اجتماعی
والدین چهطور میتوانند جلوی تقلید کورکورانه نوجوان از سلبریتی را بگیرند؟
مادر، ناجی نوجوان غرق شده
ریحانه شهبازی
«چرا من مثل آنها زندگی نمیکنم؟» این سوال همواره در ذهن نوجوان تکرار میشود. از حدود ۲۰ سال قبل فضای مجازی وجود داشت، اما تاثیر بسیار کمرنگی بر زندگی مردم میگذاشت و مثل امروز نبود. بهدلیل کندی سرعت اینترنت، هر جستوجوی سادهای زمان میبُرد و استفاده از فضای مجازی را برای کاربران سخت و حوصلهسربر میکرد. آن زمان تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در مجلهها و روزنامهها چاپ میشد. نوجوان آن دوره بهسرعت، جذب مجلههای بهاصطلاح زرد میشد! اصلیترین کار و اولویت نشریههای زرد، پرداختن به حواشی زندگی سلبریتیهای آن دوره بود و زدن تیترهای جنجالی.
نوجوان آن دوره، زندگی خود را با زندگی سلبریتیهایی مقایسه میکرد که ماهی یکبار در مجلهها میدید. اما نوجوان امروز که دسترسی راحتی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دارد، هر لحظه در حال مقایسه زندگی خود با زندگی سلبریتیهاست و با بحرانهای بیشتر و عمیقتری مواجه میشود.
«نوجوانی» دوره مهمی از زندگی انسان است که با پایان دوره کودکی و ورود به دنیای بزرگسالی آغاز میشود. رده سنی نوجوانی معمولا در بازه ۱۲ تا ۱۸سالگی قرار میگیرد. در این دوران، نوجوانان با بحران هویت روبهرو میشوند، هویتی که برای رسیدن به ثبات در آن، چالشهای زیادی را باید پشت سر بگذارند.
بحران هویت چیست؟
بحران هویت در نوجوانی، فرآیند پیچیدهای دارد که نوجوانان با سوال درباره هویت شخصی خود، آن را تجربه میکنند. اگر نوجوان بتواند در پاسخگویی به این چراها موفق شود، به خودشکوفایی، شخصیت مستحکم و مستقل میرسد. این فرآیند بهدلیل تغییرهای فیزیکی، شخصیتی، اجتماعی و روانی در دوره نوجوانی رخ میدهد. نوجوانان در این دوره با سوالهایی مانند: «چه آرزو و اهدافی دارم؟» و «چگونه میخواهم در جامعه شناخته شوم؟» روبهرو میشوند. گاهی بحران هویت به مشکلات روانی و رفتاری ، اضطراب و افسردگی منجر میشود.
با توجه به اینکه نوجوانی، دوره بسیار حساسی است و در این مدت، نوجوان بیشتر به فردیت و خود فکر میکند، تنهایی را ترجیح میدهد و هویتی بسیار شکننده دارد. بنابراین درگیر فضای مجازی میشود و طبق آمارهای رسمی، مصرف اینترنت برای نوجوانان بیشتر از اینکه جنبه علمی داشته باشد، جنبه جستوجو و پیگیری اخبار هنری و ورزشی دارد. کمتر نوجوانی را میبینیم که از گوشی و لپتاپ برای تحقیق و پژوهش استفاده کند؛ او خود را درگیر دنیای تمامنشدنی اخبار و احوال سلبریتیهایی میکند که آرزو دارد مانند آنها زندگی کند.
چرا نوجوان خود را غرق در دنیای سلبریتیها میکند؟
سلبریتی به معنی شخص مشهور یا ستاره، به افرادی گفته میشود که در زمینههای مختلف ازجمله سینما، موسیقی، ورزش، ادبیات، سیاست و مدلینگ مورد توجه رسانهها و مردم قرار میگیرند. این افراد با داشتن جاذبههای ظاهری فردی، در جامعه مشهور شدهاند و از این طریق کسب درآمد میکنند؛ همین موضوع، از ویژگیهای بارز این افراد است. به هر حال معنای سلبریتی هرچه باشد و فرد سلبریتی هر کسی که باشد، مردم دنیا، حضور او را در مراسم و محافل گوناگون از منظر سبک لباس پوشیدن، مدل آرایش صورت و پیرایش مو، جواهرات، تیپ رفتاری و حتی ثروت و درآمدش دنبال میکنند. سلبریتیها از تاثیرگذارترین گروههای مرجع در جامعه هستند. بسیاری از برندها برای تبلیغات کالا و خدمات خود، از سلبریتی استفاده میکنند. بههمین دلیل است که بیشتر مدها، ترندها و سبکهای جدید را سلبریتیها روی کار میآورند، زیرا آنها کاملا دیده میشوند.
