سرویس اجتماعی
دکتر حسین روزبهانی - روانشناس بالینی و استاد دانشگاه
زنان اینستاگرامر آسیبی برای بنیان خانواده
فالوور بیشتر، عزت نفس پایینتر
مینا امین
بلاگری یکی از مشاغل پردرآمد و جذاب از نظر کاربران شبکههای اجتماعی است. جدا از فضای تبلیغ و کسب و کار برای بلاگرها و اینفلوئنسرها که با به نمایش گذاشتن نوع پوشش، آرایش، تغذیه، سفر، گردش و چیدمان منزل درصدد معرفی محصولات و جذب و اقناع مخاطبان برای خرید کالا، یا استفاده از خدمات مختلف هستند، برخی دیگر از بلاگرها هم با نمایش جنبههای شخصی و خصوصی زندگی و آراستن خود به شکلهای عجیب و غریب و پوششهای خارج از عرف جامعه، میخواهند لایک بیشتری بگیرند. متاسفانه فالوورها نیز با حمایت خود، به آنها امتیاز میدهند و به این ترتیب در فضای رقابتی اینستاگرام، هرچه عجیبتر؛ جذابتر!
زنان و دختران جوان بیشترین سهم استفاده از فضای مجازی را به خود اختصاص دادهاند و بلاگری و اینفلوئنسری، بین زنان طرفدار بیشتری دارد. چرا زنان اینستاگرامر برای جذب فالوور، با پوششهای عجیب خود را به نمایش میگذارند؟ چرا زنان عملهای زیبایی خطرناک و خارج از عرف انجام میدهند و سلامت خود را به خطر میاندازند؟ یافتن پاسخ این سوالها، موضوع گفتوگوی ما با دکتر «حسین روزبهانی» روانشناس بالینی و استاد دانشگاه است.
- خصوصیات شخصیتی بلاگرها و اینستاگرامرها چگونه است؟ آیا دچار اختلال شخصیتی هستند؟
پژوهشی در کشورهای غربی میان زوجها انجام شد و نشان داد افرادی که رابطه خوبی با همسرشان ندارند، تصاویر بیشتری از زندگی شخصی در پیج اینستاگرام میگذارند. بین زوجهایی که برای مشاوره مراجعه میکنند، میبینم زوجهایی که به یکدیگر علاقه دارند، عکسهای خود و خانواده، رفتارها و زندگی شخصیشان را در فضای مجازی نمایش نمیدهند. وقتی زندگی از حالت خصوصی خارج میشود و در فضایی مانند اینستاگرام، عمومیت پیدا میکند، قطعا دچار آسیب میشود. بانوانی که در فضای مجازی با به نمایش گذاشتن زندگی شخصی خود قصد جذب فالوور و لایک بیشتر را دارند، عزتنفس پایینی دارند.
نکته دیگر اینکه در روانشناسی یک اختلال شخصیتی وجود دارد به نام «کلاستر B» که شامل چهار اختلالِ ضداجتماعی، شخصیت مرزی، شخصیت نمایشی و خودشیفته میشود. ویژگی عمومی همه این افراد، عزتنفس پایین است. یعنی عزت نفس پایین، باعث میشود اختلال شخصیت ضداجتماعی با دیگران دعوا کند. در شخصیت نمایشی هم عزتنفس پایین باعث میشود فرد خودش را نمایش دهد یا شخصیت خودشیفته خود را دست بالا بگیرد، چون اگر کسی ضعفش را ببیند بههم میریزد.
بلاگرهایی که شخصیت نمایشی دارند بهدلیل همین اختلال، دوست دارند خود را نشان دهند و لایک شدن و دیده شدن به آنها اعتماد به نفس میدهد. یعنیجای عزتنفسِ نداشته را با این روش پر و فکر میکنند بسیار جذاب و مهماند. حتما دیدهاید یک جراح زیبایی بینی خود را عمل نمیکند، چون عزتنفس دارد و خودش را همانطور که هست، دوست دارد، نیازی حس نمیکند که خود را جذاب کند.
