1ـ مسوول غرفه مالزى: زنان ایرانى, آموزش یافته و تحصیلکرده اند و آن طور که تبلیغات غرب مى گفت نیستند.
2ـ یکى از بازدیدکنندگان: نمایشگاه خیلى خوب بود اما مدتش خیلى کم و تنظیم ساعاتش خیلى بد بود, نمایشگاه دو روزه از 9 صبح تا 5 بعدازظهر آیا به 3 ساعت تعطیلى براى ناهار نیاز دارد؟!
3ـ خانم ایوا میکروکا (مسوول غرفه کشور چک): رفتار زنان ایرانى را نشانه شعور و درک بالاى آنها از مسایل اجتماعى یافتم.
4ـ خانم ادیبه محرم زاده: چهل تکه اى! دوختم با 5 هزار تکه پارچه ابریشمى که قدمت پارچه ها به 150 سال قبل مى رسید.
کار هنرى خلجان روح است و اگر این کارها نمایش خلقیات یک ملت باشد, هر چه اصیل تر بادا.
کار هنرى بیان دغدغه روح است و هر چه این دغدغه اصیل تر, پرشورتر بادا!
نمایشگاه صنایع دستى زنان جهان, ترویج دغدغه اصلى ملتها است و جمهورى اسلامى ایران که نوک پیکان حمله ها, او را نشانه رفته است, چرا دلسوزتر به این مهم نباشد؟
نخستین نمایشگاه بین المللى صنایع دستى و هنرهاى ملى زنان جهان در روزهاى 19ـ21 اسفندماه 1375 در فرهنگسراى اندیشه (تهران) برگزار شد.
دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهورى و شهردارى منطقه 7 با همکارى وزارت امور خارجه, سازمان فرهنگ, ارتباطات اسلامى, سازمان میراث فرهنگى, صنایع دستى و ... از برگزار کنندگان این نمایشگاه بودند. و عواید حاصل از فروش بلیط این نمایشگاه به جشن نیکوکارى هدیه شد.
نمایش ویژگیهاى فرهنگى جوامع مختلف و مقابله با اضمحلال هویت ملى در یکسان سازى فرهنگى, و همچنین حفظ هویت ملى زنان جهان در هر کشور از اهداف برپایى این نمایشگاه بشمار مى رفت. در این نمایشگاه 27 کشور از جمله قرقیزستان, فرانسه, مجارستان, ایتالیا, کنیا, بلژیک, تایلند, تونس, یمن, اندونزى, قطر, فیلیپین, سوریه, رومانى و ... شرکت داشتند. این کشورها به همراه کمیساریاى سازمان ملل متحد در امور پناهندگان و صندوق بین المللى کودکان یونیسف میهمان جمهورى اسلامى ایران بودند.
مهارت و هنرمندى زنان ایرانى در کارگاههاى سفالگرى, قلمزنى, مینیاتور, قالیبافى و مرمت آثار باستانى و پیکرتراشى در نمایشگاه ((نقشها)) قابل توجه و تإمل بسیار بود. در غرفه ایران, لباسهاى محلى زنان ایرانى, صنایع دستى و ... به نمایش گذاشته شده بود.
خانم ادیبه محرم زاده ـ معلم نمونه استان تهران در منطقه 10 که هنر چهل تکه دوزى را در غرفه اى از آثار دستى زنان ایرانى به نمایش گذاشته بود ـ در مورد نمایشگاه گفت: ((از زمانى که توانستم سوزن دست بگیرم, طبق سنت مادر و مادربزرگم, شروع به دوختن چهل تکه کردم. اخیرا یکى از کارهایم را با 5 هزار تکه از پارچه هاى ابریشمى که قدمت پارچه ها به 150 سال قبل مى رسید تمام کردم. نکته اى که باید در دوختن چهل تکه رعایت کرد, هم جنسى پارچه ها و رعایت تناسب رنگ و استفاده از اشکال هندسى و همگون یا قرینه سازى در دو سمت پارچه و ... است. به غیر از کار چهل تکه دوزى, روى سفال هم نقاشى کشیده ام که در فرهنگسراى نور موجود است. روى یک بشقاب سفالى سه زن (سرخپوست, سیاهپوست, زردپوست) را ترسیم کرده ام که دست در دست هم دارند و سمبل اتحاد زنان جهان است . کتابى هم از خاطرات دوران تعلیم و تربیت بچه هاى عزیز کشور اسلامى ام با نقاشیهاى خودم تهیه کرده ام. انگیزه ام از انجام این کارها پر کردن خلا روحى دورى از بچه ها است. (چون من بازنشسته هستم) و دیگر اینکه تداوم سنتهاى خوب گذشته مان که مى گفتند همه چیز قابل استفاده است و چیزى که به خار آید, یک روز به کار آید)).
