نوع مقاله : پرونده ویژه

10.22081/mow.2024.76482

چکیده تصویری

زنان شجاع و مهربان، کنش‌گران جنگ تحمیلی

موضوعات

پرونده ویژه 

 

واکاوی تصویر زنان در سینمای دفاع مقدس

زنان شجاع و مهربان، کنش‌گران جنگ تحمیلی

زهره حسنی 

کارشناس سینما

 

باتوجه به جامعه‌شناسی رسانه و هنر، سینما یکی از ابزارهایی است که در طول تاریخ سینما برای بازنمایی، نمایش و مطالعه هر دوره تاریخی مورد واکاوی قرار می‌گیرد. تاریخ سینمای ایران، باتوجه به تغییرات و فراز و نشیب‌هایی که تجربه کرده، ابزار مطالعه جامعه‌شناسی در کشور است. آثار سینمایی، بازتاب واقعیت‌های اجتماعی و سازنده فردای یک جامعه هستند. هر اثر سینمایی، سندی از تاریخ تجربه‌شده و تجربه زیسته جامعه و سازنده نگاه جامعه است.

 

دهه1360 دوران دفاع مقدس بود و هنوز حقیقت دفاع مقدس به‌صورت عینی بر پرده سینما جلوه نکرده بود. تجربه زیسته سینماگران و وقایع حقیقی به عرصه سینما راه پیدا نکرده و فیلم‌سازانی که جنگ را تجربه کرده بودند، هنوز به عرصه سینما ورود جدی نداشتند.

آثار دهه1360 مبتنی‌بر تخیل و قرائت‌های شخصی و باتوجه به ژانر سینمای جنگ در جهان است. با شروع دهه1370 و پایان دوران دفاع مقدس و ورود کارگردانانی که تجربه زیسته و نزدیک از دفاع مقدس داشتند، به‌تدریج شاهد ظهور فیلم‌هایی هستیم که به تجربیات و واقعیات سال‌های دفاع مقدس نزدیک‌ترند. به‌علاوه در این سال‌ها، شاهد واقعیت‌های اجتماعی متعاقب جنگ هستیم که تبدیل به سوژه‌هایی برای اصحاب سینما و فیلم‌های سینمایی شد.

 

بازنمایی زن در سینمای دفاع مقدس

خوب است به بررسی فیلم‌های سینمایی از دهه1370 به بعد و تصویر زن در سینمای دفاع مقدس بپردازیم.

 

حیا، خویشتن‌داری، محبت

شیدا

فیلم با محوریت شخصیت زن، در سال1377 به کارگردانی «کمال تبریزی» ساخته شد. «شیدا» با هنرمندی «لیلا حاتمی» داستان یک پرستار زن است که تعلق خاطری به آموزه‌های انقلاب اسلامی و تقیدات مذهبی ندارد. این زن در بیمارستان با رزمنده‌ای به نام «فرهاد» با بازی «پارسا پیروزفر» آشنا می‌شود که ایمانی قوی دارد و برای تسکین دردهایش به قرائت آیات قرآن پناه می‌برد. فرهاد از ناحیه چشم مجروح شده و بینایی ندارد، پرستار (شیدا) برایش قرآن می‌خواند. این کار باعث می‌شود تعلق خاطری به وجود بیاید و رابطه شبه مرید و مرادی بین این دو نفر شکل بگیرد. «شیدا» علاوه‌بر علاقه به رزمنده، دچار تحول درونی و اعتقادی می‌شود.

این فیلم، بر بازنمایی حضور زنان در پشت جبهه تمرکز دارد، اما هم‌زمان مرد در زمینه تعالی انسانی، پیشرو است که این را هدف انقلاب اسلامی و تمدنی دفاع مقدس می‌دانیم. با نگاه مقاومتی در این موضوع، مرد در این زمینه پیشرو بوده و عشق زمینی باعث تحول اعتقادی می‌شود.

 

وفاداری تا پای جان

«هیوا»

«هیوا» به کارگردانی «رسول ملاقلی‌پور» محصول سال1377 است. در این فیلم، زنی به نام «هیوا» با هنرمندی «گلچهره سجادیه» پس از گذشت چند سال از مفقود شدن همسرش، حمید، دنبال نشانه‌ای از اوست. یکی از هم‌رزمان همسرش از او خواستگاری کرده و «هیوا» که دنبال اثری از شوهر مفقودالاثرش است، به مناطق جنگی می‌رود و آنجا متوجه شهادت همسرش می‌شود.

