اخلاق معاشرت

نویسنده


زندگى مکتبى
پایدارى و استحکام رابطه هاى مردمى, در سایه رعایت نکاتى است که برگرفته از ((حقوق متقابل)) افراد جامعه باشد.
در اینکه ((چگونه باید زیست)) و چه سان با دیگران باید رابطه داشت, نکته اى است که در بحث ((آداب معاشرت)) مى گنجد.
بر خلاف فرهنگ غربى, روح و محتواى فرهنگ دینى ما بر پایه ((ارتباط)), ((صمیمیت)), ((تعاون)), ((همدردى)) و ((عاطفه)) استوار است. جلوه هاى این فرهنگ بالنده نیز در دستورالعملهاى اخلاقى اسلام دیده مى شود. ((زندگى مکتبى)), در سایه شناخت این رهنمودها و به کار بستن آنها در صحنه هاى مختلف زندگى است, نه با شعار و ادعا. به هر میزان که معیشت و معاشرت ما با اینگونه هدایتهاى دینى در مقوله رفتار, هماهنگ باشد, به همان اندازه زندگیهایمان ((مکتبى)) است. مسلمان باید به گونه اى در چارچوب اصول و سنن فرهنگ دینى خودش زندگى کند که با شهامت و افتخار, بتواند ((امضاى دین)) را پاى همه رفتارش بگذارد و زندگیش ((برچسب اسلام)) داشته باشد.
با این مقدمه, به موضوع ((اخلاق معاشرت)) پرداخته و از مسإله ((رفت و آمد)) آغاز مى کنیم:

رابطه ها
((دید و بازدید)) و ((رفت و آمد))هاى خانوادگى و دوستانه, از جلوه هاى بارز اخلاق معاشرت است. این گونه رابطه هاى اجتماعى, با عنوانهاى مختلف و در شرایط گوناگون انجام مى گیرد. گاهى به صورت ((صله رحم)) است; در ارتباط با اقوام و بستگان. گاهى نام ((عیادت)) به خود مى گیرد; در مورد بیماران. گاهى نسبت به برادران و خواهران دینى, عنوان ((زیارت)) مى یابد, گاهى با همسایگان است, گاهى با مستمندان. گاهى هم بر محور اطعام است و گاهى به شکل مسافرتهاى دور و نزدیک و بردن هدیه و آوردن ((سوغات سفر)). گاهى هم براى شرکت در مجلس عقد و عروسى یا مشارکت در مراسم سوگ و تسلیت گویى است.
به هر حال, همه اینها نوعى ((رابطه)) و ((معاشرت)) است و نشان دهنده منش انسانى و فرهنگ اخلاقى هر فرد. اسلام نیز در این باره ها بسیار سخن گفته و رهنمود داده است که به اختصار, گوشه اى از معارف و آموزشهاى دین در این زمینه را مرور مى کنیم.

صله رحم
خویشاوندان, ارتباط خونى با هم دارند. شاخ و برگهاى یک درختند و گلهاى یک بوستان. پس, ارتباطشان هم طبیعى است و قطع رابطه و رفت و آمد میان اقوام, عارضه اى ثانوى و یک بیمارى اجتماعى و ((آفت خانوادگى)) به حساب مىآید و اگر بى دلیل باشد, زشت و نارواست. اگر دلیلى هم داشته باشد, قابل رفع و شایسته تجدید رابطه است.
حضرت على(ع) مى فرماید:
((صله الرحم توجب المحبه))(1)
پیوند با خویشاوندان (صله رحم) محبت مىآورد.
روشن است که قطع این رابطه هم, سردى و کدورت و جدایى دلها را در پى دارد. در احادیث, از صله رحم به عنوان ((محبوب کننده انسان میان بستگان)) یاد شده است: ((صله الرحم ... محبه فى الاهل)).(2)
سفارش اکید دین, بر این است که حتى با آنان که با شما بریده و قطع رابطه کرده اند, صله رحم و تجدید رابطه کنید (صل من قطعک) که این, نوعى ایثار و گذشت فوق العاده مى طلبد.
محدوده این پیوند نیز گسترده است و هر بهانه را از دست انسان مى گیرد. امام صادق(ع) مى فرماید:
((صل رحمک و لو بشربه من مإ))(3)
صله رحم کنید, هر چند در حد خوردن جرعه آبى باشد.
در حدیث معروف دیگرى آمده است:
((صلوا ارحامکم و لو بالسلام)).
هر چند با سلام گفتن, با خویشاوندان پیوند برقرار کنید.
آنچه گاهى مانع رفت و آمدهاى خانوادگى و دیدارهاى خویشاوندان یا دوستان مى شود, توقعات بالا, هزینه و مخارج, معطلى رفت و برگشت, وقت نداشتن افراد و ... است. اما اگر به حداقل هم راضى باشیم و لحظه اى نشستن و حالى پرسیدن و آبى و چایى خوردن و برخاستن, یا از همان دم در, سلام کردن و جویاى حال شدن و برگشتن هم باشد, ((صله رحم))ها بیشتر و ارتباطها قویتر خواهد گشت.

