تازه هاى پژوهش


زنان از ژن ((تشخیص موقعیت اجتماعى)) بهره مندند
یک گروه از محققان انگلیسى با مطالعه در حالات بیماران مبتلا به عارضه ترنر s syndrum) سTurner) به این نتیجه رسیده اند که زنان از نوعى فراست ذاتى براى تشخیص اوضاع و موقعیتها در برخورد با دیگران برخوردارند در حالى که مردان باید این فراست و بصیرت را به نحو اکتسابى به دست آورند.
عارضه ترنر که صرفا در خانمها ظاهر مى شود ناشى از فقدان یک کروموزوم ایکسX در نطفه سازنده جنینهاى مونث است. مبتلایان به این عارضه هر چند از نظر سطح هوش نظیر دیگر دختران هم سن و سال خود هستند, اما در تشخیص علائم و اشارات و حرکات قراردادى که در اجتماع به منظور تفهیم و تفاهم غیر زبانى وضع مى شود با مشکل روبه رو مى شوند.
در جنینهاى مونثى که به عارضه ترنر مبتلا شده اند به دلیل آنکه در هنگام تشکیل نطفه یا تخمک مادر و یا اسپرم پدر در تحویل کروموزومX خود کوتاهى ورزیده, نطفه با یک کروموزومX تشکیل مى شود که مى تواند متعلق به مادر و یا از آن پدر باشد.
تفاوت کروموزومها در جنینهاى مذکر و مونث و بروز عارضه ترنر به نحو اختصاصى در خانمها, پژوهشگران را بر آن داشت تا در خصوص نقش کروموزومX در ایجاد علائم و عوارض مخصوص بیمارى ترنر به تحقیق بپردازند.
بررسى در مورد 80 دختر مبتلا به عارضه ترنر نشان داد بیمارانى که تنها کروموزوم خود را از مادر خود دریافت داشته بودند علائم بیمارى را به نحو شدیدترى نشان مى دادند. دخترانى که تنها کروموزوم خود را از پدر خود دریافت کرده بودند با شدت کمترى عوارض بیمارى را ظاهر مى ساختند.
از اینجا این نکته بر پژوهشگران روشن شد که ژنى که مى تواند فراست اجتماعى را به طور ارثى منتقل کند در کروموزومX یافت مى شود. اما این ژن در کروموزومX متعلق به مادر در حالت خفته قرار دارد و کلید عمل آن روشن نشده است و از آنجا که پسرها کروموزومX خود را از مادرانشان دریافت مى کنند, ژن فراست در آنها در حالت خفته و غیر فعال باقى مى ماند, در حالى که همین ژن در کروموزومX که از پدر منتقل مى شود حالت فعال دارد و کلید عمل آن روشن است.
به این ترتیب در حالى که فرزندان پسر باید راه و رسم تشخیص شرایط و اوضاع و احوال اجتماعى را با تمرین و آموزش و از طریق اکتساب فرا بگیرند, دخترانى که به عارضه ترنر مبتلا نیستند به طور ارثى به ژنى مجهز هستند که به آنان فراست و بصیرتى مادرزادى براى تشخیص اوضاع و احوال و سنجش موقعیت اعطا مى کند.
به اعتقاد پژوهشگرانى که نظریه مربوط به ژن فراست اجتماعى را در یکى از شماره هاى اخیر هفته نامه علمى نیچر به چاپ رسانده اند, وجود این ژن مى تواند نتایج بسیار گسترده اى در نحوه آموزش پسران و دختران و چگونگى آماده سازى هر یک از این دو گروه براى قبول مسوولیتهاى آتى در جامعه در بر داشته باشد.

پزشکان براى رفع افسردگى از نوردرمانى و کمبود خواب استفاده مى کنند
خستگى مى تواند برخى از افراد را سر حال بیاورد و کمبود خواب داراى اثرات درمانى است.
