نوع مقاله : مقاله

10.22081/mow.2024.76396

چکیده تصویری

اجتماع مومنانه قدرتمند داریم؟

موضوعات

 پرونده ویژه 

شکل‌دهی به اجتماع مومنانه، به مثابه راهبری مقاومتی خانواده

اجتماع مومنانه قدرتمند داریم؟

چرا در امر به معروف و نهی از منکر، با درِ بسته مواجه می‌شویم؟

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد

مدیر پژوهشکده زن و خانواده

 

شکل‌دهی به اجتماعات مناسکی، یکی از راهبردهایی است که اقلیت‌های فرهنگی و دینی برای حفظ ارزش‌های خود به کار می‌گیرند. این مناسک، اجتماعی را شکل می‌دهد که هویت‌ساز است، نشاط و امید ایجاد می‌کند و افراد می‌توانند خود را بازسازی کنند. مانند اجتماع‌هایی که مسلمانان در بسیاری از کشورهای غربی دارند. اجتماعات را در قالب مناسک مذهبی مهم می‌دانند و به این بهانه، مومنان دور هم جمع می‌شوند.

 

مجالس عزاداری و روضه‌های خانگی، مناسکی هستند که در آن گروهی جمع می‌شوند، می‌توانند هم‌افزایی داشته باشند و هویت مشترکی را شکل دهند. زمانی که این افراد، هم‌افزایی دارند حتی اگر در جامعه، در اقلیت هم باشند، می‌توانند از این ظرفیت استفاده و خود را بازیابی کنند؛ و درنهایت هویت خود را حول محور اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و این مناسک شکل دهند.

وقتی مهاجرت از روستا به شهر یا از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ رخ می‌دهد، افراد دچار مشکلاتی می‌شوند. چون در روستا و شهرهای کوچک بیشتر افراد همدیگر را می‌شناسند، در نتیجه یک سیستم حمایتی و نظارتی دارند و از امور مختلف یکدیگر، باخبرند. اگر مشکلی ایجاد شود به‌سرعت، متوجه می‌شوند و آن را حل می‌کنند. مثلا اگر فرزند خانواده‌ای خطایی کند، دیگران به خانواده‌اش اطلاع می‌دهند. نظارت و شبکه ارتباطی موثر در روستاها وجود دارد، اما در شهرهای بزرگ وجود ندارد و افرادی که به شهرها مهاجرت می‌کنند، دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شوند. این سوال مطرح می‌شود؛ افرادی که مهاجرت کرده‌اند برای کاهش آسیب‌ها چه می‌کنند؟

در 100سال اخیر که جمعیت بیشتری مهاجرت کرده‌اند، با پدیده‌ای به‌عنوان «حسینیه‌های منطقه‌ای» مواجه شده‌ایم. این حسینیه‌ها در شهرهای بزرگ، اقلیت‌های قومی را دور هم جمع می‌کنند. مانند «حسینیه بیدهندی‌های مقیم قم»، حسینیه «همدانی‌های مقیم تهران» و... کارکرد این حسینیه‌ها فقط عزاداری نیست، بلکه به بهانه‌ برپایی مراسم، مناسباتی را که در شهرهای خودشان داشتند، بازسازی می‌کنند. یعنی ارتباطات اجتماعی‌شان را برقرار می‌کنند، از همشهری‌های‌شان نظارت و حمایت می‌کنند، همدیگر را پیدا می‌کنند و تنهایی و غربت‌شان را درمان می‌کنند. بسیاری از ایرانیانی که در کشورهای غربی زندگی می‌کنند، حتی اگر اهل حسینیه رفتن نباشند، باز هم در مناسک، به حسینیه‌ها می‌روند تا بتوانند شبکه ارتباطی بین ایرانی‌ها را ایجاد کنند.