این فیلم، بازنمایی شخصیت زن در موقعیت قربانی است. کنش‌گری دقیق و ملموسی از این فرد نمی‌بینیم. زن، در این فیلم، قربانی چرخ‌های توسعه و سیاست‌های دوره سازندگی است. می‌توان گفت این زن بر شخصیت همسرش تاثیرگذار نیست. او  همچنان تاثیرپذیر است و مرد همچنان پیشرو در زمینه کمال انسانی است. زن در «هیوا» فقط محل الهامات شهودی و قدرت معنوی است.

 

تصویر غریزه مادری

فرزند خاک

یکی از از آثار دهه1380 فیلم «فرزند خاک» به کارگردانی «محمدعلی باشه‌آهنگر» است. از آغاز دهه1380 شاهد ساخت و نمایش آثار ضدجنگ هستیم. در این سال‌ها فیلم‌هایی مانند «گیلانه» را می‌بینیم که یک فیلم ضدجنگ است. صرف‌نظر از این‌که زنان، چه شرایط زیستی و اجتماعی دارند، در این آثار بستر بروز مولفه‌های ضدجنگ هستند. در «فرزند خاک» دو شخصیت زن را می‌بینیم که یکی همسر مفقودالاثر و دیگری زنی کُردتبار در مناطق جنگی است.

«مینا» با بازی «شبنم مقدمی» برای برگرداندن پیکر همسر شهیدش «مصطفی» به کردستان سفر می‌کند و با «گونا» زن کُرد عراقی با بازی «مهتاب نصیرپور» از مرز عبور می‌کند و به عراق می‌رود. در این فیلم «گونا» و دیگر زنان کُرد، در ازای تفحص اجساد شهدای ایران، دستمزد می‌گیرند. «گونا» از محل دفن مصطفی باخبر است. «مینا» در طول مسیر پی به این واقعیت می‌برد که شوهرش از قداست خاصی میان اهالی کُرد منطقه برخوردار است. سال‌ها پیش کُردها جسد او را سالم پیدا کرده‌اند و حالا اجازه بازگشت جسد را نمی‌دهند.

جنگ برای این گروه از زنان، یک قربانگاه جلوه می‌کند، اما همچنان روزگار می‌گذرانند. با گذشت 20سال از جنگ، هنوز با مسایل جنگی روبه‌رو هستند. در این فیلم باز هم مرد پیشرو در زمینه کمالات انسانی است. در این فیلم از فطرت مادری استفاده شده تا بگوید زنان و مادران در هر جنگی، قربانی هستند.

 

غلبه احساس و رمانتیزیسم افراطی

زخم شانه حوا

«حسین قناعت» فیلم «زخم شانه حوا» را در سال1386 ساخت. شاید این فیلم از نظر کیفیت ساخت، پایین‌تر از فیلم‌های دیگر باشد، اما همچنان به موضوع زنان و تاثیر جنگ بر زنان تمرکز دارد. ماجرای زنی به نام «ننه حسین» روایت می‌شود که در شمال کشور زندگی می‌کند. فرزند او حسین، دو سال پیش شهید شده و عروسش بعد از دو سال تصمیم دارد ازدواج کند. شب عروسی به مادر خبر می‌رسد جنازه‌ای که دو سال پیش به خاک سپرده شده، متعلق به فرد دیگری است و به احتمال زیاد فرزند او زنده است. او بعد از شنیدن این خبر، جست‌وجو را آغاز می‌کند و در اولین اقدام به جبهه می‌رود.

بازنمایی شخصیت زن در این فیلم، قربانی است. یکی همسر مفقودالاثری است که در آستانه ازدواج است و دیگری مادر رزمنده مفقودالاثر که در آستانه این عروسی، خبری از زنده بودن پسرش می‌شنود. در این سفر، مادر رزمنده مفقودالاثر که نقش آن را «آهو خردمند» بازی می‌کند، در منطقه صفر مرزی با مادر یک اسیر عراقی مواجه می‌شود. این فیلم هم بر فطرت مادری این دو زن که به‌خاطر فرزندان‌شان دچار چالش شده‌اند و هم بر مولفه‌های ضدجنگ تمرکز دارد. زنان، همچنان قربانی نشان داده می‌شوند و هیچ کنش‌گری خاصی از این زنان به جز در صحنه‌هایی کوچک، به چشم نمی‌خورد. زنان در این فیلم خالی از تفکر و بینش نشان داده می‌شوند و فقط پیرو غریزه مادری‌شان پیش می‌روند.

