تابلوها و قصهها
هر تابلویی ماجرایی دارد و ما از استاد نقاشی، خانم صدیقه سلمان دوستداشتنی و مهربان خواستیم که درباره قصههایی صحبت کند که در پس بعضی تابلوهای نقاشی اوست. او هم پذیرفت؛ تابلوها را ببینید و ماجرایش را بخوانید!
اصل این تصویر، شکل دیگری دارد؛ پرندهای است که روی شاخه نشسته. اول در حد یک کارتپستال بود و ذهنیت اصلی آن مربوط به سال1369 است. بهصورت یک کارتپستال برای آزادی برادرم کار کردم. چون میخواستیم خانواده و اقوام را دعوت کنیم که یک جشن مختصر و ولیمهای بدهیم برای اینکه برادرم از عراق برگشته بود. فکر کنم یک بار هم در دههفجر این تابلو را به شکلی که ملاحظه میکنید، بازسازی و به یک اثر هنری تبدیل کردم. زنجیرهای پارهشدهای که پایین تابلوی نقاشی میبینید، اشاره نمادین به آزادی از اسارت است و پرنده در حال پرواز، زخمخورده است و پاهای او رد قرمزی دارد که مشان میدهد این پرنده زخمی شده و رنجور است. سیم خاردار هم نشان دیگری بر اسارت بود.