مشاور شما


مشاور شما

 

 

این شماره:
برادر ع.خ.ق ـ قاین
خواهر م.ف ـ کرمان
برادر ف.م ـ دامغان
خواهرP.M ـ زنجان
خواهر م.ک ـ ؟
خواهر ب.الف ـ کاشان
خواهر ف.ف ـ قم
برادر ن.ى ـ اصفهان
برادر برهان دیانى ـ تهران
خواهر ش.م ـ تویسرکان
خواهر ن . سینایى ـ میانه

مشاوران این شماره:
دکتر زهرا آکوچکیان
م . سعیدى

برادر ع.خ.ق ـ قاین
مشاور: م.سعیدى
من جوانى 18 ساله هستم که مشکلات روانى زیادى دارم, از جمله اینکه احتیاج به ازدواج دارم. علاقه مند به ازدواج با فرد مورد نظر هستم اما پدر و مادرم به ازدواج من و او راضى نمى شوند و مى گویند حالا زود است. به همین خاطر مرتکب گناهانى شده ام که مرا از درس باز داشته است. روز به روز احوالم بدتر مى شود و بیشتر اوقات به دیگران متلک مى گویم. شما مرا راهنمایى کنید که چه کنم. آیا بدون اجازه خانواده ام ازدواج کنم؟ و آیا اگر ازدواج نکنم وضعم بهتر خواهد شد یا نه؟ از شما به خاطر راهنماییهایتان کمال تشکر را دارم.
برادر عزیز!
شما باید مشکلات روانى خود را جداگانه مطرح کنید و در صدد برطرف کردن آنها باشید, اما در مورد ازدواج لازم است که به سوالات زیر پاسخ دهید;
ـ آیا از نظر شرایط اقتصادى و درآمد, داراى وضعیتى هستید که بتوانید یک زندگى مستقل را با همه هزینه ها و مخارجى که دارد اداره کنید؟
ـ آیا از موقعیت کارى و اشتغال مناسبى برخوردارید و یا از مهارت و تخصص و دانشى بهره مندید که براى آینده تان تضمین و اعتبارى را ایجاد کند؟
ـ آیا حداقل مسکن مورد نیاز براى تشکیل یک خانواده جدید را در اختیار دارید؟
ـ آیا فرد شایسته اى را مى شناسید که از جهات مختلف قابل قبول و مورد اعتماد بوده و حاضر به ازدواج با شما باشد؟
ضمنا آیا براى مسإله سربازى راه حل مناسبى جسته اید؟
اگر پاسخ همه این سوالها مثبت است هر چه زودتر ازدواج کنید, زیرا ازدواج مى تواند عمده مشکلات روحى شما را برطرف کند, شما را از گناهان حفظ نماید و نابسامانیهایتان را سامان بخشد. اما اگر موقعیت و شرایط شما براى ازدواج مهیا نیست باید بدانید که اگر کسى فقط به خاطر نیاز غریزى خود و بدون آینده نگرى و دوراندیشى کافى نسبت به زندگى خود و همسر و فرزندان آینده اش ازدواج کند, مسلما قدم در وادى تاریکى گذاشته است که احتمال خطا و لغزش و شکست در آن فراوان است.
بهتر است که پند و نصیحت خیرخواهانه بزرگترها را به گوش اعتماد و قبول بشنوید. براى کاستن از فشار شهوات سعى کنید از فرو رفتن در فکر و خیال بپرهیزید. بیشتر در اجتماع حضور داشته باشید. براى آینده زندگى خود برنامه ریزى کنید و به خاطر رسیدن به اهداف و آرمانهاى آینده تان عاشقانه و پر تلاش کار کنید. اوقات فراغت خود را با فعالیتهاى سازنده و مثمرثمر پر کنید. از غفلت از خدا و از گناه بترسید زیرا گناه گردابى است که وارد شدن در آن آسان است ولى خارج شدن از آن مشکل, و حتى گاهى محال مى باشد. از نگاه به نامحرم بپرهیزید که سرمنشإ بسیارى از گناهان, همین نگاهها است. اگر بتوانید با افراد شایسته و با ایمان و با محیطهاى سالم و مذهبى مانند مساجد مرتبط باشید, این رابطه و این معاشرت مى تواند شما را براى نگاه جدىتر به زندگى و براى دور کردن خیالهاى بیهوده و غلبه بر هواهاى نفسانى تقویت کند.
پیروز و سرافراز باشید.

خواهر م.ف ـ کرمان
مشاور: زهرا آکوچکیان
خواهر گرامى!
گوشه گیرى و انزوا مى تواند علل مختلفى داشته باشد. یکى افسردگى که شما خود اشاره نموده اید و البته این تنها خود را در روابط اجتماعى نشان نمى دهد بلکه در روابط بین فرد با اعضاى خانواده, همکاران یا وضعیت شغل فرد مداخله مى کند. علل دیگر انواع خلقیات و منش افراد است که در مشاوره مجله پیام زن, شماره 64, مشاوره هاى برادر ع.ر.ص ـ قم و خواهر ر.ک ـ مریوان, به آن اشاره شده است. مى توانید به آن مراجعه نمایید.
در مورد مسإله دوم که آیا مى توانید صاحب فرزند شوید یا خیر؟ با توجه به نوع بیمارى که به آن اشاره کرده اید پاسخ آن را بایستى از پزشکان متخصص زنان و نازایى که برایتان چنین دارویى تجویز نموده اند سوال کنید.
خداوند یارتان باد.

