نویسنده

براى حل مشکلات, زنان خود باید در صحنه باشند
گفتگو با دکتر مرضیه وحید دستجردى, نماینده محترم تهران در مجلس شوراى اسلامى
((قسمت اول))

فریبا شیرازى

 

 

((تا زمانى که زنان, خود, حرفشان را نزنند, مردان کمتر مى توانند مشکلات آنها را بیان کنند. در این زمینه حتى اگر بتوانیم یک قدم کوچک براى بیان معضلات برداریم, گام بزرگى محسوب مى شود, چون قدمهاى دیگرى را به دنبال خود خواهد داشت. ))
این مطلب را خانم دکتر مرضیه وحید دستجردى, در گفتگویى که پیش روى دارید عنوان کرد. برخورد گرم و صمیمانه وى شروع خوبى براى یک مصاحبه چند ساعته در مطب ایشان بود.
خانم دکتر وحید دستجردى, جراح و متخصص زنان, در سال 1354 در حالى که شانزده سال داشت وارد دانشکده پزشکى شده و در زمره دانشجویان انگشت شمار محجبه در کنار کسب علم, فعالیتهاى سیاسى خود را دنبال کرد. تدریس در مدارس, عضویت در شاخه پزشکى ستاد انقلاب فرهنگى, نمایندگى وزارت بهداشت, درمان و آموزش پزشکى در شوراى فرهنگى, اجتماعى زنان, عضویت در شوراى مدیریت, هیإت علمى و دانشیار دانشکده پزشکى دانشگاه تهران و بالاخره نمایندگى مردم تهران در چهارمین و پنجمین دوره مجلس شوراى اسلامى از جمله فعالیتهاى وى بوده است.

پیام زن: خانم دکتر وحید دستجردى, با تشکر از فرصتى که در اختیار ما قرار دادید, لطفا ابتدا از خود و زندگى تان شروع کنید تا خوانندگان مجله بیشتر با شما آشنا شوند.
بسم الله الرحمن الرحیم. در خانواده اى مذهبى به دنیا آمدم و بیشتر دوران تحصیلاتم را در مدارس اسلامى گذراندم. پدرم که پزشک متدینى هستند براى کسب آگاهیهاى سیاسى و مذهبى ما, اهمیت ویژه اى قائل بودند. به خاطر دارم در دوران دبستان چون فرصت پاسخ به سوالات مختلف ما را در زمینه احکام و مسایل سیاسى نداشتند, هفته اى یک بار از یک آقاى روحانى دعوت مى کردند به منزل بیایند و این موضوعات را به ما آموزش دهند.
دوران دبیرستان را در مدرسه رفاه که مرکز فعالیتهاى سیاسى بود و در هیإت مدیره آن بزرگوارانى چون شهید باهنر و جناب آقاى هاشمى حضور داشتند و ریاست آن برعهده شهید رجایى بود, گذراندم. به دلیل فعالیتهاى سیاسى در سال 1352, ساواک مدرسه رفاه را تعطیل و منحل کرد و به ناچار دانشآموزان آن پراکنده شدند. اما تعدادى با هدف ورود به دانشگاه در دبیرستان هشترودى ثبت نام کردیم و با حضور ما جو آن دبیرستان به کلى تغییر کرده و گرایش مذهبى یافت. ورود به دبیرستان هشترودى براى ما بسیار مفید بود, زیرا باعث شد که بفهمیم در میان مردم چه مى گذرد. در این مدرسه دخترانى بودند که تعطیلات خود را در آمریکا و اسرائیل مى گذراندند, دخترانى بودند که مواد مخدر مصرف مى کردند و روابط ناسالم داشتند و این شناخت براى ساخته شدن ما بسیار خوب بود. آنجا بر تلاش خود به عنوان عناصر مذهبى در تحصیل, فعالیتهاى سیاسى و افزایش آگاهیها افزودیم. بویژه در زمینه تحصیل تا به عنوان دختران مذهبى, موفق تر از دیگران باشیم. به لطف خدا دیپلم را با معدل 19/42 گرفتم و در کنکور پزشکى توانستم رتبه هفتم را کسب کنم. سپس وارد دانشگاه شدم و در عین تحصیل و فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى, ازدواج کرده و تشکیل خانواده دادم. همسرم دندانپزشک هستند و دو دختر 9 و 11 ساله دارم.

