نوع مقاله : گفت‌وگو

10.22081/mow.2023.75093

چکیده تصویری

برخی از الگوهای اشتغال، زنانگی را از بین می‌برد

موضوعات

اجتماعی

گفت‌وگو با دکتر ابوالفضل اقبالی، پژوهش‌گر حوزه مطالعات زن و خانواده

برخی از الگوهای اشتغال، زنانگی را از بین می‌برد

آسیه سالم

زنان در ساختار خانواده و جامعه، نقش مهمی دارند. زن، هم یکی از ارکان اصلی خانواده است و هم باید در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مشارکت داشته باشد. نکته قابل‌تأمل این‌که یک خانم چه‌طور هم باید همسر و مادر خوبی در خانواده باشد و هم در اجتماع فعالیت کند؟ چگونه می‌توان الگوی سوم، «زن نه شرقی و نه غربی» بود؟ الگوی مشارکت اجتماعی زنان چگونه می‌تواند هم در راستای بهبود کیفیت حضور زن در خانه باشد و هم جامعه را از ظرفیت زن محروم نکند؟

دکتر «ابوالفضل اقبالی» پژوهش‌گر حوزه مطالعات زن و خانواده، همراه عده‌ای از نخبگان دانشگاهی و پژوهش‌گران، در اندیشکده‌ای فعالیت‌هایی انجام داده‌اند که می‌تواند برای حرکت در مسیر تحقق اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی در عرصه زنان، راهگشا باشد. دکتر اقبالی مدیر «اندیشکده زن و جامعه» (زوج) در این‌باره نکته‌های جالبی مطرح می‌کند.

 

  • ایده اندیشکده زن و جامعه چگونه و با چه هدفی شکل گرفت؟

دغدغه ایجاد اندیشکده را از سال1398 داشتیم و احساس می‌کردیم در فضای تصمیم‌سازی در حوزه زنان، جای یک حرکت نخبگانی و هم‌افزا خالی است. حکمرانی ما در مسایل زنان به نهاد یا مجموعه‌ای نیاز دارد که بتواند در حوزه‌های تصمیم‌سازی، راهبری و سیاست‌گذاری کمک بگیرد و روی آن حساب کند. چنین مجموعه‌ای باید از اجماع نخبگانی و ظرفیت کارشناسان این حوزه بهره گیرد. وقتی خلأ جدی را در این عرصه دیدیم، تصمیم گرفتیم این اندیشکده را تاسیس کنیم، ولی امکان و زمینه آن فراهم نشد، تا این‌که در سال1401 این اتفاق رخ داد. اندیشکده را تاسیس کردیم و با برخی کارشناسانی که در حوزه مطالعات جنسیت و خانواده و زن، فعالیت می‌کردند گروهی را تشکیل دادیم و حالا در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنیم. رویکرد ما بسط اندیشه «الگوی سوم» یا اندیشه «انقلاب اسلامی» در حکمرانی است. معتقدیم حاکمیت در حوزه زنان نیاز جدی دارد که با ادبیات انقلاب اسلامی و رهبران انقلاب در حوزه‌های عملیاتی بیشتر آشنا شود و آن را به‌صورت کاربردی در سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌هایش اعمال کند. این رویکرد را اتخاذ کردیم تا نگاه مغفول به زن در چهار دهه اخیر را که همان نگاه انقلاب اسلامی و الگوی سوم است، به تفصیل و با جزییات بیشتری در فضای حاکمیت و سیاست‌هایش پیگیری کنیم.

 

  • یعنی در چهار دهه گذشته این اتفاق رخ نداده و کسی این کارها را انجام نداده بود؟

جسته و گریخته کارهایی انجام شده! این‌طور نیست که بگوییم می‌خواستیم یک روند جدید را تاسیس کنیم، نه. حتما افراد، پژوهشکده‌ها و نهادهایی بوده‌اند که دغدغه‌شان، شبیه ما بوده اما امروز که کارنامه‌ها را بررسی می‌کنیم؛ به نظر می‌رسد خلأهای جدی‌ هم به‌لحاظ معرفتی و نظری و هم از نظر سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و راهبردی داشتیم.

 

  • فعالیت‌های شما در راستای کار نهادهای گذشته است؟

در حقیقت کار ما، در تکمیل کارهای قبلی است و تاسیس رویه جدید از صفر نیست. حتما از ذخایر، اندیشه‌ها و تولیدات آنها استفاده می‌کنیم و روند و دغدغه‌های قبلی را تکمیل می‌کنیم و بسط می‌دهیم. در بعضی موارد، نگاه‌ها و رویکردهای موجود را اصلاح و ویرایش می‌کنیم.