اختلال دیگری به نام «دیسمورفیک» یا «بدریخت انگاری» وجود دارد که فرد از اندامش خوشش نمیآید، برای همین عملهای مکرر انجام میدهد و بلاگرهایی را داریم که عملهای زیبایی زیادی انجام میدهند، اما هیچوقت از خودشان رضایت ندارند چون عزتنفس درونی ندارند. عزتنفس، یک حس درونی است، پس فرد وقتی نسبت به خودش عزتنفس ندارد، باعث میشود در ظاهر رفتارهایی انجام دهد که برای دیگران جذاب باشد و فکر کند زیبا و جذاب است، اما هیچوقت به رضایت مورد نظرش نمیرسد.
- متاسفانه زنان بلاگری در فضای مجازی هستند که کارهای عجیب انجام میدهند، مثلا لبهای خود را سیاه میکنند، یا مژههای سفید میگذارند. این بلاگرها چه شخصیتی دارند؟ بهطور کلی انجام کارهای عجیب و خارج از عرف از چه چیزی ناشی میشود؟
درباره این افراد، چند مقوله وجود دارد. نمیتوان گفت همه شخصیت نمایشی دارند. رفتار یکسری از این افراد ناشی از کودکی آنهاست. این افراد در کودکی، انیمیشنهایی را تماشا میکنند و یکسری الگوهایی را در کارتونها و فیلمهای ماهواره میبینند و با این نمایش الگوبرداری میکنند که به آن الگوبرداری مشاهدهای یا یادگیری مشاهدهای میگویند. این کودکان شخصیتهای کارتونی را بهعنوان قهرمان خود میدانند و از همانها الگوبرداری میکنند. نمیتوان گفت این افراد عزت نفس پایینی دارند، چون از کودکی با مشاهده آموختهاند. مثلا در کودکی باربیها را دیدهاند که اندامهای خاص و شبیه ساعت شنی داشتهاند که الگویی برای بسیاری از دخترها شده. نمیتوانیم بگوییم چنین افرادی دارای اختلال شخصیتی هستند. یکسری این مدلی هستند و کاملا از نظر شخصیتی سالماند، فقط چون در کودکی الگوی خوبی نداشتهاند در بزرگسالی نیز خود را میخواهند شبیه الگوهایی کنند که سالها مشاهده کردهاند.
متاسفانه ما برای این دختران و زنان، الگوهای مناسبی ارایه نکردیم که بتوانند الگوی درست را انتخاب کنند و متوجه باشند درست و غلط کدام است؟ والدین هم در این زمینه کمکاریهایی دارند و وقت مناسب برای کودکان خود نگذاشتهاند تا الگوهای صحیح را به فرزندانشان بهخصوص دخترها آموزش دهند و معرفی کنند. این کاستیها، باعث تشدید رفتار آنها در بزرگسالی شده است.
یک سری دیگر از افراد را داریم که شخصیت نمایشی دارند. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، میخواهند به هر قیمتی در مرکز توجه باشند و نگاه دیگران را به خود جلب کنند. اختلال «دیسمورفیک» یا «بدریخت انگاری» که هیچوقت از چهره و اندام خود راضی نیستند و عملهای زیادی انجام میدهند را هم میتوان جزو رفتارهای این افراد دانست.
البته اشتباه نشود. نمیتوان گفت هر کسی رنگ موی خاص میگذارد اختلال نمایشی دارد یا اگر کسی بینی خود را عمل کند اختلال نمایشی ندارد، نه؛ چنین چیزی نیست. افرادی که دست به کارهای ناهنجار میزنند، الگوهای درستی نداشتهاند. فرزندان ایرانی قبل از 13سالگی وارد اینستاگرام میشوند، در صورتی که قانون شرکت سازنده این است که فرد برای عضویت در اینستاگرام باید بالای 13سال باشد؛ متاسفانه ما این قوانین را رعایت نمیکنیم. این نوجوان در قسمت عمومی اینستاگرام خیلی از این بلاگرها را میبیند و این، الگوی نوجوان میشود. مثلا وقتی در اینستاگرام فرزند ما میبیند فوتبالیست معروف دنیا، بدنش تتو دارد، اینها الگوهای مشاهدهای برای فرزندان است.