سلبریتیها گروههای مرجعیاند که روی عامه مردم تاثیر میگذارند؛ از مدل پوشش گرفته تا سبک زندگی. اگرکسی بخواهد در جامعه تغییری ایجاد کند، یا اخلاق یک جامعه را تغییر دهد، از سلبریتیها شروع میکند، چون آنها برای مردم الگو هستند.
سلبریتیها افرادی هستند که شاید برای چند دقیقه در قاب تلویزیون از زندگی و سختی روزگار میگویند، اما زمانی که به صفحههای شخصی آنها در فضای مجازی سری میزنیم، شکاف معناداری بین زندگی آنها با عامه مردم مشاهد میکنیم. شهرت و محبوبیت، مهارت و توانایی یا استعدادی برتر در یک زمینه و رشته خاص، شخصیت کاریزماتیک، تعداد زیادی دنبالکننده و هوادار، مورد توجه و سوژه رسانهها بودن؛ اینها تنها گوشهای از زندگی خاص آنهاست.
تاثیر عملکرد جنجالی سلبریتیها را در هر دوره زمانی، میتوان بر قشر قابلتوجهی از جامعه دید که تعداد زیادی از آنها جوانان و نوجوانان هستند. معمولا مدها، برندها و سبک جدید و خاص در پوشش و رفتار را سلبریتیها بهراحتی بهوجود میآوردند و افراد جامعه بهخصوص نوجوانان که هوادارشان هستند، از آنان پیروی میکنند.
تاثیر سلبریتیها را میتوان از جهات مختلفی بررسی کرد. آنها میتوانند تاثیر مثبت بگذارند، یا با تاثیر منفی و مخرب، فضای ناسالمی را برای دنبالکنندگان بهخصوص نوجوانان ایجاد کنند. سلبریتیهایی که فاقد هنر و تخصصاند و فقط بهخاطر هنجارشکنی، یا نمایش زندگی لوکس خود معروف شدهاند، تاثیر منفی و مخربی میگذارند که منشأ مشکلات زیادی در زندگی ساده و واقعی دنبالکنندگان آنهاست. سلبریتیها در اتفاقهای اجتماعی کشور با سوگیریهای منفی، نوجوانان را جذب میکنند و باعث پیروی و تقلیدکورکورانه آنها میشوند. نوجوان دنبالکننده بیتجربهای که فقط به ظاهر زندگی این سلبریتی توجه میکند و بیخبر از دنیای واقعی اوست؛ زمانی که زندگی واقعی خود را با زندگی فریبنده و تزئینشده و مجازی سلبریتی مقایسه میکند، به نتیجهای جز عقبماندگی و تزلزل هویتش نمیرسد و مدام خود را سرزنش میکند.
اما دستهای دیگر از سلبریتیها، تاثیرهای مثبتی بر افراد جامعه میگذارند. آنها میتوانند یک زندگی سالم و شیوههای صحیح برخورد با مسایل مختلف را در صفحه شخصی خود در فضای مجازی ارایه کنند و بر هواداران خود تاثیری عمیق و مثبت بگذارند. ازجمله نقشهای مثبت سلبریتیها میتوان به شرکت در مراسم خیرخواهانه و تشویق مردم به حمایت از خیریهها و حضور پررنگ برای جمعآوری کمکهای مردمی اشاره کرد، آن هم در شرایطی که جامعه با بحران و مشکلات خاصی روبه شده است.
کارشناسان اجتماعی معتقدند؛ حتی اگر سلبریتیها کارهای خیر و انساندوستانه انجام دهند، نمیتوان آنها را بهعنوان یک الگوی کامل به مردم معرفی کرد. البته تاثیر مثبت این گروه برای تشویق مردم به کمکرسانی بهویژه در مواقع بحرانی، از مزایای وجود و فعالیت این دسته از افراد در جامعه است که نباید این نکته را فراموش کرد.