 

  • نتایج فعالیت اندیشکده، نمود بیرونی هم دارد؟

اندیشکده در فرآیند قانون‌گذاری، سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و فعالیت‌های دستگاه‌ها و نهادها ورود می‌کند. یعنی راهبری و تصمیم‌سازی انجام می‌دهد. مثلا در حوزه طلاق، ما به‌عنوان اندیشکده و پژوهشکده، چالش‌های موجود را می‌یابیم، بحث می‌کنیم و برای مساله طلاق، تدبیری به حاکمیت ارایه می‌کنیم. مثلا پیشنهادهای سیاستی، حقوقی و تقنینی و پیشنهادهایی از این دست ارایه می‌کنیم و می‌گوییم شما برای حل معضل طلاق باید این استراتژی‌ها و این راهبردها را اتخاذ کنید. همچنین در حوزه ازدواج، اشتغال زنان یا حقوق زنان خانه‌دار و موضوع‌های دیگر هم پیشنهادهایی داریم.

 

  • پس می‌توان گفت که این اندیشکده نوپاست؟

بله. اندیشکده «زن و جامعه» نوپاست، ولی روی سابقه و تجربه انباشته‌ای سوار است و از ذخیره‌های موجود هم استفاده می‌کند، اما به لحاظ هویت اندیشکده‌ای، یک مجموعه نوپا محسوب می‌شود.

 

  • چه کسانی عضو اندیشکده هستند؟

بیشتر اعضای اندیشکده، از اساتید دانشگاه و پژوهش‌گران فارغ‌التحصیل مقطع دکتری حوزه مطالعات زنان و جنسیت هستند که حدود 20 نفر از فعالان این حوزه در حال همکاری با اندیشکده هستند.

 

  • اتفاق‌هایی که سال گذشته در کشور ما در زمنیه حجاب رخ داد، چقدر بر فعالیت اندیشکده تاثیر گذاشت؟

تاثیر بسیاری داشت. اتفاقا شروع کار ما با مساله حجاب بود، چون حاکمیت در مواجهه‌ با اتفاق‌های اخیر، فاقد یک رویکرد سیاستی و راهبردی مشخص است و تشتت آرا میان حکمرانان و مسئولان در موضوع حجاب ایجاد شد که در حال گسترش است. به نظر می‌رسید باید ورود کنیم و بحث‌های کارشناسی‌شده و نظرهای مختلف را ارایه کنیم. اندیشکده به بهانه همین اتفاق‌ها، متولد شد و اولین فعالیت جدی خود را از موضوع حجاب آغاز کرد. سعی کردیم بحث‌های کارشناسی را در قالب اسناد سیاستی مختلف طراحی و آماده کنیم و در اختیار تصمیم‌گیران و نخبگان اجتماعی و مسئولان قرار دهیم.

 

  • به نظرتان برای این اتفاق، دیر نبود که بحران به‌وجود بیاید و یک‌سری افراد نظم اجتماعی را به‌هم بزنند و اتفاق‌های بدی پیش بیاید و تازه یادمان بیفتد حکمرانی یک‌سری خلأ در حوزه زنان دارد؟

واقعیت این است که برای هیچ کاری، هیچ زمانی دیر نیست. البته ترجیح این است؛ ما حرکت را قبل از این‌که جامعه به سمت بحران پیش برود، شروع می‌کردیم، اما موانعی وجود داشت که اجازه نمی‌داد. اساسا دولت قبل، با این نگاه‌ها همراه نمی‌شد و موانع بزرگی پیشِ رویِ ما بود. اما باز هم بیکار ننشستیم و در حال انجام فعالیت‌های علمی، پژوهشی و سیاستی بودیم. تا جایی‌که دسترسی داشتیم خدمات مورد نیاز را به بدنه حاکمیت ارایه کردیم. بحران سال گذشته، برآیند مجموعه‌ای از روندها و اتفاق‌ها در کشور بود که منجر به این حوادث شد و شاید بخش زیادی از آن، خارج از حوزه مسایل زنان بود و یک‌سری نارضایتی‌های اجتماعی انباشته‌ای وجود داشت که منجر به آن اتفاق‌ها شد. در چنین بحرانی، تعلل ما سهم زیادی ندارد، ولی قبول دارم که بهتر بود در صورت فراهم شدن امکانات، زودتر این اندیشکده را تاسیس می‌کردیم، به میدان می‌آمدیم و از ظرفیت‌های نخبگان برای هدایت و راهبری بدنه حکمرانی استفاده می‌کردیم.

