نوع مقاله : پزشکی

10.22081/mow.2024.76624

چکیده تصویری

هدف زیبایی بیشتر است یا خودنمایی؟

موضوعات

 اجتماعی

ارزیابی جراحی­های زیبایی از منظر عقلایی

هدف زیبایی بیشتر است یا خودنمایی؟

دکتر حمید ستوده

در انسان‌شناسی اسلامی بخش مهمی از توصیه‌‌های دینی، معطوف به صحت و سلامت بدن و حفظ آن از ابتلا به بیماری‌های گوناگون است. در این نگاه، انسان تنها در بدن خلاصه نمی‌شود و کنار بُعد بدنی، بُعد روحی نیز دارد که به‌طور مستقل، از بدن قابل تفکیک است. علاوه‌بر این، در نگاه دینی اهتمام به بدن، امری فردی و مرتبط به سلایق شخصی نیست بلکه عمدتا در حیات جمعی بشر و مرتبط به ویژگی مشترک انسانی مطرح می‌شود؛ یعنی آموزه‌‌های دینی، بدن را نه در قلمرو مالکیت و متعلقات شخصی، بلکه آن را مقوله‌ای فرافردی دانسته و متعلق به حیات جمعی بشر معرفی می‌کند.

دین اگرچه اهمیت بدن انسان را به وی متذکر شده، اما انسان را برابر با بدن نمی‌داند. آنچه در بدن‎آگاهی دینی مطرح است، آن است که دین به فرد آموزش داده از طریق اعمال و احکام دینی بدن خود را به‌عنوان یک موضوع، کنترل، اداره و مدیریت کند؛ برخلاف نگاه مدرنیته که بدن‎آگاهی و تصور بدن را امری فردی می‌داند؛ شکل‌گیری ایده مدیریت بدن به معنی مدرن آن، معلول انسان‌شناسی تک‌بُعدی دوران جدید است که وجود انسان را صرفا در چهارچوب بدن‌مندی تحلیل می‌کند. غیاب عنصر ملکوتی و روحانی در این دوره، آدمی را حاکم علی‌الاطلاق بدن ساخت و حق هرگونه تغییر و دست‌کاری در آن را مشروعیت ­بخشید. به همین دلیل بسیاری از پیشرفت‌‌های پزشکی در حوزه تغییر در بدن، در این دوره رخ می‌دهد؛ چون مهم‌ترین دست‌آورد انسان‌شناسی مدرن در زمینه بدن، اعطای حق مالکیت بدن به هر فرد است که وی را در هرگونه تصمیم‌گیری درباره ویژگی‌های بدنی،‌ آزاد می‌گذارد. این حق مالکیت، تنها در قلمرو تصمیم‌گیری برای بدن خود فرد محدود نمی‌ماند و علاوه‌بر جراحی‌‌های زیبایی، تغییر جنسیت و اوتانازی یا مرگ خودخواسته، حوزه‌‌های دیگری نظیر تعیین جنسیت جنین، غربال‌گری و کشتن معلولان ذهنی، تشریح جسد، پیوند اعضای فرد متوفی و سقط ‌جنین را به تصمیم‌گیری فرد وامی‌نهد.

درباره اصل عمل زیبایی، اختلاف‌هایی بین فقها وجود دارد؛ معمولا این عمل را فی حد نفسه دارای اشکال نمی‌دانند به شرط آن‌که موجب لمس و نظر نامحرم نشود؛ بنابراین انجام آن توسط پزشک نامحرم جایز نیست.

برخی دیگر از مراجع بر این عقیده‌اند که چون این عمل جراحی، درمانی محسوب نمی‌شود بدون غرض عقلایی جایز نیست. بنابراین اگر غرض عقلایی در این کار وجود داشته باشد، این عمل اشکال ندارد؛ برخلاف مواردی که انجام آن صرفا برای هوا و هوس انجام پذیرد که در صورت وجود عوارض و خطرِ قابل‌اعتنا مجاز نیست؛ از سوی دیگر ممکن است انجام عمل­های زیبایی باعث شود فرد برای مدتی نتواند بعضی احکام شرعی و اعمال شریعت مانند وضو و غسل را انجام دهد و  مجبور به غسل و وضوی جبیره‎ای شود. همچنین اگر جراحی زیبایی به هدف تدلیس صورت بگیرد، جایز نیست و چنین قراردادی که برمبنای تحقق فریب و تدلیس واقع شود، باطل خواهد بود. البته در برخی موارد نیز درمان محسوب می‌شود مثل انجام عمل متعاقب بیماری‌های بدو تولد مانند شکاف لب و کام.

