در جشنواره روستا

نویسنده


تئاتر روستا, زیباترین شیوه به نمایش درآوردن اصالتها و سنتهاى بکر روستایى است و به گونه اى, اصل خودباورى و انتقال پیام روستا به جامعه را به عهده دارد. تئاتر روستا عینیت روح تعهد در کالبد جامعه هنرى است; از این رو, گاه به فرهنگ اصیل ایران زمین اشاره مى کند و گاه به مباحث آموزشى و ترویجى مى پردازد. بر همین اساس, پنجمین جشنواره سراسرى تئاتر روستایى فجر, روزهاى آخر بهمن ماه سال 75 از سوى سازمان جهاد سازندگى در قم تشکیل شد. در این جشنواره استانهاى مازندران, گیلان, همدان, خراسان, یزد, گرگان و گنبد, کرمانشاه و قم شرکت داشتند.
در طى دو سالى که خواهران روستا به تئاتر روى آورده اند ما شاهد فعالیتهاى آنان در زمینه هاى بازیگرى, کارگردانى و نویسندگى بوده ایم و در این مدت آنان خوب توانسته اند شخصیتى اصلى و محورى به زن ببخشند و تلاش و کوشش او را به نمایش بگذارند. اما جا دارد بگوییم که تشکل گروه تئاتر خواهران, خود مستلزم رفع مشکلات بسیارى است و به حمایت و یارى مسوولان و روستاییان عزیز نیازمند است.
در این جشنواره, خواهران با دو نمایش ((ننا)) و ((طلوع)) حضور داشتند. بهتر دیدیم با این خواهران صحبتى داشته باشیم و از نزدیک شاهد حضور سبزشان باشیم.
در نمایش ((ننا)), جوان آبادى در دام اعتیاد گرفتار مىآید و ((ننا)) که همه هستى اش را از دست رفته مى بیند, تمام تلاشش را به کار مى گیرد تا به کمک عروسش, فرزند را از دام اعتیاد برهاند.
ام البنین زائرى, یکى از بازیگران این نمایش گفتند: ((من از روستاى سیاقى, شهرستان گرگان براى اولین بار در جشنواره روستا شرکت کرده ام)).

ـ نظر اهالى روستا در مورد کار شما چیست؟
ـ از آنجا که در روستا اغلب مردم داراى تحصیلات کمى هستند, مى گویند چرا شما تئاتر بازى مى کنید! ولى من که مى خواهم روحیه زن و استعداد و تلاش او را نشان دهم با پشتکار به این هنر مى پردازم.

ـ چطور شد که با هنر تئاتر آشنا شدید؟ براى پیشرفت در کارتان چه کرده اید؟
ـ من از طریق خانه ترویج روستایمان با جشنواره و تئاتر آشنا شدم و چون به سینما علاقه داشتم با تئاتر کارم را شروع کردم. در حال حاضر هم دیپلم هستم و اگر بشود از طریق کنکور هنر مى خواهم ادامه تحصیل بدهم.

ـ زن روستایى از دیدگاه شما چه منزلتى دارد؟
ـ زن روستا از دید من انسانى تلاشگر است که دوشادوش مردش کار مى کند تا بهتر بتواند ثمره زندگیش را شاهد باشد.

ـ برداشتتان از شخصیتى که نقشش را بازى مى کردید, چه بود؟
ـ من نقش حورنسإ را داشتم که در واقع همان ((ننا)) و یا ((ننه))اى است که ما به مادر خودمان مى گوییم. این زن در نمایش نشان مى دهد که هم مى تواند در خانه و هم در سرزمین و هم در هر نهاد فرهنگى و اجتماعى دیگرى شرکت داشته باشد و کار کند, طورى که اگر روزى مردى به دلایلى نتوانست کار کند, زنش چون کوهى استوار به جاى مرد در صحنه زندگى حاضر باشد.

ـ به نظرتان خوب توانستید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید؟
ـ من از نقش خودم راضى هستم و فکر مى کنم موفق بوده ام. نحوه ارتباط را هم باید به گونه اى عملى کنیم تا همه فرهنگ روستا را حس کنند و به اهمیت روستا و روستایى پى ببرند.
فاطمه صمدى یکى دیگر از بازیگران نمایش ((ننا)) در نقش ((گل بانو)) است.

ـ خانم صمدى, انگیزه تان براى ادامه کار تئاتر چیست؟
ـ تئاتر گوشه اى از مشکلات و زندگى افراد را نشان مى دهد. من هم مى خواهم به وسیله این هنر, مردمى را که با فرهنگ روستا آشنا نیستند, آشنا کنم و گامى مهم در جهت نیل به اهداف روستا و روستاییها بردارم.

