نوع مقاله : مصاحبه

10.22081/mow.2023.75113

چکیده تصویری

قصه انتخاب روسری به‌جای کلاه!

موضوعات

 ادب و هنر

مصاحبه با فهیمه شهابیان‌مقدم، نویسنده کتاب «گلوله‌ فیروزه‌ای»

قصه انتخاب روسری به‌جای کلاه!

الهام قاسمی

 

رمان «گلوله فیروزه‌ای» عنوان اولین اثر فهیمه شهابیان‌مقدم است. داستان، سال 1357 و اندکی پس از مرگ اسدالله علم اتفاق می‌افتد. نویسنده با زاویه دید اول شخص و از زبان دختری به نام فیروزه، در عین روایت زندگی او تلاش می‌کند به روایت تاریخ انقلاب در ‌ماه‌های پیروزی بپردازد. ماجراها از بیرجند آغاز می‌شود و پس از کش‌وقوس‌هایی قهرمان داستان با وقوع زلزله طبس به این شهر می‌رود و اتفاق‌های مهمی در زندگی او رخ می‌دهد.

در داستان اتفاق‌هایی می‌افتد که هم از لحاظ ظاهری به‌عنوان کتاب مرتبط است و هم از نظر درون‌مایه به داستان و دنیای شخصیت ارتباط پیدا می‌کند. طرح جلد، در نگاه اول به نظر معمولی می‌آید، اما بعد از خواندن بخشی از داستان تبدیل به معمای پیچیده‌ای برای مخاطب می‌شود.

«گلوله فیروزه‌ای» که از سوی انتشارات کتابستان معرفت، به چاپ رسیده، تازگی در ردیف برگزیدگان سومین دوره جایزه «شهید سیدعلی اندرزگو »در بخش رمان بزرگ‌سال قرار گرفت.

 

  • رشته تحصیلی و شغلی شما چیست؟

سال1396 وارد دانشگاه فرهنگیان شدم و سال1400 به‌عنوان معلم ابتدایی در شهر خودم؛ بشرویه خدمت در آموزش و پرورش را آغاز کردم. در همین سال‌ها کارشناسی ارشد روان‌شناسی تربیتی هم خواندم که شهریور امسال به پایان رسید.

 

  • «گلوله‌ فیروزه‌ای» اسم کتاب شماست. عنوان اثر و طرح روی جلد آن چگونه خلق شد؟

عنوان دیگری نزدیک به همین نام را به‌صورت موقت روی طرح گذاشته بودم اما حین نگارش، نام «گلوله فیروزه‌ای» توسط ویراستار داستانی کتاب، آقای آذرباد پیشنهاد شد که من هم با توجه به ارتباط درست و منطقی این عنوان به محتوا و جذابیتش، با کمال میل قبول کردم.

درباره طرح روی جلد هم از من چند کلید واژه و خلاصه‌ای از داستان را خواستند که بعد توسط خانم نگار عباس‌زاده، جلد طراحی شد و خلاقیت و ایده‌پردازی‌ها با خودشان و انتشارات بود.

 

  • چرا به‌عنوان اولین اثر ‌سراغ داستان تاریخی رفتید و رمانی در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی نوشتید؟ ایده و موضوع «گلوله فیروزه‌ای» از کجا به ذهن شما رسید؟

بخش اصلی این ایده برمی‌گردد به علاقه‌ای که به تاریخ معاصر ایران، به‌خصوص انقلاب اسلامی دارم؛ چه در حوزه کتاب و داستان و چه در فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی. تا تاریخ را نخوانیم، نمی‌توانیم در اتفاق‌ها و حوادث امروز به تحلیل و نتیجه‌گیری درستی برسیم و چه‌بسا که فریب رسانه‌ها را بخوریم و دچار اشتباه شویم.

