با شهادت خبرنگاران، فلسطین ساکت نمی‌شود

نوع مقاله : آرمان های فلسطین

10.22081/mow.2023.75254

چکیده تصویری

با شهادت خبرنگاران، فلسطین ساکت نمی‌شود

موضوعات


پرونده ویژه

 

دفاع از آرمان‌های فلسطین تا پای جان ادامه دارد

با شهادت خبرنگاران، فلسطین ساکت نمی‌شود

مینا امین

در حمله‌های رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون بیش از 60 خبرنگار و عکاس، شهید شده‌اند. خبرنگارانی که با وجود قطعی اینترنت در غزه و نداشتن راه ارتباطی، همچنان پای کار ایستاده‌اند تا رسالت خود را انجام دهند. اتحادیه روزنامه‌نگاران فلسطینی در بیانیه‌ای اعلام کرد: «اسراییل تاکنون ده‌ها روزنامه‌نگار و خانواده‌های آنها را قتل‌عام و ده‌ها نهاد رسانه‌ای و منازل اصحاب رسانه را ویران کرده است». میان شهدای خبرنگار و عکاس، بانوان خبرنگار و هنرمندان هم به چشم می‌خورند که همراه با فرزندان و خانواده به شهادت رسیده‌اند.

 

دعاء شرف

خداحافظ صدای الاقصی

«دعاء شرف» روزنامه‌نگار و از کارکنان رادیو «صوت الاقصی» بود. این روزنامه‌نگار فلسطینی در پی بمب‌باران منزلش توسط رژیم صهیونیستی در منطقه «الزوایده» در مرکز نوار غزه همراه نوزاد شیرخوارش به شهادت رسید.

آخرین حضور «دعاء شرف» در برنامه «عصر رنگارنگ» در رادیو «صوت الاقصی» بود. او از مادری گفت و صحبت‌های خود را با دعا برای خود و شنوندگان برنامه آغاز کرد: «خدایا، من این روز را به‌خاطر تو شریف شمردم، پس آن را بر من آسان گردان، به من برکت ده و از من بپذیر. خدایا آنچه تو را خشنود می‌کند به من نشان بده و کاری کن آنچه تو را خشنود می‌کند، بشنوم و درباره آنچه تو را خشنود می‌کند با من سخن بگو و مرا در اطاعت خود به کار گیر. خدایا درهای رحمتت را به روی من بگشا و به من برکت ده. قطعا خداوند از جایی که انتظارش را نداریم به حرف‌های ما گوش می‌دهد.» سپس موضوع خود را با کلماتی از کتاب «آینده خوانی» نویسنده مصطفی محمود آغاز کرد و سپس خطاب به والدین، درباره تربیت صحیح فرزندان توصیه‌هایی را مطرح کرد.

 

پیامی مهم در آخرین برنامه

شهید دعاء شرف در قسمتی از برنامه «عصر رنگارنگ» درباره تربیت فرزندان خطاب به والدین گفت: «مادر و پدر اساس یک خانواده هستند و باید رضایت کودک را با تربیت صحیح و سالم جلب کنند. وقتی سوالی می‌پرسد، نگویند: «ساکت باش، این مربوط به سن تو نیست!» این جمله باعث می‌شود کودک برای پاسخ سوالش، وارد مسیر اشتباه شود و اطلاعات لازم را به روش نامناسبی به‌دست آورد و منتقل کند.»

زمان زیادی از اجرای این برنامه نگذشته بود که مجری جوان پس از اصابت موشک‌های رژیم اشغال‌گر به داخل خانه‌اش در «الزوایده» به شهادت رسید درحالی‌که دختر شیرخوارش «عبیده» را در آغوش گرفته بود. پس از شهادت او، دوستانش در صفحه او نوشتند: «شهیدی از شهدای غزه. ان‌شاءالله خداوند در بهشت ​​بر تو رحمت عنایت کند.خدایا او را ببخش و بیامرز و در بهشت ​​وسیعت ساکن کن.»

