مشاور شما

نویسنده


مشاور شما

دکتر زهرا آکوچکیان

م . سعیدى

 

 

این شماره:
خانم آنیتا.ب ـ درگز
خواهرS.M ـ کرمانشاه
خواهر 22 ساله ...
برادر الف.ت.ب ـ اصفهان
خواهر ز.آ ـ ...
برادرJAMMR ـ اراک
خواهر م.ش ـ ؟
خواهر ه$.ى ـ اصفهان
خواهرB: X.C ـ قم
برادرM.M.E ـ قم
خواهر آ.ز ـ رشت

گناه را کوچک نشمارید
خانم آنیتا.ب ـ درگز
مشاور: زهرا آکوچکیان
شما گناهى بس بزرگ انجام داده اید و خیلى راحت هم آن را توجیه مى کنید. آیا مى دانید مجازات چنین عملى چقدر سنگین است, هم در این دنیا و هم در آخرت؟! حال شما که بدون هیچ تعقل یا ترس از غضب خداوند یک رابطه خلاف را شروع کرده, دل به باطل سپردید و سپس به راحتى مرتکب گناهى بسیار بزرگ شده اید, با چنین جسارتى, گناه را به گردن دیگران مى اندازید و جامعه را به بى فرهنگى متهم مى کنید که چرا بکر بودن یک دختر تعهدى است اخلاقى و از فلج ذهنى جامعه غصه مى خورید! و توقع دارید با چنین رفتارى, باز جامعه پذیراى شما باشد. جامعه ایرانى مسلمان ما, به ارزشهاى اخلاقى اسلامى احترام مى گذارد و در واقع, حیات و افتخار خویش را به آن مى بیند. شما هم اکنون متإسفید, اما نه به خاطر خطایى که کرده اید, رنجیده خاطر شده اید و نه از ترس گناه و عقاب آن, بلکه چون عرف مورد اعتقاد جامعه دست و پاى شما را براى ادامه خلاف مى بندد!
همین از بین رفتن ترس از گناه و کوچک شمردن آن است که موجبات انحطاط یک جامعه, تمدن را فراهم مى سازد. جامعه ما هیچگاه همچون جوامع غربى ارزشهاى انسانى را کنار نخواهد گذاشت, زیرا پیام قرآن کریم را در پیش رو دارد که برخى ملتهاى مقتدر به خاطر گناهانى چنین نابود شدند. جامعه اسلامى ما اعتقاد دارد اساس تمدن خویش را بایستى بر ارزشهاى پاک و رشددهنده الهى بنا بگذارد تا استوار باشد و استوار بماند.
حتى در جوامع غربى که به سوى آنچه شما گفته اید رفته و ارزشهاى اخلاقى را کنار گذاشته اند, هم اکنون سراسیمه به دنبال اصلاح اخلاق و ارزشهاى حاکم بر جامعه خویش هستند, و حتى از طریق سازمان بهداشت جهانى, دست امداد به سوى جوامع مسلمان دراز کرده تا راه حلهایى را براى نجات جوانان غرق شده و در حال نابودى خویش, در دریاى شهوات و بى بند و بارى بیابند و تمدن در حال سقوط خویش را از نابودى نجات دهند. بنابراین اگر عبرتى باشد جوانان و نوجوانان ما باید به دقت در حکایت اقوام مختلف تدبر کنند و از این امثال قرآنى, درسها بیاموزند. شما نیز دو راه بیشتر پیش پاى خود ندارید; راه رشد و راه غى و گمراهى. انتخاب با شماست. راه هدایت, روشن و آشکار است.
(لا اکراه فى الدین قد تبین الرشد من الغى)
((خداوندا! جوانان ما را از گناهانى که خشم تو را برانگیزد برحذر دار)).
واى بر آنان که از تو روى بگردانند.
نعوذ بک یا الله.

