پیام زن: ضمن سپاسگزارى مجدد, در خلال گفتگوهاى گذشته توصیه فرمودید که خانمها باید به تحصیلات خود بویژه در رشته هایى که آنها را نسبت به نیازهاى خود مستقل و خودکفا مى کند اهمیت بدهند. اکنون در ادامه, محبت بفرمایید و دیدگاه خود را در باره فعالیتهاى اجتماعى, سیاسى و اقتصادى بانوان و همچنین اشتغال آنان در شرایط فعلى تبیین فرمایید.
حضرت آیت الله امینى: در مورد فعالیتهاى اجتماعى, سیاسى, اقتصادى بانوان, ابتدا این مطلب را عرض کنم که خانمها مانند مردها مى توانند در همه رشته هاى اقتصادى, سیاسى و اجتماعى فعالیت کنند و شرعا هیچ ممنوعیتى در هیچ رشته اى ندارند. فقط در دو مورد اختلاف نظر است. یکى در رشته ((قضا)) است که فقهاى ما دو دسته هستند: بعضى اشتغال به شغل قضا را براى خانمها جایز مى دانند و بعضى هم منع کرده اند. در مورد تصدى حکومت هم این اختلاف وجود دارد که آیا زن مى تواند مثلا رئیس جمهور بشود یا نه؟ اما در سایر رشته ها آزادى مطلق دارند و ممنوعیتى وجود ندارند. اما اینکه فرمودید با شرایط ما بانوان خوب است که چه رشته هایى و چه مشاغلى را انتخاب کنند, من با توجه به ویژگیهایى که خانمها دارند معتقدم که باید شغل متناسب با خودشان را انتخاب کنند.
یکى از ویژگیهاى بانوان که قبلا هم به آن اشاره شد آن ظرافت و زیبایى و لطافت خانمها است و این یک امتیازى است که آنها دارند. این نه تنها نقص خانمها نیست بلکه کمالشان است و حفظ این مزیت, هم به نفع خود بانوان است, هم به نفع خانواده و در مجموع به مصلحت جامعه. روى این حساب انجام کارهاى سنگینى که با این ویژگى نمى سازد مورد توصیه نیست. مثلا کارهاى خشنى مثل رانندگى ماشینهاى سنگین, یا کار کردن در بیابانها و کارهایى مثل راه سازى و ساختمان سازى و کارهایى که لازمه اش شب بیداریهاى طولانى و خسته کننده است, و یا کارهایى که به خاطر آلودگیهایش, به ظرافت و زیبایى آنها ضربه مى زند; مانند کارهاى سنگین در ذوب آهن, در معادن, مکانیکى ماشینآلات و امثال اینها. همچنین کارهاى دشوار کشاورزى که سلامتشان را به خطر مى اندازد و آفتاب رنگ چهره و قیافه شان را تغییر مى دهد. انتخاب این گونه شغلها را نمى توانیم بگوییم براى خانمها حرام است اما به مصلحتشان نیست.
ویژگى دیگر خانمها این است که طبعا یک موجود عاطفى هستند و این خصوصیت هم, نقص نیست بلکه یک کمالى است و در زمینه هاى بسیارى مى تواند منشإ آثار خوبى باشد. البته مردها هم بعضیهایشان عاطفى هستند اما خانمها بیشتر هستند. در انتخاب شغل بهتر است کارهایى را که با این عاطفى بودن نمى سازد انجام ندهند. مثلا فرماندهى یک نیروى نظامى باید فرمان حمله و کشتار و تخریب بدهد و طبعا عده اى کشته مى شوند, سر و صدا درمىآید و یک موجود عاطفى ممکن است تحت تإثیر اینها قرار بگیرد و وظیفه اش با عواطفش در تضاد واقع شود و آن وقت به مصالح واقعى کشور لطمه وارد شود یا مثلا کارهاى جزایى, اجراى احکام, تعزیرات و امثال اینها, مانند شلاق زدن با طبع لطیف خانمها سازگار نیست و ممکن است یا از مصالح و وظایف خود تخطى کنند یا روحیات و عواطف خود را خدشه دار سازند.
البته همه اینهایى که عرض مى کنم استثنإ دارد. ممکن است که بعضى از خانمها این خصوصیت را نداشته باشند اما اکثریت را ما عرض مى کنیم. روایاتى هم که در باب قضاوت زن داریم و فقهایى هم که مى گویند شغل قضا مناسب خانمها نیست, از همین باب است. طبعا هم, شغل قضاوت مناسب حال خانمها نیست, چرا که در این کار قاعدتا یک طرف محکوم مى شود. محکوم معمولا جزع و فزع مى کند, ناله مى کند, تهدید مى کند, افرادى را مى فرستد, صورت مظلومیت به خودش مى گیرد. خانمها هم نوعا در این گونه موارد به خاطر دلسوزى و مهربانى شان ترحم مى کنند و ممکن است تحت تإثیر قرار بگیرند; گرچه استثنإ هم دارد اما قانون باید اغلب موارد را دربرگیرد.