مساله دوم جذابیت انقلاب57 خارج از بحث تاریخی آن است. یک تغییر بزرگ در سرنوشت یک کشور و ملت و البته یک اتفاق کم نظیر در دنیاست که حیف است فراموش یا تحریف شود. همین مسایل سرآغازی شد برای این‌که اولین کتابم درباره انقلاب اسلامی باشد.

 

  • چرا برای به تصویر کشیدن وقایع تاریخ انقلاب اسلامی دو شخصیت غیرهمجنس را با عقایدی متضاد مقابل هم قرار دادید؟

در داستان «گلوله فیروزه‌ای» شخصیت اصلی داستان به‌مرور دچار تغییر و تحول می‌شود. این تغییر را هم در عقاید سیاسی و مذهبی‌ می‌بینیم و هم در احساساتش نسبت به مرد قصه. فکر می‌کنم اینها کنار هم داستان جالبی را می‌سازد و به آن کشش و جذابیت می‌دهد. به‌خصوص این‌که داستان در دل یک خانواده اتفاق می‌افتد و قهرمان قصه به خاطر تغییرش، چیزهای زیادی را از دست می‌دهد، ولی از آن‌طرف چیزهای ارزشمندی را به دست می‌آورد که ابتدای داستان برایش اولویت و ارزش نبود.

 

  • چرا بستر و منطقه جغرافیایی داستان، شهر بیرجند است؟ آیا دلیل این انتخاب، زادگاه و علاقه‌ شخصی شماست یا به‌دلیل عقبه تاریخی و فرهنگی آن و تاثیر بر روند داستان؟

قطعا هر دو مورد. البته زادگاه من بیرجند نیست و در بشرویه خراسان جنوبی زندگی می‌کنم. اما چهار سال تحصیلی کارشناسی را در این شهر بودم و درباره گذشته این شهر و این‌که زادگاه اسدالله علم بوده و ماجراهای زیادی در آن داشته چیزهایی شنیدم و بعد از تصمیم به نگارش، ‌دنبال استناد شنیده‌ها رفتم و در منابع مختلفی جست‌وجو کردم حتی کتاب‌های «خاطرات علم» را خواندم که خودش نوشته؛ واقعا برایم مفید بود.

وقتی تصمیم بر این شد که به جای پرداختن به انقلاب در تهران و مرکز که تقریبا ایده‌ای تکراری است، به منطقه و محل زندگی خودم بروم، بیرجند با این پیشینه و مردم انقلابی‌ که دارد، پتانسیل خوبی برای نوشتن داشت. بیشتر مناطق شهر را دیده بودم و با شهر و مردم و فرهنگ این منطقه آشنایی داشتم.

 

  • بهتر نبود به جای این‌که قهرمان داستان را راوی اول شخص قرار دهید و قصه را از زبان او روایت کنید، به‌صورت دانای کل در کتاب حضور پیدا می‌کردید و داستان را بی‌طرف و با احاطه کامل‌تر روایت می‌کردید؟ در این‌صورت اجازه می‌دادید مخاطب به قضاوت صحیح برسد.

هدفم نشان دادن روند انقلابی شدن یک طرفدار و وابسته به حکومت پهلوی بود، نه فقط از بیرون ماجرا بلکه آنچه درون این شخصیت اتفاق می‌افتد. دوست داشتم احساسات زن داستان را به نمایش بگذارم و احوال درونی و تشویش و اضطراب‌هایش را به مخاطب نشان دهم. فکر می‌کنم با روایت داستان از زبان فیروزه، شک، تردید، دلایل و همین‌طور احساساتش نسبت به شخصیت اصلی مرد داستان و بقیه اعضای خانواده را با صمیمیت و کیفیت بهتری می‌شد نشان داد.

 

  • مهم‌ترین پیامی که «گلوله فیروزه‌ای» با مخاطب در میان می‌گذارد، چیست؟

این‌که در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، استبداد و ظلم پهلوی نه فقط در تهران که در دورترین نقاط کشور هم سایه انداخته بود و احساس نیاز به انقلاب و تغییر در همه مردم وجود داشت. قبل از انقلاب اسلامی در بهمن1357، در ماه‌ها یا سال‌های قبل، در وجود تک‌تک مبارزان، انقلاب ارزشمند و شجاعانه‌ای رخ داده که منجر به این اتحاد و حرکت و به‌پا خاستن شده است.

