((به نظر من خانمها در مجلس یک رسالت بزرگ و تکلیف بزرگى را بر عهده دارند و آن این است که خلاهاى موجودى را که بر اثر سنتهاى غلط در جامعه ما در رابطه با زن وجود دارد, اینها به حکم زن بودن بهتر از مردها مى فهمند و آن خلاها را باید در تدوین قانون پر کنند ... اگر زنها بخواهند در مجلس به معناى حقیقى کلمه نقش نمایندگى را ایفا کنند با چهار نفر نمى شود, بایستى بیشتر در مجلس شوراى اسلامى باشند)).
از بیانات مقام معظم رهبرى, حضرت آیت الله خامنه اى
این واقعیتى انکارناپذیر است که نمایندگان زن به دلیل آشنایى با روحیات, وضعیت و مشکلات زنان, توان افزونتر و قدرت تحلیل و استدلال محکم ترى را در بیان آمال و آرزوها و آلام و دغدغه هاى این نیمه پیکره جامعه دارند.
مجلس تبلور اراده ملت و زبان گویاى امت است, اگر منعکس کننده توقعات و انتظارات همه آحاد جامعه به طور یکسان و با لحاظ عدالت و مساوات باشد. خوشبختانه امکان حضور زنان به عنوان نمایندگان مردم با تإسى به دستورات اسلام و حمایت بنیانگذار جمهورى اسلامى, حضرت امام خمینى (قدس سره الشریف) از بدو تإسیس خانه ملت فراهم شده و طى دوره هاى اول تا پنجم حضور نمایندگان زن ـ اگر چه به کندى ـ رو به افزایش بوده است.
ارتقإ آگاهیها در میان زنان, ورود بانوان متعهد, تحصیلکرده و مجرب به عرصه هاى مختلف اجتماعى و فزونى تعداد نامزدهاى انتخاباتى زن, گذر از مراحل بحرانى دوران انقلاب و تصحیح نحوه نگرش عمومى نسبت به حوزه اختیارات و وظایف زنان فرصتى را فراهم آورده تا به تدریج شاهد حضور موثر بانوان ـ چه به لحاظ کمى و چه کیفى ـ در صحن سرنوشت ساز مجلس شوراى اسلامى باشیم.
امروز با گذشت نزدیک به یک سال از شروع کار مجلس پنجم و ورود 10 تن از نمایندگان زن, شاهد انتخاب سه نماینده دیگر از جامعه زنان کشور در اولین مرحله انتخابات میان دوره اى بودیم و این احتمال وجود دارد که تعداد آنها به 14 تن نیز برسد.
بررسى و تحلیل وضعیت موجود, چشم اندازها و مسایل مبتلا به زنان از زبان این دسته از نمایندگان که بدون تردید بخش قابل ملاحظه اى از انگیزه ورودشان به مجلس, تحقق جایگاه شایسته ((مادران, همسران و دختران)) این مرز و بوم است, اقدام لازمى به نظر مى رسد. بر این اساس تلاش خواهد شد تا طى سلسله گفتگوهایى با بانوان نماینده, گفتنیها را باز گوییم و به سهم خود در انعکاس نظرات, فعالیتها و ایجاد ارتباط میان آنان و خوانندگان محترم قدمى برداریم. شما نیز مى توانید سوالات فرهنگى, اجتماعى, حقوقى و سیاسى خود را در این خصوص به دفتر مجله ارسال کنید.
((من واقعا معتقد نیستم که بانوان ما مثل زنان بسیارى از نقاط دنیا داراى مشکلات عدیده و صعب العلاجى باشند, چرا که در نظام اسلامى بزرگترین مشکل زنان که حرکت کردن برخلاف فطرت الهى است حل شده و این هماهنگى با فطرت, همه امور را به سوى بهبود و پیشرفت سوق خواهد داد. در واقع آنجا هم که مشکلى وجود دارد به دلیل عدم استقرار احکام الهى در مورد زنان و عدم باور کامل این احکام در افکار آحاد جامعه اعم از زن و مرد است.