زندگى را جدى بگیرید; فراموشى راه چاره نیست.
برادر ف.م ـ دامغان
مشاور: زهرا آکوچکیان
برادر گرامى!
همان طور که خود اشاره نموده اید برقرارى چنین ارتباطى از ابتدا به آن صورت حتى اگر به نیت ازدواج بوده باشد, درست نبوده است. شما علت عدم اقدام براى ازدواج را احتمال نفى آنها بیان کرده اید, ولى به نظر مى رسد خیلى عجولانه در مورد خانواده قضاوت کرده اید. آیا حتى یک بار هم مسإله ازدواج را با پدر و مادر خود در میان گذاشته اید. شاید آنها براى حفظ شما از گناه و انحراف یا دلسردى اقدام مى کردند. و شاید خانواده دختر هم با وجود مقدورات محدود شما, شماا را مى پذیرفتید. بسیارى از افراد حتى در دوره دانشجویى, زندگى مشترک تشکیل مى دهند و با کمى کمک از جانب خانواده هایشان مشکل چندانى ندارند. شما راه اصلى را اصلا امتحان نکرده اید و خودسرانه به قضاوت نشسته و اقدامى عجولانه نموده اید. از طرف دیگر پذیرش آن خواهر براى برقرارى حتى مکالمه تلفنى نیز, درست نبوده است ولى موضع فعلى او که نگران افشاى موضوع و آبروریزى است دلیل معقولى است. او با احترام از شما چنین درخواستى نموده است و واقعا اگر به او علاقه دارید و احترامى متقابل برایش قائلید, راه اصلى را امتحان کنید. یعنى موضوع را با خانواده خود در میان بگذارید تا آنها نیز با خانواده دختر مسإله را مطرح کنند. برخورد فعلى شما نیز با مسإله قطع رابطه تان با او, روش غلط و خطایى است. شما با مصرف نوشیدنیهاى الکلى به گناه پناه برده اید. همه مى دانند که مصرف هر گونه مسکرى حرام است. آیا فکر نکردید اگر روزى دوباره با آن فرد برخورد کنید و بخواهید از او درخواست ازدواج کنید, اگر او یا خانواده اش پى به چنین مسإله اى ببرند, دیگر حتى پشت سرشان را هم نگاه نخواهند کرد و به کلى شما را طرد خواهند کرد! شما که تا این حد با مسائل برخورد ضعیف مى کنید, یک دختر چگونه مى تواند براى سالهاى طولانى عمرش در تلخ و شیرین زندگى اش, به شما اعتماد داشته باشد و تکیه کند. زندگى مشترک نیز مشکلات خاص خود را دارد و روزگار نیز بازیها و مسایل پیش بینى نشده بسیار دارد که برخى هم دردناک و رنجآور است.
آیا باز هم شما چنین کودکانه, فقط تن به فراموشى مى دهید و پناه به مسکرات و یا ... مى برید. توجیهى که همه آلودگان و بدام افتادگان این مواد براى رفتار خود مى کنند ((براى فراموش کردن دردها و رنجهایم اقدام به مصرف ... نمودم)).
بسیارى از مشکلاتى که جامعه ما را آزار مى دهد; ناشى از فراموش کردن حضور خدا در زندگى روزمره است. نگاه بعضى از جوانان ما به خداوند یک فکر کلیسایى است. یعنى خدا محبوس در عبادتگاههاست و هر وقت مشکلى داشتید سراغش مى روید و بعد از آنجا که خارج مى شوید, هر آنچه بخواهید مى کنید.
اگر ما احساس واقعى نسبت به حضور خداوند در هر لحظه زندگى خود داشته باشیم و نزدیکتر بودن او را از رگ گردن به خود باور داشته باشیم, دیگر خیلى راحت براى انجام هر کارى تصمیم نخواهیم گرفت و قبل از اقدام, خواست و رضایت او برایمان مطرح بوده, حدود و مرزها را رعایت خواهیم کرد. آن وقت با توکل و تکیه به او اقدام خواهیم نمود. به دلیل رعایت حدود الهى مشکلى برایمان پیش نخواهد آمد که ناچار به پرداختن تاوان آن باشیم و براى رهایى ذهنى از عواقب رفتار خویش به رفتارهاى ناهنجارتر پناه ببریم و هر چه بیشتر در باتلاق گناه فرو رفته و راه برگشت را بر خود تنگ کنیم. یعنى دقیقا آنچه بر شما گذشته و هم اکنون با آن دست به گریبانید.
پس با نگاهى منتقدانه و تفکرى عمیق تر در وضع و حال خود روشى نو و رفتارى درست را پیشه کنید.
موید باشید.