ـ شما در دورانى به دانشگاه راه یافتید که ورود یک دختر خانم محجبه با روحیات و سوابقى که عنوان کردید امرى غیر معمول و خلاف عرف و مصالح اجتماع عنوان مى شد. لطفا از فضاى آن روز دانشگاه و مشکلاتى که داشتید, بگویید.
شرایط دشوارى بود. با پوشش چادر به شدت مقابله مى کردند و حتى در مسجد دانشگاه را مى بستند تا ما نماز نخوانیم. برخى از اساتید تحقیرمان مى کردند. اجازه ورود به آزمایشگاه را حتى با حجاب اسلامى ـ نه فقط با چادر ـ نمى دادند. سربازهاى گارد هم هنگام ورود به دانشگاه مانع تراشى مى کردند. حتى بعضى از دوستان ما به خاطر استفاده از چادر که علامت فعالیت سیاسى هم محسوب مى شد, به زندان افتاند و آنجا ماندند تا انقلاب پیروز شد. خوشبختانه با فعالیتها و ارتباطاتى که ایجاد کرده بودیم به تدریج تعدادمان بیشتر مى شد و با انتخاب حجاب از سوى دختران دانشجو در آستانه انقلاب, جو دانشکده تغییر یافته بود.

ـ چه شد که رشته پزشکى را براى ادامه تحصیل انتخاب کردید؟
نمى دانم چرا و به چه علتى; از بچگى به پزشکى علاقه داشتم. یادم است وقتى حدود پنج سال داشتم و هنوز به مدرسه نمى رفتم مى گفتم: مى خواهم دکتر شوم و به خانمها خدمت کنم. مادربزرگى داشتم که هر وقت برایشان مهمان مىآمد, من هم چادر سر مى کردم و مى رفتم پیش او مى نشستم. به خاطر دارم که مادربزرگم دستى به سرم مى کشید و مى گفت: این خانم, دکتر مرضیه است.
واقعا همیشه احساس مى کردم در این رشته بهتر مى توانم خدمت کنم و براى خانمها کارى انجام دهم.

ـ دوران هشت ساله دفاع مقدس مصادف با زمانى بود که شما دانشجوى پزشکى بودید. چه خاطراتى از آن دوران دارید؟
آن سالها همه اش خاطره بود. چه زمانى که در بیمارستانها و نقاهتگاههاى اهواز بودیم و چه زمانى که پس از عملیات, مجروحین زیادى را به بیمارستانهاى تهران منتقل مى کردند. در برخورد با آنها, انسان به حال و هوایشان غبطه مى خورد. رزمنده اى را به یاد دارم ـ اگر چه شاید نتوانم اسم این را خاطره بگذارم ـ که در میان تعداد زیادى از مجروحین به بیمارستان امام منتقل شده بود. تمام راهرو و سالن پر بود از مجروحین, اما در آن میان چهره او از یادم نمى رود و هر بار یاد آن برخورد مى افتم منقلب مى شوم. جراحت زیادى برداشته بود, وقتى به سراغش رفتم تا معاینه اش کنم اجازه نداد و گفت: شما خانم هستید! او را بلافاصله به اتاق عمل بردند اما به خاطر شدت جراحات وارده به شهادت رسید. برخورد با اینان باعث مى شد که روح انسان در جهت سازندگى تلطیف شود.

