نوع مقاله : یاداداشت سردبیر

10.22081/mow.2024.76783

چکیده تصویری

جای زنان در حکمرانی کجاست؟

موضوعات

سرمقاله

جای زنان در حکمرانی کجاست؟

به این عکس نگاه کنید، شما هم مثل من وقتی روی مفهوم کاریکاتور دقیق می‌شوید، احتمالا میتینگ‌های انتخاباتی را به یاد می‌آورید. همان سخنانی که در روزها و شب‌های ملتهب پیش از انتخابات، از زبان کاندیداهای محترم درباره زنان و بهبود شرایط‌ زن و خانواده می‌شنویم. فرقی نمی‌کند کدام کاندیدا از کدام سویه فکری و اندیشه‌ای، با چه پشتوانه سیاسی وعده می‌دهد، همه به یک اندازه رگ غیرت‌شان می‌جوشد برای نهاد مقدس «خانواده» با محوریت زن! اما نمی‌دانم چه می‌شود که بدون هیچ تحرک مثبتی، پس از اعلام نتایج انتخابات، این رگ غیرت آرام می‌گیرد و تمام.

توجه به مساله زن، مهم است، نه به این دلیل که زنان موجوداتی ضعیف و نیازمند پرستاری و قیمومیت هستند، بلکه به خاطر آثار حساس و عمیقی که بر کل جامعه می‌گذارند. هر پدیده فرهنگی مثبت یا منفی، با سرمایه‌گذاری روی زنان یک جامعه به‌سرعت ثمر می‌دهد. زنان نیمی از یک جامعه را تشکیل می‌دهند و نقش‌های بی‌بدیلی در نسبت با نیم دیگر دارند. مثلا مادرند؛ در سال‌های اول تولد هر کودکی، هیچ‌کسی نمی‌تواند جای مادر را برای او پر کند، چه از نظر نیازهای عاطفی و چه نیازهای جسمی. اولین نیاز انسان در بدو تولد، ارتزاق است که خداوند این روزی را به‌‌واسطه مادر، به بشر می‌رساند.

برای اصلاح یک رفتار اجتماعی یا فرهنگی ناپسند، کافی‌ است روی زنان جامعه کار کنید، تا ببینید به فاصله یک دهه و حتی کمتر از آن، میزان بروز همان رفتار ناپسند در جامعه بسیار کاهش پیدا می‌کند. امام خمینی(رحمت‌الله علیه) به خوبی این نقش را دریافتند و در سخنرانی‌های آغازین نهضت اسلامی، بر نقش زن در تعالی یک جامعه تاکید کردند. ولی عده‌ای فقط با خمینی به‌مثابه یک پدیده بی‌تکرار در تاریخ معاصر زیستند و او را درک نکردند. امام خمینی برای‌شان عکس و کلام مقدسی بود که حتی از فکر کردن و مباحثه درباره آرا و اندیشه‌هایش می‌ترسیدند. البته عده‌ای هم در تقلیل پدیده خمینی به ظواهر شکلی و کلامی، منفعت داشتند.

به هرحال، خیلی از دستورات و تاکیدات امام پس از چند دهه همچنان روی زمین ماند. مثلا امام خمینی اوایل دهه1340 فرمودند «سربازان من در گهواره‌اند». به این جمله موجز و ژورنالیستی امام دقت کنید که شامل دو کلمه است؛ سرباز و گهواره!

اشاره به «سرباز»، خبر از روزهای سخت برای ایجاد تحول و تغییر می‌دهد. و «گهواره» که معنا و مفهومی جز مادر و تربیت فرزند ندارد. چه کسی تاکنون به این فکر کرده که می‌شود زبان ساده امام خمینی را در سخنرانی‌هایش با عوام الناس، رمزگشایی کرد؟ هیچ‌کس. چون نیازی نیست ما امام را فهم کنیم. او را باید بپرستیم، نه‌این‌که بفهمیم! این نگاه بسیار آسیب‌زاست و ما را از معارف این مرد بزرگِ هم‌عصر محروم می‌کند.

امام در زمان حکومت پهلوی بارها درباره جنبه‌های فردی و اجتماعی زندگی زنان سخنرانی کردند، تقریبا تمام زنانی که در راهپیمایی شرکت می‌کردند، می‌دانستند امام چه می‌گویند. زنان آن روز، با هر پوشش ظاهری و هر میزان تقید مذهبی باطنی، تفکر امام را پسندیده بودند، وگرنه لزومی نداشت پا به میدان پرخطر مبارزه با شاه بگذارند. زنانِ آن روز، با وجود غلبه تفکر سنتی در جامعه ایران، در راهپیمایی شرکت می‌کردند که یک کنش مترقی در دنیای مدرن است. زنان گوش به فرمان امام بودند و برای پیروزی نهضت، به موتور محرک انقلاب که مردان و سربازان خمینی بودند، انگیزه می‌دادند.

