سرمقاله
آیا جمهوری اسلامی، برنامهای برای فهم و درک خواسته تغییر جنسیت دارد؟
دنیای امروز از زن خانهدار تا استادان دانشگاه و نظریهپردازان، پر است از دلسوزان طبیعت، طرفداران فلان پوشش گیاهی، حامیان جانوران آبزی در حال انقراض و کویرهایی که زیر لاستیک آفرودها افتاده است. صفحه شخصی افراد با پسندهای مختلف و طبقههای اجتماعی و سیاسی متفاوت، مملو از توصیههای محیط زیستی است. راستیآزمایی ادعای این افراد که خودشان چقدر ملزم به همین توصیهها هستند، موضوع این مقاله نیست. میخواهیم درباره هویت انسان واقعی و ماهیت این موجود صحبت کنیم. کسانیکه برای سوسن چلچراغ که میراث دو هزار ساله گیلان است، دل میسوزانند، حاضرند ساعتی به انسان فکر کنند؟ به بلایی که نظام سرمایهداری سر انسان آورده؟ به افرادی که با تبلیغات گسترده برای افکار و عقاید غیرانسانی و منحرف، شبانهروز ذهن مردم دنیا را بمبباران میکنند؟
لابد این سوال در ذهن شما شکل گرفته که چه ظلمی در حق نوع بشر در حال وقوع است؟ بگذارید قصه را از جای دیگری آغاز کنیم؛ ما مسلمانیم و مبنای مشترکی به نام دین داریم و حسن ختام هر مباحثهای را کلام خدا و معصومین علیهمالسلام میدانیم. براساس شریعت؛ انسان، ارزشمند است بما هو انسان. همینکه انسانی را دیدید با هر فکر و عقیده و نژادی، باید او را محترم بشمارید، مگر اینکه او از ارزشهای انسانی فاصله گرفته باشد. جریان مسلط سرمایهداری و رسانهای، از چند سال قبل سیاست «از بین بردن مرزهای جنسیتی» را پیش گرفته؛ چرا؟ با هدف سود بیشتر!
حتما شنیدهاید در ادبیات دینی، پوشیدن لباس مردانه برای زنان و برعکس، بهعنوان یکی از بلایای آخرالزمان معرفی میشود. یعنی برداشتن مرزهای جنسیتی، تا این حد، مذموم است و آثار وضعی و تبعات منفی دارد. اسلام تا این حد برای جنسیت انسانها، ارزش و احترام قائل است. این نگاه را مقابل دیدگاههای امروزی غرب به مساله جنسیت قرار دهید. نظام سرمایهداری به پشتوانه رسانههای قوی، سیاست جنسیتزدایی از انسانها را پیش گرفته و برای اجرای این سیاست، روشهای مستقیم و غیرمستقیم فراوانی دارد.
- برداشتن مرزهای جنسیتی از سالهای آغازین زندگی. غربیها مدتهاست در کتابهای درسی، بر عدم تفاوت دختر و پسر تاکید میکنند و به آنها یاد میدهند جنسیت آنها، هیچ محدودیتی را با خود به همراه نمیآورد، پسرها و دخترها هر کاری بخواهند، میتوانند انجام بدهند. مثلا دخترها برای مشاغل سخت مثل معدن و سد سازی، محدود نیستند و پسرها هم میتوانند پزشک متخصص زنان شوند.
- تبلیغ برای همجنسگرایی. ظاهر این مساله، نوعی گرایش جدید است که علاوهبر جنس مخالف، جنس موافق را در گزینههای پیش روی انسان قرار میدهد، اما این نگرش در باطن، برداشتن مرزهای جنسیتی را با خود به همراه میآورد. بارها از مسئولان کشورهای غربی شنیدهاید که حقوق این افراد را به رسمیت میشناسیم، این افراد امکان ازدواج رسمی دارند و چون بچهدار نمیشوند، اجازه دارند از کودکان بیسرپرست، طفلی را به فرزندخواندگی بپذیرند.
- «انتخاب جنسیت» پدیده دیگری که اخیرا با سرعت و هزینههای هنگفت تبلیغ میکنند! این پدیده بهلحاظ روانشناختی بسیار خطرناک است، چون دختری که سالها با لطافت و ظرافت زنانه خو کرده و مطابق خلقتش رفتار کرده، حالا در سنی که احساسات در اوج؛ و عقل در پایینترین درجه از تصمیمهایش هست، با این انتخاب مواجه میشود که میتوانم پسر باشم! این احساسات، منجر به تصمیمهای بیبازگشت میشود. یا پسری که به سن نوجوانی رسیده، ناگهان جذب دنیای رنگین دختران میشود و خود را در معرض یک انتخاب بزرگ قرار میدهد.