اسلام به زن و مرد به عنوان انسانهایى مى نگرد که هر دو مى توانند به مدارج عالى برسند, اما آنجا مشکل پیش مىآید که برخى از افراد این نحوه نگرش را نسبت به زن و حقوق وى ندارند, او را جنس دوم, در خدمت مرد و وسیله آرامش وى مى پندارند. در حالى که در اسلام, زن و مرد در یک رابطه دوطرفه وسیله آرامش یکدیگرند. این بینش غلط که ملغمه اى از نگرش اعراب جاهلى تا جاهلیت مدرن اروپایى را در بر دارد مشکلاتى را براى زنان ما ایجاد کرده است و باید چنین بینشى در مرد و زن ما از بین برود. حتى قوانین مدنى ما شاید در برخى جاها به دلیل تإثیر از قوانین 90 سال پیش فرانسه و نحوه نگرش سده گذشته اروپا به زن که قابل مقایسه با دیدگاههاى مثبت اسلام نیست, امروز مشکلاتى را براى ما پدید آورده است)).
این مطلب را مهندس سهیلا جلودارزاده, نماینده مردم تهران در پنجمین دوره مجلس شوراى اسلامى عنوان مى کند. با وى که مسوول کانون خواهران کارگر نیز هست در محل ساده و صمیمى این کانون قرار مى گذارم و بعد به دلیل گرفتاریهاى متعدد و جلسات پیاپى نیمى از مصاحبه به گفتگوى تلفنى در روز جمعه موکول مى شود. جمعه ساعت 10/30 تماس برقرار شده, سلام و علیکى و تعارفى که ((بى موقع مزاحم نشده باشم)) و پاسخ خانم جلودارزاده با صدایى آهسته حاکى از دلشوره براى حضور در میعادگاه دوستداران خدا که ((نخیر, فقط نماز جمعه ...))
این تعهد را به فال نیک مى گیرم و قرار بعدى رإس ساعت 4 بعدازظهر همان روز. گفتگویى که مى خوانید ماحصل دیدار و ارتباط تلفنى ماست:
خانم جلودارزاده, با تشکر از وقتى که در اختیار ما قرار دادید, لطفا ابتدا از خود, خانواده, سوابق مبارزاتى, تحصیلى و شغلى تان بگویید.
ـ بسم الله الرحمن الرحیم. من متولد سال 1337 و فرزند اول خانواده هستم. در شهر رى به دنیا آمدم, اما پدربزرگم از سادات روحانى اهل کاشان بودند. پدرم شغلش شیشه برى و مادرم خانه دار و قالیباف بود. دوران کودکى را با پرورش مذهبى گذراندم. به مکتب مى رفتم و قرآن مى خواندم و تا کلاس نهم قدیم را نیز در شهر رى بودم. اما بعد به دلیل علاقه زیادى که به رشته ریاضى داشتم به تهران آمده و آن را دنبال کردم. بلافاصله پس از دیپلم نیز در امتحانات ورودى دانشگاه قبول شدم. سال 54 بود و من با توجه به مبارزات اسلامى که در سطح دانشگاهها وجود داشت, وارد تشکیلات دانشجویى شدم. همزمان نیز ازدواج کردم و همان سال دختر اولم به دنیا آمد. البته در جنوب شهر تهران به تدریس قرآن و تشکیل هسته هاى مطالعاتى نیز مشغول بودم.