ـ خانم دکتر, با توجه به تجاربى که طى سالهاى گذشته در بخش بهداشت و درمان داشته اید, زنان ما در این زمینه با چه مشکلاتى روبه رو هستند؟
یکى از مهمترین مسایلى که مدتها درگیر آن بوده ایم, کمبود پزشک متخصص زن در رشته هاى مختلف بوده که این امر با توجه به شرم و حیا و اعتقادات زنان ما برایشان مشکلاتى را ایجاد کرده و باعث مى شود بسیارى تا زمانى که بیماریشان کهنه, مزمن و خطرناک نشده به پزشک مراجعه نکنند. این امر بدون شک عوارض بیمارى و میزان مرگ و میر را در میان زنان بالا مى برد. به عنوان مثال در مورد سرطان سینه اغلب بیماران, زمانى مراجعه مى کنند که توده سرطانى غیر قابل درمان و علاج است. به همین دلیل در حالى که در دنیا سن مبتلایان به سرطان سینه بعد از 55 سالگى است, در کشور ما بین 40 تا 49 سالگى قرار دارد و متإسفانه خانمها زمانى به پزشک مراجعه مى کنند که اندازه تومور بیش از 4 تا 5 سانتى متر شده و علاج پذیرى آن کم است. در نتیجه میزان مرگ و میر ناشى از آن زیاد است. علت عمده این مشکل کمبود یا نبود متخصصین و جراحان زن سرطان در کشور است. ما در رشته هایى مثل ارولوژى, جراحى عمومى, قلب, گوش و حلق و بینى, رادیولوژى و ... یا اصلا متخصص زن نداشته یا بسیار کم داشته ایم. بنابراین مدتها درگیر این موضوع بودیم که به طریقى زمینه حضور زنان در تخصصهاى مختلف پزشکى فراهم آید تا اینکه در دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى اختصاص 25 تا 50% سهمیه به زنان براى ورود به رشته هاى تخصصى به تصویب رسید. خوشبختانه امروز تعدادى از پزشکان ما مشغول گذراندن دوره تخصصى خود هستند و امیدواریم نیاز بانوان در این زمینه حل شود.
مورد دیگر, مسإله دسترسى زنان به خدمات درمانى و امور بهداشتى است که خوشبختانه امروز با وجود خانه هاى بهداشت که در سطح وسیعى از کشور پراکنده هستند و بیش از 85% روستاها و شهرها را زیر پوشش دارند, توانسته ایم به شاخصهاى خوبى در این زمینه دست یابیم.
اما مشکل دیگرى که در این مورد وجود دارد, موضوع کیفیت خدمات درمانى است که شایسته زنان ما نبوده و در حد پایینى است. در شهرها و روستاها, خانمها رضایت کافى از بیمارستانهاى دولتى ندارند و حق هم دارند. در بازدیدى که چندى پیش به عنوان یک فرد عادى و بدون اطلاع قبلى از بیمارستان دولتى گچساران داشتم, مشاهده کردم در محلى که باید نمونه بهداشت باشد, مگس بیداد مى کند و در گرماى گچساران ((یخ)) در اختیار بیماران نمى گذارند. واقعا حیف است که این همه امکانات و بودجه را دولت و مجلس به این مراکز اختصاص دهند و بعد به دلیل ضعفهایى اینچنین, رضایت مردم جلب نشود. ما باید سطح و کیفیت درمان را بالا ببریم. از موارد نارضایتى مردم, کیفیت پرستارى است. البته کار پرستاران بسیار دشوار است و آنها هم مشکل دارند, اما باید بدانند که ما به عنوان خدمتگزار مردم در کار خود از یک جایگاه و اجر معنوى نیز برخورداریم و باید با روى گشاده به مردم خدمت کنیم. اگر بیماران به بخش خصوصى راغب هستند, به خاطر روى خوشى است که در آن بخش وجود دارد. چرا باید با وجود بودجه هاى کلان, کیفیت برخورد در بخش دولتى این گونه باشد؟ 85% نارضایتى مردم از این مراکز به خاطر برخوردهاى بد و نامناسب پرسنل است. بنابراین باید به موضوع آموزش کارکنان توجه کرد و به آنها آموخت که وظیفه شان جلب رضایت بیمار است و اگر آموزش کفایت نکند باید از سیستم تشویقى و تنبیهى استفاده کرد. متإسفانه جاى نظارت در این مورد خالى است; چنانچه در کل کشور در موضوع نظارت ضعف وجود دارد. اگر روساى بخشها و بیمارستانها و مسوولین ذیربط, یک نظام قوى بازرسى داشته و خود حضور لازم و کافى داشته باشند, قول مى دهم ظرف دو هفته این قسمت از مشکلات حل شود.
بخش درمان ما متإسفانه امروز به چاه ویلى تبدیل شده که هر چه بودجه درون آن مى ریزیم باز مردم با نارضایتى خارج مى شوند. باید دولت در این زمینه کار کند تا رضایت مردم جلب شود.
علاوه بر این, باید موضوع اختصاص بیمارستانهایى را به بانوان که با کادر کاملى از زنان اداره مى شود, دنبال کرد. وقتى جراح زن است, باید متخصص بیهوشى و کارگرها هم زن باشند و ما مى توانیم با برنامه ریزى به چنین شرایطى دست یابیم تا بسیارى از بانوان با خیال راحت و آرامش کافى به سراغ مراکز درمانى بیایند.