مزاحمت تلفنى و بى اعتمادى والدین
خواهرP.M ـ زنجان
مشاور: زهرا آکوچکیان
دخترى پانزده ساله و اول دبیرستان هستم. مدت چند ماهى است که چند نفرى با تلفن به منزل ما زنگ مى زنند و اسم مرا مىآورند. این امر موجب سرزنش و بى اعتنایى والدین نسبت به من شده و به همین خاطر من خیلى ناراحت و رنجور شده ام. امکان کنترل تلفن ما وجود ندارد و اگر راهى بود آن فرد را شناسایى مى کردم و خود به او تذکر مى دادم.
خواهر گرامى!
نیازى به اقدام شخصى نیست و مشخص نیست که شما چه دلیلى دارید که نمى توان تلفن را کنترل نمود. در هر شهرى که تلفن دارند, مرکز تلفن و مخابرات آن شهر از طریق شکایت قانونى افرادى که مورد آزار تلفنى واقع مى شوند, مى توانند تلفن را کنترل و ردیابى نمود و به آسانى فرد مزاحم و شماره تلفن او را شناسایى کنند.
شما حتى اگر افراد مزاحم را بشناسید برخورد مستقیم با آنها از جانب شما به هیچ وجه صلاح نیست و مشکل شما را پیچیده تر خواهد ساخت و متعاقب آن گرفتاریهاى جدید برایتان پیش خواهد آورد. بنابراین حقیقت را هر چه باشد بدون پرده پوشى با والدین خود در جریان بگذارید تا از این طریق اعتماد آنها مجددا به شما بازگردد و این جو مسموم سرزنش و طرد پایان گیرد. خود والدین نیز برخورد صحیح را انتخاب خواهند کرد.
موفق باشید.

اصرار شوهر به ادامه تحصیل من و چند پرسش شرعى
خواهر م.ک ـ ؟
مشاور: زهرا آکوچکیان
خواهر عزیز!
1ـ صرف تماس بدنى یک زوج دلیل بر انجام غسل نمى باشد مگر آنکه شرایطى را که در رساله ها گفته شده, داشته باشد. نحوه انجام غسل جنابت نیز همانند دیگر غسلها مى باشد تنها نیت آن فرق مى کند که همان نیت جنابت است. ترتیب آن را نیز مى توانید در رساله مطالعه بفرمایید. نکته دیگر اینکه در صورت جنابت, براى انجام نمازهاى یومیه غسل واجب است. اگر قبل از طلوع آفتاب جز براى نماز صبح فرصتى نباشد مى توان تیمم بدل از غسل به جا آورد تا نماز صبح فوت نشود. در این موارد پرسش از کسانى که بلد هستند بخصوص مراجعه به رساله ها یا متون معتبر که آموزش لازم را به ما مى دهند بر هر دختر و پسر مسلمان واجب است و خجالت کشیدن از پرسش درست نیست چرا که در یاد گرفتن احکام دین یا رعایت احکام دین حیا و شرم داشتن معنا ندارد. شما باید اول مشخص نمایید از کدام مرجع دینى, تقلید مى نمایید. سپس با مراجعه به ایشان یا سوال از افراد صاحب علم عمل درست را شناخته و انجام دهید.
2ـ دایى و عموى شوهر و پسران خواهر یا برادر او نسبت به شما نامحرم هستند و حکم رعایت رفتار در مقابل آنها مثل هر نامحرم دیگر است, ولى دایى و عموى والدین خودتان به شما محرم هستند و حفظ حجاب معمولى در مقابل آنها واجب نیست و حکم آنها براى شما مثل حکم دایى و عموى خودتان است.
3ـ اصرارى که شوهر شما به ادامه تحصیلتان دارد, نشانه کمال محبت او به شما و علاقه به پیشرفت و آینده شماست و باید او را تحسین کرد. اما از طرف دیگر, توقع او از شما که دائما مهماندارى نمایید, کمى زیاد است. البته اگر او مردى است که خود در کارها شما را همراهى مى کند و کمکتان مى نماید در کاهش فشار روى شما موثر است. شما مى توانید در جوى صمیمانه و محترمانه با او صحبت کنید تا در این زمینه توقع خود را از شما کم کند. نکته مهم این است که درس خواندن منافات چندانى با خانه دارى ندارد. اگر برنامه ریزى مناسبى براى کارهاى خود داشته باشید و همیشه از قبل, چه براى مدرسه و چه براى کارهاى خانه مهیا باشید, کمتر اذیت مى شوید. اطرافیان نیز بهتر است ملاحظه وضعیت شما را بکنند. بسیارى از خانمها هستند هم با وجود وظایف همسرى, داشتن چند کودک و کار در خارج از منزل, به تحصیلات تکمیلى نیز مشغول هستند; منتها با برنامه ریزى و نظم و دقت در کارهاست که بسیارى ناممکنها, ممکن مى شود.
4ـ اصرار همسر مبنى بر حامله شدن و نگران بودن از عدم آن بى مورد است چرا که هنوز دیر نشده است. آقاىH.Z همسر خانمm.g توجه داشته باشید; که خانم شما هنوز 16 سال بیشتر ندارد. در این سن اولا احتمال حاملگى کمتر است و در بیشتر خانمها اندام جنسى آمادگى پذیرش جنین را ندارد. از طرف دیگر حاملگى در سنین پایین هم براى جنین خطرناک است, هم تهدیدکننده حیات و سلامت مادر است. چنین جنینى ممکن است آن رسیدگى و رشد کافى را نداشته و تهدید به مرگ شود. بنابراین براى صاحب فرزند شدن خیلى شتاب نداشته باشید, چون هنوز سالهاى زیادى را پیش روى دارید و ان شإالله با عنایت خداوند و آگاهى شما از تربیت دینى کودکان خود, فرزندانى که نور چشمتان باشند, خواهید داشت.
5ـ استفاده از تیغ یا مواد موبر براى برطرف کردن موهاى زائد نه حرام است و نه گناه دارد. البته مسإله صورت آقایان حکم دیگرى دارد که در رساله ها ذکر شده است.
موفق باشید.

