هنر پنجره اى به سوى باغ خرم خداپرستى گفتگویى با خواهر فاطمه مروج


در عرصه دنیاى هنر این بار به سراغ ((فاطمه مروج)) مى رویم. ایشان که چند سالى است شعر مى سراید, اخیرا هم به قصه نویسى روى آورده و چند داستان کوتاه و بلند نگاشته است. ((شام مهربانى)) و ((اسم آسمانى)) از جمله کارهاى ایشان است که به چاپ رسیده اند.

خانم مروج, کمى در مورد خودتان و کتابهایتان برایمان بگویید.
ـ پرداختن به ادبیات یکى از انگیزه هاى من براى ادامه کارهاى هنرى است به همین دلیل با جدیت شروع به کار کرده ام. ((شام مهربانى)) مجموعه شعرى است که شامل تازه ترین تجربیاتم در زمینه شعر است و ((اسم آسمانى)) مجموعه داستانى است که به کودکى و نوجوانى معصومین علیهم السلام و همچنین رفتار آنها با بچه ها اشاره دارد.

شنیده ایم که شما به غیر از شعر و داستان, به صنعت سینما هم علاقه مند هستید; چه شد که از سینما به سوى ادبیات کشیده شدید؟
ـ بله, قبل از اینکه وارد کار فیلم و تئاتر بشوم, شعر هم مى گفتم, ولى مدتى از دنیاى شعر و شاعرى جدا شدم, چون که مایل بودم در وادى فیلم و تئاتر هم حضورى داشته باشم. البته در ضمن این فعالیتها به نوشتن متون هم مى پرداختم و از آنجا که ادبیات پایه و اساس فیلم و تئاتر است, این شد که قصه نویسى را شروع کردم. وادى قصه خیلى گسترده و شیرین است و با توجه به محدودیتهاى مختلفى که براى فعالیت خانمها در عرصه فیلم و تئاتر موجود است, قصه نویسى شد برنامه اصلى من.

نظرتان در مورد هنر و خصوصا هنر مورد علاقه تان چیست؟
ـ هنر پنجره اى است به سوى باغ خرم خداپرستى و من فکر مى کنم این جمله تعریف خوبى از هنر باشد اما در مورد سینما, با توجه به اینکه این هنر, رهآورد غرب است و نطفه اش در جایى خارج از این آب و خاک بسته شده, مى بینیم که پس از سالیان متمادى طى یک دگردیسى به سایر کشورها هم سرایت کرده است و در شرایط حاضر هم هر ملتى با توجه به فرهنگ خودش, برخورد متفاوتى با سینما داشته است.

با توجه به کارتان, وضعیت فرهنگ سینماى ما را چطور ارزیابى مى کنید؟
ـ بعد از اینکه ما از سابقه سینما در جهان و کشور خودمان مطلع شدیم, باید ببینیم که چه برخوردى با این صنعت داشته باشیم, چرا که سینما بیش از آنکه ((هنر)) باشد یک ((صنعت)) است. حالا ما با توجه به گذشته اى که در اختیارمان نیست, مى خواهیم راجع به بقیه راه صحبت کنیم و این کار مشکلى است. اما آنچه را که مى توانم به صورتى کوتاه مطرح کنم, این است که ما وظیفه داریم با توجه به دستورات اسلام در این مورد تصمیم بگیریم.

منظورتان کسب تکلیف است؟
ـ ببینید ما مسلمانیم و دین ما همه چیز را روشن و واضح بیان کرده است, یعنى ما باید همه موارد زندگى را از صافى دین عبور دهیم و ببینیم پاسخ چیست. در حال حاضر ما با حقیقتى روبه رو هستیم که باید صحیح ترین جهت گیرى را نسبت به آن داشته باشیم. لذا تنها راه این است که از سینما به شکل مناسبى بهره ببریم و با هر فیلم, پیامى خاص ارائه دهیم, همان چیزى که ایدهآل ما مى باشد.

فکر مى کنید با این اوصاف, راه چاره چیست و خودتان تا به حال در این مورد چه کرده اید؟
ـ ما باید افراد خودساخته و مفیدى داشته باشیم که در این شلوغى دنیاى سینما بتوانند اندیشه دینى را با ذائقه تماشاچى ترکیب کنند. یعنى هم به مسایل اقتصادى و هنرى فیلم توجه کنند و هم به ارزشها و مسایل اخلاقى بپردازند تا اینکه به سینماى مورد نظر که همان سینماى اسلامى است برسند و الا با چهار تا تئورى و یک سرى تخیلات نمى توان به سینماى اسلامى رسید. من هم با ساختن فیلمهاى کوتاهى سعى کردم به این خواسته برسم مخصوصا که فعلا مطالعاتى در زمینه مذهب را شروع کرده ام و امیدوارم که بتوانم روزى با داستان و فیلم خوب و مذهبى در خدمت اسلام باشم.
با تشکر از شما ما هم امیدواریم که هم شما و هم دیگر هنرمندان کشور بتوانید اندیشه هاى اسلامى را در قالب هنر و خصوصا داستان و فیلم به نمایش بگذارید.