جنسیت، ملیت، خانواده، مذهب، ستونهایی هستند که هویت انسان بر آن بنا نهاده شده. هر تکانهای ممکن است منجر به بحران هویتی شود. انیمیشن «درون و برون» (inside out) را دیدهاید؟ در این کارتون بهخوبی نشان داده میشود که هر تغییری در سن نوجوانی، فرد را با بحران هویتی روبهرو میکند؛ و فقط درصد این بحران و کنش فرد در مواجهه با آن، متفاوت است. وقتی مهمترین ستون هویتی فرد را تغییر میدهید، چهطور توقع دارید سلامت روحی او دچار بحران نشود؟ مگر میشود تصوری که زن از خود دارد، با عمل جراحی در جسم، تغییر کند! پالسهای عصبی مغز را چه میکنید؟ ظریفترین رشتههای عصبی هم این عمل جراحی و تغییر جنسیت را درک میکنند؟ امکان ندارد.
عمل تغییر جنسیت و انتخاب جنسیت، یک بازی تبلیغاتی پر سود است برای جراحیهای پیدرپی سخت و پرهزینه، برای نظامی که نمیخواهد اجناس تولیدی به بهانه زنانه یا مردانه بودن، روی دستش بماند و نظامی که درنهایت دنبال کاهش جمعیت است، برای اینکه منابع محدود بماند برای سرمایهدارها!
این بازی اقتصادی و تبلیغاتی، ریزموضوع و زیرشاخههای بسیاری دارد که حتما در شمارههای آتی پیام زن به آن میپردازیم، اما در این شماره جنبههای حقوقی، شرعی و پزشکی آن را بررسی کردهایم.
این پرونده، نکاتی را مطرح میکند و پاسخ مبسوط میدهد، اما سوالی وجود دارد که ذهن ما را مشغول کرده و جوابی برایش نداریم، نه فقط دوستان فعال در نشریه پیام زن، بلکه اساتید علم حقوق، مردمشناس و جامعهشناس هم از پاسخگویی به آن، عاجزند. و سوال اساسی اینکه جمهوری اسلامی برای مسالههای نوپدید ناظر به حوزه جنسیت و مطالعات جنسیتی، چه برنامه و سیاستی دارد؟ آیا سیاستگذاران به این مطالبهها فکر کردهاند؟ همچنان سیکل مشخصی برای بررسی درخواست تغییر جنسیت نداریم. فیلم «نیاز» از بهترین فیلمهای سینمای اجتماعی ایران است که بازیگر نقش مادر، پس از سالها ناگهان ادعای مردانگی کرد و رسید به همان ماجراهایی که دیدید و خبر دارید. آیا جمهوری اسلامی برنامهای برای کنترل خواسته تغییر جنسیت دارد؟ آیا زمینهای فراهم هست که با نوجوانان و جوانان در اینباره گفتوگو کنیم؟ علمای حقوق فقط توانستهاند از دیون و تعهداتی که بر عهده فرد هست، حفظ و حراست کنند، مثلا مردی که بدهی مهریه دارد، اگر تغییر جنسیت دهد و ظاهرا زن شود، همچنان بدهکار همسر سابقش میماند تا آن را پرداخت کند. در همین حد، مراقبت کردیم از حقوق انسانی و همین که دعوای جدیدی آغاز نشود، رضایت داریم. آیا کسی هست فکری کند برای جلوگیری از درخواست تغییر جنسیت؟ کسی هست به آثار و تبعات و احتمال خودکشی و جراحی بیبازگشت تغییر جنسیت، تدبیری بیندیشد؟ متاسفانه نیست.
آیا میدانید در کشورهای غربی، برای عمل جراحی تغییر جنسیت سقفی گذاشتهاند و ایران چنین محدودیتی ندارد؟ آیا میدانید ایران بدون محدودیت و صرفا پس از طی مراحل قانونی، مجوز جراحی را صادر میکند؟
ما در پیام زن به این مسایل پرداختهایم و وخامت اوضاع را دریافتیم، امیدواریم این مساله بسیار مهم هویتی که متولی هم ندارد، برای دلسوزان، اهمیت پیداکند و فکر چاره کنند.