نگران عدم موفقیت در کنکورهستم
خواهر ب.الف ـ کاشان
مشاور: زهرا آکوچکیان
دخترى شانزده ساله هستم و در کلاس سوم دبیرستان نظام قدیم تحصیل مى کنم خانواده پر جمیعتى دارم و به دلیل محدودیت از نظر دبیرستان یا راهنمایى با وجود مشکلات مالى ناچار به مهاجرت به روستایى مجاور شدیم و حالا من نگران هستم با این همه علاقه مندى خانواده ام به ادامه تحصیل من, موفق نشوم و نتوانم در کنکور قبول شوم. بعضى وقتها سعى کرده ام با انجام کارهایى از فشار اقتصادى خانواده کم کنم که موفق نشدم. به ادبیات علاقه دارم و دوست دارم معلم شوم ولى نمى دانم چه کتابهایى بخوانم. آیا مى توانم در حوزه علمیه مشغول کار شوم.
خواهر گرامى!
نگرانى شما در مورد آینده بیش از حد است هر چند هر دانشآموزى در شرایط شما نیز نگرانیهاى مشابه دارد. بسیارى از فرزندان این سرزمین نیز شاید وضعى مشابه یا کمى بهتر از شما دارند و با جدیت به مراتب عالى علمى رسیده اند وحتى از بسیارى از افرادى که از هر گونه امکاناتى برخوردار بوده اند موفق تر هستند.
شما که هم به ادبیات و هم معلمى علاقه دارید مى توانید در کنکور با دادن امتحان در زمینه کتب اختصاصى رشته ادبیات, در این رشته شرکت نمایید و رشته هاى دبیرى آن را انتخاب نمایید. یا مى توانید در آزمونهاى ورودى تربیت معلم شرکت کنید به هر صورت براى کسب اطلاعات دقیق تر و کاملتر به مشاورین آموزش و پرورش مراجعه نمایید. ان شإالله آنها راهنمایى هایى کاملتر را در اختیارتان خواهند گذاشت. قبولى کنکور شما در واقع به میزان همت و تلاش شما قبل از شروع امتحانات بسته است. ما این روحیه همدردى و دردآشناى شما را مى ستاییم که از سر درد, نگران رنجهاى والدین خود هستید و در مقابل زحمات بى دریغ آنها احساس مسوولیت مى کنید. پس براى سپاسگزارى از این همه تلاش آنها تمام سعى و کوشش خود را به کار بندید و به خدا توکل کنید. ان شإالله آینده اى روشن در پیش خواهید داشت.
شرکت در حوزه علمیه نیز امتحان ورودى داشته و دانشآموزان ممتاز انتخاب خواهند شد. براى آگاهى بیشتر مى توانید با جامعه الزهرا(س) به نشانى قم, بلوار امین مکاتبه کنید و یا با تلفن 24932 و 21660 تماس بگیرید.پیروز و موید باشید.