ـ موضوع سرطان در میان زنان مطرح شد و اشاره کردید زنان ایرانى در سنین بین 40 تا 49 سالگى و زودتر از بسیارى زنان در سایر نقاط جهان به این بیمارى مبتلا مى شوند. علت این امر چیست و راههاى پیشگیرى از آن کدام است؟
این امر دلایل مختلفى دارد. غیر از وجود زمینه ژنتیک که اثبات شده است, شرایط آب و هوایى و جغرافیایى, استفاده از مواد شیمیایى و آلودگیهاى محیط زیست, مانند آلودگى هوا و نیز عدم وجود آگاهى و آموزش لازم از جمله این دلایل هستند.
به عنوان مثال چرا زنان ما باید وقتى براى درمان سرطان سینه مراجعه کنند که تومور از 5 سانتى متر بیشتر شده است؟ چون آموزش لازم داده نشده است. زنان باید یک ماه یک بار خودآزمایى کنند و هر شش ماه یک بار نیز به پزشک مراجعه نمایند. باید در زمینه بهداشت و درمان ارتباط با مردم از طرق مختلف افزایش یابد. مثلا در این زمینه, جاى فعالیت سازمانهاى غیر دولتى بهداشتى زنان در کشور ما خالى است. باید با توده زنان از طریق این فعالیتها ارتباط یافت و به آنها آموزشهاى لازم را داد. آگاهى زن موجب سلامت او است و سلامتى زن به سلامت جامعه و کشور منجر مى شود. در این زمینه تنها فعالیتهاى دولتى کفایت نمى کند. باید به امور خیریه اى و مردمى نیز پرداخت و با جلب کمکهاى مردمى بنیادهاى مختلفى تشکیل شوند که در این زمینه کار کنند و انواع و اقسام کمکها را جذب نمایند. مثلا خانمى که خود مبتلا به سرطان شده مى خواهد بخشى از مالش را حتى در حد یک دیوار به بیماران سرطانى اختصاص دهد و به نام خود ثبت کند. باید جاى این گونه فعالیتها باز شود.
از سوى دیگر, نوع مواد غذایى و روش استفاده از آنها در بروز سرطان موثر است. استفاده از شکلاتها و شیرینیهاى غیر استاندارد یا غذاها و چاشنیهاى آماده مثل رب گوجه فرنگى, از عوامل سرطان زا هستند. آلودگى هوا و استفاده از سیگار در ایجاد سرطان ریه و خوردن گوشت زیاد و سبزى کم از عوامل سرطان روده بزرگ محسوب مى شوند. اینها مواردى هستند که در شهرها بیشتر دیده مى شوند, و در روستاها به دلیل استفاده از هواى خوب و غذاهاى خانگى, میزان ابتلإ به سرطان کمتر است.
به طور کلى در بسیارى از موارد, نحوه استفاده از مواد غذایى درست نیست. غذاها را آن قدر در روغن سرخ مى کنیم که نه تنها مواد مفید آن از بین مى رود, بلکه روغن, خود سمى مى شود. گوشت زیاد مصرف مى شود و به فواید کم خورى توجه نمى شود. از دستورات اسلام است که همیشه یک قاشق به سیر شدن از غذا دست بکشید. پرخورى ریشه بیماریها است, اما ما بعد از سیرى نیز باز به یکدیگر غذا تعارف مى کنیم! این کار بیمارىزا است و انواع مشکلات از جمله اضافه وزن, قند, کلسترول و ترىگلیسرید را موجب مى شود. ما برنج زیاد مصرف مى کنیم و برنج در بدن تبدیل به موادى دیگر از جمله چربى مى شود. همچنین جاى لبنیات به اندازه کافى, در برنامه غذایى ما خالى است. این خود عاملى براى بروز پوکى استخوان در میان زنان ما است که ده سال زودتر از بسیارى از زنان دنیا به آن مبتلا مى شوند. یعنى پوکى استخوان در دنیا بعد از 40 سالگى است, اما در ایران بعد از 30 سالگى مشاهده مى شود. از دوران کودکى باید استفاده از شیر جدى گرفته شود و در بزرگسالى نیز ادامه یابد و براى افرادى که عدم تحمل به شیر نشان مى دهند باید با اضافه کردن چیزى به شیر یا با خوردن ماست این مشکل حل شود. زنان خانه دار ما در شهرها دچار دردهاى کمر و دردهاى استخوانى و معلولیتهاى زیادى مى شوند و به سختى فشار کار را تحمل مى کنند, در حالى که شما مى بینید که زنان روستایى با وجود کارهاى سنگین تر, سالم تر هستند, چون از هواى تازه و مواد لبنى استفاده مى کنند. بویژه در سنین یائسگى, رژیم پرلبنیات باید جدى گرفته شود تا با کوچکترین ضربه شخص دچار شکستگى استخوان, معلولیت و مشکل تا آخر عمر نگردد. ورزش را نیز باید یکى از موارد مهم در سلامتى زنان محسوب کرد. ورزش, تغذیه صحیح و استفاده از هورمون با نظر پزشک بعد از سن یائسگى از مهمترین عوامل جلوگیرى از پوکى استخوان هستند.