 

کارکردهای اجتماع مومنانه

شکل‌گیری اجتماع مومنانه می‌تواند سطوح و کارکردهایی داشته باشد. سوال اینجاست که چگونه می‌توان از ظرفیت هیأت‌ها به‌صورت حداکثری استفاده کرد؟

یکی از سطوح اجتماع مومنانه، اجتماعات مناسکی است. اجتماعات مناسکی کارکردهای مختلف خدماتی، اجتماعی و فرهنگی دارند. افراد در مناسک‌ مختلف در هیات جمع می‌شوند. این اجتماع‌ها کارکرد فرهنگی دارند، هویت‌سازند و می‌توانند آسیب‌های اجتماعی را کاهش دهند. به‌همین دلیل به دستگاه‌های حکمرانی توصیه می‌کنیم به‌خاطر هیات‌های بزرگ، حسینیه‌های کوچک را از بین نبرند، زیرا هیات‌های منطقه‌ای و محله‌ای، کارکردهای فرهنگی و اجتماعی خاص دارند و می‌توانند فساد را در مقیاس خود کاهش دهند.

سطح بعدی هیات، اجتماع مومنانه‌ای است که حول محبت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) شکل گرفته و اجتماع، فقط مربوط به مناسک نیست و افراد در طول سال باهم ارتباط دارند. اجتماع افراد، در بعضی هیات‌ها با محوریت محبت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) شکل گرفته و به اجتماع ثانویه‌ای تبدیل شده که محدود به ایام روضه‌خوانی نیست. افراد در طول سال با یکدیگر ارتباط دارند و در زمینه‌های مختلف تفریحی، کمک‌رسانی به یکدیگر، مدرسه‌سازی و دیگر کارهای خیرخواهانه فعال‌اند. هیات‌هایی که افراد در طول سال با یکدیگر ارتباط دارند، نسبت به هیات‌هایی که فقط مناسکی‌اند، مطلوب‌تر است، زیرا هیات‌ها محور اتصال اجتماعی، غم‌خواری و ارتباطات می‌شوند.

 

احیای امر اهل‌بیت در اجتماع مومنانه

نوع دیگری از اجتماع مومنانه، اجتماعی است که نه‌تنها با محوریت حب اهل‌بیت(علیه‌السلام)  بلکه حول محور احیای امر اهل‌بیت(علیهم السلام) شکل می‌گیرد. در این اجتماع ایمانی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد. محبت اهل بیت، افراد را دور هم جمع می‌کند و احیای امر اهل‌بیت، دغدغه می‌شود. این اجتماع مومنانه، جایگاه ویژه‌‌ای نسبت به دو اجتماع دیگر دارد. زیرا فضائل اخلاقی را تقویت می‌کند، رذایل اخلاقی را کاهش می‌دهد و رفتارها را حول محور اهل‌بیت(علیهم‌السلام) اصلاح می‌کند. یعنی هم‌افزایی در همه سطوح شکل می‌گیرد.

اجتماعات پایدار و مستمر، محوری برای شکل‌گیری تعلق ایمانی است. این اجتماع، نشاط، امید و انگیزه را تقویت می‌کند و تعلق خاطر افراد به شبکه ایمانی زیاد می‌شود. زمانی که پیوندها تقویت شد، اجتماع برای فرد، هویت ایجاد می‌کند و تصویری از خود را حول محور این اجتماع شکل می‌دهد. مثلا فرد در معرفی خود، بیان می‌کند که من عضو فلان هیأت هستم. این اجتماعات برای افراد در زندگی الهام‌بخش است و باعث الگوی کنش‌گری و سبک‌زندگی می‌شود. مناسبات جدید ایجاد می‌کند و باعث تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ (همکاری و هدایت یکدیگر به سمت انجام کار نیک) می‌شود.

نکته بعدی این‌که چنین اجتماع‌هایی، قدرت ایجاد می‌کند. زیرا زمانی که افراد تنها هستند، احساس ضعف دارند، اما زمانی که عضو انجمن و گروهی باشند، احساس قدرت می‌کنند.