 

  • زن اجتماعی چه کسی است و چه مولفه‌های شخصیتی دارد؟

یکی از پرسش‌های ما در اندیشکده درباره همین موضوع و ناظر به تدقیق نظریه «الگوی سوم» یا همان نگاه انقلاب اسلامی به زن است که به نظر ما هویت متفاوتی از الگوهای رقیب یا الگوهای پیشین خود دارد. ما سه تصویر از زن داریم؛ یک تصویر «زن شرقی» است که غالبا سنتی و در فضای اجتماعی حاشیه‌نشین است و سهم زیادی در اجتماع نداشته، ندارد و معمولا خانه‌نشین بوده است. یک تصویر، «زن غربی» است که متاثر از رویکردهای فمینیستی، زنانگی‌اش را فراموش کرده و دوشادوش مردان در ساختارهای مردانه فعالیت‌های برابر انجام می‌دهد. ظرفیت‌های اصیل این زنان رها شده، مغفول مانده و معمولا در نسبت با خانواده، رویکردی انکاری دارد.

اما نگاه انقلاب اسلامی به زن، یک مقوله کاملا متفاوت است. این نگاه سعی می‌کند ظرفیت اصیل زن در فضای اجتماعی را معرفی و آن را به جامعه اهدا کند. این ظرفیت، چیزی به غیر از زنانگی نیست. ما می‌گوییم زن و مرد دو ساختار تکوینی متفاوت دارند و شاکله وجودی‌شان متفاوت است و ما باید زن را با زنانگی‌اش به جامعه بیاوریم و آن را در ساختار اجتماعی به کار بگیریم. این پرسش‌ها بیشتر ناظر به فهم و تبیین این ظرفیت و چگونگی استفاده از آنهاست که در راستای پاسخ به این سوال‌ها پژوهش می‌کنیم.

 

  • امروز ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که زن‌ها حضور بیشتری در اجتماع دارند و از خانه‌نشینی فاصله گرفته‌اند. کنار مردها و گاهی بهتر از مردها در جامعه فعالیت می‌کنند. به نظر شما فعالیت‌های اجتماعی، از زنانگی آنها کاسته؟

برخی الگوهای اشتغال، زنانگی زن‌ها را از بین می‌برد و به آنها لطمه می‌زند، مانند الگوهای شغلی کارمندی. این الگوها به‌دلیل داشتن ساختار کرخت و متصلب اداری با ویژگی‌ها و ظرفیت‌های زنانه سازگار نیست و آنها را درگیر فرآیندهایی می‌کند که خلاقیت بانوان را از بین می‌برد. در صورتی‌که یک زن باید با خلاقیتش در جامعه حضور پیدا کند و ابتکار عمل داشته باشد و بتواند بر حوزه‌های مختلف اثر بگذارد. برخی الگوهای حضور اجتماعی زنان برای جامعه ما واقعا مردانه است و زنان در آن قابلیت نقش‌آفرینی موثر ندارند، باید به سمت تعدیل و اصلاح آن ساختارها برویم. البته همه فعالیت‌های زنان این‌طور نیست و بسیاری از فعالیت‌های اجتماعی زنان مطابق ظرفیت‌های درونی‌شان انجام می‌شود که فواید و آثار مثبتش را در جامعه می‌بینیم.

 

  • راهکاری هم وجود دارد که زنانگی بانوان حفظ شود؟ اندیشکده به برنامه خاصی رسیده است؟

برنامه اندیشکده این است که به‌سمت طراحی الگوی مشارکت زنانه برود. خلأ جدی در حوزه حکمرانی زنان در کشور ما این است که الگوی مشارکت زنانه نداریم و زنان را با همان الگوی مشارکت مردانه در مناسبات جامعه دخیل می‌کنیم، در حالی‌که ما براساس ظرفیت و پتانسیل‌های درونی زنانه باید مشارکت‌شان را متناسب‌سازی کنیم. یعنی اگر می‌خواهیم زن کارمند داشته باشیم باید اداره، محل کار و نحوه فعالیت اداری و ساختارهای کاری‌شان متناسب با ظرفیت‌های زنانه بازطراحی شود. مثلا برای هیات علمی یا زن هنرمند باید یک الگوی مبتنی بر جنسیت زنانه طراحی شود. دغدغه اصلی ‌ما در اندیشکده، تمرکز و پژوهش روی این الگوست.