شهید «دعاء شرف» خبرنگار، ‌ننده و مجری برنامه «عصر رنگارنگ» در رادیو صوت‌الاقصی بود که یک برنامه اجتماعی است و به ارایه مشاوره و راهنمایی آموزشی می‌پردازد. او در برنامه دیگری به نام «امشب» هم مجری بود که یک برنامه خبری است و به آخرین اخبار داخلی، عربی و بین‌المللی می‌پردازد. این خبرنگار جوان سال2021 با اخذ مدرک دانشگاهی از دانشگاه اسلامی غزه، تحصیلات خود را به پایان رساند و ب«محمود هنیه» که او هم روزنامه‌نگار است، ازدواج کرد و فرزندش عبیده را به دنیا آورد. یکی از افرادی بود که در طول فعالیت هنری، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا همواره تصویر واقعی از کشورش به دنیا نشان دهد.

 

سلمی مخیمر

عاشق سورپرایز کردن دوستان بود

«سلمی مخیمر» خبرنگار دیگری است که وقتی برای دیدار با خانواده خود به غزه رفته بود، شهید شد. «سلمی عمر مخیمر» 31ساله و روزنامه‌نگار که در امان، پایتخت اردن زندگی می‌کرد، چند ماه پیش تصمیم می‌گیرد به دیدار خانواده‌اش برود که در شهر رفح، جنوب نوار غزه زندگی می‌کنند. همراه فرزند شیرخوارش، پدر، مادر، برادر، دو تن از خواهرانش و تعدادی از میهمانان در جریان بمب‌باران خانه‌شان توسط رژیم صهیونیستی دوشنبه 24 اکتبر، یعنی هجدهمین روز از جنگ غزه به شهادت رسید.

سلمی مخیمر، لیسانس زبان عربی، روزنامه‌نگاری و رسانه از دانشگاه اسلامی غزه داشت. پس از ازدواج، کشور را ترک کرد و 30 اکتبر 2022 اولین فرزندش، علی به دنیا آمد. «سلمی» شهید شد قبل از این‌که اولین تولد فرزندش را جشن بگیرد.

دوست او، «مفاز یوسف» که سال‌هاست در هند زندگی می‌کند، آخرین گفت‌وگوی خود را با رفیق صمیمی‌اش برای سایت خبری «العربی الجدید» این‌گونه روایت می‌کند: «سلما به من می‌گفت خدا را صد بار شکر که هنگام جنگ همراه خانواده‌ام هستم، زیرا این آسان‌تر از صد بار مردن در غربت است!»

مفاز ادامه می‌دهد: «سلما عاشق زندگی بود و با هم برنامه‌ریزی می‌کردیم که وقتی به غزه رفتیم، باهم از جاذبه‌های گردشگری و تفریحی غزه دیدن کنیم. ما آرزو داشتیم به بستنی کاظم، فلافل سوسی و ماناکیش آویشن از الخولی برویم و از غرفه‌ها قهوه بخریم. می‌خواستیم این کارها را قبل از رفتن او پیش شوهرش به کویت انجام دهیم و بعد با هم خداحافظی کنیم.»

او می‌گوید: «سلمی چند ماه پیش خانواده‌اش را غافلگیر کرد و بدون اطلاع به غزه رفت و قصد داشت مدتی کنار خانواده بماند و سپس نزد شوهرش برگردد. او عاشق بچه‌ها بود. همسایه‌ها وقتی خبر شهادت سلمی را شنیدند، برایش گریه می‌کردند و از زیر آوار او را صدا می‌زدند، همه او را دوست داشتند. وقتی به شهادت رسید، بوی مشک در خیابان ‌پیچید. سلمی در‌حالی‌که پسرش در آغوشش بود به شهادت رسید و آرزوهای او برای اقامت در کویت و شروع زندگی جدید با خانواده جوانش با او به خاک سپرده شد. دوست داشت فرزندان بیشتری داشته باشد.