ایرادهاى نابجاى پدر
خواهر ف.ف ـ قم
مشاور: م.سعیدى
لازم است که ناراحتى اعصاب پدرتان را که در اثر بیمارى و خانه نشین شدن, به وجود آمده است ریشه یابى و تحلیل کنید تا پس از آن بتوان براى برطرف کردن هر جزء از آن راه حلى را جستجو نمود. اجمالا مى توان گفت که ویژگیهاى روحى و اخلاقى پدر و طرز برخورد و نوع معاشرت اهل خانه و اطرافیان در تشدید ناراحتى وى موثر است. باید در این مسایل تجدیدنظر کنید. به عنوان مثال, شرایط زندگى و روابط بیمارى را که به مدت طولانى خانه نشین شده باید به گونه اى ترتیب داد که زندگى او حتى الامکان روال عادى و معمولى یک انسان سالم را از دست ندهد. باید رفت و آمدها را طورى تنظیم کرد که هم تنهایى و غربت باعث انزواى او نشود و احساس طردشدگى به وى دست ندهد و هم از طرف دیگر رفت و آمدها خصوصا اگر با تشریفات و تعارفات همراه است موجب خستگى و سلب آسایش او نگردد.
همچنین ارتباط اطرافیان با او به صورتى باید باشد که نه احساس مورد ترحم واقع شدن به او دست بدهد و نه احساس بى مهرى و سربار بودن. علاوه بر این نباید کارى کرد که بیمار پرتوقع و خودخواه بار بیاید. مثلا هیچ ضرورتى ندارد که همیشه در مشاجرات, حتى از حرفهاى بى حساب و توقعات نابجاى او هم دفاع کنید به طورى که موجب ناراحتى و حساسیت مادرتان شود. براى ایجاد تعادل در وضعیت زندگى, پدرتان را به هر صورت ممکن راضى کنید که در برنامه هایى از قبیل زیارت, تفریح و تفرج, میهمانى و امثال آن شرکت کند و انجام کارهاى سبک و متناسب با توانش را بر عهده بگیرد. رفت و آمدهاى معمولى زندگى را در حد توان او به جریان بیندازید زیرا گوشه نشینى و عزلت و بیکارى, خود, عامل تشدید کسالت و بیمارى است.
سعى کنید کانونهاى گرم و صمیمى خانوادگى را در حضور پدرتان تشکیل بدهید و با تعریف و شوخى و خنده او را سرگرم کنید و در ضمن این کارها وقتى که خلقش باز شد از او بخواهید که از برخى سختگیریها و بهانه جوییهایش کوتاه بیاید. در صورتى که محدودیتها و بهانه گیریهاى پدر, زندگى را براى سایرین سخت کرده است به تدریج جریان امور خانه را به سمتى سوق دهید که منافع و خواسته هاى سایرین, اصطکاک کمترى با موقعیت و شرایط ایشان پیدا کند. مثلا اگر با روشن بودن تلویزیون یا بیدارى بعد از ساعت 9 شب مخالفت مى کند باید شرایط مستقلى براى او ایجاد کنید که کارهاى شما مزاحم آسایش او نباشد و عرصه نیز بر شما تنگ نشود.
مادرتان در ضمن دقت و توجه کاملى که به ابعاد گوناگون نیازهاى عاطفى بیمار مى کند باید طورى زندگى کند که بیش از حد, تحت فشار قرار نگیرد. شما ضمن اینکه در گفتگوهاى فردى او را مورد حمایت و تشویق قرار مى دهید و روحیه اش را تقویت مى کنید باید به پدرتان نیز این هشدار را بدهید که سختگیرى و آزار همسرى که در این شرایط بیمارى, مسوولیت پرستارى از وى و اداره امور خانه را بر عهده دارد کار پسندیده اى نیست و بر ایشان لازم است که با اخلاق خوب, قدردان زحمات مادرتان باشد. مسوولیت کارها را هر از چندگاه, شما و سایر اطرافیان بر عهده بگیرید تا مادرتان فراغتى پیدا کند و براى رفع خستگى به زیارت, صله رحم و امثال آن برود. در غیر این صورت بداخلاقى و امر و نهى هاى بیجا موجب افزایش خستگى و فشار ناشى از کار مى شود و محبت را که لازمه تحمل زندگى در چنین شرایطى است از بین مى برد. در مورد برخى جزئیات دیگر در صورت نیاز از طریق تلفن تماس بگیرید. سرافراز باشید.