ویژگى دیگر خانمها این است که آمادگى بیشتر و بهترى براى تربیت فرزند دارند. البته مردها هم آمادگى و وظیفه تربیت را دارند اما وجود عاطفى خانمها سبب شایستگى بیشتر آنها مى شود. گر چه تربیت فرزند مسوولیت مشترک پدر و مادر است اما نقش مهم خانمها را در این مورد نمى توان نادیده گرفت. اگر مرد نباشد باز خانمها مى توانند فرزندانشان را تربیت کنند ولى عکس آن خیلى سخت است. خانمها باید این قدرت و مزیت اساسى را که آمادگى و توانایى تربیت فرزند است هیچ گاه فراموش نکنند و سعى کنند اشتغالشان با این وظیفه انسانى و این خدمت ارزشمند منافاتى نداشته باشد. شاید هیچ کارى از حیث تإثیر بنیادى و ثمره اى که براى سعادت کل جامعه بشرى دارد بااهمیت تر از کار تربیت انسان نباشد. از جمله محورهایى که خانمها باید روى آن حساب کنند اصل بقاى خانواده است. مسوولیت حفظ خانواده بر عهده مرد و زن, هر دو است. مرد باید شغلى را بر عهده بگیرد که به خانواده اش لطمه نزند. خانمها هم باید مراقب باشند که اشتغالشان منافاتى با بقاى خانواده نداشته باشد.
نکته دیگر این است که اشتغال خانمها به کارهایى که موجب تماس و ارتباط زیاد بین زن و مرد مى شود به مصلحت نیست, زیرا اختلاط و ارتباط بیش از حد علاوه بر ایجاد فشارهاى روحى و اختلال و کندى در کار, ممکن است مفاسدى را در پى داشته باشد و به قوام خانواده ها نیز آسیب برساند. به نظر من این چند جهت اقتضا مى کند که خانمها در کارشان محدودیتهایى را مراعات کنند. باز هم تکرار مى کنم که از این بحث نتیجه گرفته نمى شود که برخى کارها براى خانمها ممنوع یا حرام است, بلکه توجه به این مسایل باعث مى شود که در عین فعالیت و حضور موثر در اجتماع, براى خود و خانواده و جامعه شان مشکلى پیش نیاید.
از طرف دیگر برخى کارها براى خانمها کاملا مناسب و قابل توصیه است. مثلا کارهاى مربوط به تعلیم و تربیت مى تواند مستلزم هیچ یک از محذورهایى که ذکر شد نباشد. خانمها مى توانند به تمامى مراحل تعلیم و تربیت از ابتدایى ترین و مقدماتى ترین سطوح تا عالى ترین سطح و حتى الامکان در محیطهایى کاملا مستقل و تحت اختیار خودشان مشغول شوند و این بهترین کارى است که با طبیعت و لطافت آنها هم سازگار است. همین طور که قبلا اشاره کرده ام برخى اشتغالات براى خانمها ضرورت دارد; مثلا خانمها باید بکوشند که در کلیه امور مربوط به بهداشت و درمان اعم از آموزش, مدیریت و اجرا خودکفا باشند. مانعى ندارد که این خدمات را براى مردها هم ارائه بدهند اما چه خوب است که در این زمینه ها نیازى به مردان نداشته باشند.
زمینه دیگرى که براى اشتغال خانمها مناسب است فعالیتهاى علمى, ادبى, فرهنگى و هنرى است. کارهایى مانند تحقیقات علمى در رشته هاى گوناگون نویسندگى, نقاشى, خیاطى, قالیبافى, همه اینها براى خانمها خوب است. با خانه دارى و بچه دارى هم مى سازد. گاهى ممکن است کسى فکر کند قالیبافى کار خوبى نیست, ولى چه اشکالى دارد؟ کار ظریف و زیبایى است که انسان با پنجه هاى خودش آثار زیبایى را به وجود مىآورد و هم کمکى به زندگى خودش و هم کمکى به کشورش است. امروزه خانمها با کامپیوتر کارهاى بسیار جالب و ارزشمندى در زمینه هاى علمى و هنرى مى توانند انجام بدهند. به هر حال من توصیه مى کنم که خانمها بیکار نمانند. من دوست دارم که همه خانمها اشتغال داشته باشند منتها معیارهایى را که مراعات آنها لازم است رعایت کنند.
پیام زن: همان طور که حضرت عالى فرمودید بعضى از مشاغل به خانمها توصیه مى شود و برخى دیگر هر چند منع شرعى هم ندارد ولى توصیه نمى شود. و یکى از دلایل آن هم, توجه به اصالت و بقاى خانواده است. اما شاید لازم باشد که بعضا توصیه هاى مشخص ترى در این زمینه مطرح بشود. مثلا اینکه فرمودید توصیه مى کنم که خانمها بیکار نمانند آیا اشتغال به خانه دارى کار است یا بیکارى؟ سیاست رژیم گذشته این بود که شغل خانه دارى را منکوب و آن را یک نوع بیکارى و خانه نشینى براى زن وانمود کند و منزلت پایینى براى آن قائل شود و البته بعد از انقلاب این قضیه تا حدودى فرق کرده ولى در عین حال هنوز هم گاهى در آمارهاى رسمى سهم زنان خانه دار در نیروى کار و در رشد و توسعه اقتصادى برآورد نشده و بازده کار آنها جزو تولید ناخالص ملى محسوب نمى شود! و در مجموع مى توان گفت که نقش زن خانه دار در توسعه انسانى و اجتماعى تا حدودى نادیده گرفته مى شود. با وجود این, آیا لازم هست که ما توصیه و تحسین کنیم که خانمها خانه دارى را به عنوان شغل مهم و اصلى خود تلقى کنند؟
آیت الله امینى: خانه دارى لازمه بقاى خانواده است. خانه دارى, صرف انجام کارهاى خدماتى منزل نیست بلکه یک مسإله بالاترى است. نگهدارى و اداره این تشکیلات که ابعاد انسانى درون آن مانند شوهردارى و بچه دارى هم جزء آن است, یکى از نیازهاى اولیه و مهم جوامع است. این امر قطعا یک امر سبک و بى ارزشى نیست, بلکه بسیار باارزش است. امور داخل خانه اگر خوب اداره نشود خانواده ضربه مى بیند و این مدیریت داخلى را معمولا خانمهاى خانه دار عهده دار هستند. این کار از نظر اقتصادى هم کار باارزش و قابل ملاحظه اى است. یعنى اگر مثلا در یک خانواده اى هیچ یک از زن و مرد نخواهند در خانه کار کنند اداره این خانه لنگ مى ماند و باید مرد یا زنى را پیدا کنند که بیاید و این خانه را اداره کند. شما ببینید چه حقوق گزافى باید پرداخت شود تا این خانه به صورت تمام وقت اداره شود, تازه مثل خود این خانم صاحبخانه هم کار نمى کنند.