مفاز می‌گوید: «بعد از شهادت سلمی، با شوهرش تماس گرفتم تا خبر این فاجعه را به او بگویم و او پاسخ داد: «تو را به خدا قسم که این حرف را نگو.» چقدر سخت است که به کسی بگوییم عزیزانش «رفته‌اند»!

 مفاز درباره سلمی می‌گوید: «این خبر برای همه کسانی‌که سلمی و خانواده‌اش را دوست داشتند، دلخراش بود. او گلِ خانه بود، عاشق آشپزی، تهیه شیرینی و پخش آن بین همسایه ها بود. عاشق غافلگیر کردن دوستانش در روز تولدشان بود.»

 علاء شوهر سلمی می‌گوید: «من فرزند شهید و شوهر شهید و پدر شهید هستم.» او در سوگ همسر و پسرش می‌گوید: «عزیزان من رفتند. به ما نگفتند، رفتند و ما را رها کردند، دلم را به درد آوردند و کوه‌ها هم از این درد طاقت نیاورند... ای سلما! ای همدم و مادر چشمانم، قسم می‌خورم که کمرم را شکستی عشقم...

علاء خطاب به پسر شهیدش می‌گوید: «ای علی من! ای محبوب پدر! و تو که روی چشم‌هایم هستی، اول راه، مرا رها کردی، ای عشق من هنوز به این چشم‌ها خوش نیستم، پروردگارا ! به من صبر بده و شکستگی دل مرا جبران کن.»

 

سلمی، مستند زیبای ما بود

یکی دیگر از دوستان شهید مخیمر به نام «اسراء المدالل» که در استانبول ترکیه زندگی می‌کند، درباره دوست صمیمی خود که بیش از 15سال در شهر رفح با او زندگی کرده، می‌گوید: «او خواهر و یک حامی در تمام مراحل زندگی من بود. سلمی شاهد تمام مراحل سخت زندگی من بود و همیشه از من حمایت می‌کرد، سلمی همسفر من در خارج از کشور بود، همنشین شادی و خوشحالی بود. هرچه را تجربه کرد، لحظه‌ای فراموش نکرد. سلمی مستند زیبای ما بود. خاطره‌ها، برنامه‌های ما و نقاط عطف زندگی ‌ما با هم اتفاق می‌افتاد. هیچ‌کس مثل سلما نیست.»

او تاکید می‌کند که «دوست شهیدش زندگی را دوست داشت و به آن پایبند بود. او می‌توانست با هر چیزی خود را خوشحال کند و در زندگی دست از تلاش برنداشت. سلمی چشم‌قهوه‌ای و آشپزی حرفه‌ای بود که همیشه از دوستانش تجلیل می‌کرد. ما را دور هم جمع می‌کرد و سختی‌های زندگی را برای‌مان آسان می‌کرد، هر سال برایم کیک تولد تهیه و غافلگیرم می‌کرد.» او با اشاره به این‌که نمی‌تواند سال‌های زیبای زندگی‌اش را در چند کلمه خلاصه کند، توضیح می‌دهد که همسفر شهیدش بسیار به خانواده‌اش و پسرش دلبسته بود و مثل پرنده‌ای به آسمان پر کشید.

سلمی مخیمر شهید شد و رویای صلح، زندگی و امید را پشت سر گذاشت. او با خانواده‌اش که سال گذشته در دلتنگی و حسرت دیدارشان می‌سوخت، چند هفته‌ای را سپری ‌کرد و رفت، بی‌آن‌که بداند سرنوشت آنها شهادت در یک لحظه است.

 

سلام میمه

تا پای جان برای وطن

«سلام میمه» هم روزنامه‌نگاری است که همراه خانواده‌اش در غزه به شهادت رسید. «سلام میمه» و همسر و سه فرزندش هادی، علی و شام، در خانه‌شان در اردوگاه جبلیه بودند که با بمب‌باران رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. او ریاست کمیته زنان روزنامه‌نگار در گروه رسانه‌ای غزه را بر عهده داشت. «سلام میمه» که متولد غزه است، به‌خاطر دفاع از آرمان فلسطین و اقامت در غزه با وجود شرایط ناامن، حاضر به ترک خانه و شهر خود نشد.

