثیر قرار نگیرد. ناگهان شوهر متوجه می‌شود که همسرش بدون اطلاع او فرزندش را سقط کرده و دعوا می‌شود.

 

من مادر هستم - ۱۳۸۹

فیلمی در ژانر درام جنایی به کارگردانی فریدون جیرانی، تهیه‌کنندگی سید غلام‌رضا موسوی و نویسندگی لیلا لاریجانی و رحمان سیفی‌آزاد است.

فیلم درباره زندگی دو خانواده مرفه و در حال فروپاشی است. در این میان حوادثی برای آوا، دختر یکی از خانواده‌ها که نوزده سال دارد، رخ می‌دهد و سبب برملا شدن بسیاری از رازهای زندگی آدم‌های قصه می‌شود. آوا توسط دوست خانوادگی خود به نام سعید مورد تجاوز قرار می‌گیرد و سعید را به قتل می‌رساند. ناگهان ناهید مادر آوا، قتل را به‌عهده می‌گیرد، اما درنهایت آوا اعتراف به بارداری و همچنین قتل سعید می‌کند.

 

زندگی خصوصی - ۱۳۹۰

فیلمی به کارگردانی محمدحسین فرح‌بخش، نویسندگی اصغر نعیمی و تهیه‌کنندگی عبدالله علی‌خانی است. «زندگی خصوصی» پس از ۶ روز اکران، توقیف شد.

 فیلم، داستان فردی به نام ابراهیم است که در ابتدا تندرو بوده و پس از اخراج از مقام‌های دولتی، شیوه زندگی او کاملا عوض شده است. در یک مهمانی، با زن جوانی به نام پریسا زندی آشنا می‌شود که برای دادن مطلب به دفتر روزنامه می‌رود. داستان‌ها قابل چاپ نیست، اما آشنایی ادامه می‌یابد. کیانی به منزل پریسا می‌رود و ازدواج موقت می‌کنند، اما بعد در‌حالی‌که پریسا همچنان خواهان ادامه رابطه است، ابراهیم به‌بهانه کار و خانواده، مخالفت می‌کند و تماس‌های بعدی پریسا را بی‌جواب می‌گذارد، یا با تندی برخورد می‌کند. اما پریسا دست‌بردار نیست. به کیانی می‌گوید باردار است و او باید مسئولیت بچه را بپذیرد. اما کیانی، پریسا را می‌کشد.

 

دربند - ۱۳۹۱

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پرویز شهبازی است.

نازنین، دانشجوی شهرستانی ترم یک مجبور است در تهران دنبال خانه بگردد. مجبور می‌شود با دختری به نام سحر هم‌خانه شود. سحر در یک فروشگاه کار می‌کند، اما این هم‌نشینی اتفاق‌های بدی را برای او رقم می‌زند. سحر با بهرنگ دوست است و از زارعی که به او بدهکار است، باردار شده.

 به‌شکل بسیار ساده و غیرقابل باوری سقط جنین می‌کند. او که همراه نازنین و سایر دوستانش بیرون رفته‌، در مدت کوتاهی محل را ترک می‌کند و بعد ما فقط خونی را می‌بینیم که از پای او جاری است.

 

هفت‌ماهگی - ۱۳۹۴

«هفت‌ماهگی» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی هاتف علی‌مردانی و تهیه‌کنندگی منصور لشکری قوچانی است.

داستان زنی به نام رعناست که در ماه هفتم بارداری، طی یک حادثه، دچار سقط جنین شده. رعنا قبل از این اتفاق، به شوهر خود شک کرده و این باعث مشکلاتی در زندگی آنها می‌شود. او با اصرار شوهرش، به خانه پدری در مرزن‌آباد می‌رود، اما در راه دچار حادثه می‌شود. بر اثر ریزش کوه ضربه‌ای به سرش وارد می‌شود و رعنا مرگ مغزی می‌شود. پزشک‌ها، پدر بچه بر سر دوراهی انتخاب جان مادر و سقط جنین، یا فرزند بدون‌مادر قرار می‌دهند.

 

به دنیا آمدن - ۱۳۹۴

فیلمی به کارگردانی محسن عبدالوهاب و تهیه‌کنندگی محمد احمدی است.

پری و فرهاد که یکی بازیگر تئاتر و دیگری کارگردان است، در میان‌سالگی برای ادامه زندگی دچار مشکل می‌شوند. داستان از جایی شروع می‌شود که پری باردار می‌شود، ولی فرهاد از داشتن بچه‌ دوم خوشحال نیست و اصرار بر سقط‌جنین دارد. در هفته‌های اول، پری او را همراهی می‌کند و حتی یک‌بار قرص می‌خورد و اقدام به سقط می‌کند، ولی بعدها سر دوراهی وجدان و خوشبختی، گیر می‌کند و تصمیم می‌گیرد فرزندش را نگه دارد. فرهاد به دلیل مضیقه مالی، نمی‌تواند مسئولیت فرزند بعدی را بپذیرد. پری تصمیم می‌گیرد به یزد برود تا دور از چشم فرهاد، فرزندش را به‌ دنیا بیاورد.