نگاه مشکل ساز
خواهرS.M ـ کرمانشاه
مشاور: م.سعیدى
دخترى 15 ساله هستم. با وجود اینکه سعى مى کنم هیچگاه نگاهم را به نگاه نامحرم نیندازم ولى نمى توانم. البته خدا شاهد است که منظور بدى ندارم. اخیرا در خیابان, جوانى از کنارم رد شد. وقتى که به خانه رفتم متوجه نامه اى شدم که در آن به من ابراز علاقه کرده بود. در جواب او نامه اى نوشتم و منظورش را سوال کردم. در پاسخ سوگند یاد کرد که تو را براى همه زندگى ام مى خواهم. یکى از بستگانش هم که در مدرسه ما است این موضوع را با من در میان گذاشت. طى تماسهایى هم که با او داشتم هیچ عمل یا حرف زشتى از او مشاهده نکرده ام. اخیرا به خاطر اینکه مادرش از دنیا رفت نتوانست به خواستگارىام بیاید. خواهش مى کنم به من بگویید که آیا مى توانم به این جوان اطمینان کنم یا نه؟
خواهر عزیز!
بسیارى از وسوسه هایى که در دل انسان جاى مى گیرد و موجب اذیت و آزار مى شود و یا او را به لغزش و گناه مى کشاند از همین نگاه سرچشمه مى گیرد. پس باید تا مى شود از تیررس شیطان برگریزیم و خود را از دامگه او دور سازیم. این موضوع براى خانمها از این جهت بیشتر اهمیت پیدا مى کند که این گونه نگاهها را معمولا سایرین بى منظور تلقى نمى کنند. این کار از یک طرف باعث ایجاد سوءظن نسبت به آنها مى شود و از سوى دیگر افراد بى هویت و ولگرد را که منتظر چنین فرصتهایى هستند به طمع مى اندازد که خداى نخواسته مزاحمتى را براى آنان ایجاد کنند.
خیر و صلاح هر دخترى مثل شما در این است که به این گونه وعده هاى خیابانى و نامه پراکنیها اعتنا نکند و به آنها پاسخ ندهد. بسیارى از این افراد هیچ قصدى جز بازیچه قرار دادن این و آن و سرگرم کردن خود ندارند. خیلى از آنهایى هم که از این کار واقعا قصد ازدواج دارند به دلیل نسنجیده بودن محاسبات و مهیا نبودن شرایطشان موفق به این امر نمى شوند و اکثر این روابط به بن بست منتهى مى شود و جز خدشه دار کردن عواطف و آبروى دختران, حاصل دیگرى ندارد. با این وصف بهتر است که شما به او اطمینان نکنید و اگر رابطه اى با وى دارید هرگز آن را ادامه ندهید و مادامى که از طریق خانواده اش به طور رسمى از شما خواستگارى نکرده است, وعده هاى او را جدى نگیرید.شاد و پیروز باشید.

تحولى پر برکت
خواهر 22 ساله ...
مشاور: م.سعیدى
ما نیز خوشحالیم که شما با وجدان بیدار و روح حق جوى خود توانستید بر همه عوامل منفى که در محیط زندگى تان قرار داشته غلبه نمایید و با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبها و دشواریهاى زندگى در مسیرى شایسته و پر برکت قدم بگذارید. این, نشانه عنایت خاص خداوند نسبت به شما است که با کمال ناباورى و به طور غیر منتظره توفیق اشتغال به تحصیلات حوزوى را پیدا کرده و از این طریق کلیه افراد خانواده را تحت تإثیر معنویتهاى حاصل از آن قرار داده اید. مسلما چنین تحولى بدون داشتن زمینه باطنى و طهارت روحى امکان پذیر نیست.
ما براى شما آرزو مى کنیم که با بهره مندى از محیطى شایسته و مهیا بتوانید ریشه عقاید و باورهاى دینى را در اندیشه خود و خانواده و جامعه تان هر چه عمیقتر و مستحکم تر سازید, و فضایل اخلاقى را در درون خویش استوار و پایدار نمایید. ارتباط با مراکز دینى و فرهنگى, معاشرت و همزیستى با اشخاص مهذب و باایمان, انس با قرآن و ادعیه و مطالعه کتابهاى سودمند مى تواند شما را در راستاى این هدف یارى نماید.
در باره ازدواج نباید وسواس بیش از حد به خرج دهید. همه نگرانیهاى شما قابل برطرف شدن است و راه حل خاص خود را دارد. اگر فرد مورد نظر را از هر جهت شایسته مى دانید و خود او و خانواده اش نیز نسبت به این موضوع اصرار دارند درخواست آنها را حتما بپذیرید و هیچ نیازى به معطل ماندن تا فارغ التحصیلى او نیست.
در مورد راه حل برخى مشکلات خاص, لازم است که شخصا از طریق تلفن با ((مشاور شما)) تماس بگیرید, زیرا از درج آنها در مجله معذوریم.موفق باشید.