با این توصیف از همان ابتداى ازدواج, شما همیشه مشغول فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى بودید؟ همسرتان با این شرایط چه برخوردى داشتند؟
ـ ما هیچ وقت مثل خیلى از زن و شوهرها یک زندگى آرام و عادى نداشتیم, اما همیشه احساس کردیم بسیار خوشبختیم. البته من شرمنده همسرم هستم و شاید اگر فقط به خودم فکر مى کردم ترجیح مى دادم یک مادر و همسر تمام وقت باشم. اما براى همسرم, اصل ((انقلاب)) و همکارى در زندگى براى پرداختن به مسایل مهم اجتماعى بوده است و همیشه دلواپسیها مانع شده که یک زندگى معمولى داشته باشیم. این طبیعى است که اگر آقایان دیدگاههاى اسلام, حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبرى را به خود بقبولانند و بر اساس آنها رفتارشان را با همسر و دخترانشان تنظیم کنند, قطعا زندگى در یک همکارى و هماهنگى مشترک پیش خواهد رفت. خیلى سخت نیست که آدم فکر کند زن خدمتکار یا پیشکارش نیست.
خانم جلودارزاده شما اکنون مسوول کانون خواهران کارگر هستید, مدتى مشاور وزیر کار بوده اید و به هر حال سالها است که به عنوان یکى از فعالان در امور اشتغال زنان شناخته مى شوید. چطور شد که وارد تشکیلات کارگرى شدید؟
ـ در روزهاى اوج مبارزات مردمى در سال 57, براى کارگرانى که به دلیل شرکت در اعتصاب, حقوقى دریافت نمى کردند با همکارى چند تن از اساتید و دانشجویان صندوقى تشکیل دادیم و به هر حال در کمیته حمایت از کارگران اعتصابى به فعالیت پرداختم.
البته پیش از آن نیز به اقتضاى رشته ام که مهندسى نساجى است در کارخانه چیت سازى بافکار کارآموزى مى کردم و با کارگران, موقعیت و زندگى آنها آشنا شده بودم.
پس از انقلاب انگیزه قوىترى براى حضور جدىتر پیدا کردم, چرا که چپیها و کمونیستها اهم فعالیت خود را روى مجامع کارگرى گذاشته بودند و سعى مى کردند از این راه به نظام نوپاى اسلامى خدشه وارد سازند. ما باید با این وضعیت که نه با مبانى اعتقادیمان مى خواند و نه به نفع طبقه کارگر و مصالح کشور اسلامى بود, مقابله مى کردیم. بنابراین در قالب کارهاى فرهنگى در مجامع کارگرى ماندم. البته لازم است اذعان کنم على رغم همه سر و صداهایى که چپیها راه انداخته اند, آن وقت هم پایگاهى نداشتند و مجبور بودند کارگر وارد کنند. دانشجوهاى چپى مىآمدند به عنوان کارگر استخدام مى شدند تا وقتى شعار مى دهند چهار نفر جوابشان را بدهند.
بافت کارگران ما بافتى معتقد و متدین بودند و اگر اعتصابات کارگران مسلمان نبود شاید انقلاب با این شدت و قدرت به پیروزى نمى رسید.
با این حال هنوز هم وقتى صحبت از تشکیلات کارگرى است در ذهن بسیارى از افراد نوعى چپگرایى تداعى مى شود, آیا این برداشت درستى است؟
ـ خیر, این ذهنیت عموم نیست. شاید این نحوه برداشت تحت تإثیر همان حرکتهاى قبل از انقلاب است که گروههاى چپ با شعار حمایت از کارگر و انقلاب کارگرى خود را مطرح مى کردند. در حالى که کارگران ما مدافع حرکت اسلامى بودند. هم در زمان انقلاب و هم در زمان جنگ. امروز به هر کارخانه اى که بروید مى بینید تعداد زیادى از کارگران آن در طول جنگ تحمیلى شهید شدند. حتى خانه کارگر جمهورى اسلامى نیز به توصیه شهید بهشتى ایجاد شد. بدین صورت که قبل از انقلاب اتحادیه کارگرى از طرف رژیم شاه به وجود آمده بود و بعد از پیروزى مثل خیلى از نهادها به تصرف کارگران مسلمان در آمد و با اساسنامه جدید و همان طور که گفتم توصیه شهید بهشتى شروع به کار کرد.