بالاخره انقلاب اسلامی پیروز شد و نوبت به حکمرانی بر مبنای اصول اسلامی رسید، حضرات اتوکشیده و فکل کراواتی و فرنگ‌رفته، صدای نازک زنان را هنگام «مرگ بر شاه»گفتن، فراموش کردند و برنامه‌ای برای مشارکت زنان نداشتند، ولی امام، زنان را شایسته ورود به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی دانستند و گفتند خانم‌ها صحنه را خالی نکنند!

در سال‌های بعد بانوان ایرانی، صحنه را خالی نکردند، اما صحنه‌آرایی عرصه سیاسی کشور دست کسانی افتاد که ترجیح دادند زنان را از متن به حاشیه ببرند. زنان در سپهر سیاسی تبدیل شدند به افرادی که لزوم حضورشان، نه از باب ضرورت بلکه به‌‌خاطر آرایش ظاهری ویترین بود. زن‌ها مدیر و نماینده و وزیر شدند، اما حضور زنان در حکمرانی، استمرار و انسجام نداشت. زنان سیاستمدار ایرانی، تک‌ستاره‌های کم‌سویی بودند که مدت کوتاهی به چشم ‌آمدند و به سرعت خاموش ‌شدند.

زنان برای تاثیرگذاری بر جامعه و اصلاح و تربیت افراد جامعه و حتی پیگیری مطالبات خودشان، به حضور مستمر و برنامه‌ریزی‌شده در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیاز دارند. این آمدن و رفتن‌های مقطعی، به نتایج مطلوبی منتهی نمی‌شود.

و ای کاش ماجرای اشتباهات سیاست‌گذاری کلان درباره حضور زنان، همین‌جا ختم می‌شد. از یک طرف زنان در حوزه‌های سیاسی جدی گرفته نمی‌شوند و کسانی‌که دانش لازم و استعدادش را دارند، به حاشیه رانده می‌شوند و از طرف دیگر تمام زنان را به کنش اجتماعی و سیاسی دعوت می‌کنند. زنی که پای کار تمام تجمعات علیه ماجراهای بین‌المللی، راهپیمایی‌ها در دفاع از اصول انقلابی و انتخابات در هر سطحی باشد، در نظام ارزشی جمهوری اسلامی، امتیاز مثبت می‌گیرد. اما زنی که از مسیر درست وارد دنیای سیاست شود، بدون توصیه و بستگی به مردان سیاست‌مدار، موفق نخواهد شد.

از این رفتار حکمرانی در حوزه زنان چه برداشتی دارید؟ من این‌طور فهم می‌کنم که امر سیاسی در حوزه نقش‌های اجتماعی، تاریخی و تمدنی و فرهنگ‌ساز زنان، بر امر هویتی و زندگی روزمره غلبه پیدا کرده و این خطرناک است! این گزاره را تایید نمی‌کنم، ولی ظاهر رفتار حکمرانی در مساله زنان این‌طور به نظر می‌رسد که انگار ما از حضور زنان مقاصد خاصی داریم که وقتی حاصل شد، آن‌ها را به خانه می‌فرستیم تا بروز مساله بعدی.

کاش زنانِ ایرانیِ مستعدِ دنیای سیاست و فضای بین‌الملل، سر جای درست قرار می‌گرفتند و به نمایندگی از تمام زنان، مسایل حوزه زنان و خانواده را پیگیری می‌کردند و بقیه بانوان کشور در آرامش بیشتری، دور از اخبار، به زندگی و همسر و فرزندان خود رسیدگی می‌کردند. متاسفانه گاهی پیام‌رسان‌های داخلی با اغراض سیاسی خاص، طوری تولیدمحتوا می‌کنند که هدف‌شان فقط تشویش اذهان زنانی است که در خانه مشغول شغل مقدس و پر زحمت تربیت فرزند و همسرداری هستند.

هیچ جامعه‌ای تا این اندازه زن را درگیر سیاست روزمره نمی‌کند، چون به حُسن ظن و خاطر آرام او، برای ساختن آینده نیاز دارد.