نوع مقاله : نقد

10.22081/mow.2024.76791

چکیده تصویری

ترحم بر زنان، نتیجه تأکید بر جنسیت!

موضوعات

پرونده ویژه

نگاه به مسایل بانوان، تقلیل‌گرایانه است

ترحم بر زنان، نتیجه تاکید بر جنسیت!

دکتر فاطمه محمدی

 جامعه‌شناس و سیاست‌پژوه حوزه‌های اجتماعی، زنان و خانواده

 

در جامعه‌شناسی رفتار، دسته‌بندی مشخصی از حوزه زن و خانواده در نظام حکمرانی و نگاه مسئولان در نظام جمهوری اسلامی به زنان وجود دارد. رویکردی است که آن را به دسته‌بندی نمایشی، کاریکاتوری و تقلیل‌گرایانه تقسیم می‌کند. بخش نمایشی آن در جامعه دیده می‌شود. مثلا سمت‌های مشاور حوزه زن و خانواده به‌عنوان بخش نمایشی است که در لایه‌های مختلف نظام اجتماعی وجود دارد و در سال‌های اخیر هم تکثیر پیدا کرده است. حتی در دهیاری‌ها هم مشاور حوزه زنان دارند که این‌ها بخش نمایشی است که این روزها در حوزه‌های مختلف می‌بینیم.

 

رویکرد کاریکاتوری و نمایشی

مسایل زنان گام به گام دچار چالش‌های زیادی می‌شود؛ گام اول رویکرد نمایشی ‌است و گام بعدی، رویکرد کاریکاتوری! یعنی آنچه خودمان فکر می‌کنیم، درست است و باید به آن پرداخته شود. بنابراین به آن ضریب می‌دهیم، در صورتی که دغدغه و مساله زنان نیست. این رویکرد، کاریکاتوری است که در ساحت حکمرانی ما وجود دارد.

مساله اساسی، رویکرد تقلیل‌گرایانه است. دو رویکرد نمایشی و کاریکاتوری را نمی‌توان از بدنه نظام اجتماعی جدا کرد. چون وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرید، باید رویکرد کاریکاتوری و نمایشی را در برخی بخش‌ها رعایت کنید. اما رویکرد تقلیل‌گرایانه،  اتفاق خوبی نیست و متاسفانه به آن دچاریم. در این رویکرد، سطح بحث و خواسته زنان به مسایلی تقلیل‌ داده می‌شود که اصلا مساله زن نیست و حل آن هم کمکی به زنان نمی‌کند. مثال ساده، بحث عفاف و حجاب است. چقدر بحث عفاف و حجاب منوط و مربوط به زنان است؟ چقدر دغدغه و مساله زنان است؟ درست است که حجاب و عفاف درباره زنان، ضریب بیشتری دارد و نمود آن در زنان، بیش از مردان است، اما چرا باید مساله زنان را به بحث عفاف و حجاب تقلیل داده شود تا مسایل دیگر ذیل آن از بین برود؟

 

متاسفانه جنسیت زده‌ایم

چقدر مساله هویتی در بحث حکمرانی گنجانده شده؟ منظور از هویت به معنای خاص، جنسیت است. در حال حاضر در بسیاری از مسایل، جنسیت‌زده شدیم. مثلا کارزارهای مختلفی که برای زنان راه می‌افتد. کارزار زنان استاندار، کارزار زنان وزیر و... چرا فکر می‌کنیم باید جنسیت در مبانی اصلی دخیل شود؟ درصورتی که نباید جنسیت‌زده باشد.

اگر یک زن متخصص و کاردان باشد، نباید روی جنسیت او که یک زن است، مانور دهیم و ترحم بخریم برای این‌که او پست‌های مدیریتی بالاتری بگیرد. یک زن متخصص، حق دارد در جایگاه خود قرار بگیرد، اما در لایه‌های نظام اجتماعی دنبال ترحم هستیم. این‌گونه تصور می‌شود که اگر زن و مردی از نظر علمی و تخصصی در یک سطح هستند باید به زن، به‌دلیل ترحم نسبت به جنسیت او، پست داده شود و این کار به رویکرد تقلیل‌گرایانه برمی‌گردد. سوال اینجاست که چند کارزار مردانه برای گرفتن پست و جایگاه اتفاق افتاده؟ مردها این کار را انجام نمی‌دهند، زیرا گرفتن پست و سمت برای مردها، از بدیهیات است. آیا زنان در لایه‌های حکمرانی، بدیهیات را حق مسلم خود می‌دانند؟

به‌عنوان یک جامعه‌شناس، با کسب صندلی قدرت بر مبنای جنسیت، در حوزه زن و خانواده، موافق نیستم. معتقدم اگر زن توانمند و متخصصی وجود دارد، باید در حکمرانی و حاکمیت، جایگاه او مشخص شود. بعد از مشخص شدن جایگاهش، باید مبنای خانواده‌محوری او را هم مشخص کنیم. کسی حق ندارد از زن، شبیه یک مرد کار بخواهد و انتظار داشته باشد. در بسیاری موارد، تخصص، تبحر و تجربه زنان را نادیده می‌گیریم و صرفا می‌گوییم چون زن هستیم، حق ما در برخی موارد از بین رفته و باید حق ما را بدهید. مردها بر مبنای جنسیت‌شان، حق خود را مطالبه نمی‌کنند. می‌دانند که باید حق مسلم‌شان را بگیرند، اما نگاه زنان در نظام حکمرانی به جایگاه‌شان، حق مسلم نیست؛ آن‌ها دنبال مطالبه هستند.

