نوع مقاله : مقاله

10.22081/mow.2024.76395

چکیده تصویری

نقش مهم زنان در احیا و گسترش مراسم سوگواری

موضوعات

 پرونده ویژه 

 

سیر تطور کنش‌گری زنان در هیات‌های مذهبی

نقش مهم زنان در احیا و گسترش مراسم سوگواری

دکتر سمیه حاجی اسماعیلی 

عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده

 

بررسی کنش‌گری زنان در مراسم و هیئات مذهبی، نیازمند مرور تاریخ است. این‌که زنان چه زمان، امکان حضور در مجالس و مراسم سوگواری امام حسین(علیه‌السلام) را پیدا کردند. در متون دینی، روایت‌های متعددی درباره ثواب و پاداش برای عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) و زیارت قبر ایشان وجود دارد. همچنین نوحه‌سرایان برای گریاندن افراد، بر مصایب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تشویق شده و ثواب‌های زیادی برای این کار شمرده شده است. اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام) آغازگر برپایی مراسم برای عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) بودند. در تاریخ، نقل‌های فراوان وجود دارد از این‌که امامان شیعه، مجالس عزاداری را برپا می‌کردند. احادیثی هم وجود دارد که نشان می‌دهد ائمه اطهار، شیعیان را به این کار تشویق می‌کردند. این مقوله در سیره اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اهمیت زیادی دارد.

 

باتوجه به اختناقی که در زمان حکومت امویان و عباسیان وجود داشت، شرایط مناسبی برای شیعیان در زمینه برپایی مراسم عزاداری وجود نداشت، به‌گونه‌ای که شیعیان و پیروان‌شان به انزوا کشانده شدند. مجالس سوگواری در این دوره، کارکردی ویژه‌ای داشت، چون ائمه با شیعیان ارتباط مستمری نداشتند، مراسم عزاداری مانند کانال ارتباطی و ابزار مناسبی بود تا این خلأ را پر کند. مجالس سوگواری، رسانه‌ای مفید برای ایجاد ارتباط در فضای مسموم و یک‌سویه‌ای بود که ضدشیعیان وجود داشت.

مجالس عزاداری و سوگواری از آن زمان به بعد، در طول تاریخ ادامه پیدا کرد. این مراسم تا دوران قاجار فراز و نشیب‌هایی داشت تا به تثبیت رسید. وقتی آل‌بویه شیعی بر مسند قدرت سیاسی تکیه کردند، چون کیش و آیین‌شان شیعی بود، به این مراسم رسمیت بخشیدند و این مراسم را وارد حیات اجتماعی مردم کردند. در زمان صفویان، مذهب تشیع به‌عنوان مذهب رسمی اعلام شد و احیای آداب و رسوم مربوط به این مراسم بیش از پیش در دستور کار پادشاهان صفوی قرار گرفت. این‌که گفته می‌شود در زمان صفویان این اتفاق افتاده به معنای این نیست که زمینه‌های آن وجود نداشت. قبل از صفویان هم بسترهایی فراهم بود و توانستند این کار را انجام دهند.

در دوران قاجار به‌دلیل تغییر نگرشی که در حاکمیت و مردم ایجاد شد، مراسم عزاداری رونق پیدا کرد و گسترده شد. آن‌چنان که ناصرالدین‌شاه دستور داد مکانی به نام «تکیه دولت» بسازند و مراسم سوگواری را آنجا برگزار کنند. در زمان قاجار، تعزیه‌خوانی‌ها و روضه‌ها رواج پیدا کرد.

 

نقش‌آفرینی زنان در مراسم سوگواری

زمان قاجار را می‌توان نقطه عطف حضور و نقش‌آفرینی زنان در زمینه آداب، رسوم و سنت‌های مذهبی تلقی کرد. در این دوره، زمینه‌ای فراهم شد تا زنان در تعزیه و مراسم عزاداری امام حسین(علیه‌السلام) شرکت کنند. مجالس سوگواری و روضه‌خوانی مورد توجه همه قرار گرفت و زنان هم می‌توانستند این مراسم را به صورت مستقل برگزار کنند.

این‌که زنان دوره قاجار به این مراسم، توجه نشان می‌دادند و مشارکت پرشور و فعالی داشتند، به دلیل بُعد مذهبی و اعتقادی زنان و مشارکت زنان در مراسم با هدف تقویت کارکردهای آموزشی، تعلیمی و اخلاقی بود.

مشارکت زنان در این مراسم نشان داد نوع کنش‌گری زنان، متفاوت‌تر و پرشورتر از مردان است. زنان، شور و اشتیاق وصف‌ناشدنی برای شرکت در مراسم داشتند. البته محدودیت‌هایی در زمینه حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی در زمان قاجار وجود داشت که گاهی این محدودیت‌ها را به دین نسبت می‌دادند.