کار مشکلى نیست
برادر الف.ت.ب ـ اصفهان
مشاور: م.سعیدى
انجام دادن غسل کار مشکلى نیست. نباید آن را با یک استحمام کامل و مفصل اشتباه گرفت. در صورت دسترسى به حمام, این عمل در عرض چند دقیقه قابل اجرا است. اگر هم کسى دسترسى به حمام ندارد یا نمى خواهد حمام برود, در صورتى که بدنش پاک باشد مى تواند این کار را با یک ظرف کوچک آب و یک دستمال انجام دهد. بدین صورت که با استفاده از دستمال خیس, به ترتیب ابتدا سر و گردن, بعد طرف راست و سپس طرف چپ بدن را بشوید.
از آنجا که فاصله انداختن میان اجزإ غسل موجب بطلان آن نمى شود ـ بلکه فقط مراعات ترتیب واجب است ـ انجام تدریجى این کار در فواصل زمانى مختلف هیچ ایرادى ندارد. مثلا انسان مى تواند ابتدا سر خود را زیر شیر آب بشوید, سپس در اتاق به همان روشى که ذکر کردیم گردن و بعد بالاتنه راست خود را به ترتیب شستشو دهد و پس از آن مثلا در دستشویى ابتدا پایین تنه راست و سپس پایین تنه چپ را بشوید و مجددا در اتاق بالاتنه چپ خود را غسل دهد. اگر فرضا کسى قسمت اول این کار را صبح و قسمت آخر آن را عصر انجام دهد غسل او صحیح است, ولو اینکه در این فاصله کارهایى که وضو را باطل مى کند مثل خوابیدن و بول کردن هم از او سر زده باشد البته در این صورت باید وضو نیز گرفت. بنابراین نباید خود را مقید به حمام کرد به طورى که در صورت وجود محذور, انجام این واجب شرعى مستلزم دشوارى و سختى شود.
علت تکرار بیش از حد, ممکن است تلقینها و دلواپسیهاى بیش از حدى باشد که از این امر دارید. سعى کنید شبها با آرامش بیشترى بخوابید. با فکر کردن به این موضوع, در خود ایجاد اضطراب و نگرانى نکنید. با اختصاص بخشى از وقتتان به ورزش, تحرک خود را بیشتر کنید. از غذاهایى که به اصطلاح داراى طبع و خاصیت سرد است کمتر استفاده کنید. هنگام خواب از همان ادعیه و اذکارى که تجربه کرده اید و موثر بوده است استفاده کنید. دعاى پیشگیرى نیز که در کتاب باقیات صالحات (در حاشیه مفاتیح الجنان) آمده و قبل از خواب خوانده مى شود این است:
اللهم انى اعوذ بک من الاحتلام و من سوء الاحلام و من ان یتلاعب بى الشیطان فى الیقظه و المنام.
موید و منصور باشید.