 

بازسازی زندگی با اولویت محبت اهل‌بیت

اوج شکل‌گیری اجتماع مومنانه، زمانی است که متن اصلی زندگی شود. یعنی متن زندگی روزمره فرد، خانواده، هم‌محله‌ای‌ها یا دوستان، اجتماع مومنانه‌ای با محوریت محبت و احیای امر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) شود و مناسبات افراد با یکدیگر، حول محور اهل‌بیت بازسازی شود. مثلا توافق شود اگر روزانه کارهای خوبی انجام می‌دهیم، ثواب کارهای خوب را به امام حسین(علیه‌السلام) هدیه کنیم. در صورت امکان، هر روز گروهی یا حتی فردی سر سفره با صدای بلند «بسم‌الله» بگوید و آداب سفره را رعایت کنیم. زندگی‌مان با اولویت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تنظیم شود. محور بحث‌های خانوادگی‌، چگونگی تقویت محبت اهل‌بیت در دل‌ها شود. دغدغه ‌ما این باشد که امر اهل بیت را چگونه احیا کنیم. حتی در تفریح و زندگی روزانه، رنگ و بوی اهل‌بیت(علیهم‌السلام) جاری باشد. زندگی را با اولویت‌های اهل‌بیت هماهنگ کنیم. گروهی دعا بخوانیم و صدقه بدهیم. این را بدانید که عنایت خداوند به اجتماع مومنانه بیشتر است.

در طول 250سال حیات ائمه‌اطهار (علیهم‌السلام) یعنی از زمان وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تا زمان غیبت امام عصر(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، شیعه همواره در حاشیه قدرت جامعه بوده است. اما اهل‌بیت (علیه‌السلام) برای شیعیان برنامه‌ها و طرح‌هایی داشتند تا هویت مستقل شیعه به‌درستی شکل بگیرد، قدرت پیدا کند و هم‌افزا، پویا و بانشاط باشد. یکی از مهم‌ترین طرح‌ها، شکل‌دهی به اجتماعات مومنانه است.

 

اهمیت اجتماعات مومنانه در روایات

در روایات متعددی به اهمیت اجتماعات مومنانه اشاره شده است. امام صادق(علیه‌السلام) درباره زیارت براداران دینی می‌فرماید: «مَن زارَ أخاهُ للّه ِلا لِغَیرِهِ التِماسَ مَوعِدِاللّه ِو تَنَجُّزَ ما عِندَاللّه ِوکَّلَ اللّه ُبهِ سَبعینَ ألفَ مَلَکٍ یُنادُونَهُ: ألا طِبْتَ و طابَتْ لکَ الجَنَّةُ» هرکس براى خدا، نه غیر او و براى دستیابى به وعده خدا و دریافت آنچه نزد اوست، به دیدن برادر خود رود، خداوند هفتاد هزار فرشته بر او گمارد که آوازش دهند که: هان! رستگار شدى، و بهشت گوارایت باد.»

روایت دیگری از امام باقر(علیه‌السلام) در این زمینه وجود دارد که به یکی از اصحاب به نام «خیثمه» می‌گوید: یا خَیثَمَةُ أَبْلِغْ مَنْ تَرَی مِنْ مَوَالِینَا السَّلَامَ وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَی اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ أَنْ یعُودَ غَنِیهُمْ عَلَی فَقِیرِهِمْ وَ قَوِیهُمْ عَلَی ضَعِیفِهِمْ وَ أَنْ یشْهَدَ حَیهُمْ جِنَازَةَ مَیتِهِمْ وَ أَنْ یتَلَاقَوْا فِی بُیوتِهِمْ فَإِنَّ لُقِیا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَیاةٌ لِأَمْرِنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا.

ای خیثمه! هر یک از دوستان ما را دیدی، سلام مرا به آن‌ها برسان و آنان را توصیه کن به تقوای خدای بزرگ و سفارش کن که دوستان ثروتمند ما، به دیدار فقرا بروند و قدرتمندان‌ از ضعیفان‌ عیادت کنند و این که زنده‌ها به تشییع جنازه‌ مرده‌ها بروند و به خانه‌ یکدیگر بروند؛ چون این کار زنده کردن امر ماست. خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می‌کند.»

در روایات بسیاری تاکید شده که به خانه برادر مومن بروید و او را زیارت کنید. زیرا زمانی‌که افراد به خانه یکدیگر می‌روند، ارتباط‌ها قوی‌تر می‌شود.