سلبریتیهایی که بدآموزی دارند
دکتر امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه میگوید: «سلبریتی، یعنی فرد مشهور و شناختهشده جامعه. بهطور کلی سلبریتیها به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول افرادی که شهرت آنها در خدمترسانی به جامعه و برای جامعه است. هدفشان خدمت به مردم و نظام است، ولی امروز متاسفانه با سلبریتیهایی مواجهیم که سعی در هرزگری و بدآموزی دارند. بنابراین دسته دوم سلبریتیها، افرادی هستند که مشهورند، اما بدآموزند! شهرت این عده کاذب است، فقط به این دلیل دیده میشوند که بهوسیله رسانه ملی یا فضای مجازی شهرت پیدا کردهاند و از این مسیر، نوجوانان و جوانان را منحرف میکنند. از لحاظ جامعهشناسی، سلبریتیها به این دو دسته تقسیم میشوند. متاسفانه در شرایط کنونی، دسته دوم بیشتر نمود پیدا کردهاند. همین که حتی در اخبارها از آنها بد گفته میشود، باز هم سبب معروف شدن این گروه میشود.»
دکتر قرایی این گروه از جامعه را صاحب قدرت و رسانه میداند و میگوید: «وقتی یک ویدئو از شخص مشهوری پخش میشود، ظرف چند ساعت، چند هزار نفر به دنبالکنندگان او اضافه میشوند. امروز فضای مجازی، مرزها را کنار زده است. فضای مجازی، تلویزیون و رسانهها همه قدرتمندند. دانشمندان علوم انسانی، قرن۲۱ را قرن مخابرات و روزنامهنگاران میدانند. یعنی وقتی شما خبری را منتشر میکنید، انفجاری ایجاد میشود. خبر شما زمانی که پخش شد، از چند شهر گذر میکند. رسانه میتواند یک فرد را از فرش، به عرش بکشاند. اصولا امروز کسانی قدرت دارند که رسانه در اختیارشان است. خب سلبریتیها با داشتن رسانه میتوانند یک شبه ره صدساله را طی کنند!»
این جامعهشناس معتقد است «ما در زمینه معرفی الگوها و گروههای مرجع در جامعه، کوتاهی کردیم که نتیجه این قصور را میتوان در آثار مخرب سلبریتیها روی نسل جوان دید. وقتی نسل جوان، چیزی برای اتکا نداشته و هنجارهای اجتماعی و اسطورههای ملی فرو ریخته باشند، کسانی که بتوانند از آنها الگو بردارند، در دسترس نباشد و معرفی نشده باشند، رسانههای درونی نتوانند مقابل رسانههای بیگانه مانند شبکههای ماهوارهای مقاومت کنند، این اتفاق تلخ در قشر جوان جامعه رخ میدهد. هرگاه مردم جامعهای از درون، تهی شوند و چیزی نداشته باشند که به آن افتخار و اتکا کنند و به آن متوسل شوند، ناچار به اشخاصی خارجی متوسل میشوند.
کدامیک از اسطورههای سرزمین خودمان را به جوانان معرفی کردیم؟ آیا آرش کمانگیر یا بزرگان ملی را معرفی کردهایم؟ چرا ژاپنیها و کرهایها فیلم اسطورههایی مانند جومونگ را میسازند؟ چون میخواهند اسطورههای ملی خودشان را به خورد جوانان بدهند. ما این کار را نمیکنیم. وقتی جامعه جوان ما از درون، تهی و دچار بیهویتی فرهنگی شد، در نتیجه سلبریتیهای منحرف را بهعنوان الگو انتخاب میکند. ما برای جوانان چه الگویی در جامعه معرفی کردهایم؟ چه زن قهرمانی را نشان دادهایم؟ مشکل اینجاست؛ از گروهی سلبریتی که نقش منفی دارند، صحبت میکنیم. همین که درباره آنها نکات منفی و بد گفته میشود، باعث معروفیت بیشتر آنها میشود. درحالی که شما میخواهید فلان شخص معروف نشود، ناخواسته سبب شهرت او میشوید. رسانهها باید از انتشار اخبار این افراد جلوگیری کند. نقش رسانه در این مساله، بیبدیل است. باید فرزندان را مسئولیتپذیر و وظیفهمدار بار بیاوریم. در این مسیر، والدین نقش پررنگی دارند.»
امروز مساله فضای مجازی، حد و مرزی را باقی نگذاشته است. نمیشود جلوی آثار منفی تلفن همراه و انتشار خبرها را گرفت. فقط آگاهیبخشی مهم است. باید از خودباختگی بچهها از درون خانواده یا برنامههای رسانه ملی یا توجه به اسطورههای ملی و میراث فرهنگی جلوگیری کنیم و آگاهی آنها را بالا ببریم. با این روش میتوان جلوی سلبریتیزه شدن الگوهای غلط را گرفت.