 

- به نظر شما این کار باعث محدودیت زنان نمی‌شود؟

خیر، اتفاقا به آنها آزادی‌عمل بیشتری در انجام نقش‌ها داده می‌شود.

 

- آیا عدالت جنسیتی تحت‌الشعاع قرار نمی‌گیرد؟

اتفاقا عدالت جنسیتی همین است که شما از هر کسی بر اساس توانمندی‌هایش انتظار داشته باشید و براساس آن انتظارات، به او حقوق و دستمزد بدهید. برخی از زن انتظار دارند؛ هم چندتا بچه داشته باشد، هم کارمند باشد و هم مدرک تحصیلی بالا داشته باشد و... اتفاقا اینها ظالمانه است و انتظارات ما لایطاق است. در حالی‌که شما اگر از زن انتظار دارید خانه را اداره کند، نسل آینده را تربیت کند و در فضای اجتماعی مشغول باشد، باید زمینه‌های مساعد را در فضای اجتماعی برای او فراهم کنید.

 

- چه‌طور می‌توانیم نگاه مردها را به فعالیت‌های اجتماعی بانوان تغییر دهیم و همراهی و همدلی آنها را در خانواده و جامعه جلب کنیم؟

یکی از مباحث ما در اندیشکده، مساله همراهی مردهاست. معتقدیم یکی از پایه‌های الگوی مشارکت زنانه در اجتماع، آموزش و همراه کردن مردها به‌نفع ظرفیت زنان و ضرورت حضور اجتماعی‌شان است. ممکن است ایجاد سوءتفاهم یا ‌پای نگاه فمینیستی به این مساله باز شود، اگر به سمت تقسیم نقش‌ها در خانواده و جامعه برویم و بگوییم هر دو نفر فعالیت 50 -50، یکسان و مشابه داشته باشند. شبیه آنچه در کشورهای غربی وجود دارد. در غرب زن و مرد دوشادوش هم کار می‌کنند و امور زندگی یکسان و مساوی انجام می‌شود. در نگاه اسلامی این‌گونه نیست و این با فرهنگ جامعه ایرانی هم قابلیت سازگاری ندارد. ما هم مخالف ظلم به زن به بهانه مردسالاری و اختیارات مرد در خانه هستیم و هم موافق تقسیم کار جنسیتی در خانواده‌ایم. یعنی همان الگوی تقسیم کاری که می‌گوید مرد باید نفقه زن و فرزندان را پرداخت کند و سرپرستی خانواده را به‌عهده بگیرد و زن هم مناسبات عاطفی و تربیتی خانواده را به دوش بکشد، اما اینها نباید مانع فعالیت اجتماعی زن و ظلم به او شود.

 

- در جامعه‌ای که مردسالار است، چه‌طور می‌توان عدالت جنسیتی برقرار کرد؟

بخشی از آن باید فرهنگ‌سازی شود. ما باید روی تحول‌های فرهنگی سوار شویم و نگاه‌ها و ارزش‌های خود را محقق کنیم. یک بخش هم به آموزش و کار فرهنگی و رسانه‌ای نیاز دارد. بخش دیگر نیازمند ساختارسازی و تمهیدات قانونی و حقوقی در کشور است. برای این‌که بتوانیم برخی حقوق زنان را بازیابی کنیم که در فرآیند عرف جامعه ایرانی شاید انکار شده، هر دو باید در کنار هم اتفاق بیفتد تا از ظلم به زن در دل تاریخ که به آن قائلیم جلوگیری و ممانعت به عمل بیاید.

 

- در ایران، چقدر عدالت جنسیتی وجود دارد؟

برخی از مواردی که در کشورمان ذیل عنوان حقوق زنان سراغ داریم، نوعی تحریف در مطالبات حقیقی و اصیل زنان است و حتی تقلیل‌گرایانه و سیاسی است. جریان‌های سیاسی مختلف برای استفاده‌های سیاسی و رأی آوردن، روی مطالبات حقیقی زنان تاکید می‌کنند و برخی مطالبات و مصادیق غیرمهم را برای جامعه ایرانی، به مساله اصلی جامعه بانوان تبدیل می‌کنند. مثل حضور در ورزشگاه‌ها و دوچرخه سواری و... اینها حقیقتا مساله اصیل جامعه زنان در کشور ما نیست.