مسإله نگهدارى بچه ها هم خود, کارى على حده است که اگر بخواهند بچه ها را به مهد کودک و کودکستانى بسپرند که آنها را مانند مادر سرپرستى کنند, هزینه سنگینى برمى دارد که یک زن و مرد کارمند باید بخش عمده حقوقشان را صرف این کارها کنند. پس این کارها خودش یک ارزش اقتصادى دارد که هم مرد باید به این مطلب توجه داشته باشد هم زن. این است که خانه دارى به نظر من یک امر بسیار مهم و محترمى است و مردها هم باید قدر خانمهاى خانه دار را بدانند. وقتى که خانمى در خانه کار مى کند شوهرش باید متوجه باشد که به ازاى کار این خانم هزینه سنگینى از دوشش برداشته مى شود و چه خوب است که اگر قدرت مالى دارد این مبلغ را به حساب خانمش بریزد. اینکه تصویب شده است که اگر زن و مرد خواستند از هم جدا بشوند نصف اموالى که مرد بعد از ازدواج اندوخته, حق زن است و به او تعلق مى گیرد, واقعا اگر بخواهیم عادلانه بسنجیم تا حدود زیادى واقع مطلب همین است. زن هم باید به زندگى دلگرم باشد, باید بداند که در زندگى شریک است. برخى از خانمها که به فکر کار در بیرون مى افتند براى این احساس نگرانى است که مى گویند ممکن است پس از چند سال اگر این مرد بخواهد مرا طلاق بدهد باید با دست خالى از خانه بیرون بروم. این است که باید احترام کرد به خانمها, ارزش کارشان را بالا برد و من توصیه مى کنم به خانمها که در هر حال نگهدارى خانه و خانه دارى را در رإس امور قرار بدهند تا مادامى که ضرورتى پیش نیامده کارهایى را که به خانه دارى لطمه مى زند انتخاب نکنند.
پیام زن: علاوه بر بعد اقتصادى, شاید بد نباشد که به طور مشخص تر به جنبه انسانى و ارزش معنوى کار خانه دارى نیز اشاره اى بشود, چرا که خانواده هسته اصلى اجتماع است و اگر خانواده خوب اداره بشود در کیفیت کار و حضور مثبت افراد در جامعه موثر است و با تربیت صحیح و به سامان بچه ها, آینده جامعه نیز بر پایه و اساس محکمى استوار مى شود. از این رو مى توان گفت که شغل خانه دارى یک کار بنیادى و داراى تإثیر عمیق و گسترده محسوب مى شود.
حضرت آیت الله امینى: البته همین طور است. خانه دارى به معناى وسیعش به دو صورت دیگر هم مى تواند به اجتماع کمک بکند. یکى اینکه کوشش مادر در خانه و تلاشى که براى تربیت صحیح فرزندانش انجام مى دهد باعث مى شود که بچه ها در دامن انس و محبت خانواده به خوبى پرورش پیدا کنند. بچه اى که از محبت و توجه سیراب باشد و با تربیت صحیح پرورش یافته باشد غالبا دنبال مفاسد نمى رود و آلوده نمى شود و مى تواند براى جامعه اش مفید باشد. در واقع فرداى جامعه را این خانمهاى خانه دار هستند که اداره مى کنند. مردها هم هر چه خدمت به جامعه مى کنند, نتیجه دامان زن است. همان فرمایشى که امام (قدس سره) فرمودند که از دامن زن مرد به معراج مى رود یعنى اگر مرد هم کارى انجام مى دهد و به جایى مى رسد به خاطر تإثیر خدمات و تربیت مادر است و این کم چیزى نیست. مسإله دوم این است که کار زن در خانه علاوه بر اینکه خودش فى نفسه کار مفید و لازمى است در کیفیت کار دیگران نیز موثر است. اگر مرد و سایر افراد در خانه از یک محیط گرم و بامحبتى برخوردار باشند در اجتماع بهتر مى توانند موفق باشند; در کارهاى علمى, در فعالیتهاى سیاسى, اقتصادى و در همه چیز. بنابراین خانمهاى خانه دار در فعالیتها و موفقیتهاى همسرانشان صد در صد سهیم اند یعنى اگر همراهى و همفکرى و کار خانم نباشد این آقاى رئیس جمهور یا وزیر یا دانشمند که در بیرون کار مى کند نمى تواند توفیق چندانى به دست آورد; در واقع قطعا این خانم به اندازه خود او در کار سهیم است. هم از لحاظ ارزش اجتماعى و هم از لحاظ نتیجه کار. چقدر جالب و زیبا است که مثلا یک وزیر بتواند در خانه با خانمش مشورت کند. در کار از او روحیه بگیرد, کمک بگیرد و بتواند روى او حساب کند. اینها خیلى موثر و مفید است.