نمایشگاه محل آشنایى هنرمندان و هنردوستان است, محل کسب اطلاعات در مورد سرزمین خودمان و دیگران ما است.
خانم بهجت ملاکین ـ مسوول آموزشگاه خیاطى و مرواریددوزى ـ یکى از بازدیدکنندگان نظرش را در مورد نمایشگاه این گونه مطرح کردند: نمایشگاه خیلى خوب بود اما مدتش خیلى کم و تنظیم ساعت بازدید خیلى بد بود. نمایشگاهى که کل مدت دو روز است و (از 9 صبح تا 5 بعدازظهر) دیگر 3 ساعت براى ناهار تعطیل کردن ندارد! من ضمن تشکر از مسوولین برپایى این نمایشگاه مى خواهم اگر بنا شد نمایشگاهى به اسم هنرهاى دستى ایران برپا کنند, از همه هنرها نمونه اى را داشته باشند. ما چیزى حدود یکصد و چند هنر دستى داریم که به چند رشته آن هم به طور مختصر اشاره رفته بود. من به علت شغلم و علاقه اى که دارم به دنبال آشنایى و کسب اطلاعات در مورد آئینه دوزى آمده بودم که خدا را شکر اطلاعاتى کسب کردم. باز هم از مجله شما که این مطالب را انعکاس مى دهید و مسوولین برپایى این نمایشگاه تشکر مى کنم.
خانم ایوا میکروکا, مسوول غرفه کشور چک در مورد نمایشگاه مى گوید: ((رفتار زنان ایرانى را نشانه شعور و درک بالاى آنها از مسایل اجتماعى یافتم و تشکیل نمایشگاه هنرهاى دستى نمونه آن است. من به عنوان مادر دو پسر 17 و 20 ساله که یکى از پسرهایم در پراگ و دیگرى در ایران تحصیل مى کنند. مى گویم که ایرانیها, اصیل و بافرهنگ هستند. در کشور من دوختن لباسهاى سنتى و ساختن عروسکهاى تزئینى براى جشنهاى مختلف هم کار و هم هنر دستى محسوب مى شود اما در هر گوشه کشور ایران نمونه و مدلى از هنرهاى دستى دیدم. من از اقامت سه هفته اى که در ایران داشتم بسیار خوشحالم و نکات جالبى درک کردم که از طریق رسانه ها این برداشت براى من ممکن نبود)).
مسوول غرفه مالزى که در حال نمایش و آموزش بافتن بمبو (سبدهاى حصیرى) به انبوه بازدیدکنندگان مقابل غرفه بود به لباسهاى سنتى رنگارنگى که از پارچه هاى نخى دوخته شده بود و به اطراف غرفه آویزان بود اشاره کرد و گفت: ((رنگهاى این لباسها طبیعى است و با دستگاههاى دستى از گیاهان و گلهاى طبیعت گرفته مى شود)). بادبزنهاى حصیرى و زیراندازهایى هم که کار دست زنان مالزى بود سراسر غرفه را پوشانده بود. بافتن و شکل دادن به روبانهاى مخصوصى که براى مراسم عید یا رمضان براى ریختن برنج در آن استفاده مى شد, کار دستى دیگرى از زنان مالزیایى بود.
یکى از غرفه داران در مورد نمایشگاه و حضور زنان ایرانى گفت: ((زنان ایرانى, آموزش یافته و تحصیل کرده اند و خوشبختانه در عین داشتن حجاب کامل, آزاد و فعال هستند. من امیدوارم این گونه نمایشگاهها را در کنفرانس بین المللى زنان هم که قرار است در مالزى تشکیل شود, به ریاست زنان ایرانى و با حضور آنها در کشورمان داشته باشیم. زن ایرانى آن طور که تبلیغات غرب در جهان گفته است, نیست, یک زن آزاد و فعال با حضور موثر است)).
خانم فرزانه اسعدى از دیگر شرکت کنندگان در این نمایشگاه بود که با قلم و چکشى مشغول ضربه زدن به تکه سنگ بزرگى بود.
حجابش نه تنها مانع کارش نبود بلکه متانت تنها زن پیکر تراش ایران را دوچندان کرده بود. خانم اسعدى در مورد اینکه آیا کار با یک تکه سنگ مشکل نیست چنین گفت: ((با مدد گرفتن از خدا مى شود همه ابزارها و مواد را تابع خود کرد, سنگ که جاى خود دارد.)) خانم اسعدى درباره سابقه کارش مى گوید: از سال 69 فعالیتم را با نمایشگاه گروهى دست اندرکاران حجم آغاز کردم. سال 70 اولین نمایشگاه انفرادىام را عرضه کردم و آخرین نمایشگاهم نیز شرکت در نمایشگاه سفالگران در سال 75 بود. کارى را هم که اکنون مشغول به آن هستم پیکر حضرت مریم از سنگ سیاه یکدست است.