به گزارش خبرگزارى آلمان در بخش جدید افسردگى در بیمارستانى در شهر ((همر)) در ((وست فالیا)) با این روش غم و غصه بیماران برطرف مى شود. با گفتگو, بازى و انجام کارهاى آشپزخانه, بیماران را در نیمه شب بیدار مى کنند.
اولریچ ترنکمان, مشاور ارشد درمانگاه روانپزشکى و روان درمانى هانس پرینژورن مى گوید: با انجام این کار بیشتر بیماران روز بعد روحیه بسیار بهترى پیدا مى کنند. این روش تا مدتى در سراسر دنیا براى معالجه افسردگى مورد استفاده قرار مى گرفته است و موفقیت زیادى به همراه داشته است.
بخش افسردگى در بیمارستان ((همر)) که اخیرا گشایش یافته, بیماران را از سراسر ایالت فدرال راین وست فالیا پذیرش مى کند. یک بیمار 40 ساله پس از دو حمله عصبى مدت چند هفته با این روش تحت درمان قرار گرفت. بیماران غیر از درمان کمبود خواب, تحت نوردرمانى نیز قرار مى گیرند.
آنها بویژه در ماههایى از فصل زمستان که آفتاب نیست, دوست دارند در جلوى یک ((دیوار خورشید)) قرار بگیرند و مقدار زیادى نور سفید مهتابى جذب بدنشان شود. فرق این روش و گرفتن حمام آفتاب در این است که با این روش پرتوهاى ماورإبنفش از صافى عبور داده مى شود. نور معمولا فقط در موارد افسردگیهاى خفیف موثر است. نور با انتشار ملاتونین, هورمونى که گمان مى رود در همزمان کردن ریتم دوره اى بدن نقش دارد عمل مى کنند.
از هر 5 آلمانى یک تن در عمر خود مدتى دچار افسردگى شدید مى شود که مى توان این بیمارى را به مسائل روزمره نظیر مشکلات حاد خانوادگى, ترک منزل توسط کودکان, یا مرگ همسر نسبت داد. شمار افسردگیهاى واکنشى ناشى از شرایط خاص وجودى مثل بیکارى طى سالهاى اخیر افزایش چشمگیرى یافته است.
افسردگى درونى بسیار بدتر از افسردگى واکنشى است و علل آن هنوز ناشناخته مانده است. این گونه بیماران دچار عصبانیت مفرط یا مالیخولیا نیستند, گویى به سنگ مبدل شده اند و هیچ احساسى ندارند.
ترنکمان در مورد تلاشهاى از روى حسن نیت براى شاد کردن آنها به خانواده ها یا دوستان این گونه بیماران هشدار داد. تلاش براى خنداندن کسانى که دچار افسردگى درونى هستند یک اقدام کاملا غیر محتاطانه است. کسانى که دچار افسردگى شدید هستند نمى توانند بخندند. و اگر پى ببرند همه به جز آنها در یک برنامه شادى و خنده در حال خندیدن هستند,, خیلى راحت اقدام به خودکشى مى کنند.

ارتباط آلودگیهاى محیط زیست و رفتارهاى ناهنجار اجتماعى
آلوده کننده هاى شیمیایى محیط زیست مى توانند نقش مهمى در بروز رفتارهاى خشونتآمیز در افراد ایفا کنند.
یک کارشناس علوم سیاسى در آمریکا اعتقاد دارد مواد مسموم شیمیایى مانند برخى فلزات داخل آب, مکانیسم کنترل عصبى را که در افراد رفتارهاى خشونتآمیز را کنترل مى کند, بر هم مى زنند.
((راجر ماسترز)) مى گوید ((عوامل روانى, اجتماعى و اقتصادى بر رفتار افراد تإثیر دارند. اما همه رفتارهاى غیرعادى را نمى توان با این عوامل توجیه کرد.
آمار موجود در مورد آلودگیهاى محیط زیست مى تواند شیوع رفتارهاى غیر اجتماعى را توجیه نماید.))