 

زن قربانی و منفعل

بیداری رویاها

«بیداری رویاها» ساخته «محمدعلی باشه‌آهنگر» محصول سال1388 است. «ایوب» در جنگ مفقودالاثر شده و همه گمان می‌کنند او به شهادت رسیده است. «داوود» برادر او با بازی امین حیایی به اصرار اطرافیان با بیوه ایوب، «رخشانه» با بازی هنگامه قاضیانی ازدواج‌کرده و سرپرستی پسر دوساله‌اش را برعهده گرفته. بیست سال بعد، «حمید» آن کودک دوساله، در آستانه ازدواج است. خبر می‌رسد «ایوب» پیدا شده و در راه بازگشت به ایران است. زندگی «داوود» و «رخشانه» ازدواج حمید و همه آنچه این خانواده در این بیست سال، در غیبت «ایوب» ساخته‌اند رو به ویرانی می‌رود. خبر زنده ‌بودن ایوب به‌جای آن‌که خانواده و بستگانش را خوشحال کند، همه را آشفته می‌کند. در این میان رازهایی که یک‌به‌یک برملا می‌شوند و رابطه ایوب و خانواده‌اش را بیش‌ازپیش پیچیده می‌کنند و هر لحظه اوضاع بحرانی‌تر می‌شود.

زن در این فیلم، منفعل است و از تصمیم‌های اطرافیان تاثیرپذیری زیادی دارد. پدیده جنگ در هر دوره‌ای، چه در زمان جنگ و چه بعد از دو دهه، نابودکننده سرمایه‌های زندگی این زن است، اما باز هم او قدرت تصمیم‌گیری درست را ندارد و منتظر تصمیم بقیه است. زن در این فیلم، در نقش یک بی‌پناه و نیازمند به کمک اطرافیان است. حتی لحظه‌ای که با غریزه مادری و بارداری مواجه می‌شود، به این نتیجه می‌رسد که نگه داشتن این بچه به پیچیده‌تر شدن بحران می‌انجامد، درنهایت با غریزه مادری‌اش می‌جنگد.

 

ورود زنان کنش‌گر به سینما

در دهه1390 فیلم‌هایی ساخته شد که مبتنی‌بر تاریخ شفاهی زنان و تجربه زیسته زنانی بود که در سال‌های دفاع مقدس در عرصه‌های مختلف کنش‌گر بودند. کتاب‌های زیادی در این‌باره نوشته شده که سرمایه معنوی برخی از این آثار قرار گرفتند. از سوی دیگر با ورود متولدین دهه1360 با زنانی روبه‌روییم که بیشتر از نسل قبلی در عرصه اجتماعی حضور دارند.

 

شجاع، صبور، پرتلاش و مهربان

روزهای زندگی

در دهه1390 فیلم «روزهای زندگی» ساخته «پرویز شیخ طادی» یکی از آثاری است که زنان را در موقعیت پشت جبهه و خط مقدم به‌عنوان یک فرد کنش‌گر و فعال نشان می‌دهد. «روزهای زندگی» روایت «امیرعلی» با بازی حمید فرخ‌نژاد و «لیلا» با بازی هنگامه قاضیانی، زوج پزشکی است که در بیمارستان صحرایی نزدیک خط مقدم، طبابت و جراحی می‌کنند. ورود پی‌درپی مجروحان و مصدومان جنگی، لحظات پرمشغله‌ای را برای آن‌ها پدید آورده، اما حضور نابه‌هنگام یک پزشک جوان که روحیاتش با فضای جبهه تطابقی ندارد، چالش جدی‌تری برای آن‌ها ایجاد می‌کند. یک روز، رادیو خبر پذیرش قطع‌نامه پایان جنگ را اعلام می‌کند. همه با این تصور که دیگر جنگ تمام شده، قصد بازگشت به شهر و دیار خود را دارند، اما درست لحظه‌ای که رزمندگان ایرانی از حال و هوای نبرد خارج شدند و حتی برخی به عقب برگشته‌اند، نیروهای عراقی حمله می‌کنند. درنتیجه این پایگاه و ازجمله بیمارستان صحرایی به تصرف دشمن درمی‌آید.

در این فیلم، زن، شجاع و توانمند و در عین حال متکی‌بر خانواده است. او فراری از ساختار خانواده نیست و به‌نوعی تکیه‌گاه است و مردها از نظر شخصیتی به او تکیه می‌کنند. این زن می‌تواند در زمینه پزشکی و گاهی حتی نظامی، نقص‌ها و جای خالی مردها را پر کند. او انگیزه‌بخش به همسر و مردان دیگری است که در کنارش در حال فعالیت‌اند.