چکار کنم نمازم ترک نشود؟
برادر ن.ى ـ اصفهان
مشاور: زهرا آکوچکیان
نوجوانى 16 ساله و کلاس دوم دبیرستان هستم. طى اردوى تابستانه متوجه نماز خواندن یکى از دوستانم شدم, هر چند در خانه آنها از نماز و ... خبرى نیست. بعد از آن هر از گاهى به خواندن نماز ادامه مى دادم و دوباره رها مى کردم. بعضى از همکلاسهایم را هم مى بینم که نماز مى خوانند ولى نگاههاى شهوانى هم در کوچه و خیابان دارند و ادعا مى کنند لذت جوانى جدا و عبادت خدا هم جدا! مى خواستم مثل آنها باشم ولى با خود گفتم نعوذبالله, نماز و گناه! و نتوانستم. حال چگونه مى توانم کارى کنم که نمازم هرگز ترک نشود, چون نماز را اساس همه خوبیها و عامل موفقیت در زندگى مى دانم.
برادر گرامى!
براى آنکه انجام عمل تداوم یابد چند نکته را باید به آن توجه نمود:
1ـ در ابتدا بایستى خود را به انجام آن عمل عادت داد زیرا عادتها از تکرار یک رفتار حاصل مى شود. براى خوب بودن, راستگو بودن, نماز خواندن یا هر عمل دیگرى که مایلید در شما ریشه دار شود, ابتدا بایستى به انجام یا رعایت آنها عادت کنید و براى رسیدن به این منظور آن رفتار و عمل را باید مکررا انجام دهید.
2ـ نکته مهم دیگر در تداوم یک رفتار, داشتن انگیزه قوى است که از دلسرد شدن فرد جلوگیرى مى کند.
3ـ همنشینى با افرادى که مشوق انسان در ادامه آن رفتار باشند. شما نیز سعى کنید با افرادى که گرایشهاى مذهبى دارند و واقعا به انجام فرائض قیام مى کنند نشست و برخاست داشته باشید. افرادى هم که نوشته اید با وجود خواندن نماز ترک گناه نمى کنند اینها جز حرکاتى از نماز ندارند و اگر این کارشان موجب تمسخر نماز شود خود گناهى دیگر خواهد بود. نماز آن است که از ارتکاب به گناه جلوگیرى کند و جوان یا پیر بودن مجوزى براى انجام گناه نیست. ولى خداوند آن قدر به جوانها اهمیت مى دهد که ارزش توبه یا عبادت آنها را بیش از فرد سالخورده که خود را نزدیک به موت مى داند مى شمارد.
4ـ فلسفه اصل انجام این عمل را بشناسید. در مورد نماز مطالعه کنید. چرا باید نماز بخوانید؟ فایده اش براى انسان و جامعه انسانى چیست و چگونه در تغییر رفتار ما موثر است و یا چه تغییرى در زندگى ما ایجاد مى کند؟ حضور آن در زندگى ما چگونه است؟
و این سوال مهم را از خود بپرسید و به دنبال آن باشید و در انتخاب الگوها به آن توجه داشته باشید که آیا باید دین را از دیندار گرفت یا آنکه باید از متن دین و از زبان قرآن و قرآنهاى ناطق ((ائمه اطهار(ع))) فرا گرفت و براى تقویت آن با دینداران همراه شد؟
شما حقیقتى را که یافته اید به آن هم عمل کنید نماز و گناه هیچ گاه با هم در یک جا جمع نمى شوند. نماز واقعى باعث رشد ذهنى و روانى شما مى شود. توان شما را براى انجام کارها افزایش مى دهد. شوق و انرژى بیشترى در انجام هر فعالیتى برایتان فراهم مىآورد و موجب ذکرى مداوم و ارتباطى مستحکم با منبع قدرت واقعى مى شود.
همان طور که با حمام کردن تن خود را از چرک و آلودگى مى شویید روح و روان خود را نیز روزى پنج بار در جاى طهارت نماز شستشو دهید تا از هر بلا, معصیت, گناه, غفلت و بیهودگى در امان باشید.
موفق باشید.

چگونه مى توان دیگران را در حل مشکلاتشان یارى کرد؟
برادر برهان دیانى ـ تهران
مشاور: م.سعیدى