سراب آرزوها
خواهر ز.آ ـ ...
مشاور: م.سعیدى
نوشته اید که چند سال پیش به فردى دل بستید که همه آرزوهاى آینده تان را در او مجسم یافته بودید, اما ناگاه متوجه شدید که او تصمیم به ازدواج با کس دیگرى گرفته است. شنیدن این خبر براى شما بسیار گران تمام شد, چرا که با وجود اختلافاتى که بین پدر و مادرتان بوده و سختیهایى که از دوران کودکى تاکنون تحمل کرده اید و خصوصا در حال جدایى از پدر, او را تنها امید زندگى خود مى دانستید. حال از ما پرسیده اید که ((چگونه با این موضوع کنار بیایم؟))
خواهر گرامى!
انسان موفق کسى است که قادر باشد عواطف و تعلقات درونى خود را به عنوان یکى از ابعاد وجود و زندگى خویش تحت نظم و ضابطه درآورد. حتما این مسإله را مى دانید که احساسات ما تحت تإثیر روحیات, افکار و رفتار ما است. بعضى از افراد چنان بر دل و احساس خود غلبه دارند که به آسانى مى توانند تمایلاتى را که به صلاحشان نیست از خود برانند. اینان به اختیار خود از هر چه که بخواهند دل مى کنند.
برخى دیگر, برعکس, به حدى در برابر خواسته هاى نفسانى خود ضعف و ناتوانى نشان مى دهند که کاملا اسیر دل مى شوند. اینجاست که پاى خیالپردازیها و تحلیلهاى ذهنى به زندگى انسان باز مى شود و چه رویاهایى که در ذهن و خیال او شکل نمى گیرد! نه تنها برنامه ها و تصمیمات آینده روى امواج همین خیالها ساخته مى شود بلکه واقعیات موجود نیز از وراى همین احساسات تفسیر مى گردد. مثلا شما پیرامون نظر او نسبت به خودتان نوشته اید که ((شاید فکر کنید تمام اینها ساخته ذهن خیالپرداز خودم بوده است, ولى نه. رفتار او و رفتار مادرش, همه, این را گواهى مى داد و همین اعمال و رفتار بود که مرا امیدوار مى کرد که چشم انتظار او بمانم و در نتیجه چند خواستگار خود را رد کنم.)) ولى هیچ بعید نیست ـ و روند امور نیز این احتمال را تقویت مى کند ـ که آنها هیچ قصد و منظور خاصى نسبت به شما نداشته اند و شما صرفا به خاطر شرایط روحى خود, رفتار آنها را معنادار تلقى مى کرده اید.
به هر حال تجربه شما و سرگذشت بسیارى دیگر باید براى جوانان عبرتى باشد که به این گونه موارد امید واهى نبندند و به خیالپردازى بیهوده مشغول نشوند. این را از نظر دور ندارید که دوران جوانى, ویژگیهاى خاص خودش را دارد. قلب بسیارى از جوانان در این مقطع از عمر, محل رفت و آمد علایق و دلبستگیهاى رنگارنگ واقع مى شود, اما بیشتر این حال و هواها و آرزوها, ولو اینکه مدتى حاکم مطلق وجود جوان بوده اند, در عین حال به ثمر نمى رسند و نباید هم برسند, چرا که هر یک سرابى بیش نیست و از واقعیات و مصالح زندگى فرسنگها فاصله دارد.
بعضى از جوانان با این گونه احساسات عاقلانه برخورد مى کنند, از آن تجربه مى اندوزند و آن را به خوبى پشت سر مى گذارند. اما عده اى دیگر آن را کاملا جدى مى گیرند و خود را گرفتار آن مى کنند. شما هم اگر طرز تلقى و موضعگیرى خود را نسبت به این موضوع عوض کنید و با القإ استقلال و بى نیازى, شخصیتى غیر وابسته و استوار از خودتان بسازید, به آسانى درخواهید یافت که هیچ ضربه اى به شما وارد نیامده و هیچ چیز در درونتان نشکسته است. قطعا در آینده روزها و شبهاى فراوانى بر شما خواهد گذشت که در طى آنها عوامل گوناگونى به زندگى شما معنا و مفهوم بخشیده است و دیگر نسبت به شخصى که اکنون ذهنتان به او مشغول است هیچ نیازى و احساسى نخواهید داشت.
پس بهتر است که در حال حاضر نیز بر عواطف خود مسلط باشید و به گونه اى رفتار کنید که عقل و عمل عاقلانه شما دلتان را از اسارت این گونه احساسهاى بى پایه و آزاردهنده خلاص نماید. دیگر از این به بعد خواستگارهاى خود را بى دلیل رد نکنید. براى غلبه بر مشکلات و جبران بى مهریهاى پدر, با اعضاى خانواده تان همفکرى و همکارى بیشتر داشته باشید. استقامت و جدیت و تلاش شما آینده اى درخشان را برایتان مهیا خواهد کرد. ما هم به درگاه خداوند منان براى سعادت و پیروزى شما دعاگو خواهیم بود. ان شإالله.
شاد و سربلند باشید.

دیپلمه بیکار
برادرJAMMR ـ اراک
مشاور: م.سعیدى
براى یک جوان بهره گیرى و استفاده صحیح از اوقات و امکانات جوانى مهمتر از هر چیز دیگرى است, زیرا این فرصتهاى طلایى هرگز قابل بازگشت نیست و آینده بهتر در گرو بارور ساختن این لحظه ها و ثانیه ها است. از سوى دیگر, بیکارى خطرناک ترین آفت دوران جوانى است که آثار روحى, جسمى و اجتماعى مخربى را به جا مى گذارد. چه چیزى بهتر از این که انسان بتواند برنامه زندگى اش را به طورى تنظیم کند که با هر جزء آن دقیقا و گام به گام به سوى هدف مورد علاقه اش پیش برود. اما اگر این کار میسر نبود باید تا هر میزان که ممکن است از وقت استفاده نمود و از بلاتکلیفى و سردرگمى و بیکارى اجتناب ورزید.
مثلا اگر نوجوانى پس از پایان دوره دبیرستان نایل به کسب موفقیت در آزمون ورودى دانشگاه نشد باید بلافاصله از فرداى همان روز براى خود فکرى کند و اوقاتش را با برنامه هاى سودمند و سازنده پر کند; اگر بنا دارد به تقویت علمى و کسب آمادگى بیشتر براى دوره بعد بپردازد این کار را باید بدون فوت وقت و با برنامه ریزى حساب شده شروع کند و اگر هم لازم مى داند, باید در کنار مطالعات درسى و یا به طور مستقل به اشتغالى متناسب یا حتى غیر متناسب با رشته تحصیلى اش بپردازد. به هر حال این مقطع خاص را نباید به بطالت و پوچى گذراند. بلکه مى بایست هر کارى را بر طبق یک روال معین و سنجیده انجام داد, حتى کارهایى مانند مطالعه آزاد, گردش و تفریح, ورزش, خواب, مشاهده تلویزیون, شرکت در کلاسهاى علمى, فنى, هنرى, همکارى در امور منزل و فعالیتهاى آزاد اجتماعى, همه و همه باید مطابق نظم و برنامه باشد. زیرا بى برنامگى و بیکارى یا پراکنده کارى علاوه بر اتلاف وقت موجب کسالت مى شود و در پى آن احساس پوچى و سربار بودن به انسان دست مى دهد و خداى نخواسته به کارهاى نادرست و همگرایى با افراد ناشایست منتهى مى گردد.
جوان باید از شور و توان جوانى خود به هر صورت ممکن بهره بگیرد و بداند که انجام هر کار مفیدى هر چند کاملا مورد پسند و رضایت نباشد باز هم از بیکارى بهتر است. اجازه ندهید که سردرگمى و رکود, نشاط جوانى شما را به کسالت و افسردگى مبدل سازد, زیرا گاهى بلاتکلیفى و خمودگى این دوران در شخصیت انسان رسوب مى کند و مسیر آینده زندگى را کاملا تحت تإثیر خود قرار مى دهد.
درباره پرسش بعدى شما باید بگوییم تصمیم گیرى در باره ازدواج, قبل از آنکه تکلیف خودتان را روشن کرده باشید کمى زود است. بهتر است با شروع یک فعالیت جدى و باثمر, شایستگى و استقلال خود را به ثبوت برسانید و تا حدودى روى پاى خود بایستد. پس از طى این مرحله است که با واقع بینى و آمادگى لازم مى توانید به تصمیم گیرى در باره تشکیل خانواده بپردازید. به شما جدا توصیه مى کنیم که به فردى که در نظر گرفته اید هیچگاه شخصا پیشنهاد ازدواج ندهید. بلکه اگر احساس مى کنید که این موضوع یک امر جدى تلقى مى شود آن را با خانواده تان در میان بگذارید و با صلاح و مشورت آنها در مورد زمان ازدواج و درباره انتخاب شخص مورد نظر یا یک فرد دیگر تصمیم بگیرید.
موفق باشید.