کانون خواهران کارگر چگونه ایجاد شد؟
ـ تا سال 70 بخش خواهران در داخل خانه کارگر وجود داشت, اما پس از آن به صورت تشکیلاتى تحت عنوان کانون خواهران کارگر در آمد و فعالیتهایش را توسعه داد که به طور عمده مى توان آنها را در چهار بخش مطرح کرد. یکى بخش آموزش به دو صورت رسمى و غیر رسمى است. در بخش رسمى زمینه ادامه تحصیل خواهران کارگر در دبیرستانها و دانشگاهها فراهم شد. در بخش غیر رسمى, آنها از آموزشهاى مهارتى مانند آموزش کامپیوتر, حسابدارى و به طور کلى فنى و حرفه اى, همچنین آموزشهاى حقوقى برخوردار مى شوند.
در بخش رفاهى, اقداماتى از جمله تشکیل اردوهاى مختلف سیاحتى و زیارتى و حمایتهاى مالى از کارگرانى که دچار مشکلاتى هستند, صورت مى گیرد. در بخش تبلیغات و امور بین الملل فعالیتهایى در ارتباط با مجامع بین المللى کارگرى داریم و بخش پى گیرى مشکلات کارگران نیز از زنان کارگر در محیط کار و در مقابل مسایلى که ممکن است بین آنها و کارفرما پیش بیاید, حمایت مى کند.
پس از فعالیتهاى فرهنگى در مراکز کارگرى چه کردید؟
ـ با شروع جنگ تحمیلى در مهرماه سال 59 همراه یکى از دوستانم تصمیم گرفتیم براى امدادرسانى در مناطق جنگى حضور یابیم. روزهاى اول جنگ, راهآهن اهواز را دشمن بمباران کرده بود. به محض اینکه خط تعمیر شد و قطارها راه افتاد, عازم شدیم. عضو مرکزى از مراکز امدادرسان نبودیم و معرفى نامه اى هم نداشتیم. بعد از اینکه به اهواز رسیدیم تصمیم گرفتیم خود را به آبادان و خرمشهر که خط مقدم بودند برسانیم. وسیله اى نبود که ما را ببرد. یادم است دو رکعت نماز حاجت و دعاى توسلى خواندیم و راه افتادیم. به سه راهى آبادان که رسیدیم یک کامیون آمد که عده اى از اهالى آبادان را با خود مى برد تا وسایلشان را جمع کنند و برگردند. از آبادان هم با یک وانت به خرمشهر رفتیم. مدتى آنجا بودیم, بعد هم اهواز و ...
لطفا از آن روزها دقیق تر بگویید, وقتى یاد و خاطره دوران دفاع مقدس به میان مىآید, به راحتى نمى شود از آن گذشت.
ـ همین طور است. یادم مىآید وقتى با وانت به سوى خرمشهر مى رفتیم خمپاره هاى خمسه خمسه عراقیها دائم دور و برمان به زمین مى خورد و چند نفر از دختران بسیجى خرمشهرى که همراه ما در وانت بودند با روحیه اى عالى به ما مى گفتند: اینها چیزى نیست, نقل و نبات است! با آنها یکراست به مسجد جامع شهر رفتیم. آنجا گروهى کوکتل مولوتف درست مى کردند. روبه روى مسجد داخل یک کوچه, خانه پزشکى بود که مجروحان را براى کمکهاى اولیه بدان انتقال مى دادند. ما هم براى کمک به آنجا رفتیم, چند روزى بودیم, ولى به خاطر اینکه هیچ کس من و همراهم را نمى شناخت و از طرف هیچ ارگانى معرفى نامه نداشتیم خیلى به ما اعتماد نمى کردند و تحویلمان نمى گرفتند. بنابراین بعد از چند روز به ناچار به اهواز برگشتیم. این تجربه اى شد تا سرى بعد از طرف کمیته پزشکى جهاد اعزام شویم.