امام علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: «لِقاءُ الإخوانِ مَغنَمٌ جَسِیمٌ و إن قَلُّوا»، «دیدار برادران، گرچه اندک باشد، غنیمت بزرگى است.»

امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید: «انَّ لِلّهِ عز و جل جَنَّةً لایَدخُلُها إلاّ ثَلاثَةٌ: رَجُلٌ حَکَمَ عَلى نَفسِهِ بِالحَقِّ و رَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِی اللّه ِو رَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِی‌اللّهِ. خداوند را بهشتى است که جز سه گروه، وارد آن نمی‌شوند: مردى که علیه خود به حق داورى کند، مردى که براى خدا به دیدن برادرش برود و مردى که به‌خاطر خدا برادر مومنش را بر خویشتن، مقدم بدارد.»

 

اجتماع ایمانی و محبت به یکدیگر

امام صادق(علیه السلام) به اصحاب می‌فرماید: «اِتَّقُوا اللّه و کونوا إخوَةً بَرَرَةً مُتَحابّینَ فِی اللّه مُتَواصِلینَ مُتَراحِمینَ تَزاوَروا و تَلاقَوا و تَذاکروا أمرَنا و أحیوهُ. از خدا بترسید و برادرانی نیکوکار باشید. در راه خدا یکدیگر را دوست بدارید، به یکدیگر بپیوندید، با هم مهربان باشید، یکدیگر را ببینید و به دیدار یکدیگر بروید و با هم درباره امر ما گفت‌وگو کنید.»

در جایی دیگر امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «و یَحِقُّ عَلَى المُسلِمینَ الاِجتِهادُ فِی التَّواصُلِ، وَ التَّعاوُنُ عَلَى التَّعاطُفِ، وَ المُواساةُ لِأهلِ الحاجَةِ و تَعاطُفُ بَعضِهِم عَلى بَعضٍ حَتّى تَکونوا کَما أمَرَکُمُ اللّه ُ عَزّ و جَل رُحَماءَ بَینَکُم مُتَراحِمینَ مَغتَمّینَ لِما غابَ عَنکُم مِن أمرِهِم عَلى ما مَضى عَلَیهِ مَعشَرُ الأَنصارِ عَلى عَهدِ رَسولِ اللّه ِصلی‌الله‌علیه‌وآله. بر مسلمانان لازم است که براى پیوند و همکارى در جهت توجه به یکدیگر و همدردى با نیازمندان و سهیم کردن آنان در مال خود و مهربانى برخى نسبت به برخى کوشش کنند، تا همان‌گونه باشید که خداوند عز و جل به شما فرمان داده: مهربان و مهرورز میان خودتان و اندوهگین از گرفتاری‌های‌شان که از شما پنهان مانده، به گونه‌اى که انصار در روزگار پیامبر خدا بودند.

 امام باقر (علیه‌السلام) به سعیدبن‌حسن می‌فرماید: «أیجیءُ أحَدُکم إلی أخیهِ فَیدخِلُ یدَهُ فی کیسِهِ فَیأخُذُ حاجَتَهُ فَلا یدفَعُهُ؟ فَقُلتُ: ما أعرِفُ ذلِک فینا. فَقالَ أبو جَعفَرٍ علیه‌السلام: فَلا شَیءَ إذا. قُلتُ: فَالهَلاک إذا؟ فَقالَ: إنَّ القَومَ لَم یعطَوا أحلامَهُم بَعدُ. آیا شده یکی از شما بیاید و دست در جیب برادرش کند و آنچه نیاز دارد، از آن بردارد و کسی مانعش نشود؟» گفتم: چنین چیزی در میان خودمان ندیده‌ام. امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: پس هنوز به هیچ چیزی نرسیده‌اید. گفتم: در این صورت، همه هلاک شده‌ایم؟ امام فرمود: هنوز این مردم، خِردهای‌شان کامل نشده است.»