«میمه» قبل از شهادت با انتشار تصویری از فرزندانش در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «بچه‌های من! تکیه‌گاه، آرامش و لذت زندگی من هستند. خدایا آنها تکه‌ای از جان من هستند. پروردگارا با چشمانی که هرگز نمی‌خوابد حفظ‌شان کن هادی، علی، شام...»

پیکر شهید سلام میمه روزنامه‌نگار و خانواده‌اش، پس از چند روز از زیر آوار بیرون آورده شد. پس از شنیدن اخبار مربوط به شهادت او، همسر و فرزندانش در بمب‌باران رژیم صهیونیستی، غم و اندوه و همدردی میان کاربران شبکه‌های اجتماعی گسترش یافت.

 

 

آیات خضوره

آخرین گزارش خبری

شاید شما هم در سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی، ویدیویی از یک زن خبرنگار فلسطینی را دیده باشید که در حال گزارش از آخرین خبرهای حمله رژیم صهیونیستی است. «آیات خضوره» خبرنگار فلسطینی که چند روز قبل در حمله اسراییل به «بیت لاهیه» در شمال نوار غزه به شهادت رسید، در آخرین ویدیویی که دقایقی قبل از شهادت منتشر کرده، می‌گوید: «احتمال دارد این آخرین ویدیوی من باشد. اوضاع در بیت‌لاهیه بسیار فاجعه‌بار است، هواپیماهای اسراییلی این منطقه را با بمب‌های ممنوعه فسفری هدف قرار می‌دهند. ان‌شاءالله خداوند ما را مورد لطف و رحمت خود قرار دهد.»

آیات الخضور 29 آبان در بمب‌باران بیت لاهیه در نوار شمالی غزه شهید شد.

«آلا طاهر الحسنات»، هم روزنامه‌نگار دیگری بود که بر اثر بمب‌باران منزلش در غزه به شهادت رسید. منابع محلی گفتند که بمب‌باران هواپیماهای رژیم صهیونیستی به خانه او که در محله الدراج در شهر غزه قرار داشت، باعث شهادت او شده است.

 

ایناس السقا، بازیگر

هنر بازیگر تئاتر خاموش شد

«ایناس السقا» هنرمند مشهور فلسطینی 26 مارس 1970 در غزه به دنیا آمد. یکی از چهره‌های برجسته هنرهای تجسمی و تئاتر فلسطین به شمار می‌رود. «ایناس» آثار متعدد هنری متنوع و خلاقانه‌ای داشت. او در پرفورمنس آرت و تئاتر تخصص داشت و نمایش‌نامه‌ها و آثار هنری متعددی در تئاترها و جشنواره‌های مختلف عرب ارایه کرده است. این بازیگر و کارگردان تئاتر فلسطینی در نمایش‌نامه‌ها و آثار هنری بسیاری ازجمله نمایش «رویای فلسطینی» و نمایش‌نامه «بیوگرافی عامه‌پسند» حضور داشت.

او یک فعال هنری در فلسطین بود که برای ترویج فعالیت‌های هنری در منطقه و فرصت‌هایی برای جوانان تلاش می‌کرد. سرانجام این هنرمند فلسطینی و دو دخترش «لینا» و «سارا» سه‌شنبه 31 اکتبر 2023 در بمب‌باران منزل خود در غزه به شهادت رسیدند.

وزارت فرهنگ فلسطین شهادت ایناس السقا و دخترانش را به‌شدت محکوم کرد و گفت: این شهادت، یک «جنایت جنگی» است.

شهادت این هنرمند و دو دخترش، موجی از اندوه را در فلسطین و جهان عرب برانگیخت. بسیاری از هنرمندان و اصحاب رسانه با ابراز تاسف از درگذشت «ایناس» و دخترانش، تاکید کردند که این شهادت «گواهی بر بی‌عدالتی اشغال‌گران اسراییل» است.