ـ با توجه به کارتان, چه مشکلات و موانعى در پیش رو دارید؟
ـ مشکلات کارى را که از طریق خانه ترویج روستا پى گیرى مى کنیم, اما در مورد مشکلات اجتماعى باید بگوییم در طول پنج ماهى که ما تمرین داشتیم بعضى از روستاییان حرفهایى مى زدند و مى گفتند که فلانى با پسرها بازى مى کند! ما هم به آنها گفتیم که ما به خاطر شما و براى شخصیت دادن به زنان, بازیگرى مى کنیم و به تلاش و کوشش شما بها مى دهیم. در واقع تئاتر تإثیر زیادى مى تواند داشته باشد به شرطى که روستاییان ما را درک کنند و بگذارند که ما شخصیت زن را به خوبى تعریف کنیم.
یکى از ویژگیهاى تئاتر روستایى بکارگیرى مراسم و سنتهاى آیینى است و اینجاست که تئاتر روستا حرف اول را مى زند. روستا جهانى است فشرده که بر ارزشهاى اصیل مبتنى است و نه جلوه هاى کاذب و فرهنگ غیر اصیل و زواید شهرى. در روستا براى هر کارى, انگیزه اى یافت مى شود و انگیزه کار تئاتر رسیدن به باور دیرینه انسان و نحوه ارتباط طبیعى او با محیط پیرامونش است. همین انگیزه, ما را وامى دارد تا با خواهر طیبه فلاحى که از روستاى مهرآباد شهرستان ابرکوه هستند, به گفتگو بنشینیم.

ـ شما امسال با چه کارى به جشنواره آمده اید؟
ـ من در نمایش طلوع, بازى داشتم. در این کار همسر یک مرد روستایى بیمار مى شود و پزشک تشخیص مى دهد که علت بیمارى وجود یک گاو مبتلا است. مرد به گفته دکتر اهمیتى نمى دهد و از ذبح گاو سر باز مى زند تا اینکه زنش او را به این کار راضى مى نماید.

ـ چه چیز باعث شد که شما از میان کارهاى روستایى, به تئاتر گرایش پیدا کنید؟
ـ اول از همه به خاطر علاقه اى بود که به کار بازیگرى داشتم و بعد به خاطر خدمت به خلق بود. نمى خواستم فقط شاهد حضور مردها در صحنه باشم.

ـ امکانات کارى در روستاییان چطور است؟ چگونه آموزش مى بینید؟
ـ امکانات که صفر است. سالن کوچکى که متعلق به جهاد است, محل تمرین ما است و ما همیشه مشکل داریم. مثلا مى گویند: سر و صدایتان بلند است و یا اینکه چرا با مردها روى صحنه مى روید. به هر حال دخترها نمى توانند در هر نمایشى نقش داشته باشند. ما هم از طریق تمرین در همین نمایش و کلاسهاى جهاد, تئاتر یاد مى گیریم.

ـ لزوم تئاتر روستا را در چه مى بینید؟
ـ تئاتر عکس العمل مردم است که ما روى صحنه آن را براى مردم اجرا مى کنیم. این نمایشها آداب و رسوم و فرهنگ روستایى را بهتر بیان مى کند و نشان مى دهد که زنان روستا همدوش شوهرانشان هم روى زمین کار مى کنند و هم در منزل تربیت فرزندان را به عهده دارند.

ـ نظر اهالى نسبت به کار شما چیست؟
ـ از آنجا که متإسفانه سطح تحصیلات پایین است بعضى با جنبه منفى به قضیه نگاه مى کنند, مثلا در همان مسیرى که ما براى تمرین مى رویم و مىآییم کلى مشکل داریم. طورى به ما نگاه مى کنند که انگار ما قصد و غرض خاصى از این کارمان داریم!

ـ با توجه به اینکه شما وارد دنیاى تئاتریها شده اید و وظیفه تان انتقال پیام به دیگران است, با این نظرات چطور برخورد مى کنید؟
ـ خوب سعى مى کنیم جورى با مردم روستایمان ارتباط برقرار کنیم که آنها بیشتر جذب کار شوند و کار یک بازیگر بهتر به دلشان بنشیند که البته تمام اینها به وقت زیادى محتاج است و امیدواریم گذر زمان تا حدى این مشکل را حل کند.
زهرا رنجبر, خواهر نوجوانى است که در نمایش طلوع, نقش اول را بازى مى کند.

ـ چطور شد که شما با تئاتر آشنا شدید؟
ـ از طریق کارگردان نمایش طلوع, وارد کار تئاتر شدم و تا به حال هم توانستم با وجود درس و همچنین برخى مخالفتها به این کار ادامه دهم.

ـ با توجه به این مشکلات چه هدفى را در تئاتر دنبال مى کنید؟
ـ معرفى زن روستایى به دیگران و همچنین همکارى با بخش نمایش, اداره ترویج و مشارکت مردمى جهاد سازندگى از دلایلى هستند که مرا وامى دارند به علاقه ام احترام بگذارم و تئاتر کار کنم.

ـ با توجه به سن و سال و تجربه کمى که دارید چطور با نقشتان کنار آمدید؟
ـ خوب مشکل بود و اگر کمک کارگردان نبود نمى توانستم درست حس بگیرم, مخصوصا جایى که بیمار بودم و باید به نحوى آثار بیمارى را در خودم بروز مى دادم.

با آرزوى موفقیت و حضورى پربارتر در جشنواره سال آینده و با تإکید بر لزوم حفظ ارزشهاى اسلامى و باورهاى مذهبى مردم, امید داریم خواهران روستایى با توجه به فرهنگ اصیل روستایى و وام گیرى از سنتهاى دیرین اسلامى و ایرانى بتوانند به خوبى پیام رسان ارزشهاى روستا باشند و در این راه جوامع شهرى را به تفکر و تعقل وادارند.