از آینده ناامید نباشید
خواهر م.ش ـ ؟
مشاور: زهرا آکوچکیان
خواهر گرامى!
شما با شرایطى مواجه شده اید که هر کس دیگر نیز جاى شما بود, به شدت آزرده مى شد. تمایل خانواده ها به ازدواج فامیلى و گاه اجبار فرزندان خود به ازدواج فامیلى, مسإله اى است که در غالب این گونه ازدواجها منجر به ناسازگاریها و درگیریهاى زناشویى مى شود و برخى هم منجر به طلاق مى گردد. به هر صورت شما نیز هم اکنون با مشکلى از جانب فردى از فامیل روبه رو شده اید و نیاز به چاره اندیشى است.
از آنجا که در هر حادثه اى باز جاى شکر باقى مى ماند, خوشبختانه این صحبتهاى مقدماتى و وعده و وعیدها صورت عینى به خود نگرفته و عقدى جارى نشده است. چرا که اگر بعد از انجام مراسم ازدواج, همسرتان عدم تمایل خود به ازدواج با شما را مطرح مى نمود, آیا آسیب و رنج آن جدىتر و نیز قابل جبران تر نبود؟ اما حالا که در صحبتهاى مقدماتى, این کار فیصله یافته جاى شکر بسیار دارد. درست است که غرور و احساسات شما جریحه دار شده است و به دلیل مطرح شدن فرد فامیل, فرصت خوبى را که همان موقع براى ازدواج با فرد دیگرى به دست آورده بودید از دست دادید ولى این شکست نبایستى موجب ناامیدى و درماندگى شما شود, یا آنکه نسبت به ازدواج و مردها بدبین و بى اعتماد شوید. همان طور که گفتید شما از آن فامیل, به دلیل حسن اخلاق و فداکاریش انتظار این کار را نداشتید, شاید به دلیل همان خصوصیات اخلاقى حاضر نشده است شما یا خود را بفریبد و در آینده به دلیل آنکه خود را وادار به این کار دیده در حق شما بى مهرى یا اجحافى بنماید.
از سویى دیگر شما نباید چنین کلى, قضاوت مى کردید. مگر شما رفتار همه انسانها را تجربه کرده اید یا بارها طعم زندگى مشترک را چشیده اید که چنین حکم مى کنید, که من زندگى خوبى در آینده نخواهم داشت; و از ازدواج بترسید و بیزار باشید.
در ضمن این همه اصرار شما براى کتمان مسإله به خاطر چیست؟ چرا از خواهر یا مادرى که مى تواند همفکر و همدرد و پشتیبان شما باشد, مى خواهید احساسات و افکار خویش را مخفى کنید! شما الان به دلیل حالت افسردگى و دلتنگى که به دلیل این حادثه پیدا کرده اید, قضاوت خوبى در مورد خود یا دیگرى و وضعیت موجودتان ندارید و نیاز به چشم و اندیشه و فکرى دارید که خارج از این تنشها به موقعیتتان نگریسته و موضعى مناسب اختیار نمایید.
خواهر عزیز, زندگى پستى و بلندى بسیار دارد. انسان با رنج و درد به دنیا مىآید و زندگى مى کند ولى آنچه زندگى را زیبا مى سازد و تنها رویه زشت آن را به ما نمى نماید, امید انسان به تلاش و کوشش خود و اراده و کرامت خداوند است. امید به آنکه اگر حادثه تلخ و گزنده اى براى ما رخ داده است, شاید حکمتى در آن بوده, و با امید به فضل خدا, براى مبارزه با آن مشکل و مصیبت و پناه بردن به رحمت او, قامت راست نماییم و آینده اى پربارتر را پى ریزى کنیم.
((چه بسا چیزى براى شما ناخوشایند باشد ولى خیر شما در آن باشد و چیزى شما را خوش آید ولى برایتان منشإ شر و فساد باشد و خدا مى داند آنچه شما نمى دانید. ))(بقره, آیه 216)
شما هنوز آینده را در پیش رو دارید. بیش از این خود را اسیر گذشته نکنید; هر چند روحتان زخمدار آن باشد. همان توصیه اى هم که به آن فرد براى جبران اندک مسإله تان به او کرده اید کافى است. نکته اى دیگر که خوب است به آن توجه کنید این است که دیگران آن گونه که خود, روى خود قضاوت مى کنید به شما مى نگرند. بنابراین ترس از برخورد با دیگران نداشته و به خاطر حادثه اى که خود تقصیرى در آن نداشته اید خود را سرزنش نکرده و سر خم نکنید. ان شإالله مورد مناسبى برایتان فراهم شده و آینده خوبى در پیش خواهید داشت. موید باشید.