اما در مواردی که جراحی زیبایی جزو عمل‌های غیر‌ضروری شناخته می‌شود و اجباری ندارد با توجه به این نکات جایز است:

  1. عمل مربوطه ضرر چشمگیری به سلامتی شخص وارد نکند.
  2. سبب از بین رفتن یا به تأخیر افتادن برخی اعمال شرعی نشود.
  3. مستلزم اسراف مال یا تکرار بی‌مبنای اعمال زیبایی یا ترمیمی برای فرد نشود.
  4. پزشک، هم‌جنس باشد همراه با ملازمات حرام مانند نگاه به نامحرم نباشد؛ یعنی چون انجام این عمل ضرورت ندارد خانمی که صرفا برای زیبایی بیشتر قصد عمل زیبایی را دارد، نباید سر و صورت یا بدن خود را در معرض نگاه و تماس مستقیم پزشک نامحرم قرار دهد.
  5. حالت افراطی نداشته و به مرتبه تبرج، خودنمایی و انگشت‌نما شدن نرسد. جراحی، در حد معقول و منطقی مجاز است.
  6. چون هیچ نوع اضطراری در این نوع جراحی زیبایی موضوعیت ندارد، نباید برای کسی که از نظر روانی مشکل دارد انجام شود، چون این‌گونه افراد هیچ‌گاه به رضایت نمی‌رسند. بنابراین در‌ ملاحظه‌های روان‌شناختی جراح، باید شنونده خوبی باشد و نسبت به انگیزه و انتظارات بیمار کاملا آگاه باشد و قاعدتا بتواند آن دسته از بیماران با انتظارات بیش از اندازه را تشخیص دهد، چون ممکن است عالی‌ترین نوع جراحی نیز نتواند آن‌ها را راضی کند. باید محدودیت‌های جراحی را برای بیمار توضیح داد و او را با واقعیت این موضوع آشنا کرد.

در این مساله، غیر از دیدگاه فقهی، باید به رعایت سلامت فکری و فرهنگی جامعه و پیشگیری از انحراف فکری و مد شدن برخی رفتارها و دور شدن مردم از اهداف آفرینش توجه کرد؛ به این معنا که برای محدود کردن این موضوع با ملاحظه مناسبات فردی و اجتماعی رواج آن در جامعه باید به مسایلی مانند مشابهت با فرهنگ کفار، تشابه به جنس مخالف و ترویج آن در جامعه نیز توجه کرد. همچنین باید به صیانت از شخص که زمینه تعرض دیگران را به سوی او فراهم می‌کند هم عنایت داشت. پیشگیری از وسایل منجر به گناه از باب دفع خطر احتمالی بسیار مهم است. در این زمینه باید دقت کرد که زیبایی مانند هر مساله دیگری حد و مرز معینی دارد؛ همان‌طور که کوتاهی و تفریط در این امور موجب تباهی و از بین رفتن منفعت می‎شود، زیاده‌روی در زیبایی و خودآرایی نیز می‌تواند آفات و آسیب‌هایی را به دنبال داشته باشد. بنابراین باید به درستی، مرزهای این اعمال را بررسی و ترسیم کرد.

از نظر فقهی، دو معیار برای هرگونه تغییر در جراحی زیبایی ارایه می‌شود: اول این‌که عمل جراحی که روی بدن صورت می‌گیرد باید کارکرد عقلایی داشته باشد، دوم این‌که هر نوع عمل روی چهره و بدن، منتهی به آسیب روحی و جسمی زیباجو نشود.

انسان حق بهره‌برداری و انتفاع از اعضای بدن خود را دارد، اما بنابر نظر عقل و شرع، تصرفی که منجر به مرگ انسان یا نقص و ضرر قابل‌توجه و جبران‌ناپذیر، یا باعث هتک حرمت و ذلت و خواری او شود، ممنوع، غیرجایز و حرام است. از سوی دیگر، چون هر چیزی قیود و حدودی دارد، این حدود برای این است که مناسبات اجتماعی به هم نریزد و ارتباطات معنوی مخدوش نشود. ما در ارتباط با زیبایی نباید تفاوت زن و مرد را نادیده بگیریم و نباید هیچ مردی با ایجاد زیبایی در خود، به چهره زن تبدیل شود و برعکس. اگر این مرد یا زن در همان حدود خود به سمت زیبایی برود، مطلوب است.  نباید جراحی زیبایی باعث زیانی شود که بدن را در یک وضعیت تحلیل قرار دهد و بیماری ایجاد کند، به هر حال هر نوع عمل جراحی که این دو قید را رعایت کند، یعنی عملی که منتهی به آسیب روحی و جسمی نباشد و دوم کارکرد عقلایی داشته باشد مثل عملی که موجب زندگی راحت‎تر می‌شود، مشکلی ندارد.