از خاطراتى که از اهواز دارم, شب عاشورایى بود که شاید بیشتر از 20, 30 زن در اهواز نبودیم. تصمیم گرفتیم براى اینکه به مردها روحیه دهیم در شهر راه افتاده و به در خانه شهدا برویم. روز بعد نیز به دنبال دسته هاى کوچک مردانى که عزادارى مى کردند راه افتادیم. به یاد دارم در نزدیکى راهآهن یکى از این دسته ها که تعدادى جوان در آن نوحه مى خواندند و عبارتى مثل ((مگر از على اکبر عزیزترم)) را تکرار مى کردند, آماج حمله هوایى دشمن قرار گرفته و به شهادت رسیدند. هرگز آن صحنه را که شاهد اوج اخلاص و شهادت آن جوانان بودم از یاد نمى برم.
همسر و دخترتان در آن زمان کجا بودند؟
ـ هر دو تهران بودند و مادرم هم در نگهدارى دخترم کمک مى کرد. اما متإسفانه ایشان بیمار شد و با بسترى شدنش در بیمارستان, من به ناچار بازگشتم. با تولد دختر دومم و فوت مادرم در تهران, کار را در آموزش و پرورش ادامه دادم. اوج فعالیت منافقین بود که مسوولیت امور تربیتى دبیرستانهاى دخترانه استان تهران را بر عهده ام گذاشتند. از خاطرات خوبى که در آموزش و پرورش دارم تإسیس یک واحد نمونه رشد بود که در آن فرزندان مستعد و ممتاز خانواده هاى محروم منطقه 16 تهران را با هدف تربیت سربازان خوبى براى انقلاب جهانى اسلام گزینش مى کردیم. اولین سرى فارغ التحصیلان این دبیرستان به طور کامل در دانشگاه قبول شدند و این باعث شد که این طرح براى اجرا در همه مناطق مد نظر قرار گیرد.
چه شد که تصمیم گرفتید فعالیت خود را به عنوان نماینده مجلس شوراى اسلامى دنبال کنید؟
ـ فکر کردم باید تعداد بیشترى از زنان در مجلس حاضر باشند. البته در مورد خودم احساس مى کنم به عنوان یک معلم, بهتر مى توانم خدمت کنم, ولى به هر حال احساس تکلیفى از سوى دوستان در من ایجاد شد, بخصوص در ارتباط با خواهران کارگر و مشکلاتى که دارند. در دور چهارم جمعیت زنان جمهورى اسلامى که از بدو تإسیس با آنها همکارى داشتم, مرا به عنوان نامزد معرفى کرد, اما نفر سى و یکم (از تهران 30 نماینده به مجلس راه مى یابند) شدم. در انتخابات دور پنجم نیز شرکت کردم که رإى مردم این مسوولیت سنگین را بر دوش من گذاشت.
خانم جلودارزاده, جو مجلس پنجم را در برخورد با مسایل زنان چگونه ارزیابى مى کنید؟
ـ الحمدالله جو مجلس و کلیت آن خوب است. نمایندگان واقع بینانه و با شجاعت عمل مى کنند. یعنى با واقعیتها برخورد مناسب دارند و ما این موضوع را در تصویب طرح محاسبه مهریه به نرخ روز مشاهده کردیم. حتى در مقابل شبهاتى که ایجاد شد مجلس توانست قضیه را به خوبى درک کند. در مورد خانمهاى نماینده نیز خوشبختانه یک تفاهم کلى و وحدت نظر وجود دارد و همه 10 نفر نمایندگان زن از کل طرحهایى که در ارتباط با زنان است حمایت مى کنند. وقتى هم که این طرحها رإى مىآورد کسى ادعا نمى کند که تلاش و کار شخصى من یا گروهم بوده و به عنوان کار مجموعه محسوب مى شود.
اثرات بیانات اخیر مقام معظم رهبرى در مورد زنان در به وجود آوردن این جو چقدر موثر بوده است؟
ـ مهمترین دلیل موفقیت در همین مدت کم که از شروع کار مجلس پنجم مى گذرد بدون شک رهنمودها و فرمایشات ایشان در جمع بانوان استان آذربایجان غربى و شوراى فرهنگى, اجتماعى زنان بوده است.