ازدواج بدون اطلاع پدر و مادر!
خواهر ه$.ى ـ اصفهان
مشاور: زهرا آکوچکیان
دخترى نوزده ساله ام که خانواده متوسطى داشته و سال گذشته در محیط کارم با فردى 27 ساله آشنا شدم. صداقت و پرشور و مهربان بودن او مرا به سوى خود کشاند. بعد از اصرار من در ابراز علاقه او با وجود داشتن همسر و یک فرزند پذیرفت و عقد غیر دایم را پیشنهاد کرد. شرط او این بود که به محض یافتن فرد مورد علاقه ام او را در جریان گذاشته از او جدا شوم و بلافاصله ازدواج کنم اما حالا که فرد مزبور را یافته ام, نگرانم. نه خانواده ام ماجرا را مى دانند و نه آنکه من دیگر دوشیزه ام. آیا همیشه مجرد بمانم؟ آیا وضعیت فعلى من در زندگى آینده مشکل ایجاد نخواهد کرد؟ از من هم نخواهید که این موضوع را به کسى بگویم چرا که ناتوانم.
خواهر محترم!
شما مرتکب خطاى بزرگى شده اید و لاجرم در آینده شما را با مسایل غیر قابل اجتناب روبه رو خواهد ساخت.
خطاى اول شما این بوده است که بدون رضایت پدر (که در ازدواج دختر شرط است) تن به ازدواجى پنهان از نگاه خانواده دادید.
هم شما و هم آن فرد, هر چند ادعا کرده اید از نظر قانون و شرع گناهکار نیستید, اما گناهکارید. چرا که از یک طرف شما رعایت شوونات اخلاقى و دینى را نکرده و با نگاههاى حریصانه, خود را به سوى او کشاندید. در شروع رفتار تنها انگیزه, غرایز جنسى بوده است, گرایش به ایمان, صفا و صداقت موجب هدایت, رشد و اصلاح آدمى است, نه تسلیم در برابر شهوات و خواسته هاى نفسانى. آن فرد هم گناهکار است. او چه ایمان و صداقتى داشت که با وجود داشتن همسر و تعهد اخلاقى و قانونى در برابر او, به شما توجه نشان داده و به شما اجازه گسترش ابراز علاقه را داده است.
علاوه اینکه یک فرد متدین, این شرط مهم براى ازدواج یک دختر را به خوبى مى داند, که عقد یک دختر, چه دایم چه موقت, بدون رضایت پدر اشکال دارد و این ممنوعیت در خصوص عقد موقت با تإکید بیشترى مطرح شده است..
و حالا شما براحتى نمى توانید روى این خطاها خط سرخ بکشید و براحتى زندگى دیگرى را شروع کنید. چرا که وضعیتى پیدا کرده اید که توسط همسر آینده مورد سوال واقع خواهید شد. چگونه مردى مى تواند به شما دل ببندد در حالى که شما را متعلق به دیگرى تصور کند, آن هم با چنان شیوه اى که بیان نمودید.
عقد موقت, نکاح مقدسى است که نمى توان از آن بدین شیوه ها سوءاستفاده نمود. شما حرمتها را شکسته اید و خود باید پاسخگو باشید.
حتما ماجرا را به مادر خود بگویید چون تبعات از آنکه فرد دیگرى به عنوان همسر بفهمد, کمتر است. شما اگر بخواهید براى جبران یک خطا مرتکب خطاهاى دیگر بشوید, روز به روز مشکل خود را پیچیده تر خواهید ساخت. البته توضیحات دیگرى نیز وجود دارد که از درج آن معذوریم. اگر مایل بودید مستقیما با سردبیر تماس بگیرید و یا یک نشانى جهت توضیح کتبى, ارسال کنید.خدا نگهدار.

