نگاهى دوباره به گلها و گیاهان


وقتى بهار چادرى از شکوفه به سر مى کند, گلها و سبزه ها طبیعت را زنده مى کنند و عطرشان نفس آدمى را تازه مى کند. لطف خدا شامل حال طبیعت مى شود تا باز هم حضور سبز گیاهان, ما را به میهمانى شکوفه ها برد.
گل محمدى که به نام پیامبر گرامى اسلام صلوات الله علیه مزین شده, باز هم مىآید تا فضا را عطرآگین سازد. گلها و گیاهان از دیرباز مورد توجه بشر بوده اند و امروزه هم همه جا با ما هستند, از تولد تا مرگ. از زمانى که با دسته گلى به استقبال ولادتها مى رویم تا شرکت در مراسم ازدواج و عیادتها و صله رحم, و بالاخره آن هنگام که عمر انسان به آخر مى رسد, دسته هاى گل تا دم مرگ و تا مزار تازه گذشته, او را بدرقه مى کنند.
در عهد یونان باستان گلها رابط بین انسان و خدایان بودند و هر گیاهى به شکل نمادین خود مورد توجه بوده است. به طور مثال رسم بر این بود که بر مزار مردگان زنبق سفید مى کاشتند و زنبق را الهه زیبایى مى دانستند. در اوستا گل سرخ نهاد مذهبى دارد و در جهان مسیحیت براى ساخت پنجره ها از گل سرخ الهام گرفته شده است. دین مبین اسلام به گیاهان اهمیت فراوانى داده است, و دستورات چندى از ائمه اطهار(ع) و پیشوایان مذهبى در باب کاشت و تکثیر گیاهان و استعمال بوى خوش به جا مانده است.
در آیات کریمه قرآن سخن از کوههاى رنگارنگ و زراعتها و سرسبزى و درختان سبز رفته است. هر جا که از بهشت سخن به میان مىآید صحبت از روان بودن جویها در کنار درختان است. لباس بهشتیان به رنگ سبز ذکر شده و رنگ سبز در فرهنگ ما قداست یافته است, امیر مومنان حضرت على(ع) با دستان مبارکشان هسته هاى خرما را مى کاشتند و به این ترتیب نخلهاى زیادى را به بار آوردند. روایت شده که ایشان, عطر, شستشو, سوارى و نگاه به سبزه را دلگشا و انبساطآور مى دانستند. چنان که رسول گرامى اسلام(ص) بسیار عطر را دوست مى داشتند و دخت گرامیشان را به خرید عطر تشویق مى فرمودند.
از حضرت امام جعفرصادق(ع) نقل شده که مى فرمایند: ((عطر از سنتهاى فرستادگان خداست)). در روایت دیگرى آمده که آن بزرگوار فرموده اند: ((به کار بردن بوى خوش از اخلاق پیامبران است)).
اهمیت گیاهان در نزد پیامبر گرامى اسلام(ص) تا بدانجا بود که آن بزرگوار مصرف میوه هاى درختان را براى باغبان صدقه اى محسوب مى فرمودند. به این روایت از آن حضرت توجه فرمایید:
((هیچ مسلمانى گیاهى را نمى کارد یا نهالى را نمى نشاند تا پرنده, انسان یا حیوانى آن را بخورد, مگر اینکه براى او صدقه اى محسوب مى شود)).
((حدیث دیگرى از آن بزرگوار هست که مى فرماید: هیچ انسانى نهالى نمى نشاند مگر اینکه خداوند به اندازه میوه هاى آن درخت براى او پاداش مى نویسد)).