از حسن ظن و لطفى که نسبت به مجله خودتان و خدمتگزاران آن ابراز داشته اید سپاسگزاریم. از درگاه خداوند خواهانیم که ما را با توفیق ارائه خدمات هر چه بیشتر و بهتر, شایسته مهربانیها و الطاف خوانندگان محترم قرار دهد.
پرسیده اید که چگونه مى توان دیگران را در حل مشکلات راهنمایى و کمک کرد؟ پاسخ این است که اکثر مشکلات روحى, اخلاقى, عاطفى, اجتماعى و فرهنگى داراى تعاریف و توصیه هاى تجربه شده و مدونى است که معمولا به این مباحث در کتابهاى روانشناسى و سایر رشته هاى مربوطه اشاره شده است, اما صرف داشتن این اطلاعات به خودى خود کافى نیست, زیرا آنچه که در بیرون اتفاق مى افتد و در واقع وجود دارد غالبا یک پدیده ساده و بسیط نیست که بتوان آن را با نسخه هاى از قبل آماده شده درمان کرد. بلکه غالبا هر مورد و هر سوژه, یک مسإله پیچیده و چند جانبه است که باید از همه ابعاد بررسى شده و عوامل گوناگون آن با کارکردهاى خاص هر یک شناسایى گردد. پس تشخیص موردى و مشخص هر معضل حائز اهمیت خاصى است. فراوان پیش مىآید که مشکل اصلى پرسشگر و مددجو چیزى است که خودش به آن هیچ توجهى ندارد و در خلال اظهاراتش کمترین اشاره اى به آن نمى کند. حتى گاهى شخص, عیب و ایراد اساسى خود را به کلى منکر است و چیز دیگرى را به خطا مشکل خود مى پندارد. لذا این وظیفه پاسخگو و مشاور است که نقطه کور و گره اصلى کار او را پیدا کند. با انجام ریشه یابى و تحلیل دقیق در باره یک اختلال یا انحراف یا معضل, اجزإ گوناگون آن از یکدیگر تفکیک مى شود و ارتباط و تإثیر هر یک در زندگى فرد مشخص مى گردد و از این طریق مى توان با دستیابى به علل و عوامل اصلى, به جاى پرداختن به شاخ و برگها و فروع, کار را از ریشه اصلاح کرد.
در مقام درمان نیز باید توجه داشت که براى رفع معضلات و ناهنجاریهاى روحى و اخلاقى و بازتابهاى اجتماعى آن, تنها توصیه ها و پیشنهادها و حتى به کار بستن آنها نیست که کارساز واقع مى شود, بلکه نحوه ارتباط با فرد و شیوه پاسخگویى و ظرافتهاى مربوط به آن, خود, بخشى از فرایند درمان است. به عبارت دیگر, در بسیارى از موارد, پاسخگو و مشاور, جداى از اینکه توصیه هایش اجرا بشود یا نشود و یا بعد از اجرا چه تإثیرى بگذارد, در خلال خود این گفتگوها و تماسها در حال بازسازى شخصیت مخاطب و ایجاد وضعیت مطلوب در روابط درونى و بیرونى وى مى باشد, و سعى مى کند که تغییرات و تإثیرات مورد نظر خود را در همان صحبت در او ایجاد نماید. بنابراین, تسلط بر اصول و روشهاى تإثیرگذارى و نحوه بیان مطالب نیز از اهمیت بسیارى برخوردار است.
لذا عنایت مى فرمایید که یک مشاوره صحیح و موفق نیازمند دانشهاى گوناگونى از جمله روانشناسى, مدیریت, اخلاق, جامعه شناسى و حقوق مى باشد. چنانچه علاقه مند به این کار هستید مى توانید از طریق تحصیل مقدمات علمى مورد نیاز ـ از مجارى رسمى یا غیر رسمى ـ و انجام مطالعات مربوطه و کسب تجربه تدریجى, توانمندى خود را در این عرصه به ظهور برسانید. در کنار این کار مى توانید افرادى را که به راهنمایى و مشورت نیاز دارند جهت مراجعه به مشاورین متخصص و باتجربه تشویق و راهنمایى کنید و یا اگر مسایلشان را با شما در میان گذاشتند از طریق شور و مشورت با افراد کارشناس, راه حلها و توصیه هاى لازم را دریافت و به آنها منتقل نمایید و از این طریق به تدریج بر دانش و تجربه خود بیفزایید.موفق باشید.

