نمونه هایى زیبا از سیره رفتارى حضرت زهرا(سلام الله علیها)
جواد محدثى
گاهى شکوه بانوى بزرگ جهان, چنان دل و جان را مىآکند که توان هر سخن را از انسان مى گیرد. جایگاه رفیع فاطمه اطهر (علیها السلام), خیره کننده دیدگان هر بیناست.
باید چشم بصیرت داشت, تا گوشه اى از سراپرده جلال فاطمى را دید.
بارى ... برخى در شناختن و شناساندن این بانو, که مادر عصمت و آینه عفاف است, به دامن روایات و آیاتى پناه مى برند که گویاى شإن والاى او است.
براستى هم, آنچه در قرآن, در منزلت این فخرزنان عالم آمده, بسیار است. روایات نیز همچون دریایى مواج و متلاطم است که طراوت بخش ساحل اندیشه ها و کرانه هاى معرفت است.
اما ... در این میان, راه دیگرى نیز وجود دارد که ما را با ژرفاى کمالات و جلوه فضیلتهاى این بانو, آشنا سازد, آن هم نگریستن به ((سیره عملى)) و ((شیوه رفتارى)) او است. در واقع, زندگینامه زیبا و پر نکته و آموزنده او در ابعاد گونه گون, آینه اى است که نورى از بزرگیها و فضایل او را بر رواق دلمان مى تاباند و شبستان جان را همچون روز, روشن مى سازد.
از این رو, مرورى داریم بر چند فراز فروزان و برجسته از زندگى حضرت زهرا(س) که بیشتر کاربردى و عملى است. چون او ((اسوه)) است و ((الگو)), ... و ما نیز که در پى ((تإسى)) و الگوگیرى از سیره و زندگانى و خصلتهاى عزیز آن محبوبه خداییم, شایسته است که در بندبند این بخشهاى نورانى از حیات فاطمه(س), به دقت بنگریم و درسهایى را که از تک تک این نمونه ها مىآموزیم, در کلاس زندگى به کار بندیم:
1ـ حضرت زهرا(س), در چهره, گفتار و رفتار, شباهت بسیار به رسول خدا(ص) داشت و هیبت و هیإت او, یادآور پیامبر(ص) بود.
2ـ آن حضرت, شیفته عبادت و نیایش به درگاه الهى بود. آن قدر در پیشگاه خدا به عبادت مى ایستاد که قدمهایش ورم مى کرد. در نمازهایش از خوف خدا مى گریست.
3ـ براى هر یک از روزهاى هفته, دعاى ویژه اى داشت. براى تعقیبات نماز هم ادعیه خاص داشت. (متن دعاهاى روزانه و تعقیبات نماز آن بانو, در کتب حدیث آمده است).
4ـ روزى خسته از کارهاى طاقت سوز خانه, با دستهاى تاول زده به محضر پیامبر خدا(ص) رفت تا براى کمک در انجام کارهاى خانه, کنیزى براى خود بگیرد. رسول خدا(ص) بهتر از کنیز و خدمتکار را به او عطا کرد, یعنى ((تسبیحات حضرت زهرا)). این ذکرهاى شریف را حضرت جبرائیل, از سوى خدا تعلیم حضرتش نموده بود. آرى ... الهام و نیرو گرفتن از یاد خدا, براى غلبه بر دشواریهاى زندگى!
5ـ تسبیح حضرت زهرا(س), نخى بود که به تعداد ذکرها و تکبیرها, ((گره)) داشت و با آن تسبیح مى گفت. پس از شهادت حمزه سیدالشهدا در جنگ احد, از خاک تربت او تسبیح ساخت و با آن ذکر مى گفت. از آن پس مردم نیز چنان کردند. این نوعى احیإ فرهنگ شهادت و الهام گیرى از روح شهیدان راه خداست.
6ـ حضرت زهرا(س) هم در سخن, معلم حجاب بود, هم در رفتار, اسوه عفاف. عقیده داشت بهترین چیز براى زن, آن است که نه مردان نامحرم او را ببینند, و نه او مردان نامحرم را. داستان آن مرد نابینا که به محضر پیامبر آمده بود و حضرت فاطمه به پشت پرده رفت, شاهد این سخن است.