زمانی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی یا دیاسام کسی که روی بدنش تتو داشت را جزو ویژگی افراد ضداجتماعی میدانستند، اما وقتی عمومیت پیدا کرده و وقتی کودکی در اینستاگرام افراد برتر و مطرح دنیا را میبیند که تتو دارد، نمیتوانیم به این افراد شخصیت ضداجتماعی بگوییم. اینها الگوهای درستی نداشتند که چنین چیزی برایشان جذاب شده و والدین هم الگوی درستی اراده نکردهاند و اینها آسیب است.
- زنان بلاگری که همیشه در حال نمایش خود و جنبههای مختلف زندگیشان هستند، افرادی برونگرا هستند؟
عده زیادی فکر میکنند درونگرا یا برونگرا بودن، حسن یا نقطه ضعف محسوب میشود، اما اینطور نیست. تیپ شخصیتی درونگرا هیچ ایرادی ندارد و جزو تیپهای شخصیتی سالم است. بعضی افراد، درونگرا، برونگرا و برخی میانگرا هستند که یک سری ویژگیهای مثبت و منفی دارند. نمیتوان گفت کسانیکه بلاگرند برونگرا یا درونگرا میان آنها وجود ندارد. یکی از ویژگیهای افراد درونگرا این است که دوستان کمی دارند، اما از کجا باید متوجه شویم کسیکه بلاگر است و از خودش فیلم میگیرد، قطعا برونگراست. نمیتوانیم به این استناد کنیم که چنین چیزی هست یا نیست. اتفاقا بلاگرهایی هستند که مدام از خود عکس و فیلم میگیرند و درونگرا هستند. خودش را در فضای مجازی بسته است و وارد جمع نمیشود که میتواند درونگرا هم باشد.
- بسیاری از کاربران فضای مجازی، صفحه بلاگرهایی را دنبال میکنند که از زندگی روزمره عکس و فیلم میگذارند. مخاطبان هم همین روزمرگیها را دارند و در زندگی خودشان هم هست. چرا دانستن روزمرگی یک بلاگر جذابیت دارد؟
بهطور کلی ناهنجاری و آنچه خلاف هنجار جامعه است، برای مردم، جذاب یا جدید است. کسانیکه روزمرگیهای خود را به نمایش میگذارند، صمیمیتی در خانواده ندارند. اینکه بلاگری یک پوشش خاص یا یک عمل خاص داشته باشد، ناهنجاری است و برای مردم جذاب است. یکی دیگر از دلایلی که مردم بهویژه بانوان این صفحهها را دنبال میکنند، این است که هدف خاصی در زندگی ندارند. اگر کسی در زندگی هدف داشته باشد و بداند برنامه آیندهاش چیست، اصلا فرصت وقتگذارنی بیهوده در فضای مجازی را نخواهد داشت و دنبال تماشای زندگیهای روزمره بلاگرها و افراد معروف هم نیست. دلیل بعدی اینکه وقتی وارد شبکههای مجازی و اینستاگرام میشوید، از 10 تا پست، شش نفر تکراریاند، قاعدتا جذب میشوید تا بدانید آن فرد چه کسی است. بلاگرها از نظر روانشناسی کارهایی میکنند، مثلا با موسیقی خاص یا با فونت خاصی برای یک نوشته، یا متن خاص افراد را جذب میکنند و افراد ناخواسته وارد پیج میشوند. افراد مشهور در فضای مجازی شگردهای ویژهای برای جذب مخاطب و دیده شدن صفحهشان انجام میدهند.