مقام معظم رهبرى در رابطه با شبهاتى که برخى از مذهبیون در مورد جایگاه, تکالیف و حقوق زن عنوان مى کردند, تصویر روشنى را ارائه دادند و چون این بیانات از جایگاه معظم ولایت صادر شد, پذیرش خوبى را در مجلس به وجود آورد. فکر مى کنم از این به بعد هم در سایر مسایل, این رهنمودها تإثیر لازم را بگذارد. در حقیقت, واقع بینى که عرض کردم در مجلس وجود دارد, تحت تإثیر همین فرمایشات به وجود آمده است.
بالاخره ایجاد کمیسیون زنان, خانواده و جوانان به تصویب رسید. اما چرا تحت این عبارت؟ اضافه کردن کلمات خانواده و جوانان به دنبال کمیسیون زنان با چه انگیزه اى صورت گرفت؟
ـ با توجه به نقش طبیعى زن در جهان خلقت, هویت او از هویت خانواده و نسل جوان و آمال و آرزوها و دردها و رنجهاى او از آرزوها یا دلواپسیهاى خانواده و نسل جوان جدا نیست. اگر مشکلى براى خانواده یا فرزندان جوان آن ایجاد شود, این زن است که بیش از همه تحت تإثیر آن قرار مى گیرد و شاید بیش از همه براى رفع آن بکوشد. اگر گرفتارى براى جوان خانواده پیش بیاید بیش از همه مادر او رنج مى کشد. پس براى کاهش مشکلات زنان باید مشکلات خانواده و جوانان کاهش یابد. از سوى دیگر اضافه کردن کلمات خانواده و جوانان به این کمیسیون قدرت و اهمیت بیشترى به آن مى بخشد.
مشکلات خواهران کارگر و مسایلى که اشتغال زنان با آن روبه رو است به چه ترتیبى در این کمیسیون مطرح خواهد شد؟
ـ مسایل زنان کارگر خیلى جداى از مسایل جامعه و طبقات آسیب پذیر نیست. بویژه اینکه بسیارى از زنان کارگر در واقع نانآور خانواده خود هستند. بعضى از مشکلات از قانون تإمین اجتماعى سرچشمه مى گیرد. متإسفانه قوانین تإمین اجتماعى هنوز قوانین زمان شاه است که اوایل انقلاب قرار بود در شوراى انقلاب بررسى شود, اما مسکوت ماند و حالا امیدواریم در اسرع وقت اصلاح شود. مثلا اگر کارگرى که سالها حق بیمه پرداخته, قبل از رسیدن به سن بازنشستگى فوت کند, در حالى که در سال آخر عمر شاغل نباشد, مثلا بیکار شده باشد و در ده سال آخر زندگى یک سال حق بیمه نداشته باشد, مستمرى وى به بازماندگانش نمى رسد. بنابراین اصلاح قانون تإمین اجتماعى یکى از قدمهاى مثبت خواهد بود.
در رابطه با زنان شاغل در بخشهاى دولتى در نظر داریم موضوع ایجاد مراکز نگهدارى کودکان یا مهدکودکها را به صورت قانون درآوریم. اکنون این مورد به صورت آیین نامه است و کارفرما با قید ((حتى الامکان)) باید بدان بپردازد.
مورد دیگرى که دولت باید بدان بپردازد, وضعیت مدارس زنان شاغل است. برخى از مدارس ما داراى یک یا دو شیفت متغیر است و پیش مىآید که وقتى زن سرکارش است, فرزندش در خیابان یا تنها در خانه به سر مى برد که پیشنهاد مى کنیم مجتمعهاى خاص تحصیلى براى زنانى که نمى توانند فرزندانشان را به مدارس غیر انتفاعى بفرستند, ایجاد شود.