مى پرسم: ((رابطه اى بین کار پیکرتراشى و نقاشى هست؟))
مى گوید: من همه کارهاى حجم را یک کار حسى مى دانم. قبل از تراشیدن پیکره, ابتدا تصویر آن را نقاشى مى کنم و در نقاشى ریز ریز وجود آن را حس مى کنم و با آن آشنا مى شوم و موقع تراشیدن سنگ, دیگر ذهنیتم با آن آشنا است, و چون تحصیلات بنده در رشته گرافیک است با این مقدمات به طور تکنیکى آشنا هستم. من روى فلز, گچ, سیمان و سفال این کارها را تجربه کرده ام و بین همه آنها تراشیدن سنگ را به علت دقت و تإمل بیش از حد آن انتخاب کرده ام. از آنجا که آرزو داشته ام این عنوان مطرح شود که زن ایرانى در هیچ کارى که خلاف شرع و عرف نباشد محدودیت ندارد پیکرتراشى بر سنگ را برگزیده ام. بر خلاف تصور خیلیها کار با سنگ نه تنها خشونت به همراه ندارد بلکه آرامش, تمرین, حوصله و ظرافتى که در کار با سنگ کسب کرده ام در موارد ذکر شده قبلى به آن نرسیدم.
ـ از کى این کار را شروع کردید؟
ـ من مشهدى هستم و کوه سنگى محل بازیهاى کودکانه و شکل گیرى شخصیت نوجوانى ام بوده است. بعد از ورود به دانشگاه هم گمشده ام را همانجا پیدا کردم. حالا هم براى تهیه سنگ و یافتن نوع مرغوب آن, خودم به مشهد و کوه سنگى مى روم. پس مى شود گفت تراشیدن سنگ را از خیلى وقت پیش یاد گرفتم و شروع کردم.
ـ هم اکنون جایى مشغول به آموزش دادن یا طى دوره خاصى هستید؟
ـ فعلا که در خانه مشغول رسیدگى به فرزندانم هستم. فرزند کوچکم دختر 12 ساله اى است که به نقاشى علاقه دارد و یکى از پسرانم هم سال دوم دبیرستان است که او هم به کار حجم علاقه دارد, همان طور که گفتم, خودم دوره خاص این کار را ندیده ام اما همین چیزهایى را که بلد هستم مایلم به دیگران آموزش بدهم. از نهادهایى که متصدى امور بانوان هستند, و از سازمانهایى که متصدى امور فرهنگى ـ هنرى و یا میراث فرهنگى هستند تقاضا دارم امکاناتى فراهم آورند تا استفاده بهینه از زمان را, براى بجا گذاشتن آثارى ماندگار براى من و امثال من مهیا شود. من معتقدم قدرت و توان انسان که خداوند در او به ودیعه نهاده این قدر نیست که ما از آن استفاده مى کنیم, بسى فراتر و عظیم تر است, باید زمینه اى مهیا شود تا استعدادها و تواناییها کشف و شکوفا شود. چه بسیارند خانمهایى به سن و سال من که هم توانایى پرورش اولاد صالح و نیکو دارند را و هم قدرت تحصیل و آموزش دیدن در زمینه هاى هنرى را.
خانم جهادى ـ معاونت شهردارى منطقه 7 که یکى از برپاکنندگان این نمایشگاه بین المللى است ـ در مورد اهداف نمایشگاه مى گوید:
غرب اصرار دارد با دعوت به بى هویتى, ضد ارزشها را جایگزین و به ملتها هدیه کند و از اضمحلال فرهنگى به نفع خود بهره ببرد, هدف ما با توجه به حساسیت وضعیت بانوان در جهان, ایجاد عرصه اى براى عرضه ارزشها است و حضور کشورهاى جهان و لبیک به دعوت جمهورى اسلامى نشانه حضور در یک وادى تبلیغاتى و رقابتى براى آنها محسوب مى شود. اگر این نمایشگاه باعث شده باشد زنان ملتهاى مختلف با یکدیگر و ایران اسلامى آشنا شوند و کمى به خود و داشته هایشان بیاندیشند براى ما ارزش والایى دارد ...
در مراسم اختتامیه این نمایشگاه بین المللى به غرفه داران شرکت کننده, هدایایى به رسم یادبود اعطا شد.