ادب و هنر
باغهای معلق
سمیه عالمی
نشر: شهید کاظمی
الهام قاسمی
حمله داعش به خاک سوریه از تلخترین وقایع قرن اخیر است و هنوز بعد از گذشت حدود 10سال از آن فاجعه ضدانسانی و وحشیانه، در خاطر مردم جهان بهخصوص شیعیان ایران زنده است. هریک از ما چه در رسانه و چه از طریق سفر به خاک سوریه، میتوانیم آثار و بقایای جنایات این گروه تروریستی را در شهرهای مختلف سوریه ببینیم. همین جنایات هولناک سبب شد نویسندهها، کارگردانها و مستندسازهای ایرانی دست به کار شوند تا این ظلم را برای همیشه در تاریخ ثبت کنند.
سمیه عالمی ازجمله بانوان نویسنده است که با سفر به سوریه و دیدن جنایات داعش، دست به کار شده و با همکاری افرادی از همان خاک و سرزمین، کتابی به نام «باغهای معلق» گردآوری کرده است. کتاب «باغهای معلق» روایت ساده هفت زن سوری در شهر شیعهنشین «نبل و الزهراء» از فروردین۱۳۹۱ تا بهمن۱۳۹۴ است که چهار سال محاصره توسط تروریستهای مسلح را تجربه کردهاند. روایتهایی که رنج و اندوه را برای ساکنانش به ارمغان گذاشت. این کتاب، حاصل زیست نویسنده در خاک سوریه است. زیستن در خانه زنی که از جنگ مهاجرت کرده بود. دیدن رنج زنان و کودکان سوری، سمیه عالمی را واداشت تا چنین مجموعه روایتی را جمعآوری کند. عالمی با دیدن وضعیت بحرانی زنان در خاک سوریه، تصمیم گرفت دنبال آنها برود و تا جایی که میتواند به آنها نویسندگی و روایتگری یاد دهد تا بتوانند روایتهای ناب خود را از این جنگ نابرابر بنویسند؛ شاید بتوانند ماجراهای ناگفته و بغضهای خفته را به مردم جهان نشان دهند.
در کتاب «باغهای معلق» هر راوی از منظری متفاوت به موقعیت جنگ پرداخته، بههمین خاطر وقتی هر روایت را میخوانیم، دریچه تازهای از ماجرای محاصره آنها توسط تکفیریها به روی ما باز میشود. با این اوصاف، زنان سوری به آزادی کشورشان و به زندگی دوباره و دور از جنگ امیدوار بودند، چون در باغچه خانه، سبزی و نهال میکاشتند و سند خانههایشان را همراه خود برمیداشتند.
کتاب هشت بخش دارد؛ پیش از روایت یا مقدمه و شش روایت و نیز در پایان یک یادداشت از یکی از راویهای کتاب. گرچه در عنوان فرعی کتاب «روایت هفت زن سوری از محاصره یک شهر» آمده، اما در فهرست کتاب نام شش راوی را مشاهده میکنیم. روایتهایی که هریک قالب و حرف خاصی دارند. همچنین در صفحههای پایانی اثر نیز شاهد عکسها و تصاویری از بیمارستان الزهرا، قبور شهدا و مناطق تحت تسلط تروریستها بر شهر و جای زخم موشکها و خمپارههای سرگردان بر تن خانههای شهر هستیم.
در طرح جلد اثر، زنی را میبینیم درحالی که کودکان را در آغوش گرفته، نگاه به آسمان دوخته است. پشت سرش، شهری است با خانههای ساده و سنتی و باغهای زیتون و پرتقال و زنانی با لباسهای محلی و کبوترهای آزاد در حال پرواز. تمام این تصاویر، بهنوعی یادآور فلسطین آزاد و دوران کودکی نقاش این اثر استاد سلیمان منصور، نقاش فلسطینی متولد رامالله است. پیرمردی که فلسطین را به دوش میکشد و آوارگی طولانیمدت مردم فلسطین را درون خود دارد. طرح جلدی که نمایانگر عنوان فرعی اثر «روایت هفت زن سوری از محاصره یک شهر» است.
از ویژگیهای مثبت کتاب، زیست نویسنده در منطقه است؛ عاملی که سبب تطابق روایت با واقعیت شده و به متن اصالت بخشیده تا بدان حد که گویی خواننده در خانه راوی است و اتفاقها را لمس میکند.