ازدواج را تإخیر نیاندازید
خواهرB: X.C ـ قم
مشاور: زهرا آکوچکیان
خواهر گرامى!
شما براى آنکه از وضعیت جسمى خود با اطلاع شوید حتما به یک متخصص مراجعه کنید تا بى دلیل خود را سرگردان نسازید. ان شإالله که شما از رفتار قبلى خود پشیمان شده اید و توبه کرده اید. در غیر این صورت آینده خوبى نخواهید داشت. در صورت توبه و ندامت, امیدى هست که خداوند براى حل مشکلتان کمک کند. خداوند غفور و رحیم است.
در مورد ازدواج, اول از وضع خود مطمئن شوید و در انجام ازدواج تعلل و تإخیر نکنید و ازدواج, خود, کمکى به شما براى حفظ شدن در مقابل رفتار غلط گذشته است. لزومى به طرح همه آنچه در گذشته شما بوده هنگام ازدواج نیست چرا که صحبت از گناه اشاعه آن است. خداوند پوشاننده است و این ستاریت را باید حفظ کرد. قبل از ازدواج حتما به پزشک مراجعه کنید. در صورتى که مشکل نداشته باشید دلیلى ندارد بعدا مشکل پیدا کنید. دلیلى وجود ندارد که ازدواج شما زودتر از خواهرتان موجب مشکلى براى او شود. هر چند از نظر فرهنگى در بعضى شهرها بى جهت روى این مسإله حساسند که حساسیت بى موردى است.
هدایت خداوندى شامل حالتان.