پس زن خانه دار اگر از خانه بیرون هم نیاید ولى بتواند نقش خوبى در خانه داشته باشد واقعا در سیاست اجتماع موثر است; در اقتصاد اجتماع موثر است و نباید وجود خودش را کوچک بداند و فکر کند که موفقیت و خدمت فقط در کارهاى بیرون خانه است.
مرحوم علامه طباطبایى (قدس سره) وقتى که خانمش فوت شده بود; خیلى اشک مى ریخت. دستمالش را دست مى گرفت و زار زار گریه مى کرد. من یک روزى در خلوت به ایشان عرض کردم ما صبر و بردبارى را باید از شما یاد بگیریم, شما چرا این قدر بى تابى مى کنید؟ ایشان فرمود آقاى امینى! واقع مطلب این است که بى تابى من براى این جهاتى که مردم فکر مى کنند نیست. این خانم در زندگى به من کمکهایى کرده که هرگز نمى توانم او را از یاد ببرم. بعد یک مقدار از مشکلاتشان در نجف را برایم تعریف کرد تا رسید به اینجا که گفت: من براى نوشتن تفسیر, گاهى 8 ساعت مستمر فکر مى کردم و کار مى کردم. گاهى مجبور بودم مثلا 4 ساعت متوالى در باره یک موضوع فکر کنم و از یک طرف خسته مى شدم و از طرف دیگر اگر کسى مى خواست بیاید آنجا و با من حرف بزند, فکرم پاره مى شد. باز دوباره باید از نو فکر مى کردم. ایشان مى گفت: خانم من این مطلب را که مى دانست, سماور منزل را همیشه روشن مى گذاشت, از صبح که من مى رفتم توى اتاقم کارى با من نداشت; خانه و زندگى را اداره مى کرد, کارها را انجام مى داد و سر هر ساعت که مى شد یک استکان چاى مىآورد و بدون اینکه هیچ حرفى بزند مى گذاشت جلوى من و مى رفت. و این کار همین طور تا وقتى که من در اتاق کارم بودم ادامه داشت. اگر این خانم این گونه کمک نمى کرد من نمى توانستم کارهاى علمى ام را به این صورت انجام بدهم. ایشان شریک در کارهاى من است و من احساس ناراحتى ام براى این جهت است. آخر من این محبتها را چگونه مى توانم فراموش کنم؟ مرحوم علامه این حرفها را مى گفت و به گریه مى افتاد.
علامه طباطبایى, این مرد اهل فکر که این همه آثار ارزشمند مانند تفسیرالمیزان را از خودش باقى گذاشته نتیجه کارش مرهون خانمى است که خانه را اداره مى کرده است. اگر این خانم یک فرد ناسازگارى بود علامه طباطبایى چگونه مى توانست این کارها را انجام بدهد؟! بدون شک این خانم در همه ابعاد کار علامه شریک است; هم در جنبه هاى دنیوى و هم در ثواب اخروى. اگر در مجامع از علامه تإیید مى کنند باید از خانمش هم تإیید کنند. من در یکى از جلساتى که در فضایل علامه صحبت مى کردم همین را نقل کردم و گفتم که واقعا باید از همسر علامه هم قدردانى کرد. خدا ان شإالله هر دو را رحمت بکند.
پیام زن: براى اینکه کار خانه دارى به عنوان یک کار همه جانبه اى که مدیریت داخلى منزل را با همه گستردگى و ابعادش شامل مى شود منزلت خاص خودش را پیدا بکند, و بازده مطلوب و علمى داشته باشد آیا فکر نمى کنید که لازم است شغل خانه دارى به عنوان یک کار سنجیده و تخصصى تلقى شود و تشکیلاتى باشد که روى این موضوع کار محققانه و کارشناسى انجام دهد و اصول و شیوه هاى مدیریت و ارتقإ کیفیت آن را مدون کرده و به طور سازمان یافته آموزش بدهد؟
حضرت آیت الله امینى: بله, البته پیشنهاد خوبى است. کار ((خانه دارى)) واقعا همان طورى که شما اشاره کردید کار ساده اى نیست. یک هنر است, و این هنر از همه خانمها هم ساخته نیست. متإسفانه در جامعه ما شغل خانه دارى آن جورى که واقعا باید جا بیفتد, جا نیافتاده است. باید به صورت رشته اى مستقل به آن نگاه شود و تحقیق و آموزش خاص خودش را داشته باشد. مثلا در دبیرستانهاى ما باید درس خانه دارى باشد و پسرها و دخترها این ماده درسى را بخوانند. خیلى خانمها مى خواهند خوب خانه دارى کنند ولى نمى دانند چه کار باید بکنند. من کاملا موافقم که هم در تحصیلات دبیرستانى, و حتى شاید در رشته هاى دانشگاهى رشته اى تإسیس بشود, که جوانها اعم از دختر و پسر بتوانند در آن صاحبنظر و متخصص بشوند. علاوه بر اینها من یک وقتى پیشنهاد مى کردم: خوب است هر زن و مرد, پسر و دخترى که مى خواهند ازدواج کنند قبل از ازدواج یک دوره یک ماهه یا دو ماهه اى در زمینه موضوعات خانه دارى, همسردارى و سایر مباحث مورد نیاز را طى کنند تا اختلافات خانگى کم شود و امکانات و استعدادها نیز به بهترین شکل مورد استفاده قرار بگیرد.