7ـ گاهى شبهاى جمعه تا صبح, به نماز و دعا مى پرداخت و براى دیگران دعا مى کرد, اما براى خود, چیزى از خدا نمى خواست. وقتى فرزندان خردسالش راز این کار را مى پرسیدند, مى فرمود: فرزندانم! اول همسایگان, آنگاه خانه!
8ـ فاطمه زهرا(س) محبوب دل رسول خدا بود و پیامبر(ص) به او علاقه خاصى داشت, چرا که اهل زهد و عبادت بود, از این جهت, نزد پیامبر اکرم, یادآور حضرت خدیجه(س) بود.
9ـ ((ادب)), سیره رایج بین این دختر و پدر بزرگوارش بود. هر گاه رسول خدا(ص) نزد فاطمه مى رفت, وى برمى خاست, پدر را مى بوسید و احترام کرده, او را در جاى خویش مى نشاند.
10ـ کمال ایمان و خلوص در بندگى و قرب او در پیشگاه معبود, در حدى بود که خشم و رضاى او, خشم و رضاى پروردگار محسوب مى شد. پیامبر اکرم فرمود: هر که او را بیازارد, مرا آزرده و هر که مرا بیازارد , خدا را آزرده است و حدیث است که خدا به خاطر خشم و رضاى فاطمه, خشمگین یا راضى مى شود.
11ـ وى از توان مالى خویش در راه محرومان نیازمند, بهره مى گرفت. یک بار, پارچه اى را که داشت, به رسول خدا(ص) داد. آن حضرت نیز آن را تکه تکه برید و به تعدادى از اسیران بى لباس رومى مى داد که خود را بپوشانند.
12ـ حضرت زهرا(س), ساده زندگى مى کرد. از تجمل در زندگى پرهیز داشت و سختیهاى دنیا را تحمل مى کرد, تا به شیرینیهاى آخرت برسد. وسایل زندگى او ساده و مهریه اش اندک بود.
13ـ پیامبر خدا, در شب عروسى حضرت زهرا گوسفندى ذبح کرد و به تعداد زیادى از مسلمانان مهمانى داد. جمعیت مهمان و افرادى که برایشان غذا فرستاده شد, فراوان بود, ولى با دعاى حضرت رسول, غذاى اندک برکت یافت و همه سیر شدند.
14ـ حضرت فاطمه(س) در صحنه هاى اجتماعى دفاع از دین و پیشوا, حاضر بود. از جمله در جنگ احد شرکت داشت و به امدادگرى و مداواى زخمهاى رسول خدا(ص) مشغول بود.
15ـ آزاد ساختن بردگان در نظر او کارى ارزشمند بود. گردن بندى را که على(ع) براى او خریده بود, فروخت و با پول آن برده اى خرید و آزاد کرد. پیامبر اکرم(ص) از این کار دخترش بسیار شادمان گردید و او را ستود.
16ـ آیین خانه دارى و همسردارى را به خوبى مراعات مى کرد و در زندگى, واقعا شریک همسرش على(ع) بود. گاهى در خانه غذایى نبود و کودکان گرسنه بودند, اما فاطمه(س) چیزى به حضرت على(ع) نمى گفت و چیزى از او درخواست نمى کرد. بیم داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورده و تإمین کند و شرمنده شود!
17ـ خانواده فاطمه(س), خانواده کمک به بیچارگان و ایثارگرى نسبت به نیازمندان بود. على(ع) و زهرا(س) سه روز روزه نذرى گرفتند و هر سه روز, افطار خود را به یتیم, مسکین و اسیر دادند. خداى متعال در ستایش و تقدیر از این ایثار خالصانه که جز به خاطر خدا انگیزه دیگرى نداشت, سوره ((هل اتى)) را نازل فرمود که اشاره به این داستان دارد.
18ـ کارها میان على(ع) و فاطمه(س) تقسیم شده بود. آوردن آب و تهیه هیزم و کارهاى خارج از خانه بر عهده على علیه السلام بود و درست کردن آرد و خمیر و نان پختن و کارهاى داخل خانه با فاطمه(س) بود. حضرت زهرا(س) از این گونه تقسیم کار بسیار خرسند بود.