 

تدبیرهای زنانه و اعتقاد به مقاومت

ویلایی‌ها

«ویلایی‌ها» در نیمه دهه1390 به کارگردانی «منیر قیدی» ساخته شد. در این فیلم به‌صورت جدی، بعد از گذشت نسل اول کارگردانان بعد از انقلاب، شاهد فعالیت یک کارگردان زن هستیم که دست به ساخت یک فیلم دفاع مقدسی می‌زند. «منیر قیدی» از خط جبهه فاصله گرفته و بر وقایع پشت جبهه تمرکز کرده است. او توانسته به واقعیت‌های پشت جبهه نزدیک شود و زنان را در کانون خانواده و در فضای زیست‌شان، کنش‌گر، فعال و دارای اعتقاد نشان دهد. زنانی که با خواست و نیت قلبی خود در آن موقعیت ظاهر شده‌اند و حتی می‌توانند افرادی که با آن‌ها هم‌فکر نیستند و در آن فضا به آن‌ها ملحق شده‌اند، به تحول روحی نزدیک کنند و تاثیر بگذارند. زنان این فیلم، دارای صفاتی مانند صبر، بخشش، محبت و تدبیرند. تدبیرهای زنانه کنار غریزه مادری و اعتقاد به مقاومت، از نکاتی است که در این فیلم می‌بینیم.

 

کالا اِنگاری، قربانی

ماهورا

«ماهورا» به کارگردانی «حمید زرگرنژاد» روایت دیگری از دفاع مقدس است. داستان فیلم از کشته شدن «ماهورا» با بازی بهاره کیان‌افشار، نامزد امین با بازی ساعد سهیلی شروع می‌شود. امین بعد از کشته شدن نامزدش که دختری عراقی بود، افسردگی گرفته و افراد طایفه او را شخصی نفرین‌شده می‌دانند که عاشق زنی از قوم دشمن شده و حالا هم خدا این زن را از او گرفته و او را لعن کرده است.

در گیر‌و‌دار افسردگی و رفتار عجیب دیگران با او، تصمیم می‌گیرد خود را در مرداب‌ غرق کند. اما در آخرین لحظات خودکشی، پیکری نیمه‌جان از یک خلبان ایرانی را می‌بیند و ناخودآگاه از انجام این کار منصرف می‌شود و تصمیم می‌گیرد جان خلبان را نجات دهد.

شخصیت اصلی زن در این فیلم، فراتر از مقام قربانی به نوعی کالااِنگاری محض است. چون زن در دعوای قومیتی مورد تبادل قرار می‌گیرد. اوج کنش زنان این فیلم، سوگواری است.

 

خروج از ولایت مردان و کنش‌های فراجنسیتی

دسته دختران

دومین ساخته «منیر قیدی»، فیلم «دسته دختران» است که سال1400 ساخته شد. در این فیلم، می‌توان گفت که کدام فرازها و شخصیت‌ها متاثر از شخصیت «دا» و دیگر آثار مکتوب تاریخ شفاهی شخصیت‌های زن حاضر در دفاع مقدس است. تیم نویسندگان این فیلم شاید چون تعلق خاطر و تقید لازم را به اندیشه‌های مقاومت نداشته‌اند، احساس کرده‌اند برای پرداخت شخصیتی این کاراکترها، باید از شخصیت‌پردازی و پرداخت‌های داستانی ادبیات جهان استفاده کنند. نسخه‌های غربی و الگوهای نمایشی متاثر از یونان، به‌صورت جدی در این فیلم دیده می‌شود. نمی‌توان گفت این فیلم بازنمایی اندیشه مقاومت به‌صورت محض است. این فیلم ورود زنان به عرصه‌های نظامی را به‌صورت نادر در سینمای ایران نشان می‌دهد. تقابل زنان و مردان در این فیلم در نوع خود ساختارشکنانه است و زنان از عرصه‌های کنش‌گری در پشت جبهه راهی خط مقدم می‌شوند.

در این سال‌ها بدنه سینمای ایران عقب‌تر از بدنه اجتماعی بوده است. بدنه اجتماعی که در کتاب‌ها و متون مکتوب سال‌های اخیر ظهور و بروز کرده در فضای سینما و رسانه، نمود بسیار کمی داشته است. رسانه باید متکی به متن و منابع مکتوب، زن تراز انقلاب اسلامی را به جامعه جهانی معرفی کند. نمی‌توان از هنرمندی که تقید و تعلق خاطر به گفتمان مقاومت ندارد، توقع داشته باشیم که بیانیه تمدنی ما را بسازد. بهتر است به جای این‌که از هنرمند توقع داشته باشیم تفکر ما را بسازد، آموزه‌های هنری را به افراد معتقد به نظام یاد دهیم. این کار آینده فرهنگی ما را تضمین می‌کند.