پیام زن: عواملى را که به عنوان محدودیت براى اشتغال بانوان مطرح فرمودید آیا اصل اشتغال و پرداختن به کارهاى بیرون از خانه را محدود مى کند یا اینکه صرفا توصیه هایى براى انتخاب نوع اشتغال است؟
حضرت آیت الله امینى: در هر دو است. هم در نوع اشتغال و هم در اصل اشتغال. خوب است که خانمها در انتخاب شغل داخل خانه یا بیرون از خانه این موازین را در نظر داشته باشند. مثلا حتى در درون خانه نیز به مصلحت نیست که خانمها کارهاى خیلى سنگین و یا کارهاى کثیف و آلوده را انجام بدهند. در کارهاى خارج از خانه نیز مقررات استخدامى کشور باید رعایت این جهات را بکند که تسهیلاتى براى خانمها در نظر گرفته شود که هر چه بیشتر به مصالح زن و خانواده سازگار باشد.
پیام زن: برخى از خانمها به سمت رشته ها و مشاغل سنگین گرایش دارند و اگر گفته شود اشتغال به این کارها به مصلحت شما نیست این را به عنوان دست کم گرفتن زن, نوعى توهین به خودشان تلقى کنند. شاید این حالت عکس العمل افراطى برخى محدودیتهایى است که در سابق براى زنها بوده که باعث شده بعضا اشتغال به مشاغلى را که بیشتر با آقایان تناسب دارد براى خودشان ارزش بدانند.
حضرت آیت الله امینى: این محدودیتى که ما عرض کردیم نه براى کوچک شمردن یا کوچک کردن زن است و نه براى اینکه زن را یک موجود ناقص و ضعیفى بدانیم. بلکه منظور این است که بعضى کارها با آفرینش خاص زن سازگارتر است. اگر یک خانمى حاضر است همه سختیها را تحمل کند و برود مثلا مکانیک ماشینهاى سنگین بشود اختیارش دست خودش است, ما که نگفتیم این کارها شرعا حرام است بلکه معتقدیم که کارهاى بهترى هم هست که مى تواند انجام بدهد و آن کارها بیشتر با مصالح خودش و جامعه مى سازد. اما یک نکته را شما اشاره کردید که واقعا جالب است و آن اینکه خانمها در گذشته از بس که محدود بودند و آنها را از کارهایى که مناسب حالشان هم بوده منعشان کرده اند یک عکس العملى در آنها پیدا شده و بعضا مى گویند که حالا که این طور است ما باید این کارها را انجام بدهیم تا مردها ببینند که اینها هم از ما ساخته است. براى رفع این مشکل اولا ما باید ارزش آن کارهاى واقعى خانمها را به حساب آوریم, از جمله مثلا براى شغل خانه دارى باید به طور گسترده یک کار فرهنگى انجام داد. باید خانه دارى را تشویق و تجلیل و احترام کرد. مسإله دوم هم همان است که اشاره کردم که مردها باید قدر کار خانمها را بدانند و آنها را عملا در درآمدهاى مادى حاصله شریک بدانند و سهم خانمها را در اختیارشان قرار دهند تا خانمها احساس شخصیت و امنیت کرده و دیگر, کارهاى متناسب با خودشان را محرومیت یا دون شإن خود تلقى نکنند.
پیام زن: در باب تإثیر کارهاى نامناسب روى خانمها به تإثیرات جسمانى اشاره فرمودید ولى در باب تإثیر روحى کارهاى زمخت و درشت سخنى به میان نیامد. شاید تإثیرى که بعضى کارها به خاطر ویژگیهاى خودش یا محیط و مناسباتش روى روان و اعصاب و اخلاق خانمها مى گذارد کمتر از ابعاد جسمانى نباشد. زیرا روحیه انسان نیز خواه ناخواه تحت تإثیر خستگى و فشار ناشى از جو کار خواهد بود.
حضرت آیت الله امینى: بله این هم صحیح است. به هر حال براى یک خانم مشکل است که در شرایط سخت و در کارهاى خشن بتواند ویژگیهاى زنانه و آن لطافت و ظرافت روحى خود را حفظ کند و به خوبى بتواند بین مناسبات خشک کارى و آن نرمش و آرامشى که باید در خانه و در تربیت فرزند اعمال شود فاصله ایجاد کند. این است که کارهایى را که در آنها درگیرى زیاد است اگر مردها بر عهده بگیرند بهتر است; به خاطر اینکه آنها معمولا تحملشان در این قسمتها بیشتر است. وقتى که هر کدام یک گوشه کار را به تناسب روحیه و ویژگیهاى خود بگیرند در واقع کارهاى بزرگ با مشارکت و کمک هر دو انجام مى شود. یعنى در اداره جامعه همه سهیمند منتها زنها به یک شکل و مردها هم به یک شکل.