 

- اما در برهه‌ای تبدیل به بحران شد؟

بله، این بحران‌ها هم حاصل بی‌تدبیری حاکمیت است و هم سوءاستفاده‌های طرف مقابل یا اپوزیسیون جمهوری اسلامی که در مقطعی این مساله را به بحران تبدیل کرد. یعنی هم حاکمیت باید در این زمینه مدبرانه عمل می‌کرد و بحران و چالش را حل می‌کرد و هم این آگاهی برای زنان ما ایجاد می‌شد که برخی دارند به بهانه حقوق زن، استفاده‌های سیاسی می‌برند. این نگاه در جامعه زنان باید ارتقا پیدا کند، اما هر دو طرف در ایجاد این مسایل پیش پا افتاده، سهم دارند.

 

- شما با حضور بانوان در ورزشگاه‌ها مخالفید؟

به نظرم باید تمهیدات لازم برای حضور و استفاده بانوان را از این فضاها فراهم کنیم. تماشای فوتبال و تماشای رقابت‌های ورزشی به‌دلیل جذابیت‌هایی که دارد، امروز نیاز شهروندان است و باید تمهیداتی اندیشیده شود. اما با شرایط فعلی چون حضور در این فضاها دور از شأن بانوان است و ضوابط اخلاقی و شرعی در آن رعایت نمی‌شود، مخالفم. باید تمهیداتی بیندیشیم برای این‌که بسترهای لازم را برای حضور زنان در میادین هواداری و به‌عنوان تماشاچی فراهم کنیم، اما فعلا زیرساخت‌های لازم را نداریم و آسیب‌های حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، بیشتر از فواید حضورشان است.

 

- گفتید یکی از رویکردهای شما در اندیشکده، فرهنگ حجاب و عفاف است. اندیشکده چه فعالیتی در این زمینه دارد؟

اندیشکده در فرآیند حکمرانی حجاب در سال اخیر حضوری موثر و در تصویرسازی‌ها و تصمیم‌های مختلف نقش محوری داشته، اظهارنظر کرده و مشاوره داده است. در روند تدوین لایحه حجاب و عفاف که تبدیل به مصوبه مجلس شورای اسلامی شد، افراد فعال در اندیشکده چه در غالب مشاوره و چه در غالب سیاست‌گذاری و راهبری به سهم خود فعالیت مثبتی داشتند. همچنین اندیشکده سعی کرده نگاه حاکمیت را به مساله حجاب، فرهنگی‌تر، رسانه‌ای‌تر و ایجابی‌تر کند و قسمت سلبی و انتظامی و حقوقی آن را هم تا حد قابل قبولی تعدیل و هوشمندانه‌تر کند. این سهمی بوده که اندیشکده داشته و امیدواریم موثر باشد.

 

- به‌عنوان پژوهشگر حوزه مطالعات زن و خانواده آیا در مساله حجاب و عفاف کار فرهنگی و تربیتی به نتیجه مطلوب می‌رسد، یا برخوردهای قهری و سلبی؟

هر دو باید در کنار هم و در جای خود استفاده شود. یعنی هیچ‌یک بر دیگری ارجحیت ندارد و قابل قیاس با هم نیست. مخاطب برخوردهای امنیتی و انتظامی، اقلیت هنجارشکن هستند که این‌ها با ما دیالوگی ندارند و مخاطب کارهای ترویجی هم عده دیگری هستند. ما هریک از این فعالیت‌ها را برای دو طیف متفاوت انجام می‌دهیم و کسی که با او برخورد امنیتی می‌کنیم مواجهه فرهنگی با ما ندارد که بخواهیم مواجهه فرهنگی با او داشته باشیم. یا کسی‌که در مواجهه فرهنگی با او هستیم، در دایره برخوردهای امنیتی و انتظامی نیست و این دو قابل مقایسه با هم نیستند.

 

  • رعایت اصول اولیه حجاب معمولا در خانواده صورت می‌پذیرد. اما آنچه مشاهده می‌کنیم این است که این اصول با توجه به تغییر نسل، دچار تغییر شده. در این زمینه آیا کم‌کاری از خانواده است یا دلایل دیگری دارد؟

روندهای مختلفی باعث شده وضعیت حجاب تضعیف‌ شود و یکی از آنها عامل خانواده و تضعیف اختیارات فرهنگی و تربیتی خانواده بوده است. خانواده‌ها به دلایل مختلف معیشتی، سیاسی و... کارکردهای‌شان را در حوزه تربیتی فرزندان و فرهنگ حجاب و عفاف به‌درستی انجام نداده‌اند و این ضعف شامل خانواده هم می‌شود. برای تقویت این فضا یکی از راهبردهای اصلی ما تقویت نهاد و جایگاه خانواده و ارتقای نقش والدین در این حوزه است.