منظور از هلاک شدن در این روایت این است که عقل‌شان کامل نشده و در ایمان رشد پیدا نکردند. در حاشیه این روایت آورده‌اند یعنی آن‌قدر عقل‌شان کامل نشده که احکام جدیدی برای آن‌ها بیاید. برخی از احکام در زمان امام زمان (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) که عقل انسان کامل می‌شود، جریان پیدا می‌کند.

 

یک اجتماع ایمانی قدرتمند

یکی از اصحاب، نزد امام صادق(علیه‌السلام) می‌رود و می‌پرسد: «حق مسلمان بر مسلمان چیست؟» امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: «مومن بر مومن، 70حق دارد که فقط 7 حق را می‌گویم، زیرا بیم دارم نتوانی همه را اجرا کنی و دین تو مشکل پیدا کند و می‌فرماید: «اوضاع طوری نباشد که تو سیر باشی و برادر مسلمانت گرسنه باشد، تو پوشیده باشی و او عریان باشد. دیگر این‌که راه درست را به برادر مسلمانت نشان دهی. محرم اسرار او باشی. اگر مظلوم است، از حقش دفاع کنی. آنچه برای خود می‌پسندی، برای او هم بپسندی. اگر در خانه خود خدمتکار داری، او را به خانه برادر مسلمانت بفرست تا کارهایش را انجام دهد. اگر این کار را انجام دادی، ولایت خود را به ولایت ما و ولایت ما را به ولایت خداوند متصل کرده‌ای.»

به تعبیر دیگر اگر ولایت عرضی در جامعه شکل بگیرد، ولایت طولی نیز در جامعه ایجاد می‌شود. ولایت عرضی به معنای احسان و ارتباط دوستانه مومنان با یکدیگر است (ولایت مومنان نسبت به یکدیگر). ولایت طولی ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و خداست، یعنی ولایت خداوند و اهل‌بیت بر مومنان است.

خداوند خواسته ذهنیت ما را برای اجتماع‌های مومنانه ارتقا بدهد. به‌همین دلیل فقط دستور به شکل‌گیری اجتماع مومنانه نداده، بلکه ذهنیت‌سازی کرده و برای آن دلیل و منطق آورده است.

وقتی اجتماع مومنانه شکل دادید و احساس کردید همه اعضای یک خانواده هستید، اگر اشتباهی در برادر یا خواهر مسلمان خود دیدید، مثلا بگوییم «خواهرم حجابت و برادرم نگاهت» با برخورد بد، مواجه نخواهید شد. این‌که می‌بینید در امر به معروف و نهی از منکر، با درِ بسته مواجه می‌شوید، برای این است که اجتماع مومنانه را شکل ندادید.

در برخی از احادیث آمده بهتر است اجتماع در ذکر و یاد اهل بیت(علیهم‌السلام) باشد. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: «تَزاوَرُوا فإنّ فی زِیارَتِکُم إحْیاءً لِقُلوبِکُم و ذِکرا لأحادِیثِنا و أحادِیثُنا تُعَطِّفُ بعضَکُم عَلى بعضٍ فإن أخَذتُم بها رَشَدتُم و نَجَوتُم و إن تَرَکتُمُوها ضَلَلتُم و هَلَکتُم فَخُذُوا بها و أنا بِنَجاتِکُم زَعِیمٌ. دید و بازدید کنید که دیدار شما از یکدیگر موجب زنده شدن دل‌های شما و یاد کردن احادیث ما می‌شود. احادیث ما شما را به هم مهربان می‌کند، اگر به آن عمل کنید، کمال و نجات می‌یابید و اگر رها کنید، گمراه و هلاک می‌شوید. پس به احادیث ما عمل کنید که در این صورت، من ضامن نجات شما هستم.»

یکی از راه‌هایی که می‌توانیم از ارزش‌ها، دفاع و حفاظت کنیم این است که اجتماع‌های مومنانه ایجاد کنیم. اجتماع مومنانه، جریان مقاومت فرهنگی را تقویت می‌کند و اگر این اجتماع ایمانی بزرگ و قدرتمند شود، در عرصه‌های مختلف می‌تواند مطالبه‌گری کند و تعیین‌کننده باشد.