پیام زن: البته این, یک دید واقع بینانه اى مى خواهد که حقیقت این مشارکت در کار و سهیم بودن در نتیجه را درک کند, هر چند در ظاهر خیلى آشکار نباشد.
حضرت آیت الله امینى: بله, خیلى خوب است که در بحثهاى خانواده اینها مطرح و نقش هر کسى روشن شود. این مباحث در جامعه ما کمتر به صورت دقیق مطرح شده است.
پیام زن: در باب شوون زن بعضیها عقیده دارند که به خاطر محدودیتهاى گذشته خوب است که الان خانمها به چیزى بیش از حق خودشان و بیش از آنچه که برایشان شایسته است دعوت شوند. مثلا مى گویند که خوب است که خانمها هر نوع کارى را که مى توانند به عهده بگیرند و انجام دهند تا اینکه خوى استقلال و عزت و آن احساس توانایى در آنها ریشه بگیرد و جامعه نیز این توانمندیها را باور کند. هر چند خود آن کارها به مصلحت زنها نباشد.
حضرت آیت الله امینى: خوب اگر انجام کارى به مصلحت زنها و به مصلحت جامعه نیست چرا ما خانمها را دعوتشان کنیم به این که آن کارها را بپذیرند؟ لازمه چنین کارى به وجود آمدن همان مشکلات فراوانى است که ذکر شد. ما چرا این کار را بکنیم؟! اگر براى خانمها در همان رشته هایى که مناسب خودشان است امکانات کاملى فراهم شود و تشویقشان کنیم که در همان رشته ها مستقل شوند این براى تثبیت هویت آنها بهتر است تا انجام کارهایى که در نهایت به نفعشان نیست, هر چند نسبت به آن کارها هم ما نهى نمى کنیم اما تشویق هم لازم نیست بکنیم. اگر از کارهاى مثبت خانمها قدردانى و تشکر کنیم و به آنها بها بدهیم, آنها خودشان از این فکرها مى افتند. مثلا خانمها در کارهاى سیاسى نظیر نمایندگى مجلس مى توانند نقش خوبى داشته باشند. در کارهاى فرهنگى مى توانند وارد شوند و منشإ اثر باشند, هر چند در امور فرهنگى مشاغلى هست که به نظر من مصالح بانوان اقتضا نمى کند که خیلى به سوى آنها گرایش نشان دهند.
پیام زن: لطفا در این مورد توضیح بیشترى بفرمایید.
حضرت آیت الله امینى: کارهاى هنرى در مجموع از خانمها ساخته است و اینها واقعا قدرتش را دارند ولى همین کارها هم مختلف است. بعضى از رشته ها مشکلى ندارند مثل نقاشى, خطاطى, نویسندگى و ... اما کارهایى هست که اینها گاهى براى خانمها مشکل به وجود مىآورد. مثلا بازیگرى و حضور خانمها در برخى نقشها و صحنه ها و ظاهر شدن آنها به این صورت در مقابل چشم میلیونها نفر, گاهى ثبات زندگى خانوادگى آنها را دچار مخاطره مى کند. من خیلى جاها دیده ام که زندگى این گونه افراد به طلاق کشیده شده است. گاهى بعضى هنرمندان با من تماس مى گیرند و از این گونه مشکلات سخن مى گویند. همین جا من به خانمها توصیه مى کنم که هر چند شوهرانشان هم با فعالیتهاى هنرى آنها موافقند اما در عین حال باید کاملا جهات روحى شوهرشان را رعایت کنند و وقتى که در صحنه آشکار مى شوند کارهایى را بپذیرند که موجب ایجاد حساسیت در کسى نشود. زیرا اگر شوهر راضى نباشد لازمه این کار این است که یک زندگى متلاشى شود و بچه ها بى مادر بمانند, به هر حال باید در مسایل هنرى و مسایل فرهنگى دقت بیشترى بشود که هم خانمها از وجودشان استفاده شود و هم محذورات اخلاقى و اجتماعى و خانوادگى به وجود نیاید.
پیام زن: همان طور که فرمودید باید بیشتر روى این مسإله بحث بشود چون الان گرایش به فعالیتهاى هنرى و بخصوص بازیگرى در بین جوانها و خصوصا دخترخانمها خیلى زیاد شده است. یعنى مى شود گفت از جمله مشاغل و رشته هایى است که خیلى مورد استقبال است و طرفداران زیادى دارد. از طرف دیگر به خاطر همین نقاط آسیب پذیر اخلاقى که در این رشته ها وجود دارد و گاهى محیط کار را تحت تإثیر خودش قرار مى دهد طبیعى است که افراد متعهد و متدین با دیده تردید به آن نگاه مى کنند و کمتر به سمتش مى روند و این هم باعث مى شود که عرصه فعالیتهاى هنرى و فرهنگى از افراد متعهد خالى شود. این معضلى است که ما در حال حاضر و با این وضع نمى توانیم در صحنه تقابل فرهنگى با بیگانگان از توفیق چندانى برخوردار باشیم.
