پوشه ادب و هنر
هنرمند باید در خلسه احوال لطیف عرفانی بماند یا در جریان اتفاقهای روزمره قرار بگیرد؟ هنرمندی که در دنیا را به روی خود بسته بهتر است، یا کسی که مدام اخبار را مرور و اظهارنظر میکند؟ هیچیک هنرمند متعادل نیستند. هنر و هنرمندی خوب است که نگاهی به جامعه داشته باشد، پیش از عوام، کاستیها را پیدا کند و برای حرکت جامعه به سمت جایگاه مطلوب و ارتقای شرایط فعلی، تمام همت و توانش را به کار بگیرد.
رابطه انسان و هنر، باید توام با مسئولیتپذیری باشد. هنر در همه اقسام؛ داستان، شعر، طنز، قصهگویى، قالىبافى، سینما و حتی منبر مىتواند درخدمت زندگى و ارتقاى فرهنگ جامعه و اصلاح سبکزندگى قرار بگیرد، مشروط بر اینکه واقعى و متعهد باشد. هنر واقعى و حقیقى، ناشى از ادراک، بازتاب و تبیین است و دستیابى به آن، وقتى ممکن خواهد بود که پیش از هر روایتى، رویت دقیقى براى هنرمند تحقق پیدا کند. باورهاى دینى و فرهنگ انقلاب و دفاعمقدس، سرچشمههاى هنر متعهدند. این هنر، براى طراحی سبک زندگى، با دین، اخلاق و سیاست در تعامل است. سبکزندگى اسلامى وقتى مىتواند در قالب هنر جلوه کند که هنرمندِ خودباور و مسلمان داشته باشیم.
نتیجه تعامل صحیح هنر و اجتماع را مىتواند روى عواطف، احساسات و اخلاقیات شهروندان آن جامعه دید. آیا آثار هنرى که انسانها را مىرنجاند و آنها را به خشم و خشونت دعوت مىکند، قابل پذیرشاند؟ آیا هنرى که نسبت به خشونت و ظلم، بیتفاوت است، میتواند در دل افراد جایی داشته باشد؟