هر کسی میتواند هوادار سلبریتی خاصی باشد، بهخصوص نوجوانان. یک نفر میتواند بهخاطر علاقه به سینما، بازیگران یا عوامل سینما را دنبال کند. گاهی ممکن است این علاقه به گونهای باشد که شباهت میان خود و آن سلبریتی را بیشتر کند؛ مثلا لباس مارک آن سلبریتی را بخرد و بپوشد یا ویژگیهای اخلاقی او را تقلید کند.
هر حرکت یک سلبریتی، یک الگو
سلبریتی با هر عکسی که منتشر میکند، یا اطلاعات جزیی که از زندگی او درز پیدا میکند، میتواند روی تعداد زیادی از نوجوانان تاثیر بگذارد. طوریکه آنها تلاش میکنند حتی استایل عکس را تقلید کنند و مانند آنها لباس بپوشند و رفتار کنند. از همین رو، وقتی سلبریتی در یک عکس با سیگار دیده میشود، ناخودآگاه جمع زیادی از دنبالهکنندگانی که دوست دارند مانند او رفتار کنند، به سیگار کشیدن تشویق میشوند.
محققان جامعهشناس در یک پروژه مطالعاتی در دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبورگ، نوجوانانی را بررسی کردند که به موسیقیهایی گوش میکردند که در آن به مخدر ماریجوانا اشاره شده است. آنها دریافتند این نوجوانان بیشتر از نوجوانانی که کمتر در معرض چنین شعرهایی قرار دارند، از این مواد مخدر استفاده میکنند.
نوجوانانی که تحتتاثیر ظاهر سلبریتیها و افراد مشهور قرار میگیرند و از بدن خود احساس نارضایتی میکنند، با چالشهای سلامت روان مانند اختلال در خوردن، افسردگی، یا حتی اعتماد به نفس پایین روبهرو میشوند. مطالعات نشان میدهد زنان جوانی که در رسانهها تصاویر غیرواقعی از «ایدهآل لاغری» را مدام میبینند و آنها را الگوی خود در لاغری قرار میدهند، احتمال بیشتری دارد که علایم بیماری «اختلال غذا» را نشان دهد. موسسه تحقیقاتی girl scouts در پژوهشی دیگر ثابت کرده که نیمی از دختران ۱۳تا۱۷ساله آرزو میکنند مانند مدلهای مجلههای مد، لاغر باشند.
نوجوانی که از نظر احساسی در خانواده غنی نباشد، تمایل به شهرت و دیده شدن پیدا میکند. آنوقت است که از خود میپرسد چرا من یک سلبریتی نباشم؟ چرا فالوور زیاد نداشته باشم؟ چرا تتو نزنم؟ درنهایت او هم سعی میکند با رفتار، حرکات و جملههای عجیب، جلبتوجه کند و خود را سر زبانها بیندازد؛ مثل همه کسانی که تا امروز دیده و الگویش بودهاند.
مادر و بحران غرق شدن نوجوان در دنیای سلبریتیها
برای پاسخ به سوال «مادر یک نوجوان چگونه میتواند در ثبات هویت نوجوان نقش داشته باشد؟» ابتدا باید میزان مصرف فضای مجازی نوجوان را مدیریت کنیم. همه نوجوانان نیاز یکسانی به استفاده از فنآوریهای دیجیتال ندارند، مثلا برخی مجبورند زمان بیشتری را بهصورت آنلاین برای انجام تکالیف خود بگذرانند. این به والدین بستگی دارد که تصمیم بگیرند نوجوان چگونه و به چه میزانی از اینترنت استفاده کند تا بتواند سبک زندگی سالمی برای خود بسازد؛ سبک زندگی که در آن، استفاده از فنآوری دیجیتال با سایر فعالیتهایی مانند ورزش، فعالیتهای فوقبرنامه و معاشرت با دیگران، متعادل باشد و در چرخه خواب و بیداری و تغذیه نوجوان، تداخلی ایجاد نکند. اما این نکته را هم نباید فراموش کرد، هرچه نوجوان بزرگتر میشود، مستقلتر میشود و کمتر تمایل دارد از محدودیتهایی پیروی کند که برای او گذاشتهاید. پس مهم است نوجوان هم به این آگاهی برسد که باید میزان مصرفش را مدیریت کند. اما چهطور میتوانید این کار را انجام دهید؟ مجموعه راهکارهایی که در ادامه پیشنهاد میکنیم، در دو گروه کلی تقسیمبندی میشوند:
- راهکارهایی در جهت آگاهیبخشی و خودتنظیمی نوجوان.