حضرت آیت الله امینى: بله همان طور که فرمودید مسإله ظریفى است. به هر حال هنر را نمى شود نادیده گرفت. ما به فیلم و سینما و تلویزیون نیاز داریم و با قطع نظر از اینکه مسلمانیم باید از عناصر مثبت فرهنگى خود دفاع کنیم. خیلى چیزها در غرب تضعیف شده است. غیرت, یک ارزش انسانى است. باید کارى کنیم که در عین تإمین نیازها و ضرورتها ارزشهایمان را هم حفظ کنیم. رعایت ضوابط خیلى موثر است. فرض بفرمایید اگر یک جایى لازم شد که دختر خانمى در یک فیلمى ایفإ نقش کند این رعایت ضوابط باعث مى شود که حساسیت آن کمتر باشد. مثلا اگر مسایل اخلاقى و حجاب رعایت شود خنده بیجا نکند, مسایل محرم و نامحرمى را کاملا رعایت کند خوب معلوم است که چنین حضورى در معرض آفت قرار نمى گیرد و تبعات منفى در جامعه و در خانواده به وجود نمىآورد. حریمها را از جهت اخلاقى اگر رعایت کنند هم به نفع بازیگران است و هم به نفع اجتماع. هنرمندان فکر نکنند که آنچه را که آنها در دلشان هدف قرار دادند بینندگان هم فقط همانها را مى گیرند. بیننده اعم از آن مى گیرد, یعنى همه چیز این صحنه را مى گیرد. یک رفتار معقولانه مودبانه بدون عیب زن و مرد بازیگر درس مى دهد به آن دختر و پسرى که تماشاگر آن صحنه هستند که شما هم همین کار را بکنید و یک حرکت سبک و جلف که این زن و مرد با هم داشته باشند به اجتماع هم همین الگو را مى دهد. لذا ما که مى خواهیم فرهنگمان را صادر کنیم و روى دیگران تإثیر بگذاریم باید بدانیم که فیلمسازى و بازیگرى یک مسإله بسیار ظریفى است. خیلى بیشتر از این مقدارى که ما فکر مى کنیم ظریف است. گاهى هنرمندان به این نکات کمتر توجه دارند و بیشتر مى خواهند که کارشان براى بینندگان جالب باشد; در صورتى که اگر اینها را رعایت کنند خیلى مى توانند به مسایل اخلاقى جامعه کمک کنند.
پیام زن: طبیعى است که ما, در فیلمها به نقشهاى منفى هم احتیاج داریم و مراعات معیارهاى اخلاقى و فقهى دست هنرمند را در ارائه مطلوب این نقشها مى بندد و بازیگر مجبور است ظواهرى را مراعات کند که با ویژگیهاى شخصیت مورد نظرش هیچ سنخیتى ندارد. مثلا گاهى وقتها کج سلیقگى مى کنند و نقشهاى چندشآور و یا سبکى را با چادر انجام مى دهند و نقشهاى وزین و جذاب را برعکس. به هر حال به نظر مى رسد که این موضوع یک دقت خاصى را مى طلبد و راهکارهاى عملى ویژه اى را باید تدارک دید.
حضرت آیت الله امینى: بله, یک بررسى دقیقى مى خواهد که باید در یک فرصت بیشترى در موردش بحث کرد. در مورد فیلمها, من همیشه توصیه ام این است که تا مى شود جنبه هاى مثبت را نشان دهند زیرا جنبه هاى منفى خواه ناخواه بى تإثیر نیست گرچه هدف فیلمساز این باشد که با این وسیله از نقاط منفى انتقاد کند ولى تعدادى از بینندگان از همین نقاط منفى الگو مى گیرند. بعضیها اصلا زمینه تربیتشان جورى است که وقتى در یک فیلمى کسى مثلا فحش مى دهد و الفاظ رکیک مى گوید, آنها همین الفاظ را یاد مى گیرند, تقلید مى کنند و همین را الگو مى کنند هر چند که شما قصدتان انتقاد از این کار باشد. اگر شما دو چهره مثبت و منفى را به نمایش بگذارید, یکسرى افراد هستند که گرایش به طرف فرد خوب دارند و او را الگوى خود قرار مى دهند و یک افرادى طبعا مى روند دنبال همان الگوى منفى و همان فردى که ما مى خواهیم محکومش کنیم. از این جهت من توصیه مى کنم که به جنبه هاى منفى در حد ضرورت پرداخته شود.
پیام زن: در مورد فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى بانوان نظر حضرت عالى نسبت به تشکل و تحزب خانمها چیست؟
حضرت آیت الله امینى: کلا حضور خانمها در صحنه فعالیتهاى سیاسى مى تواند نقش تعیین کننده اى داشته باشد. اگر خانمها اجتماع کنند خیلى در جهت گیریها موثرند. در همین انتخابات مجلس پنجم, خانمها ثابت کردند که در بعضى از صحنه ها خیلى موثر هستند و تإثیر کامل مى گذارند. وقتى که آرإ منتخبین را مى بینیم, مى فهمیم که خانمها یک اتحاد و یک حضور خاصى داشته اند که این نتایج حاصل شده است و این خیلى عظیم و قابل قدردانى است. خانمها در انتخاب ریاست جمهورى مى توانند نقش سرنوشت ساز داشته باشند, کاملا مى توانند رئیس جمهورى غیر از آن کسى را که مردها مى خواهند روى کار بیاورند. این کار را کوچک حساب نکنید. در نمایندگى مجلس شوراى اسلامى هم اشکالى ندارد که خانمها, بیشتر حضور داشته باشند. تا به حال حضور خانمها در کرسى نمایندگى الحمدلله خوب بوده است اما باید دید که اینها چه مقدار فعال هستند؟ خانمها اگر نمایندگانى را بیاورند که واقعا بتوانند در صحنه مجلس ذىنظر و ذىنفوذ و فعال باشد خیلى جالب است زیرا در صحنه مجلس همه نمایندگان فعال نیستند, بلکه اقلیتى فعالند و اگر خانمها بتوانند این اقلیت را با فرستادن خانمهاى فعال و خوش فکر, هر چه بیشتر کنند, این کار در دفاع از حقوقشان خیلى موثر است. گرچه الان بعضى از مردها هم خیلى از حق خانمها دفاع مى کنند, حتى بیشتر از خود آنها.