طرح دیگرى که امضإ کرده و آن را ارائه دادیم در مورد پرداخت مستمرى به بازماندگان زنان شاغل است که در حال حاضر اگر خانمى فوت کند مستمرى به فرزندانش تعلق نمى گیرد. واقعا آیا عدالت اسلامى اجازه مى دهد در حالى که دو نفر کارگر, یعنى یک زن و یک مرد پرداخت مساوى دارند در بهره بردارى از امتیازات متعلقه داراى تفاوتهاى فاحش باشند؟ همین طور به همسر کارگر مرد به عنوان همسر کارگر, مبلغ چهار هزار تومان داده مى شود, ولى به زنان کارگر که خود کار مى کنند چنین مبلغى تعلق نمى گیرد. در بخش درمان نیز زنان کارگر از مزایاى بسیار کمترى در ارتباط با خدمات درمانى خانواده و افراد تحت تکفل و پوشش خود برخوردارند.
طرح بازنشستگى پیش از موعد با 20 سال سابقه کار براى زنان کارمند به تصویب رسیده و آنان مى توانند بدون شرط سنى تقاضاى بازنشستگى کنند, ولى این مورد براى زنان کارگر قابل اجرا نیست. این موضوع مدتى است که براى زنان کارگر به عنوان یک مشکل مطرح است. چرا تاکنون به نتیجه مثبتى نرسیده ایم؟
ـ در دوره چهارم این مشکل توسط خواهران نماینده عنوان شد, ولى به دلیل بار مالى توسط شوراى نگهبان رد شد. این معضلى است که سازمان تإمین اجتماعى مى تواند آن را حل کند و توافقهایى هم صورت گرفته که بار مالى آن را بپذیرد. در حال حاضر صنایع کشور با مشکل ازدیاد نیرو مواجه است و در برخى جاها براى مقابله با آن اقدامات نامناسبى در مورد زنان کارگر از جمله تهدید, فشار یا اجبار به وجود مىآید تا مجبور به استعفا شوند.
به تصویب نرسیدن این طرح براى سازمان تإمین اجتماعى داراى منافعى است, زیرا در صورت تصویب, این سازمان مجبور است 10 سال زودتر حقوق بازنشستگى را به زنان کارگر اعطا کند. اما ما معتقدیم که باید قانون بیمه بازنشستگى ما به نوعى تنظیم شود که هر کس نسبت به نوع پرداختى که داشته, دریافت کند و این موضوع نباید به سن, تعداد سنوات یا جنسیت وابسته باشد. چرا که حق بیمه پرداختى بخشى از دستمزد است و طبق قانون اساسى, قانون کار و کلیه کنوانسیونهاى بین المللى, مزد مساوى باید در قبال کار مساوى باشد. در حالى که این به عنوان یکى از بزرگترین اشکالات قانون تإمین اجتماعى ما مطرح است.
آیا در ارتباط با قانون کار نیز زنان مشکلى دارند؟
ـ خیر, یکى از بزرگترین دستاوردهاى انقلاب اسلامى ((قانون کار)) موجود است و خوشبختانه بدون اینکه زنى در تدوین آن سهیم باشد, با موضوع اشتغال زنان به نحو مطلوب و مناسبى برخورد شده است. لحاظ مرخصیهاى لازم, موضوع نگهدارى فرزندان و الزام ایجاد مهدکودک براى کارفرما, همچنین حفظ شوونات زن و رعایت وضعیت فیزیکى و جسمانى او مثل منع واگذارى کارهاى زیانآور در این قانون در نظر گرفته شده است.
قانون اساسى, قانون کار و سیاستهاى اشتغال زنان بسیار شفاف هستند و همگى بر منع تبعیض اشتغال زنان تإکید دارند و از مفاد کنوانسیون رفع تبعیض در اشتغال زنان هم پیشرفته تر هستند.