 

  • به نظر شما تاثیر خانواده بیشتر از اجتماع است؟ به هر حال فرزندان از هم‌سالان و فضای اجتماعی هم تاثیر می‌پذیرند.

بله. تاثیر خانواده بیشتر است. البته عوامل مختلفی سهم دارد. خانواده هم تاثیر می‌گذارد و نمی‌توان دقیق وزن‌دهی کرد. اگر بخواهیم وزن‌دهی کنیم، شاید سهم عوامل اجتماعی بیشتر باشد، ولی خانواده چون زیربنای شخصیت افراد را می‌سازد و بنیان‌های تربیتی افراد در خانواده شکل می‌گیرد، از این جهت مهم و موثر است. خانواده باید در این زمینه ارتقا پیدا کند و تربیت شود، بنابراین قیاس موضوعیت ندارد که بگوییم سهم کدام بیشتر است؛ هر دو سهم محوری و مهمی دارند.

 

- چرا با وجود این‌که رعایت حجاب یک قانون است، برخی زنان و دختران در اجرای این قانون، مقاومت می‌کنند؟

یکی از دلایل مهم این است که بی‌حجابی و کشف‌حجاب معنای سیاسی پیدا کرده و نوعی مبارزه سیاسی تلقی می‌شود. عده‌ای می‌خواهند از این منظر مخالفت‌شان را با نظام حاکم و جمهوری اسلامی علنی کنند و به‌نوعی گارد و پز سیاسی به خود بگیرند، اما بخشی هم به دلیل تغییرهای فرهنگی و سبک‌زندگی جامعه است که امروز بانوان هم به‌لحاظ نسلی فرق دارند و هم به لحاظ میان‌نسلی و هم‌نسلی تفاوت‌هایی دارند که ناشی از تحولات سبک‌زندگی است.

 

- فکر نمی‌کنید که مساله حجاب باعث یک گسست اجتماعی بین بانوان ما شده است؟

خیر، اصلا این‌طور نیست. حجاب، عامل برخی شکاف‌ها و گسست‌ها نیست. شاید مسایل اقتصادی یا سیاسی موثر باشد، اما خود مساله حجاب، شکاف اجتماعی را رقم نزده. دعوا و اختلاف‌هایی وجود دارد و زد و خوردهایی که دیدیم یک‌صدم درصد واقعیت ایران هم نیست. اقلیتی در خیابان هستند که فیلم می‌گیرند و برای رسانه‌های غربی می‌فرستند. اما آیا در خیابان، اتوبوس و مترو هر روز همدیگر را می‌زنند؟ خیر. واقعیت جامعه ما، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز گروه‌های مختلف است.

 

- یعنی باحجاب و بی‌حجاب همدیگر را در جامعه پذیرفته‌اند؟

بله. در جامعه ما این پذیرش اتفاق افتاده، البته هنوز برهنگی و کشف‌حجاب این جایگاه را پیدا نکرده است. برهنگی و کشف‌حجاب هنوز هم امری ناهنجار و قبیح محسوب می‌شود. حتی خانم‌های شُل‌حجاب هم نسبت به این مساله گارد دارند، چپ‌چپ نگاه می‌کنند و تذکر هم می‌دهند، اما طرفداران حجاب شرعی و حجاب عرفی به یک وفاق و هم‌زیستی رسیده‌اند.

 

- نظرتان درباره حجاب استایل چیست؟ آیا بلاگرهای حجاب، نقش و بار منفی در جامعه دارند؟

عملکرد حجاب استایل‌ها و بلاگرهای حجاب دقیقا در راستای تضعیف و استحاله حجاب و تضعیف نهاد خانواده است. اینها ظاهر حجاب دارند، اما معنای حجاب و هدف آن را کنار گذاشته‌اند و پوشش را به تکه‌پارچه‌ای که ظاهرش پوشیدگی دارد، تقلیل می‌دهند که هویت، محتوا و معنای هویتی ندارد و این کار به‌گونه‌ای به تجمل و خودنمایی تبدیل شده است. اغلب این افراد کسانی هستند که در واقعیت و پشت دوربین محجبه نیستند و فقط نقش، بازی می‌کنند برای این‌که بلاگرند و می‌خواهند فالوئر جمع کنند و درآمد داشته باشند. این کار ضررهایش برای حجاب، بیش از منفعتش است و به نظر من منفعتی هم ندارد.