مهتاب آفتاب مى شود


مهتاب, آفتاب مى شود
گزارشى از آرامگاه سه بانوى ارجمند از خاندان امام خمینى در قم

 

 

اشاره:
فصلنامه حضور, در آخرین شماره خود گزارشى را به قلم آقاى ابوالفضل مروى در باره آرامگاه مادر, عمه و خواهر حضرت امام خمینى((قده)) در قم, منتشر کرده است که به انگیزه آگاهى علاقه مندان, و به پاس تکریم و تعظیم این خاندان بزرگ, با گزینش عنوانى دیگر و کمى حذف, تقدیم مى شود.

قم شهر بزرگان دین است. قم شهر امن آخر زمان است. علم از قم به جهان پرتو مى افکند. قم فرزند کربلا است. در هر گوشه اى از این خاک مبارک, نورى از انوار الهى تجلى یافته است. براستى چرا امام خمینى کبیر که شهید شیخ راغب حرب او را ((امیر مسلمین)) و آلبارو ماچوردوم شاعر و نویسنده اسپانیایى او را ((مرد قرن بیستم)) مى خوانند خود را ((قمى)) مى نامید؟ تعجبى ندارد. زیرا او اهل اینجا بود. و اهل او اینجا هستند.
ما نمى دانستیم آن زنان بزرگوارى که امام ما را براى اسلام و ایران پرورش دادند و او از دامان ایشان به معراج حقایق رفت و بعدها در زمستان عمر, بهار وجودش جهان را شکوفا کرد, سالها قبل گمنام و بى هیاهو, پس از عمرى تلاش و ایثار در ((خاک فرج)) قم به خاک آرمیده اند.
مزار ((خاک فرج)) اینک در میان شهر قم قرار گرفته است. هر چند دیگر به مزار نمى ماند. به جاى قبرستان قدیمى از دل خاک ساختمان درمانگاهى در دست احداث سر بر آورده که در میان گیاهان تازه غرس شده و دیوار و نرده آهنى محصور است.
از گورستان قدیمى دو یادگار باقى است, اول: آرامگاه امامزاده احمد, از نوادگان حضرت زین العابدین علیه السلام و دوم: سنگ سپیدى که سه مقبره باقیمانده را در بر گرفته است. این دو یادگار, رهگذران را به یاد تاریخ مى اندازند.
مادر امام, هاجرخانم هنوز جوان بود که اشرار, همسر مجتهدش را که پناه بى پناهان منطقه خویش بود به نامردى شهید کردند و او شد همسر شهید, و نگهبان و نگهدار یتیمانش: سه دختر و سه پسر, کوچکترینشان ((روح الله)) چندماهه. باید آنان را به ثمر مى رساند و سنگینى اجراى عدالت در باره قاتلین همسرش را نیز بر دوش داشت.
استوار ایستاد و از فرزندانى خرد و ناتوان, زنان و مردان بزرگ و پاکدامن تربیت کرد. آیا مى دانست که فرزند کوچکتر او دو هزار و پانصد سال شاهنشاهى منفور را بر زمین خواهد کوبید و قرن بیستم را زیر و رو خواهد کرد؟
وظیفه اى دشوار داشت و تنها بود. بانوى بزرگوار دیگرى بدو پیوست و یار و یاورش شد: صاحبه خانم, عمه امام. این انسان ایثارگر زندگى و آرامش خود را رها کرد تا همسر شهید تنها نماند. زیرا که خود, خواهر شهید بود و یادگار برادر را نمى توانست تنها ببیند.
عمه مکرمه امام خمینى شیرزنى دلاور بود که در برابر دزدان و اشرار مى ایستاد و کلامش همچون سخن فرمانده اى اعتبار داشت. آیت الله پسندیده (رحمه الله علیه) در خاطرات خود از او به عنوان ((عالمه باشهامت)) نام مى برد.(1)
این دو بانوى گرامى براى اجراى عدالت و خونخواهى شهیدشان سفرى مخاطرهآمیز را آغاز کردند, از خارهاى مغیلان گذشتند, و در پایتخت با سماجت و شهامت مثال زدنى خویش آن قدر ماندند تا سرانجام عدالت را در باره اشرار و قاتلین آیت الله شهید اجرا کردند.(2)