 

موفقیت زنانه در عرصه سیاست

با نگاه به انتخابات مجلس شورای اسلامی متوجه می‌شویم در شهرستان‌ها و استان‌ها، موفقیت زنانه نداشتیم. در شهرستان‌ها به زنان برای ساحت سیاسی اعتماد نشد. اینجا بحث حکمرانی مطرح نیست بلکه مردم، اعتماد نکردند. این دوره از مجلس شورای اسلامی بعد از جریان «زن، زندگی، آزادی» تشکیل شد. باتوجه به تعداد ثبت‌نام کننده‌ها و تایید صلاحیت‌شده‌ها و استقبالی که در شهرستان‌ها برای شرکت در انتخابات داشتند، پیش‌بینی شده بود زنان بیشتری به مجلس راه پیدا کنند؛ اما این دوره، کمترین میزان نماینده زن را در مجلس شورای اسلامی داریم. حتی در آن لایه هم چون کنشگری زنان بر مبانی سیاسی تعریف نمی‌شود و جامعه‌پذیری سیاسی زنانه دچار آسیب است، نمی‌تواند صندلی را کسب کند که از طریق مردم انتخاب می‌شود.

زنان در فضایی که به‌عنوان مدیر منصوب می‌شوند، موفق‌ترند، زیرا می‌توانند توان مدیریتی خود را نشان دهند و خود را اثبات کنند. پژوهش‌هایی انجام شده که نشان می‌دهد به لحاظ فسادهایی که در دنیای اداری تعریف می‌شود، مدیران زن، حدود 96درصد سلامت دارند؛ یعنی فساد در مدیران زن وجود ندارد، یا بسیار محدود و اندک است. اینجا زنان نشان داده‌اند وقتی به آن‌ها اعتماد می‌کنید، می‌توانند امانت‌دار خوبی برای حکومت باشند. اما وقتی زنی می‌خواهد وارد عرصه سیاست شود اگر کارها را به خودش واگذار کنید که ثبت‌نام کند، رأی بگیرد و فعالیت سیاسی انجام دهد، موفق نمی‌شود؛ چون اعتماد به نفسش در جامعه‌پذیری سیاسی، ضعیف است.

اغلب کارشناسان زن از این‌که درباره مباحث سیاسی اظهارنظر کنند، احساس ترس دارند. در ایام انتخابات ریاست جمهوری بین بانوان فعال در حوزه زن و خانواده، به غیر از چند نفر، زنی را پیدا نمی‌کنید که در انتخابات، اعلام موضع رسمی کرده باشد. اما مردها این‌گونه نیستند و بدون هیچ هراسی، مواضع خود را بیان می‌کنند.

هنوز نمی‌دانیم زن ترازی که در نظام حکمرانی قابل‌تعریف است، مادری است که چند بچه دارد و خانه‌دار است یا خانم دکتری که درس خوانده و استاد دانشگاه شده؟ حتی در معرفی زن تراز دچار چالش هستیم!

مقام معظم رهبری مساله حکمرانی را تبیین کردند. اگر آنچه رهبری در حوزه زن و خانواده برشمردند در نظام حکمرانی پیاده شود، نیاز به شیوه اجرایی دیگری نیست. اما در شیوه‌های اجرا در حکمرانی، به‌خصوص در حوزه زنان، سلیقه‌محوریم. 

زنان در زمینه‌های علمی، رشد عالی داشتند. اما در بسیاری از عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نتوانستیم موفقیت، به معنای اثربخشی داشته باشیم. بنابراین فکر می‌کنیم به جایگاهی که حق‌مان بوده، نرسیدیم و حکمرانی ما را نپذیرفته؛ در حالی‌که زنانی هم هستند که در جامعه جایگاه و موقعیت‌های خوبی به دست آورده‌اند. چون نگاه ما این است که عدم موفقیت، از نخواستن، نشأت می‌گیرد و این نخواستن را جامعه، به ما تحمیل می‌کند.

امیدوارم در آینده با مشارکت‌های بیشتر زنان، حمایت ویژه خانواده و تفاوت دیدگاه و نگاهی که در زنان به وجود آمده، این قشر از جامعه بتوانند جایگاه‌های بهتری کسب کنند.