خانم جلودارزاده موضوع اشتغال زنان در مباحث نظرى نیز همواره از دیدگاههاى متفاوت و گاه با اختلافات فاحش مطرح بوده است. نظر شما در مورد لزوم یا عدم لزوم اشتغال زنان چیست و ایجاد تسهیلات لازم براى اشتغال پاره وقت زنان را چگونه ارزیابى مى کنید؟
ـ تصور مى کنم دیدگاه افرادى که مخالف اشتغال زنان هستند, دیدگاهى سطحى و یک جانبه است. در جوامع مختلف از اولین روزهاى پیدایش آن براى حسن اجراى همه اقدامات لازم, مشارکت زنان ضرورى بوده است و هر جا که جلوى مشارکت صحیح و مطابق با خلقت زن گرفته شده, حضور زن از بین نرفته, بلکه به صورت دیگرى نمود یافته است. آنان که تاریخ را ((مذکر)) مى بینند باید بدانند که هر جا زن را از در بیرون کرده اند, او از پنجره وارد شده است.
زنان استعدادهاى بالقوه اى دارند که جامعه نیز بدانها نیاز دارد و حضور مردان بدون وجود زنان کامل نخواهد بود. خداوند آنها را به گونه اى خلق کرده که یکدیگر را در کلیه زمینه ها تکمیل مى کنند.
به هر حال فرمایشات اخیر مقام معظم رهبرى, مبنى بر اینکه هر کس با استناد به بینش اسلامى بخواهد زن را از فعالیتهاى اجتماعى, علمى و اقتصادى منع کند, خلاف حکم خدا حرف زده است, نظر شارع مقدس اسلام را در این زمینه نشان مى دهد. اما اینکه بتوانیم با توجه به دیدگاههاى اسلامى و نقش زن در خانواده, تسهیلات بیشترى را براى کار پاره وقت زنان ایجاد کنیم و به عبارتى, زن بتواند یک نوع شغل مادرانه داشته باشد تا در سالهایى که فرزندانش نیاز بیشترى به حضور وى دارند, ساعات بیشترى در خانه باشد, موضوع قابل طرحى است. از این رهگذر زنانى هم که به دنبال استفاده مناسب از فرصتهاى اضافى خود در راه تولید و سازندگى هستند, بهره مى برند و به عبارت دیگر فرصتهاى اضافى بسیارى از زنان به جاى اینکه صرف مصرف شود صرف تولید خواهد شد.
مطلع هستید که اولین برنامه عمل ملى زنان جمهورى اسلامى در دست تدوین است. در بخش اشتغال زنان چه پیشنهاداتى براى لحاظ در این برنامه دارید؟
ـ ما سیاستهاى اشتغال زنان مصوب شوراى عالى انقلاب فرهنگى را داریم. اگر با توجه به همین سیاستها موضوع اشتغال زنان با اولویت زنان نانآور خانواده لحاظ شود, اقدام موثرى خواهد بود. همچنین براى این مورد باید اعتبارات مالى مشخص و برنامه زمانبندى شده اى در نظر گرفته شود که در غیر این صورت در حد شعار باقى خواهد ماند.
به این نکته در جریان تصویب بودجه سال 1376 برخورد کردیم و پیشنهاداتى هم داشتیم, اما چون سال اول طرح موضوع تخصیص درصدى از اعتبارات مالى به اشتغال زنان بود و ما هم کار را دیر شروع کرده بودیم به نتیجه لازم نرسیدیم. البته آقاى میرزاده رئیس سازمان برنامه و بودجه قول دادند در آیین نامه مربوطه این موضوع را قید کنند تا این تسهیلات, درصدىاش هم در اختیار زنان قرار گیرد.
ان شإالله با تشکیل کمیسیون زنان, خانواده و جوانان در تمام مواردى که به نوعى با اشتغال زنان و فقرزدایى از آنان مربوط مى شود, بتوانیم پیشنهادات موثرى را به مرحله عمل برسانیم.
پیام زن: از شما به خاطر شرکت در این گفتگو سپاسگزاریم و براى شما و همه نمایندگان محترم آرزوى موفقیت داریم.