- راهبردهای خانوادگی که تمام اعضای خانواده ازجمله نوجوان را درگیر کند.
این نکتهها میتواند به مادر و نوجوان کمک کند تا از اینترنت و فضای مجازی، به شیوهای متعادل و سالم استفاده کنید:
1-والدین محترم! استفاده از تکنولوژی و فنآوریهای روز را یاد بگیرید.
یک مادر، باید بداند فنآوریهای دیجیتال چهطور کار میکنند و در دنیای مجازی و آنلاین چه میگذرد. هرچه بیشتر درگیر کارهایی باشید که فرزندتان در فضای مجازی انجام میدهند، راحتتر میتوانید احترامش را جلب کنید، او را راهنمایی کنید و بر کارهایی که در دنیای دیجیتال انجام میدهند، تاثیر بگذارید.
2- درباره جنبههای مختلف فضای مجازی و خطرات آن صحبت کنید.
با فرزندتان مدام درباره جنبههای مختلف رسانه گفتوگو کنید و خطرهای احتمالی دنیای مجازی را به آنها معرفی کنید. تلاش کنید حس اعتماد در آنها شکل بگیرد تا در صورت بروز مشکل، بدون نگرانی از واکنش، با شما در میان بگذارند. نوجوان را از کارهایی که میتواند برای مقابله با خطرات آنلاین انجام دهد، آگاه کنید، مانند بلاک کردن یک فرد مزاحم، یا گزارش یک کانال!
3-نوجوان را تشویق کنید تا برای کاری که در فضای آنلاین انجام میدهد، گزینش کند.
به نوجوانان این آگاهی را بدهید که بیشتر پلتفرمها با این هدف ساخته شدهاند که آنها را در حال تماشا، چت یا بازی نگهدارند. این آگاهیبخشی میتواند به آنها کمک کند از گشتوگذار بیاهمیت در دنیای مجازی خودداری کنند. آنها را تشویق کنید نسبت به رسانههایی که تماشا میکنند و پلتفرمهایی که استفاده میکنند، نگاه انتقادی داشته باشند و دنبال محتوایی باشند که به نگاه مثبت آنها به خود، زندگی و پیشرفت فردی کمک میکند.
بعد از اجرای این راهکارها، چه کنیم تا علاقه نوجوان به سلبریتیها را مدیریت کنیم؟
1- اعتمادبهنفس نوجوان را تقویت کنیم.
نوجوانانی که بیش از حد به سلبریتیها علاقهمندند باید تحتدرمان قرار بگیرند. اما اگر علاقهمندی معمولی و طبیعی باشد، مساله مهمی نیست و نباید آن را اختلال بهحساب آورد. علاقه سطحی به سلبریتیها، یک مساله طبیعی است که در بیشتر انسانها در این دوران سنی دیده میشود.
یکی از دلایل علاقه شدید و هواداری داغ نوجوانان از سلبریتیها، نداشتن اعتمادبهنفس است. علاوهبر اختلالهایی که وجود دارد مثل وسواس فکری و افسردگی، کم بودن اعتمادبهنفس هم میتواند عامل این بحران باشد. باید به این نکته توجه کرد که در این موارد، نوجوان چارچوب ذهنی سفت و سختی برای خود درست کرده که میبایست رفتار، عملکرد و شکل ظاهریاش در آن چارچوب باشد.
2- نوجوان را تشویق کنیم خودش را دوست داشته باشد.
نوجوان باید خودش را دوست داشته باشد و بخواهد با دیگران ارتباط برقرار کند. برای تحقق این امر، باید والدین بهخصوص مادر، اعتمادبهنفس را در او بالا ببرد و فرزندش را با ویژگیهایی که دارد، بپذیرد. با افزایش اعتمادبهنفس، میتوانیم علاقهمندی بیشازحد او به سلبریتیها را کم کنیم.
برای تقویت اعتمادبهنفس در فرزندان، باید آنها را از کودکی، بیقیدوشرط و بدون در نظر گرفتن اشتباهها و شیطنتها، دوست داشته باشیم. اگر فرزندمان کار بدی انجام داد، او را طرد نکنیم. میتوانیم بهعنوان تنبیه محرومیتهایی در نظر بگیریم، اما نباید او را از مادر دور کنیم. این طرد کردن، منجر میشود کودک و نوجوان حس کند همیشه باید رفتاری را انجام بدهد که مورد پذیرش دیگران باشد.