آنان که دامان گرم خود را پناهگاه امام ما ساختند و به او شجاعت و مهر آموختند. در آنچه با کلام و پیام امام در باره زنان مى بینیم نقش این دو بانوى مومن و شجاع بى شک جلوه گرى مى کند. آنان همچون دو رود بزرگ, دریاى وجود امام را سرشار کردند, یکى آرام و عمیق و دیگرى عمیق و خروشان. شجاعت شگفت انگیز آنان را در کلام امام علیه مستکبران عالم مى بینیم و دریاى صداقت و عاطفه آنان را در اشعار امام عارفان.
با این همه, قدر این دو مربى نمونه ناشناخته مانده و در زندگینامه امام, سیماى آنان طرحى دور و کمرنگ دارد. گویى در غبار زمان گم شده اند. آنچه در باره آنان مى دانیم چند سطرى بیش نیست.
امام خمینى که علاقه اى به آنچه بوى نفسانیت از آن مىآمد نداشت. از خود و خانواده اش کم گفته است. اگر هوشیارى و اراده یادگار فقید امام[ مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سیداحمدآقا] که خود را وقف مرادش کرده بود نبود, همین چند سطر و مدرک جزیى نیز محو مى شد. گو اینکه همین خاطرات اندک دریچه اى است بر کانون پرورش یاور محرومان و مستضعفان جهان. و مهم آنکه از آن بانوان گرانقدر کتابى مانده است و دریایى: کتاب زندگى امام روح الله خمینى و دریاى بیکران آثار وجودى او.
روى سنگ آرامگاه هر دوى آنان یک تاریخ وفات به چشم مى خورد. 1336 هجرى قمرى, یعنى که هر دو در یک سال عالم فانى را وداع کردند. گویى بدون یکدیگر توان ماندن نداشتند. در این زمان فرزندان شهید همه به ثمر رسیده بودند و روح الله که جوانترین بود, اینک جوانى است برومند و در آغاز مهاجرتى کبیر که خمیرمایه آن در زمان حیات هاجرخانم و صاحبه خانم فراهم شده بود.
اهمیت نقش عمه حضرت امام (صاحبه خانم) نیز درخور توجه بسیار است. با این وجود نویسندگان معدودى به خود زحمت نوشتن در باره چنین بانوانى را که پیروان راستین زهراى مرضیه(س) و زینب کبرا(س) هستند به خود داده اند. گویى در جریان این تاریخ, مظلومیت از ابتدا رقم اصلى بوده است.
شاید به همین دلیل آرامگاه آنان نیز به همراه سایر مقابر تخریب مى شود و اگر نبود همت فرزند یادگار امام که از حصار آن ساختمان عبوس عبور کرد و قطعه اى از تاریخ زندگى جهان و زمان ما را در حفاظى از سنگ سپید نگاه داشت دیگر حتى از مقابر آنان نیز نام و نشانى نمانده بود.
مزار آنان کنار هم است و نزدیک آرامگاه امامزاده احمد از نوادگان حضرت زین العابدین علیه السلام, یادگار کربلا. بعدا در سال 1343 هجرى قمرى مولودخانم (یکى از خواهران امام خمینى) نیز در کنار آنان به خاک سپرده شد. هر سه در کنار هم در ((خاک فرج)) آرمیده اند. از همه جاى جهان مى توان به زیارت آنان رفت, فاتحه اى تقدیم کرد و همتى طلبید.
قم آرامگاه حضرت معصومه سلام الله علیهاست, شمع درخشان دین, دخت امام معصوم و خواهر امام معصوم, یادگار اهل بیت. و عجیب نیست که در جوار او زنان و مردانى بزرگ بوده اند و خواهند بود تا هر یک تجلى نور اطاعت از ثقلین باشند.
زیارت آرامگاه این بانوان محرم امام, تجلیل از خاندان شهیدان و بزرگداشت دو بانوى مکرمه اى است که در دامان خویش احیاگر بزرگ اسلام ناب را پرورش داده اند.
درود و سلام بر شما مربیان امام خمینى. چشم باز کنید و ثمره بى انتهاى شهامت, پاکدامنى و ایثار خود را بنگرید. اگر شما نبودید امام عارفان در گوش دلهاى خفته ترانه بیدارى نمى سرود. سلام و درود جاودان بر شما باد.
پى نوشت :
1ـ خاطرات آیت الله پسندیده ـ واحد خاطرات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(قده).
2ـ همان.