پرونده ویژه
ما ایرانیها، مردمان شفاهی و اهل گپ و گعده هستیم، شاید این روزها اصطلاح «دورهمی» آشناتر به نظر برسد. پسند خانواده ایرانی، سفره شلوغ و سفر دستهجمعی است، هرچند که امروز در خانههای ایرانی، بیش از یکی دو فرزند پیدا نمیشود. ایرانیجماعت اهل تعریف کردن و آب و تاب دادن به ماجراهای ساده است. ما میتوانیم از یک اتفاق ساده و با قصه یکخطی پیشپاافتاده، چنان روایت جذابی بسازیم که نیمساعت از یک مهمانی را به شرح ماوقع اختصاص دهیم. پس قصهگویی و توان داستانسرایی برای بچههای ایرانی، ضرورت دارد. کمحرفی، یک ویژگی اخلاقی خنثی است، یعنی فینفسه نه بد است و نه خوب، ولی در فرهنگ ایرانی، افراد کمحرف، از جمع کنار گذاشته میشوند و از فهرست مهمانان حذف میشوند.
پس مادران عزیز! بیایید استعداد کتابخوانی و قصهگویی فرزندمان را کشف کنیم و این توان را در آنها پرورش دهیم. کودکی که از دوران نوزادی و حتی قبل از آن، مخاطب قصههای شما بوده و با صدای شما اصول زندگی را یاد گرفته، محال است در نوجوانی و بزرگسالی صدای مادرش و کتاب که منبع امن اطلاعاتی است، رها کند و سراغ مراجع دیگر علم و دانش برود. تلاش کنیم بچهها لذت مطالعه و کتاببازی را بچشند، آنوقت دیگر کتاب را رها نمیکنند. ایجاد علاقه به مطالعه و کتاب در فرزند، یک کار تزیینی و لطف از جانب والدین نیست، بلکه یک وظیفه است. کوتاهی نکنیم و کودکی تربیت کنیم که در هر جمعی، حرفی برای گفتن دارد؛ از میزان واژگانی که به کار میبرد و بهجا و درست از آنها استفاده میکند، لذت ببریم.