ـ از مباحث بهداشتى که بگذریم, انگیزه شما براى حضور در مجلس شوراى اسلامى چه بوده است؟
معتقدم که زنان بایستى در صحنه هاى سیاسى, اجتماعى فعال باشند و براى رفع مشکلات جامعه و نیز اقشار مختلف زنان تلاش کنند. بنابراین بر خود وظیفه دیدم هر چه فعالتر وارد میدانى شوم که طرح مسایل در درون آن به تلاش و نتایج مثبتى منجر شود, زیرا معتقدم تا زمانى که خود زنها حرف خود را نزنند, مردان کمتر مى توانند مشکلات آنها را بیان کنند. در این زمینه, حتى اگر بتوانیم یک قدم کوچک براى بیان معضلات برداریم, گام بزرگى محسوب مى شود, چون قدمهاى دیگرى را به دنبال خواهد داشت.
به هر حال, ما در برخى مسایل حقوقى و دادگاهها مشکل داریم. باید براى این بخش فکر کرده و در جهت حل آنها طرح بدهیم. برخى دیدگاههاى غلط و تنگ نظرانه یا خرافى در شهرهاى کوچک وجود دارد که باید کسانى آنها را مطرح و به شکل معقول با مصادیق آن مبارزه کنند. باید مجلس از جایگاه قانونگذارى خود و از طریق تصویب طرحها و لوایح لازم, اشکالات و خلإهاى مربوط به زنان را حل کند. باید در همه این زمینه ها تلاش کنیم و این وظیفه ما است. در دو سفرى که به مناطق عشایرنشین داشتم, به عنوان مناطقى که زنان مشکلات بیشترى دارند, سعى کردم با طرح این مسایل و ذکر مثالهایى از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع), حقوق زنان را در انتخاب شوهر, شغل و به طور کلى جایگاه انسانى آنان را تشریح نمایم. به طور مثال, نظام مردسالارى را نفى کرده و تإکید کردم که زن کالایى براى فروش توسط پدرش نیست. خوشبختانه زمینه پذیرش این استدلالها در میان مردم وجود دارد و ما باید در جهت روشنگرى و مقابله با دیدگاههاى غلط تلاش کنیم. نباید بنشینیم که فقط رهبر معظم انقلاب هشدار دهند که 95% ظلمى که به زن مى شود در خانواده ها است. ما باید به عنوان پیروان ایشان در جهت رفع این مشکلات تلاش کنیم و البته نقش مجلس شوراى اسلامى در این زمینه بسیار مهم است.
متإسفانه مردانى که با تفکر مردسالارانه به زنان ظلم مى کنند خود در دامان زنانى رشد کرده اند که ظلم کشیده و دچار عقده خودکم بینى بوده اند. فرزند پسر را بالا مى بردند و فرزندان دختر را دست کم مى گرفتند. طبیعى است مردى که در دامان چنین زنى بزرگ مى شود در مقام شوهر یک زن و پدر یک دختر, با آنها چگونه برخورد مى کند. ظلم برخى مادرشوهرها به عروسشان به خاطر ظلمى است که در دوران جوانى کشیده اند. بنابراین از طرف دیگر باید به مردم نیز آگاهى داده شود و در این زمینه کار فرهنگى صورت گیرد و مکررا این مطالب به شکل صحیح مطرح شود. ما هر بار بحث حقوق زنان را مطرح کردیم, موضوع, مورد توجه افراد بیشترى قرار گرفت و اگر در موردى طرح یا لایحه اى رإى نمىآورد, دفعه بعد موضوع دیگرى در مبحث زنان رإى آورده و در واقع با هر قدمى, گام بعدى آسانتر شده است.
البته من به عنوان نماینده مردم کار خود را در مجلس آغاز کردم و فقط نماینده زنان نیستم. بنابراین تلاش مى کنم در جهت رفع مشکلات فرهنگى بویژه مسایل جوانان و همچنین در چارچوب رشته خودم براى ارتقإ وضعیت درمانى, پزشکى و بهداشتى مردم تلاش کنم.

پیام زن: در بخش بعدى گفتگو خواهیم دید که خانم دکتر دستجردى از جمله در باره مسایل زنان در مجلس, حضور زنان در مسوولیتهاى اجرایى, عدالت اجتماعى و زنان و انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهورى چه نظرى دارند؟ ان شإالله.