مسإله دیگر تشکل بانوان است. داشتن تشکل چیز خوبى است چون وقتى متشکل شدند بهتر کار مى کنند و مخصوصا اگر تشکیلاتشان را در سراسر کشور گسترده کنند, هم مى توانند نامزدهاى بهترى را گزینش و معرفى کنند و هم خواسته هایشان را از نمایندگان بهتر بخواهند. این هم خیلى موثر است و آقایان هم بیشتر روى آنها حساب مى کنند. من معتقدم که تشکیلات بانوان باید خیلى حساب شده باشد, اولا صرفا حالت صنفى و جنسیتى نداشته باشد که فقط به فکر خودشان و دفاع از خودشان باشند زیرا اگر فقط این باشد محدودیت مىآورد. ثانیا تشکل خانمها علاوه بر حمایت از آنچه که مصلحت واقعى بانوان است, اصلا باید در اساس کشور دخالت داشته باشد, خانمها باید بدانند که چه کسى را انتخاب مى کنند و همه مسایل اقتصادى, فرهنگى و دینى کشور را مد نظر داشته باشند. زنها اگر محدود به خودشان نباشند و براى کل جامعه, براى ایران کار کنند نفوذ بیشترى به دست مىآورند و خود این تشکلى که پیدا مى کنند سبب مى شود که قدرت پیدا کنند و مردها هم بیشتر روى اینها حساب کنند.
پیام زن: حضرت عالى در مورد مرجعیت زن نظر خیلى روشن و صریحى را ابراز فرمودید که خیلى هم جالب بود. چنانچه در مورد تصدى امر قضاوت و امارت توسط بانوان نیز که در اول بحث هم اشاره اى فرمودید نظر صریح خود را بیان بفرمایید سپاسگزار خواهیم بود.
حضرت آیت الله امینى: عرض کنم این دو مسإله اى که فرمودید یعنى موضوع قضاوت و حکومت (در رإس حکومت بودن زن) و امثال اینها, یک مسایل فقهى هستند که در کتب فقهى ما مورد بحث و بررسى قرار گرفته اند. فقهإ هم نظرات مختلفى راجع به این مسإله دارند. بعضى تجویز مى کنند, بعضى حرام مى دانند و بعضى مکروه مى دانند. اینها موارد مختلفى است. اولا این نکته را باید توجه کنیم که این مسإله یک مسإله تقلیدى است. فرهنگ ما فرهنگ فقاهت و تقلید است. ما در مسایلى که تقلیدى است باید به مراجع تقلید مراجعه کنیم و در نهایت رإى قاطع را آنها خواهند داد. بنابراین, اینکه در یک سخنرانى یا در یک مجله مطرح شود که این امر جایز است یا نه اینها یک حالت تحیرى براى مردم به وجود مىآورد. بالاخره هر چیزى کارشناسى دارد و کارشناس این مسایل هم فقهإ هستند. مسإله دوم اینکه من توصیه ام به فقهإ این است که وضع زمانه با گذشته تفاوتهایى کرده و تغییرات اساسى به وجود آمده است. ایران از سایر کشورها جدا نیست. زنها از سایر اجتماع جدا نیستند. ما دیگر نمى توانیم زنها را مثل 30, 40 سال پیش اداره افراد جامعه ما بوسیله رسانه هاى عمومى با اوضاع و افکار جهانیان آشنا مى شوند و توقعاتشان زیاده مى گردد. ما از فقهاى عظام انتظار داریم با دید جهانى و سعه صدر مسایل مربوط به بانوان را بررسى کنند و بر طبق منابع متقن فقهى تکلیف این مسایل را روشن سازند تا نیازى به اظهار نظرهاى افراد غیر مسوول و احیانا افراد ناصالح نباشد. البته دانشمندان دیگر نیز در صورتى که با مبانى فقهى آشنا باشند و آن را رعایت کنند مى توانند در این مسایل بحث کنند. شاید این بحثها براى فقهإ و مراجع تقلید نیز مفید واقع شود و در طرز اجتهاد آنان نیز بى اثر نخواهد بود ولى به هر حال حرف آخر را مراجع تقلید باید بزنند, و نباید حریم فرهنگ مرجعیت تقلید در مسایل فقهى شکسته شود. البته بنده هم در یک فرصت مناسب مى توانم در این رابطه در خدمتتان باشم. ولى بهتر است فعلا از اظهار نظر خوددارى نمایم.
پیام زن: با اظهار تشکر و امید به اینکه در آینده نیز از حضورتان استفاده نماییم.
ادامه دارد.