قطع اشجار در میان مسلمانان امرى مذموم و ناپسند محسوب مى شد و حتى اگر در شرایط خاص کسى ناگزیر به بریدن درخت مى گردید باز هم ترس از فرجام شوم این کار را احساس مى کرد. از نقل شده که حضرت امام جعفرصادق(ع) فرموده اند:
((درختان را قطع نکنید که خداوند عذابش را بر شما نازل مى کند)).
در مناطق خرماخیز بریدن نخل خرما اصطلاحا (قربانى) گفته مى شود. در واقع بریدن درخت خرما مانند قربانى نمودن یک موجود زنده به حساب آمده است. به این ترتیب گل و گیاه در فرهنگ مذهبى ما از ارزش خاصى برخوردار بوده است.
در امامزاده ها و اماکن متبرکه حتى در دوردست ترین قصبات و کویرىترین نقاط کشور, حضور چند درخت موجب انبساط خاطر زائرین گشته و مسافرین زیادى در زیر سایه این درختان که چتر شاخ و برگ خود را بر زمین گسترده اند, خستگى راه را از تن به در کرده و نفس تازه کرده اند. تقریبا مى شود گفت در همه مساجد و ابنیه تاریخى و مقابر عرفاى بزرگ و در مدارس مذهبى, باغچه هایى با طراحى خاصى احداث گشته که فضا را روحانى نموده است.
شیخ عطار آن عارف بزرگ در منطق الطیر, خود را عاشق گل مى داند و با شکفته شدن گل چنان به وجد مىآید که مى گوید:
من چنان در عشق گل, مستغرقم
کز وجود خویش, محو مطلقم
در سرم از عشق گل, سودا بس است
زان که مطلوبم ز گل رعنا بس است
طاقت سیمرغ, نارد بلبلى
بلبلى را بس بود, عشق گلى
گل چو حالى بشکفد, چون دلکشى
از همه در روى من خندد خوشى
چون ز زیر پرده حاضر گل شود
خنده بر روى منش ظاهر شود

آرى جاى پاى گل سرخ و نسترن و نسرین در اشعار فارسى فراوان است و بدون شک منظور از همه اینها همان گل محمدى است, زیرا گل محمدى که از اجداد گل سرخ امروزى است, از اوایل بهار در اغلب مناطق کوهستانى کشور به طور خودرو سبز مى شده و در آن روزگار آنچه به نام گل سرخ امروزى یعنى رز شناخته مى شود وجود نداشته است. اما با وجود اصلاحاتى که در نژاد این گیاه انجام شده و آن را در رنگهاى متنوع ارائه داده است, هنوز گل محمدى ارزش و قداست دیرین خود را حفظ نموده, زیرا هیچ گل سرخى نمى تواند عطرى چون عطر دلنواز گل محمدى را داشته باشد. گل محمدى وقتى کاملا شکفته مى شود به شکل دایره درمىآید که گفته شده این شکل مشخص ترین شکل کمال است, اما از زیباییهایش که بگذریم سالیان سال است که گلابش در مراسم مذهبى و اعیاد مسلمانان حضورى خوش دارد:
در کار گلاب و گل, حکم ازلى این بود
این شاهد بازارى, آن پرده نشین باشد
گلاب محمدى سالهاست که در شستشوى خانه خدا به کار آمده است. نقش گل و گیاه در تذهیب و مجموعه قرآنها و کتابهاى آسمانى نمودار عظمت و تجلى هنر در فرهنگ اسلامى است. جالب اینکه در دوره هنرهاى اسلامى ایران, هنرمندان گیاهان را به صورت عینى مورد توجه قرار نداده بلکه به ابعاد روحانى گیاهان تکیه کرده و آنها را به گونه اى خاص مطرح نموده اند. بیشتر اذهان این هنرمندان متوجه جهان غیب و ماوراى طبیعت بوده و سعى داشته اند با این نقش و نگارها, گنبدها و گلدسته هاى مساجد را طورى بیارایند تا فضا آرامش بخش و عرفانى گردد, طورى که انسان در خلوت این فضاها از خود بیخود گشته و خود را به جهان باقى نزدیکتر احساس کند.
کلام آخر اینکه گلها و گیاهان همواره حضورى معنوى دارند. از زمانى که بذرى به خاک نشانده مى شود و تا هنگامى که درختى به میوه مى نشیند, با جان و روح ما پیوند مى خورد.
سخن را با حدیثى گهربار از رسول گرامى اسلام(ص) به پایان مى بریم:
((هیچ گیاهى نمى روید مگر اینکه تا زمان به بار نشستن و چیدن میوه اش فرشته اى بر آن گمارده شود. پس هر کس که این گیاه را زیر پا بگذارد آن فرشته بر او لعنت فرستد)).

مإخذ احادیث:
کتاب میزان الحکمه