بسیار خشن و بد اخلاقم
برادرM.M.E ـ قم
مشاور: زهرا آکوچکیان
پسرى 15 ساله و اولین فرزند خانواده ام. خانواده من شلوغ و پرجمعیت بوده و پدر و مادرم کمتر به من توجه دارند و فقط به خواهرم توجه مى کنند. من در محیط خانواده بسیار خشن و بداخلاق هستم و سر کوچکترین مسإله اى خواهر و برادرم را کتک مى زنم. مشکل دیگر رفتارى ناپسند است که مبتلا به آن شده ام. نمى دانم چگونه تغییر اخلاق بدهم و با ترک این عمل از ضررهاى آن در امان بمانم, آیا نشاط خود را مثل قبل بدست مىآورم یا خیر.
برادر گرامى!
از اینکه مجله را مورد عنایت قرار داده و درددل خود را با ما بیان کردید سپاسگزاریم.
شما از شلوغى خانه خود گفته اید ولى تعداد افراد خانواده را ذکر نکرده و شرایط موجود را به طور کامل توصیف نکرده اید. ولى به هر جهت در خانه اى که تعداد بچه ها زیاد است و با توجه به آنکه شما فرزند اول خانواده و پانزده ساله اید, حتما بقیه خواهر و برادران در سنین پائینى هستند و هر کدام مسایل و مشکلات خود را دارند و توجه بیشتر مادر را مى طلبند. توان هر مادرى هم محدود است و مسوولیتهاى او در خانه زیاد. از تدارک غذاى روزانه, نظافت, مراقبت از بچه هاى کوچک و ... مشکلات بیشمار یک مادر, فرصت مصاحبت و توجه دقیق به فرزندان بزرگتر را از مادر مى گیرد. و این متإسفانه اولین و بارزترین مشکلات خانواده هاى پرجمعیت است. برادر عزیز, کمى توجه ظاهرى والدین نشانه آن نیست که شما را دوست ندارند بخصوص که فرزند اول خانواده هستید و همیشه فرزندان اول, جایگاه ویژه اى در خانواده دارند و اغلب خانواده ها, دیگر فرزندان را تشویق به پیروى از فرزند اول مى کنند و او را الگوى دیگر فرزندان قرار مى دهند. این احساس تلخ بى اعتنایى یا کم توجهى از جانب والدین مى تواند شما را کم حوصله و عصبى کرده و متقابلا روى رفتارتان اثر بگذارد.
این احساس تنهایى و کمبود محبت و دور شدن شما از جمع خانواده و در خود خزیدن مى تواند عاملى براى انجام آن عمل ناشایست باشد. و از طرفى این عمل نیز خود به نوبه مى تواند رفتارهاى خشن و بدخلقیهاى شما را موجب شود.
شما در قدم اول با سرگرم کردن خود به فعالیتهاى مورد علاقه و بیکار ننشستن و افزایش فعالیت بدنى و ورزشى از آن کار ناشایست خوددارى نمایید.
در قدم بعدى دخالت مساعدتى خود در کارهاى خانه را افزایش دهید تا دیگر فرزندان خانواده هم از شما تبعیت کنند و از این طریق بارى را از دوش والدین کم کنید. از این راه هم در خود احساس محبت بیشترى نسبت به اعضاى خانواده خواهید نمود, هم توجه بیشتر والدین به خود را موجب مى شوید. با کمتر شدن پرخاشگرى شما نسبت به بچه هاى کوچکتر خانواده, مسلما پدر و مادر حمایت بیشترى از شما خواهند کرد.
حالا که ایام تعطیلات هم شروع مى شود سعى کنید در محیطهایى که آشنا باشد و از نظر اخلاقى سالم, به آموختن حرفه و کارهاى فنى, هنرى و ورزشى یا هر آنچه مورد علاقه تان باشد, بپردازید و بیشتر اوقات فراغت خود را با کارهاى سازنده پر کنید تا از عوارض بیکارى و بیهودگى در امان باشید و فرصت درگیرى با بچه هاى خانواده را کمتر داشته باشید تا برایتان فایده معنوى و مادى نیز داشته باشد و هم بر مهارتهاى حرفه اى و فنى شما افزوده شود. ((کار و اشتغال صحیح, بهترین درمان براى انحرافهاى اخلاقى و رفتارى انسان است)).
موفق باشید.

بحران جوانى و حفظ شخصیت
خواهر آ.ز ـ رشت
مشاور: زهرا آکوچکیان
دخترى 16 ساله هستم. خانواده ام خوب و مهربان و شادند. بعد از دوستى با کسى که با او چند سال فاصله سنى دارم. بعد از این دوستى, دیگر به درس و مدرسه توجه ندارم و با وجود هوش خوبى که دارم علاقه ام به درس خواندن کم شده است, چون اغلب در خیالات فرو مى روم. او مدتها است دیگر به من اعتنا نمى کند. حال نمى دانم چگونه از این فکر بیرون بیایم و آیا مجاز هستم مجددا به چنین روابطى فکر کنم؟
خواهر گرامى!
هدف شما از این دوستى چه بوده است؟ سرگرمى, بازى, شیطنت, چه؟ مطمئنا هیچ گاه به عواقب چنین رفتارى فکر نکرده اید. و چون درگیرى و مشکل حادى برایتان پیش نیامده فکر مى کنید پس عاقبت ناخوشایندى ندارد. هر چند دچار مسائل خاصى مثل اشتغال ذهنى و بى توجهى به درس شده اید که اینها هم کم نیست و این نکته باز شما را به فکر نینداخته است.
اگر خانواده شما از این روابط بویى برده اند و واکنش خاصى نشان نداده اند, جاى بسى تعجب است. آیا آنها تا به حال در این مورد با شما صحبت نکرده اند. آیا نگفته اند نفس چنین روابطى حرام و گناه است. چنین اعمالى گناه و ناپسند است و در دنیا و آخرت موجب رنج و رسوایى خواهد بود.
اگر بى اعتنایى آن فرد به دلیل دل بستن به دیگرى است, آیا او لیاقت دوست داشتن شما را دارد و آیا شایسته آن است که شما را چنان دل مشغول کند که از مهمترین مسوولیت زندگى فعلى خود یعنى تحصیل باز بمانید.
حال اگر بگویید این رابطه به قصد ازدواج بوده آیا باز هم ادامه آن ارزش دارد؟ ! و حتى در صورت تمایل او, روى خوش نشان دادن شما نشانه حقارت و کمى شخصیت شما نیست؟ پس براى شخصیت خویش احترام قائل شوید و این فکر را رها کنید و از خشم خدا به خود پروا کنید حتى اگر او دوباره به شما توجه کند. گوهر گرانبهاى عفت و شخصیت خویش را در بحران جوانى محفوظ بدارید.موفق باشید .