شرکت زنان در مراسم سوگواری، فرصتی برای زنان بود تا خود را رؤیت‌پذیر کنند؛ به این معنی که ابراز وجود کنند. نقل‌های تاریخی نشان از حضور گسترده زنان، آمادگی و مهیا شدن آن‌ها از مدتی قبل از فرارسیدن ماه محرم دارد. نه‌تنها زنان در مراسم سوگواری حضور پیدا می‌کردند، بلکه در تعزیه هم نقش‌آفرین بودند. تعزیه برای زنان جالب توجه و اثربخش بوده و حضورشان برای بهره‌مندی از تعزیه، بیشتر از مردان بود. وقتی در تعزیه، حوادث دردناک و مصائبی را نقل می‌کردند که بر امام حسین و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) گذشته بود، زنان از قهرمانان عاشورا الگو می‌گرفتند.

زنان قاجار باید از روبنده استفاده می‌کردند و در اجتماع، حق نداشتند روبنده را بالا بزنند. اما وقتی در مراسم تعزیه شرکت می‌کردند، می‌توانستند روبنده خود را بالا زده، مراسم را تماشا کنند و کسی هم اعتراض نمی‌کرد. نکته قابل توجه این‌که زنان تعزیه را خود اجرا می‌کردند؛ یعنی برخی از تعزیه‌ها زنانه بوده و گردانندگان آن، زنان بودند. با مراجعه به منابع تاریخی مشاهده می‌شود تعدادی از علما با برگزاری تعزیه توسط بانوان مخالف بودند؛ چون تعزیه را مخالف شئون مذهبی می‌دانستند. به اعتقاد علما اگر زنان تعزیه را اجرا کنند، این کار باعث وهن اهل‌بیت(علیهم‌السلام) است و از طرف زنان تجری است که امر شایسته‌ای از سمت علما تلقی نمی‌شد. اما تعزیه برای زنان مهم بود و باوجود تمام مخالفت‌ها، باز هم مشتاق بودند هم تماشا کنند و هم جزو گردانندگان تعزیه باشند.

روضه‌خوانی هم جزو یکی از مراسم و آیین‌های عزاداری در دوره قاجار بود. البته از زمان صفویه شروع شد و در زمان قاجار به اوج رسید. اوایل روضه‌خوانی توسط مردها برپا می‌شد، اما زنان هم خود را از این موقعیت محروم نکردند و برای اولین بار در زمان ناصرالدین شاه با پدیده زنان روضه‌خوان مواجه شدیم. البته این مجالس هم از مخالفت علما دور نماند، زیرا یکی از شروط منبری بودن را، مرد بودن می‌دانستند و می‌گفتند مردها باید به منبر بروند و با روضه‌خوانی زنان موافق نبودند.

 

نقش زنان در گسترش سنت «نذر»

بحث بعدی نذری دادن و نقش زنان در گسترش و رواج سنت «نذر» است. نذر و نذری دادن چیزی نیست که آن را به آیین‌های عاشورایی و آداب سوگواری اهل بیت(علیهم‌السلام) پیوند دهیم. اما از دو جهت اهمیت دارد و پیوند بین آیین عاشورایی و نذر را برقرار می‌کند. این‌که سنت نذر، بیشتر مورد استقبال زنان بود و زمینه را مهیا می‌دیدند در ایام محرم، حاجات‌شان برآورده شود و دیگر این‌که بین برآورده شدن حاجات و نمادهای عاشورایی، ارتباط برقرار می‌کردند. مثلا بانویی نذر می‌کرد اگر خدا به او فرزند پسری بدهد، نامش را عباس بگذارد. زنان، نقش برجسته‌ای در رواج سنت نذر داشتند. اگر زنان نبودند «نذر» آن‌قدر پایا و ماندنی نبود و در طول زمان ادامه پیدا نمی‌کرد.

بنابراین ورود و امکان پیدایش زنان در مراسم عزاداری، مربوط به عهد ناصری است. به دلایل اعتقادی، مجالس عزاداری را تحت هر شرایطی، باشکوه برگزار می‌کردند. علاوه‌بر بُعد اعتقادی که نباید آن را نادیده گرفت، می‌توان شرکت در این مراسم را به شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر عصر قاجار هم مرتبط دانست. به‌دلیل وجود محدودیت‌ برای حضور زنان در جامعه، این مراسم به‌مثابه پتانسیلی بود تا زنان بتوانند محدودیت‌ها را جبران و خود را رؤیت‌پذیر کنند. حضور در این مراسم، زمینه‌ای شد تا زنان به حقوق دیگر خود دست پیدا کنند.