- به نظر میرسد بسیاری از مشکلات زوجها، بهدلیل حضور افراطی زنان و مردان در اینستاگرام است، موافقید؟
متاسفانه بیشتر مراجعان به مراکز روانشناسی و کلینیکهای روانشناسی کسانی هستند که بهدلیل حضور افراطی در فضای مجازی رابطههایشان به سردی گرایش پیدا کرده و دچار طلاق عاطفی شدهاند؛ گرمی و صمیمیت بینشان کمرنگ شده است. هورمونی به نام دوپامین داریم که در مغز ترشح میشود؛ به هورمون بهدست آوردن و هورمون احساس خوب معروف است. وقتی فرد در زندگی ساعتهای زیادی گوشی در دست دارد و فقط با گوشی مشغول است و رابطه عاطفی مشترکی با همسر خود ندارد، هورمون دوپامین ترشح نمیشود که بخواهد حالش را خوب کند و از زندگی لذت ببرد. در این زندگیها، چیزی به نام «مشترک» وجود ندارد. فردی که بلاگر شده، جدا غذا میخورد، فعالیتهای فردی انجام میدهد، ابراز محبتش مخصوص فالوورها و دوستان مجازی است و محبتی به همسرش ندارد. اگر هم محبتی داشته باشد همراه با نمایش به مخاطبانش است که این کار حس خوشایندی را برای طرف مقابل ندارد و هیچ دوپامینی در این زندگی ترشح نمیشود. خنده و شادی مشترکی وجود ندارد. رابطهها سرد میشود و از هم فاصله میگیرند، طلاق عاطفی اتفاق میافتد، یا بهصورت رسمی از هم جدا میشوند. در این خانوادهها زن و مرد ظاهرا بهصورت مشترک در یک خانه هستند، اما هریک فعالیتهای فردی خود را دارد. کسانیکه بلاگرند، بهقدری در نمایش زندگی روزمره خود مشغولاند که فعالیت مشترکی با همسرشان ندارند.
- چند درصد مراجعان اینطورند؟
نمیتوان درصد دقیقی گفت، اما تعداد زیادی این مشکلات را دارند. افرادی که خودشان را زیاد در فضای مجازی نشان میدهند، در اصل واقعیت خود را نشان نمیدهند، بهترینِ خودشان را با کلی فیلتر و روتوش به مخاطب نشان میدهند و همه این را میدانند. متاسفانه نمایش زندگی بلاگرها در فضای مجازی باعث شده مخاطبان و فالوورهای این بلاگرها در زندگی واقعی دچار ناامیدی شوند، چون مدام مقایسه میکنند؛ خود و شرایط را با یک بلاگر قیاس میکنند در صورتیکه اینها همه نمایش است! بسیاری از مخاطبان با این مقایسهها احساس ناامیدی میکنند و دچار افسردگی میشوند، چون میبینند بلاگری در پستها و استوریهای مختلف هربار با نمایش سفرها و چیدمان لوکس زندگی خود، چیزی را نمایش میدهد که فرد در واقعیت، سالها با آن فاصله دارد اینها تاثیر روانی منفی به همراه دارد. بنابراین افراد، امیدی به زندگی و پیشرفت در آینده نخواهند داشت و هر روز حالشان از شرایط خود، بدتر میشود.
فضای مجازی بهخصوص اینستاگرام نه خیلی خوب است و نه میتوان گفت بد است. هر چیزی خوبیها و بدیهایی دارد. نه فضای مجازی باید حذف شود و نه باید آزاد گذاشته شود، مانند چاقو که هم کابرد خوب دارد و هم خطرناک است. پس فضای مجازی نباید مطلق منفی و مطلق مثبت باشد. اما زنان اینستاگرامر و بلاگر جزو قسمتهای منفی فضای مجازی است و این، چیزی است که برای بنیان خانواده آسیب محسوب میشود.