آثار و نتایج
این نوع پیوند, فواید بسیار و آثار دنیوى و اخروى فراوانى دارد که از احادیث بسیار آن, تنها به دو نمونه زیر, اکتفا مى کنیم:
حضرت امام باقر(ع) فرموده است:
((صله الارحام تزکى الا عمال و تنمى الاموال و تدفع البلوى و تیسر الحساب و تنسىء فى الاجل)).(4)
صله ارحام, ((اعمال)) را پاک, ((اموال)) را افزون, بلاها را دفع, حساب را آسان مى کند و ((اجل)) را به تإخیر مى اندازد.
همچنان که مى بینید, نتایج یاد شده, برخى به امور دنیوى مربوط است, برخى هم نتایج اخروى و پاداشهاى خدایى را نسبت به این عمل, بازگو مى کند.
حدیث دیگر از امام صادق(ع) است:
((صله الارحام تحسن الخلق و تسمح الکف و تطیب النفس و تزید فى الرزق و تنسىء الاجل.))(5)
صله رحم, اخلاق را نیکو, دست را بخشنده, دل و جان را خوش مى سازد, رزق را مى افزاید و اجل و مرگ را به تإخیر مى اندازد.
این کار نیک و ساده, آن قدر سازنده و مفید است و آنچنان مورد رضاى پروردگار, که گاهى تقدیر الهى به خاطر آن عوض مى شود و خداوند به پاداش این عمل نیکو, بر عمر کسى مى افزاید. در مقابل, قطع رابطه ها و بریدن از خویشاوندان, به حدى شوم و نفرت بار و در نظر خداوند, ناپسند است که عمر را مى کاهد.
به این حدیث تکان دهنده توجه کنید:
امام صادق(ع) فرمود: ((ما چیزى را جز ((صله رحم)) سراغ نداریم که عمر را زیاد کند, تا آنجا که گاهى تا زمان مرگ یک نفر, سه سال مانده است, ولى او اهل صله رحم مى شود. آنگاه خداوند, سى سال بر عمرش مى افزاید و سى و سه سال دیگر زنده مى ماند. و گاهى اجل کسى سى و سه سال است, به خاطر قطع رحم و گسستن رابطه هاى خویشاوندى, کاهش مى یابد و اجلش سر سه سال فرا مى رسد.))(6)

مرز صله رحم
این ادب معاشرت, اختصاص به بستگان پاک و با تقوا و حزب اللهى هم ندارد. یک وظیفه اخلاقى است, حتى نسبت به آنان که اهل گناهند. چه بسا به برکت رفت و آمدهاى بستگان صالح, فاجران هم راه صلاح پیش گیرند و تإثیر بپذیرند. گاهى ترک مراوده و رفت و آمد, سبب مى شود که بستگان معصیت کار, در گناه و بیراهه خود, بیشتر پیشروى کنند, ولى حفظ رابطه, جلوى بدتر شدن آنان را مى گیرد. در این صورت, تکلیف, همچنان نگهبانى از این خط ارتباط و پیوند خویشاوندى است.
یکى از شیعیان از امام صادق(ع) مى پرسد: برخى خویشاوندانم خط و تفکر دیگرى دارند, غیر از فکر و مرامى که من دارم. آیا آنان بر من حقى دارند؟ حضرت فرمود: آرى, حق قرابت و خویشاوندى را چیزى قطع نمى کند. اگر با تو همفکر و هم عقیده باشند, دو حق بر تو دارند: یکى حق خویشاوندى, دوم حق اسلام و مسلمانى. (7)
حتى اگر بستگان, مایه آزار انسان را هم فراهم کنند, باز حق گسستن پیوند را نداریم. در حدیث آمده است:
مردى خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من خویشاوندانى دارم که من با آنان پیوند مى کنم و رابطه دارم, اما آنان آزارم مى دهند. تصمیم گرفته ام آنان را ترک کنم. حضرت رسول فرمود: آنگاه, خدا هم تو را ترک مى کند! ... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا فرمود: به کسى که محرومت کرده, عطا کن, با کسى که از تو بریده, رابطه برقرار ساز, کسى که بر تو ستم کرده, از او درگذر. هر گاه چنین کردى, خداوند پشتیبان تو خواهد بود.(8)
از على(ع) نقل شده که فرمود:
((صلوا ارحامکم و ان قطعوکم))(9)
با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید, هر چند آنان با شماقطع رابطه کرده باشند.
سنت ((صله رحم)), از نیکوترین برنامه هاى دینى در حیطه معاشرت است. گرچه شکل نوین زندگى و مشغله هاى زندگیهاى امروزى, گاهى فرصت این برنامه را از انسانها گرفته است, ولى حفظ ارزشهاى دینى و سنتهاى سودمند و ریشه دار دینى, از عوامل تحکیم رابطه ها در خانواده ها است. بویژه در مناسبتهاى ملى, در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید, فرصت طبیعى و مناسبى براى عمل به این ((سنت دینى)) است.
باشد که بر دستورالعملهاى مکتب در بعد اجتماعى و خانوادگى, وفادار بمانیم و صفاى زندگى را در سراب غربزدگى و تقلید از ((فرهنگ بیگانه)) نبازیم.
ادامه دارد.
پى نوشت :
1ـ غررالحکم.
2ـ اصول کافى, ج2, ص151.
3ـ همان.
4ـ همان, ص150.
5ـ همان, ص150 و 151 (حدیث 6 و 12).
6ـ همان, ص152 حدیث17.
7ـ میزان الحکمه, ج4, ص83.
8ـ بحارالانوار, ج71, ص100.
9ـ همان, ص92.