19ـ همدم رنجها و غصه هاى شوهر بود و او را پناه محسوب مى شد. على(ع) مى فرمود: وقتى به خانه مىآمدم و به زهرا نگاه مى کردم, تمام غم و اندوهم برطرف مى شد. هرگز کارى نکردم که فاطمه از من خشمناک و ناراحت شود. فاطمه نیز, هرگز مرا خشمناک نساخت.
20ـ زهراى اطهر(س), احیاگر یاد شهیدان و وفادار به خاطره عزیز آنان بود. روزهاى دوشنبه و پنج شنبه به احد مى رفت و مزار شهداى احد و حضرت حمزه را زیارت مى کرد و چون در صحنه احد حضور یافته بود, به عنوان یک شاهد زنده و راوى حادثه, به دیگران نشان مى داد که: اینجا پیامبر بود, و آنجا مشرکان بودند و... .
21ـ از تواضع و فروتنى او یکى هم رفتار شایسته با خدمتکار خانه اش ((فضه)) است. در سالهاى آخر که پیامبر خدا(ص), فضه را براى خدمت به خانه او فرستاد, فاطمه(س) کارهاى خانه را میان خودش و فضه خادمه تقسیم مى کرد.
22ـ در مسائل اجتماعى و سیاسى جامعه اسلامى, بى تفاوت نبود و جبهه حق را یارى مى کرد. پس از رحلت پیامبر که خلافت را غصب کردند و فدک را از او گرفتند, همراه زنان بنى هاشم به مسجد آمد و در جمع مسلمانان حاضر, ضمن خطبه اى که پشت پرده خواند, از بدعتها, ستمها, حق کشیها و فراموش کردن وصیت پیامبر و احیاى سنتهاى جاهلى انتقاد کرد. (این خطبه شریف و بلند و عمیق را تعدادى از دانشمندان و مولفان تاکنون شرح کرده اند).
23ـ تلاش براى اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبرى امت اسلامى را تکلیف خود مى دانست. گاهى شبها به همراه على(ع) به در خانه مهاجران و انصار مى رفت و در حمایت از ولایت, وصیت پدرش را به یادها مىآورد و آنان را به دفاع از حق شوهرش در مسإله خلافت و حق خودش فرا مى خواند, هر چند آنان با سردى و بى مهرى جواب مى دادند!
24ـ زهرا(س) تا زنده بود, على(ع) حامى نیرومندى داشت و به تعبیر بعضى بزرگان, به خاطر فاطمه(س), حرمت امیرالمومنین(ع) را تا حدى پاس مى داشتند. اما پس از شهادت فاطمه, حضرت على تنها و بى پناه ماند.
25ـ حضرت زهرا(س) پس از وفات پیامبر خدا, دیگر خندان و شادمان دیده نشد, تا آنکه چشم از جهان فرو بست.
26ـ پیش از وفات, به ((اسمإ)) وصیتى کرد که پس از مرگ, بدن مرا داخل تابوتى بگذارند, تا حجم بدن دیده نشود. این شیوه تا آن زمان مرسوم نبود. این وصیت, درسى از عفاف و حیا بود که بانوان باید در برابر دیدگان نامحرمان, آن را مورد توجه خود قرار دهند.
27ـ آگاهى, درایت و آینده نگرى او تا آنجا بود که براى افشاى ستم غاصبان, وصیت فرمود که پیکرش را شبانه غسل دهند و به خاک سپارند, تا ظالمانى که او را آزرده بودند, در مراسم دفن او حضور نیابند و از این حضور, بهره بردارى سیاسى براى تطهیر خود و توجیه کارهایشان نکنند.
اینها و نمونه هاى دیگرى از سیره رفتارى آن بانوى بى همتا, جلوه هاى ((الگو)) بودن او براى همه فضیلت خواهان و حقجویان است که در پى ((اسوه)) و سرمشق ((چگونه زیستن))اند.
امید است که این گونه خصلتها و رفتارها, همچون تابلویى, پیوسته در برابر دیدگانمان باشد و اگر همواره آن حضرت را سرمشق و اسوه مى دانیم و معرفى مى کنیم, ((جهات الگویى)) او را نیز در قالب سیره عملى و رفتارى حضرتش بشناسیم و بشناسیم.
این گونه, بهتر مى توان مشى و مرام فاطمى را در بستر زندگى و اخلاق عینى پیاده کرد.