 

  • بعد از تجربه نویسندگی در حوزه تاریخ معاصر، مهم‌ترین موانع و مشکلات تولیدات انقلابی را چه می‌دانید؟

یکی از مشکلات این حوزه پیدا کردن منابع معتبر و در دسترس است که فکر می‌کنم همه نویسندهای تاریخی با آن مواجه‌اند. خیلی از اسناد و مدارک دیگر به چاپ نمی‌رسند. دسترسی به اسناد ملی برای نویسنده‌هایی که در شهرستان زندگی می‌کنند، واقعا سخت است.

نویسنده رمان برای این‌که داستان خوب و وفادار به تاریخ بنویسد و از شعار دور شود، باید شخصیت‌های بی‌طرفی خلق کند تا مخاطب به نتیجه و حقیقت برسد. ممکن است این رویکرد باعث فشارهایی از بیرون برای نویسنده شود که دست‌اندرکاران تاریخ معاصر باید به آن توجه کنند.  

همکاری نهاد‌ها با نویسنده در تولید آثار بیشتر، تاثیر خواهد گذاشت. نویسنده مستقل به‌سختی می‌تواند به پژوهش میدانی بپردازد و همکاری لازم را دریافت کند.

به‌طور کلی، چون بلافاصله بعد از انقلاب، کشور درگیر هشت سال دفاع مقدس شد، اهمیت و پرداختن به انقلاب در حوزه ادبیات کم شد و به نسبت دفاع مقدس، آثار کمتری برای انقلاب نوشته شد. درحالی‌که اهمیت انقلاب اسلامی اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.

 

  • کتاب شما برگزیده سومین دوره جایزه شهید اندرزگو شد، تاکنون چه بازخوردهایی از مخاطبان دریافت کردید؟

بعد از دریافت جایزه و در روزهای قبل، بازخوردهای مثبت و خوبی از مخاطبان گرفتم. خواننده‌های این قصه، ارتباط نزدیک و خوبی با داستان گرفته‌اند که به من انگیزه می‌دهد.  

 

  • جوایز و جشنواره‌هایی مثل جشنواره ادبی شهید اندرزگو چه‌طور می‌تواند به آگاهی نسل جدید منجر شود و از تحریف تاریخ معاصر به‌خصوص تاریخ انقلاب اسلامی جلوگیری کند؟

هر سال آثار تازه‌ای در حوزه‌های تاریخی و انقلاب اسلامی نوشته می‌شود. برای هر کتاب، زحمت‌های زیادی کشیده می‌شود تا بتواند حقیقت را بیان کند و از منظر تاریخی، دور از جنگ رسانه‌ای و اخبار جعلی، آنچه در تاریخ رخ داده، به تصویر بکشد. جشنواره‌هایی که آثار مرتبط را جمع‌آوری می‌کنند، به معرفی این آثار کمک‌ می‌کنند و برای مخاطبی که ‌دنبال این محتواست، منبع قابل‌اعتمادی به ارمغان می‌آورد.

نشر این قبیل آثار و تبلیغات مناسب آن باعث رغبت بیشتر مخاطب می‌شود و مخاطب اهل فکر و با دغدغه که حداقل یکی از آثار تاریخ معاصر را بخواند، مقابل تحریف‌های فراوانی که با آن روبه‌رو می‌شود، تسلیم نمی‌شود و حرفی برای گفتن دارد.

 

  • این روزها مشغول چه فعالیت قلمی و پژوهشی هستید؟

اگر خدا کمک کند در مراحل ابتدایی نگارش رمان جدیدی با همین موضوع تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی هستم که امیدوارم به نتایج خوبی برسد.