 

انزوای تعزیه در دوره پهلوی اول

در دوران پهلوی اول، برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه برای همه افراد جامعه ممنوع شد و اگر کسی، مراسم روضه‌خوانی برگزار می‌کرد، شهربانی او را دستگیر می‌کرد. رضاخان مخالفت‌های آشکاری با روحانیت و دین داشت. او دستور داد «تکیه دولت» که در زمان قاجار ساخته شده بود، تخریب کنند و تلاش می‌کرد تعزیه را به انزوا بکشاند تا مردم این مراسم را برگزار نکنند. او برای محدود کردن مراسم سوگواری، موسسه‌ای به نام «وعظ و خطابه» تاسیس کرد. هدفش این بود تعدادی از طلاب را تربیت کند که به او در جهت اهداف تجددگرایانه‌اش کمک کنند. همچنین می‌خواست قدرت روحانیت را کم کند. البته این اقدامات رضاخان، موفقیت‌آمیز نبود. چون علمایی را داشتیم که با فعالیت‌هایشان سعی می‌کردند اهداف رضاخان را خنثی کنند و طرح‌ها و برنامه‌های او را با شکست مواجه کنند. مانند «شیخ عبدالکریم حائری» که تعدادی از طلاب جوان را به شهرهای مختلف اعزام کرد تا مجالس روضه برپا کنند. در این دوران، زنان در هیات‌ها، کنش‌گری نداشتند. بسیاری از زنان متدین به انزوا کشیده شدند و امکان کنش‌گری اجتماعی، نه در روضه بلکه در هیچ‌یک از عرصه‌های اجتماعی فراهم نبود.

 

نگاه نمایشی به تعزیه در دوره پهلوی دوم

در دوران پهلوی دوم‌، سیاست‌های دین‌ستیزانه ادامه پیدا کرد، اما نه با شدتی که در دوره پهلوی اول وجود داشت. چون محمدرضا، جرأت نداشت با نهاد دین و روحانیت مخالفت و سیاست‌های رضاشاه را پیاده کند. در دوره پهلوی دوم، فضا از این جهت باز و تعزیه احیا شد. البته فعالیت‌هایی که فرح پهلوی انجام می‌داد، نه به قصد احیای مراسم تعزیه، بلکه از این جهت برایش اهمیت داشت که یک آیین مذهبی است. همچنین برای او جنبه‌های هنری و نمایشی تعزیه، به‌عنوان آیین نمایشی شرقی و ایرانی مهم بود نه به این دلیل که مراسمی دینی و ریشه‌دار در آیین ایرانیان است.

مراسم سوگواری در دوران پهلوی دوم، ممنوع نبود، اما چون بعد از پهلوی دوم، دوران انقلاب اسلامی به‌عنوان یک نقطه عطف به شمار می‌رود، مجالس تعزیه و سوگواری، رنگ و بوی سیاسی داشت. زنان علاوه‌بر این‌که با حضور در مراسم عزاداری می‌توانستند از اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، حضرت زهرا و حضرت زینب الگو بگیرند، حضورشان جنبه سیاسی هم داشت که نتیجه آن را در حضور گسترده زنان در انقلاب اسلامی مشاهده می‌کنیم.

 

انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در احیای مجالس سوگواری

 بعد از دوران پهلوی، انقلاب اسلامی، نقطه عطفی در احیای مجالس سوگواری است. با انقلاب اسلامی وارد مرحله‌ای می‌شویم که ساختار و کارکرد مراسم و آیین‌ها، با دوران قبلی تفاوت پیدا می‌کند. با مقایسه دوران‌های مختلف در تاریخ می‌توان گفت در زمان قاجار، زنان شرکت در مجالس عزاداری را به‌مثابه وسیله‌ای برای دیده شدن‌ می‌دانستند. اما انقلاب اسلامی با طرح الگوی سوم زن، ایده‌اش از ابتدا رؤیت‌پذیری زن بود. حتی زنانی که امکان کنش‌گری نداشتند، زمینه کنش‌گری در عرصه‌های مختلف اجتماعی برای‌شان فراهم شد. کارکردی که مراسم عزاداری و سوگواری دارد، این است که باعث می‌شود فعالیت‌ و کنش‌گری زنان، رنگ و بوی مذهب بگیرد و محدود به مجالس عزاداری و روضه نشود. اگر زنان، فعالیت‌های بشردوستانه و انسان‌دوستانه انجام می‌دهند، رنگ و بوی دینی و مذهبی می‌گیرد و زنان این کار را در امتداد مذهب و دین تلقی می‌کنند. پس از انقلاب اسلامی شخصیت حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) بازخوانی شد و فعالیت‌هایی که زنان انجام می‌دادند، رنگ و بوی زینبی گرفت و سنخ کنش‌گری زنان تغییر کرد.

 

احیای روضه‌های خانگی

درست است که در هیات‌های مذهبی بزرگ، زنان هم حضور دارند، اما نقش کنش‌گری فعالی ندارند. از بحث به رسمیت شناختن قومیت‌ها، محله‌ها و فرهنگ‌های مختلف به سمت ادغام این‌ها، ذیل هیات‌های بزرگ رفتیم. به لحاظ نمادین و شعائر اهمیت دارد، اما باید تکثرها، قومیت‌ها و محله‌ها را به رسمیت بشناسیم. باید روضه‌های خانگی را احیا کنیم. یکی از ویژگی‌های روضه‌های خانگی، ارتباط با هم‌محله‌ای‌ها، اقوام و آشنایان در جهت کمک‌های خیرخواهانه به نیازمندان است. باید کاری کنیم که مراسم محله‌ای و روضه‌های خانگی احیا شود. زنان به‌واسطه ویژگی‌هایی که دارند، می‌توانند در کمک به حل مسایل و مشکلات زنان، موثر باشند.