خانواده، کوچکترین جامعهای است که رشد را در آن آغاز میکنیم. اگر ما در این محیط کوچک و اولین جامعهای که در آن به دنیا میآییم، موردپذیرش بیقیدوشرط قرار بگیریم، افراد دیگر جامعه هم ما را همانطور که هستیم، میپذیرند و دوست میدارند. بنابراین در زندگی آینده و دوران نوجوانی نیز یاد میگیریم دیگران باید همانطور که هستیم، ما را دوست داشته باشند، حتی اگر ظاهرمان شبیه سلبریتیها نیست و یک آدم معمولی هستیم.
3- ویژگی مشاغل مختلف را برای فرزندمان توضیح دهیم.
به نوجوان توضیح دهیم بعضی افراد، منبع درآمد و کارشان این است که زیبا باشند و برخی چارچوبها را رعایت کنند. درآمد، مساله مهمی است. همانطور که اطلاعات و علم پزشک و مهندس، منبع درآمدش است؛ برای سلبریتیها وجهه بیرون زندگی، عاملی است که بهواسطه آن میتوانند درآمد کسب کنند. مدل زندگی سلبریتیها را به نوجوان توضیح دهیم تا متوجه شوند این قشر از جامعه، بهدلیل کار و سبک زندگیشان، زیست متفاوتی دارند.
4- الگوی مناسبی برای نوجوان باشیم.
بخشی از این مساله میتواند ناشی از الگوبرداری نوجوان از خانواده باشد، والدین بهویژه مادران الگوهای نوجوانان هستند. مادران چون زمان بیشتری کنار فرزند هستند بیشتر بهعنوان الگو انتخاب میشوند. برخی مادران در زندگی دنبال ظواهر، آرایش کردن و عملهای جراحی مختلف هستند. بهطور طبیعی نوجوانان اینطور خانوادهها نیز از مادرشان الگوبرداری میکنند و چون مادر دنبالهرو مد است، نوجوان نیز همین کار را تقلید میکند. پس اول والدین باید رفتار خود را اصلاح کنند.
اگرچه این رفتارها در سطح کم نیاز به درمان و پیگیری ندارد. اما اگر سطح بالا و علاقهمندی به گروهها و سلبریتیها زیاد باشد، خانوادهها باید از مشاور کمک بگیرد و این معضل را پیگیری کنند تا دریابند وسواس فکری ایجادشده، اختلال است یا خیر. در صورت وجود اختلال، وارد فرآیند درمان شوند.
وظیفه مادر برای ایجاد ثبات هویتی فرزند
برای ثبات هویت فرزند نوجوان، مادر میتواند اقدامات زیر را انجام دهد:
1- ارتباط با فرزند: برقراری ارتباط نزدیک و همهجانبه با فرزند و گفتوگو با او درباره مسایل مختلف، احساسات و تجربههایش، میتواند به تثبیت هویت او کمک کند.
2- احترام به خودشناسی: تشویق فرزند به خودشناسی، درک درست از تواناییها و محدودیتها، تعیین اهداف شخصی و توجه به علایق و ارزشها، میتواند به استقلال و ثبات هویت او کمک کند.
3- حمایت از تصمیمگیریهای فردی: دادن فرصت به فرزند برای تصمیمگیری درباره مسایل مختلف، تشویق به پذیرفتن مسئولیتها و حمایت از تصمیمهایش میتواند به تقویت هویت او کمک کند.
4- ترویج اعتماد به نفس: تشویق به پذیرش خود و اعتماد به نفس، تشویق به برخورداری از اعتماد به نفس قوی و اثرگذار، میتواند به تثبیت هویت فرزند کمک کند.
5- حمایت از علاقهها و استعدادها: حمایت از فرزند برای پیگیری علاقهها و استعدادهایش، تشویق به توسعه استعدادهایش و شناسایی نقاط قوت و ضعف، میتواند به تثبیت هویت او کمک کند.
6- حضور فعال و حمایت: حضور فعال مادر در زندگی فرزند، حمایت از او در مواجهه با چالشها و مسایل روزمره و ابراز علاقه و عشق به او، میتواند به تثبیت هویت فرزند کمک کند.
با انجام این راهکارها، مادر میتواند به ثبات هویت فرزند نوجوان خود کمک کند و او را در مسیر تعیین هویتی قوی و مطمئن قرار دهد.