 

آب‌نبات‌چوبی - ۱۳۹۴

فیلمی به کارگردانی محمدحسین فرح‌بخش، نویسندگی علی اصغری و تهیه‌کنندگی عبدالله علی‌خانی است.

مارال قصد دارد با دوست‌پسرش مهرداد به خارج از کشور برود. خانواده مارال، تفکری سنتی دارند و برادرش مرتضی هم فردی خشن است. مارال از خانه فرار می‌کند. مرتضی به کمک داماد خانواده فرهاد برای پیدا کردن مارال، جست‌وجو می‌کنند. مارال همراه دوستش نگین است و با او به پارتی‌های شبانه می‌رود. یک‌دفعه مارال و نگین ناپدید می‌شوند. مرتضی مطلع می‌شود که مارال مرده، در همین زمان پیامکی به مرتضی ارسال می‌شود که گویا شخصی از مارال خبر دارد. او این پیام را به فرهاد نشان می‌دهد و تنهایی به محل قرار می‌رود. مرتضی می‌فهمد مرگ نگین صحنه‌سازی بوده. مارال با فرهاد پنهانی رابطه داشته و باردار شده و توسط او به قتل رسیده.

 

رگ خواب - ۱۳۹۵

فیلمی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حمید نعمت‌الله است که فیلم‌نامه آن را معصومه بیات نوشته.

لیلا حاتمی در این فیلم نقش زنی آسیب‌پذیر به‌نام مینا را بازی می‌کند که به‌تازگی از همسرش جدا شده و دنبال شغل و محل اسکانی می‌گردد. با کامران، مدیر رستوران آشنا می‌شود و او به مینا سرپناه می‌دهد. مینا تحت تاثیر حمایت‌ها و محبت‌های کامران، شیفته او می‌شود. کامران هم ظاهرا به مینا مشتاق و علاقه‌مند است، اما بعد از مدت کوتاهی کامران از اعتماد و علاقه مینا سوءاستفاده و او را رها می‌کند. مینا متوجه می‌شود که باردار است. سراغ کامران می‌رود و این خبر را به او می‌دهد، اما کامران او را به بیرون مغازه پرت می‌کند. مینا میان زباله‌ها، پلاستیکی برای محافظت از برف به سر می‌کشد و راه می‌افتد تا به اتوبان می‌رسد، ناگهان تصادف می‌کند و بچه سقط می‌شود.

 

بهشت گمشده - ۱۳۹۷

فیلمی به کارگردانی حمید سلیمیان و نویسندگی حمیدرضا سلیمی و حمید سلیمیان و تهیه‌کنندگی محمدصادق آذین است.

«بهشت گمشده» می‌خواهد با شعار «هنوز بهانه‌ای برای زندگی هست» مفاهیم ارزشمندی مثل روابط انسانی، اخلاق، معجزه و قدرت ایمان را به تصویر بکشد، اما به‌دلیل ضعف در فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی ناکام ‌ماند. «بهشت گمشده» به‌ظاهر فیلمی در ژانر کودک و نوجوان است، اما داستان زوجی به نام آیدا و عیسی است. آیدا نزدیکان خود را در زلزله از دست داده و دچار افسردگی شدید شده و می‌خواهد بچه دو ماهه خود را سقط کند. تمام فیلم تلاش عیسی برای بهبود افسردگی آیداست. بهترین راهکار عیسی که معلم ادبیات است، خواندن داستان شاگردانش برای آیداست. شخصیت نرگس و امید هم شخصیت‌هایی اضافی در فیلم هستند تا فیلم‌ساز با شعار بگوید که سقط جنین کار درستی نیست و موجب از‌هم پاشیدگی‌خانواده می‌شود.

 

دوزیست - ۱۳۹۸

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی برزو نیک‌نژاد و تهیه‌کنندگی سعید خانی است.

عطا در جنوب شهر، با پدرش زندگی می‌کند و دو نفر از دوستانش را هم به خانه راه داده‌، اما خدمتکاری که برای همسایه‌ کار می‌کند، دلبسته عطاست. این خدمتکار، دختری را به خانه عطا می‌آورد و ادعا می‌کند که دخترخاله‌اش است و از عطا می‌خواهد چند روز او را مخفیانه در خانه نگه دارد. شبی دختر رگ دستش را می‌زند و عطا از راه می‌رسد و می‌خواهد او را به بیمارستان ببرد، ولی دختر نمی‌رود، معلوم می‌شود که باردار است و برای سقط جنین از خانه پدری بیرون آمده است.