وى در تحقیقات خود به بررسى آمار جرایم که توسط سازمان ((اف بىآى)) و گردآورى شده و همچنین اطلاعات جمعآورى شده در مورد آلودگیهاى شیمیایى محیط زیست در مناطق مختلف پرداخته است. آژانس محافظت محیط زیست این اطلاعات را جمعآورى مى کند.
این محقق آمریکایى پس از در نظر گرفتن متغیرهاى دیگر مانند حجم جمعیت, عوامل اقتصادى و اجتماعى متوجه شده است آلودگیهاى محیط زیست تإثیرى مستقل بر رفتارهاى ضد اجتماعى و خشونتآمیز دارند.
بر اساس این تحقیقات در مناطقى که میزان آلودگى سرب و منگنز زیاد است, آمار متوسط جرایم سه برابر متوسط آن در کل کشور است.
((ماسترز)) مى گوید ((قرار گرفتن در مقابل آلودگیهاى شیمیایى محیطى باعث مى شود تعادل شیمیایى مغز بر هم بخورد و مکانیسم کنترل رفتارهاى خشونتآمیز و ضد اجتماعى مختلف گردد.))
وى تإکید مى کند آزمایشهاى انجام شده در محیط کشت آزمایشگاهى نشان مى دهد سرب باعث اختلال فعالیت سلولهاى ((گلیال)) مى شود. این گروه سلول نقش تمیز کردن بافت عصبى از مواد شیمیایى ناخواسته را بر عهده دارند. به نوشته مجله علمى نیوساینتیست, در افرادى که از کمبود کلسیم رنج مى برند, منگنز باعث مى شود جذب پیام رسانهاى شیمیایى ((سرتونین)) و ((دوپامین)) در بخشهایى از مغز مختل شود. این پیام رسانهاى شیمیایى در کنترل رفتارهاى خشونتآمیز تإثیر دارند.
برخى از محققان ضمن با اهمیت خواندن نظریه جنجال برانگیز ((ماسترز)) نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه را لازم مى دانند.
((الیستر هى)) از دانشگاه لیدز انگلستان مى گوید ((این نظریه جالب است, اما باید توجه داشت که نمى توان با قاطعیت گفت افرادى که در مناطق آلوده زندگى مى کنند, تمام این آلودگیهاى شیمیایى را جذب مى کنند.))

پوست یک نوع درخت آفریقایى, سرطان را درمان مى کند
به گفته دانشمندان, پوست درخت بید آفریقایى مى تواند در درمان سرطان انقلابى ایجاد کند.
دانشمندان انجمن مبارزه با سرطان انگلستان معتقدند داروى کامبرستاتین combretastatin) ) که از درختچه بید آفریقایى به دست مىآید مى تواند مانع رشد بسیارى از غدد معمولى سرطانى شود.
این دارو در دوز نسبتا پایین تجویز مى شود تا تإثیرات جانبى مضر آن کاهش یابد. در ضمن این دارو مانع رسیدن خون به غدد سرطانى شده و به سلولهاى سالم آسیبى نمى رساند.
بر اساس مقاله اى که در این زمینه در مجله تحقیقات سرطان چاپ آمریکا منتشر شده است نتایج آزمایشهاى انجام شده در آزمایشگاههاى گرىGARY) ) در بیمارستان مونت ورنون لندن امیدوارکننده بوده است.
دکتر داى چاپلین پس از آگاهى از فواید این دارو در آمریکا, دست به انجام این تحقیق زد. وى مى گوید یک دوز واحد این دارو با محروم کردن سلولهاى سفت سرطانى از دریافت خون مى تواند تا 95 درصد آنها را از بین ببرد.
همان طور که بیش از 90 درصد سرطانها, غدد یا تومورهاى سفت هستند دانشمندان نسبت به امکان بهره گیرى از این دارو به عنوان یک سلاح جدید و قوى براى معالجه بیماران سرطانى امیدوار هستند. این دارو راه را براى توسعه بیشتر سایر داروهایى که بر اساس همین اصول کار مى کنند هموار مى کند. آزمایش این دارو قرار است 18 ماه دیگر آغاز شود.