چرا هیچ وقت, موفق نیستم؟
خواهر ش.م ـ تویسرکان
مشاور: زهرا آکوچکیان
دخترى بیست ساله و دیپلمه ریاضى هستم و پشت کنکور مانده ام. در دوره دبستان و راهنمایى معدلم 20 بود. خواهر و برادرهاى کوچکم نیز حالا همین طور هستند ولى من فکر مى کنم چه فایده دارد; ما هیچ گاه موفق نمى شویم. سوال من این است که چرا آدمهاى موفق همیشه موفق هستند و انسانهاىناموفق همیشه ناموفق. وقتى در رشته ریاضى در کنکور موفق نشدم سعى کردم دررشته ادبیات, کنکور دهم ولى پدرم صریحا به من گفت: تو هر کار بکنى قبول نمى شوى. او اصلا مرا قبول ندارد و همیشه مرا دست پایین مى گیرد.
برعکس دخترداییهایى داریم با وجود بودن در یک خانه پرجمعیت 8 نفره همه موفق هستند. نماز و عبادتشان بجا, درس خواندن همزمان با کار کردن (معلم بودن) یا فعالیتهاى هنرىشان هم بجا. من خیلى به آنها غبطه مى خورم که چرا مثل آنها نیستم. هر کارى را به بعد از کنکور موکول مى کنم. در نمازم سستى مى کنم. با وجود هوش خوبى که دارم, نه خودم به خودم اعتماد دارم, نه پدرم. او هم که مرتب توى دلم را خالى مى کند. تصمیم گرفته ام براى اینکه به اهدافم مثل آموزش کامپیوتر, قرآن یا خیاطى و یا درس خواندن برسم هر کدام را به ترتیب شروع کنم و بیست و چهار ساعته روى آن وقت بگذارم که زود تمام شود و کار دیگرى را شروع کنم. چقدر این کار امکان پذیر است نمى دانم.
خواهر گرامى!
متإسفانه برخى از والدین با وجود تمام علاقه و محبتى که به فرزندان خود دارند, با صحبتها و برخوردهاى حساب نشده خود بذر شکست فرزندان خود را در دوران کودکى و نوجوانى آنها مى کارند. کودک و نوجوان ما, قبل از آنکه خودش در مورد خود قضاوتى داشته باشد ابتدا آن گونه که والدین او را تصویر کرده اند مى بیند. تصویر ذهنى که توسط اطرافیان در ابتدا بخصوص والدین و سپس اولیإ مدرسه و دیگر اطرافیان در ذهن کودک یا نوجوان مى نشیند تا حد زیادى در شکل دادن رفتارهاى او موثر است. وقتى ما مرتب کودکمان را بى عرضه یا دست و پا چلفتى بنامیم و یا نگرشهاى منفى و مإیوسانه خود را به آنها انتقال دهیم آنها هم خود را محکوم به شکست مى دانند و دیگر کفایتى و عرضه اى در خود براى تلاشى بیشتر یا موفقیت و رسیدن به آرزوهاى خویش نمى بینند.
شما خواهر گرامى نیز دچار چنین مشکلى هستید. هر چند پدرتان حسن نیت دارد و آدم فهمیده اى است ولى به این نکته ظریف دقت نکرده است. شما ناامیدى پدر را در خود فرو برده اید و واقعا به این پندار غلط رسیده اید که فایده ندارد, من هیچ کار نمى توانم بکنم و نهایتا هیچ کاره خواهم بود.
حتى چنین پیش گویى منفى را از آینده خواهر و برادران خود نیز دارید. هر چند آنها هم اکنون جزء شاگردان ممتاز هستند ولى شما همواره منتظر شکست خوردن آنها و خود هستید. شما یک نگرش منفى گرایانه نسبت به خود, زندگى و آینده تان دارید. خود را پایین تر از دیگران مى بینید. همیشه هم, در انتظار شکست و رکودى دیگر در زندگى هستید. و با این نگرش و شناخت نسبت به خود و زندگى به این اعتقاد فلسفى رسیده اید که:
((آدمهاى موفق همیشه موفقند و ناموفقها همیشه ناموفق))!.
این نگرش منفى نسبت به زندگى حتى در نوع توقعات شما از زندگى تإثیر گذارده و حتى مطابق با تواناییها و استعدادهایتان از خود توقع ندارید و همیشه دست پایین را مى گیرید و در هر کار و هر چیز به کمترین آن بسنده مى کنید. در آیین حضرت محمد(ص) آنچه نهى شده حسادت است. یعنى آنکه شما دوست نداشته باشید دیگران مالک آنچه هستند باشند و تنها شما خود داراى آن صفت یا چیز خاصى باشید. ولى در مقابل آنچه تإکید شده, غبطه خوردن است. یعنى شما با دیدن آنچه دیگران دارند و خودتان محدودترید به تلاش مفید خودتان اضافه کنید و سعى نمایید آنچه ندارید را به دست بیاورید و در واقع خواهر یا برادر مومن شما الگوى شما براى کوشش و پشتکارى بیشتر خواهند بود. این حالت سازنده است و موجب پویایى جامعه انسانى مى شود که هر کسى به کمها بسنده نکند. نه آنکه حریص باشد بلکه هیچ گاه از کوشش و تلاش نایستد.
شما هر کارى که نیت انجام دادنش را مى کنید بایستى از جایى شروع کنید. اولین قدم براى انجام آن یعنى انجام شدنش. به سفارش امیرمومنان حضرت على(ع) هر کار بزرگى که مى خواهید انجام بدهید از کارهاى کوچک شروع کنید و مرحله به مرحله پیش بروید, چون کارهاى بزرگ از مجموع فعالیتهاى خود تشکیل شده است. بنابراین محال است بتوان برنامه اى مفصل و وسیع را در آن واحد انجام داد. افراط و تفریط در هیچ کار پسندیده نیست. اینکه شما شبانه روز مشغول یک کار باشید تا به سرعت تمام شود درست نیست, زیرا با شرایط روحى که شما دارید زود خسته و دلزده مى شوید و کارتان را رها مى کنید. بایستى در برنامه روزانه هر کار را در جاى خود انجام داد. هر روز براى فعالیتهاى آن روز است و روز دیگر براى کار دیگر. عقب انداختن کارها و انباشته شدن همه مسوولیتها روى هم, هم موجب افزایش حجم کارهاى ما خواهد شد و هم در نظر خودمان و دیگران آدم بى اراده اى معرفى مى شویم که هر کار را بخواهد شروع کند هنوز شروع نکرده خسته مى شود و رها مى کند. آن وقت است که مثل حالا باید بنشینید و غصه فرصتهاى از دست داده را بخورید و بیشتر در رویا به دنبال رسیدن به آرزوهایتان باشید. الان اگر وقت درس خواندن است غصه خیاط نشدن را نخورید. اگر مداوم درس خواندن خسته تان مى کند, دقایق یا ساعاتى را به انجام یک کار هنرى یا فوق برنامه بپردازید. مى خواهید قرآن بیاموزید حتما لازم نیست بیست و چهار ساعته مشغول باشید حتى اگر نیم ساعتى قبل یا بعد از نماز تمرین کنید یا قرائت قرآن داشته باشید کافى است. دین اسلام دینى مستقیم است. صراط اعتدال است. چون خداوند توان انسان را مى شناسد و از او جز به اندازه توانش توقع ندارد. چنان که قرآن کریم مى فرماید:
((لا یکلف الله نفسا الا وسعها)) ولى اگر با نسنجیده عمل کردن, همان استعدادى را هم که دارید هدر بدهید آن وقت شما مسوول خواهید بود و بدهکار.
اگر دخترداییهاى شما در کارهایشان موفق هستند حتما نسبت به خود اعتماد دارند و هم به کارشان و درستى آن معتقدند. براى همین میانه راه دلسرد نمى شوند و دلزده و خسته, کارهایشان را نیمه کاره نمى گذارند. طبق یک رهنمود دینى یک کار کوچک که درست انجام شود بهتر از ده ها کار بزرگى است که ناتمام بماند.
مرورى مجدد روى خود داشته باشید; مطمئن باشید چیزهایى را در خود کشف خواهید نمود که تا حالا از آن بى خبر بوده اید یا بدان اهمیتى نمى داده اید.موفق باشید.